گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
5 آذر» دو گزارش متفاوت در باره ماجرای جمع آوری کتاب "يهودی بين الملل" از غرفه کتاب جمهوری اسلامی در نمايشگاه زاگرب، مهر و راديو فردا11 آبان» رشته تحصيلی "هولوکاست" برای اولين بار در اروپا، دويچه وله 5 آبان» وزیر کشور ایران ۱۴ آبان استیضاح می شود، بی بی سی 17 مهر» توکلی: وزير کشور بايد تغيير کند، احمدی نژاد در اعلام مبلغ احتمالی يارانهها اشتباه کرد، ايلنا 16 مهر» کردان: استعفا نکردهام، آفتاب
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! محمدعلی رامين: با طرح مساله هولوکاست از استکبار امتياز گرفتيم، همه جای جهان مدرک تحصيلی تقلبی بسيار رايج است، ايسنامحمدعلی رامين گفت: يکی از شاخصههای برجسته دولت نهم تبليغاتینبودن آن است. به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجويان ايران(ايسنا) - منطقه خراسان- محمدعلی رامين در نشستی با عنوان " نقد و بررسی عملکرد دولت نهم" که از سوی جامعه اسلامی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سالن اجتماعات دانشکده پزشکی دانشگاه فردوسی برگزار شد، خاطرنشان کرد: دولت نهم نه آدم تبليغاتی دارد، نه جريان تبليغاتی را با خود آورده است و نه رسانه يا حزب تبليغاتی را تاسيس کرده، بلکه معتقد است برای کارکردن و اداره امور کشور آمده است و اين رسانه ملی و مطبوعات هستند که وظيفه اطلاعرسانی را برعهده دارند. وی افزود: دليل اتخاذ اين رويکرد از سوی دولت نهم، از طرفی، به دليل آن است که رفتار رييسجمهور يک رفتار کاملا مردمی است و با انجام سفرهای استانی، با همه قشرها و نخبگان مواجه است و از سوی ديگر از آنجا که اين دولت معتقد است برای خدمت آمده و همه نيروی خود را صرف اين کار میکند، ديگر انرژی و نيرويی برای تبليغات ندارد. اين فعال سياسی ادامه داد: در مقايسه با دولتهای پيشين میتوان گفت که اين رويکرد نوعی خلا در دولت نهم به وجود آورده است؛ چرا که به عنوان مثال در دولت مهندس موسوی با آنکه رسانههای خوب و قوی برای تبليغات مخالف اقدامات دولت نبودند، اما در عين حال عدهای به طور مشخص با تبليغات، خدمات دولت جمهوری اسلامی را به اطلاع مردم میرساندند که البته اين امر جزء تاکيدات حضرت امام(ره) به شمار میرفت. وی با اشاره به تنوع فضای رسانهای و مديريت قوی تبليغات در دوران دولت هاشمی ابراز عقيده کرد که با اين وجود شخص هاشمی اجازه نمیداد که کوچکترين انتقادی نسبت به وی صورت گيرد و با هر نوع انتقادی برخورد میشد. رامين افزود: در حالی که در ۴ سال اول رياستجمهوری وی، سازندگی رشد گستردهای داشت و کارهای خوبی صورت گرفت، اما در دوران دوم رياستجمهوری او، تبليغات تجملاتی و فضاسازیهای ذهنی ايجاد شد و اشرافیگری، مصرف و تجملگرايی، رايج شد که عوارض منفی خود را در اواسط آن سالها نشان داد و تورم به مرز ۵۰ درصد رسيد که بالاخره با اصرار و تاکيدات مقام معظم رهبری مهار شد. رامين با بيان اينکه در زمان خاتمی، از همان ابتدا شعار توسعه سياسی مطرح شد، افزود: در اين دوران فضای سياسی کشور به يک جنگ روانی عليه نظام تبديل شد و از توسعه سياسی معتدل، منطقی، عالمانه و جامعی که نياز جامعه بود، عبور کرد و به تبليغات و جنگ روانی روی آورده شد. وی با ذکر مثالی خاطرنشان کرد : با ماجرای قتلهای زنجيره ای، وضعيت نظام امنيتی کشور بد شد و استکبار و صهيونيسم جهانی دارای روزنههايی برای نفوذ شدند؛ چرا که تعدادی از عناصر داخلی توانسته بودند اغرض بيگانگان را دنبال کنند تا اين که اکنون بعد از سه سال به جايی رسيدهايم که تلاشها در حال نتيجه دادن است؛ چنان که همه در جريان دستگيری و اعدام جاسوسان هستيد. وی افزود: اگر در زمان رياستجمهوری هاشمی، شکاف طبقاتی و شکاف بين حکومت و ملت زياد شد، در دوران خاتمی در کنار ادامه همين روند، يک شکاف جديد ديگر با عنوان حکومت انتخابی و حکومت انتصابی پيدا شد و اين بخشها را به تقابل با يکديگر واداشت، به نحوی که حيثيت نظام در داخل و در عرصه بينالمللی ضربههايی را تحمل کرد و کارآيی آن بسيار فرسوده شد. رامين در ادامه با بيان اينکه برای ارزيابی منطقی عملکرد يک دولت بايد پايان کار آن رسيده باشد، اظهار کرد: ويژگی دولت نهم اين است که در مقابل هر کاری که انجام داده، با نقد و بررسی، تعارض، ايراد و شبهات مواجه میشود. وی ادامه داد: دولت نهم ابتکاراتی را در جهت پرکردن خلاهای ايجادشده دولتهای قبلی و برای پيشرفت کشور داشته است، از جمله سفرهای استانی هيات دولت که در نتيجه آنها، دولت صرفا از طريق اطلاعات کارشناسان و بارزسان حکومتی تصميم نمیگيرد، بلکه با رفتن بين مردم، بدعت تاريخی جاهلانهای را که از دوران طاغوت به نظام جمهوری اسلامی وارد شده بود، حذف میکند و نشان میدهد که نيامده است تا ارباب مردم باشد و مردم را برده کند، بلکه برای نوکری مردم آمده است تا عظمت ملت ايران را به همه نشان دهد. اين فعال سياسی با تاکيد بر اينکه هيچ دولتی در عرصه بينالملل اطلاعاتی همانند اطلاعات دولت نهم را از مردم خود ندارد، گفت : دولت نهم با داشتن دهها سفرهای استانی ، دارای اطلاعات ناب، دقيق، عينی و علمی است که هر دولتی بعد از اين میتواند از آنها برای پيشبرد اهداف خود استفاده کند. وی افزود: دولت امروز با جمع آوری ۹ ميليون نامه، درخواست و پيشنهاد از ملت، مشارکت عينی و عملی سياسی به وجود آورده است و همچون گذشته صرفا عدهای خاص از دانشآموختگان غرب، تصميمگير نمیشوند. رامين ادامه داد: احمدینژاد هنگام گرفتن حکم تنفيذ خود دست مقام معظم رهبری را بوسيد و با اين حرکت سياسی و نمادين يک جريان انحرافی را که در گذشته ايجاد شده بود، تمامشده اعلام کرد. وی افزود: در دوران خاتمی بحرانسازی آنچنان توسعه پيدا کرده بود که در درون خود دولت هم بحران ايجاد شده بود و خود خاتمی نيز میگفت هر ۹ روز، دولت من گرفتار يک بحران درونی است. رامين با بيان اين که رييس دولت نهم با همه ظرفيت و توان وجودی در مقابل همه کشمکشها مقاومت کرد تا جامعه درگير آنها نشود، اظهار کرد: به دنبال سياستهای دولت گذشته بود که کشور سالهای زيادی عقب ماند، اما احمدینژاد تلاش کرده است از اين تنشها دوری کند و حتی از آنها نيز عبور کرد. وی اضافه کرد: اگر در زمان هاشمی عرصه سياست متعلق به سکولارها و اومانيستهای نوظهور بود و ميدان به تکنوکراتها داده شد و اگر در زمان خاتمی اين جريان تشديد شد، در دولت نهم ورق کاملا برگشت و در عرصه ملی، نيروهای ارزشمدار، حزباللهی و بسيجی احيا شدند. اين فعال سياسی افزود: اين عمل دولت نهم با انتقادهای زيادی مبنی بر آن که چرا از کارشناسان و تصميمگيران سابق استفاده نمیکنيد، روبرو شد؛ اما آيا میشود بر اساس آنچه مد نظر بانک جهانی، صندوق بينالمللی پول و ليبرال کاپيتاليستهاست، عدالت را پياده کرد؟ آيا میتوان با سيستمی که در آن رشوهخواری رواج و رانتخواری اصالت دارد و رباخواری و حرام خواری را تحميل میکند، اسلام و عدالت را پياده کرد؟ دبير کل بنياد جهانی بررسی هولوکاست افزود: دولت نهم اقدام به قطع دست آنهايی که به چپاول و غارتگری عادت کرده بودند، کرد و طرحهای نجاتبخشی را برای رشد و پيشرفت کشور اجرا کرد، در نتيجه به آنهايی که صاحبقران بودند و همه جا، خود را در محوريت میديدند، اجازه داده نشد، احمدینژاد ملت را در محوريت قرار داد که اين کار موجب واردکردن آسيبهايی به دولت از سوی همان صاحبقرانها شد . وی با بيان اينکه انقلاب اسلامی ايران نه با يک جريان ملی بلکه با يک جريان بينالمللی شروع شد، افزود: امام خمينی (ره) در نجف و پاريس بخشهای کلان اسلامی را مطرح و ايران را مرکز جهان اسلام و الگويی برای جهان اسلام معرفی می کردند و قائل به سه مرحله آزادی کشور از دست اراذل و اوباش بيگانه، تلاش برای انسجام اسلامی و تشکيل حکومت اسلامی در گستره جهان اسلام، همچنين تلاش برای پاک کردن موانع ظهور و آمادهسازی جهانيان برای ظهور بودند. وی افزود: اما پس از انقلاب فشارهای همهجانبهای به ملت و کشور ايران وارد شد و آن شعارها آرام آرام فراموش شدند تا جايی که دولت هاشمی سياست تنشزدايی را مطرح کرد؛ گويی که دولتهای قبلی تنشآفرين بودند و سياست انتقادی با خارجیها را پذيرفت، به طوری که آنها دادستان جهان شدند و ما را روی صندلی اتهام نشاندند و بر اثر آن، غيرت، شجاعت، دورانديشی و سياست فعال خود را از دست دادند و منفعل شدند و در دولت خاتمی که ديگر نورعلی نور شد. اين فعال سياسی افزود: اما بالاخره ملت ايران با انتخاب يک فرد دانشگاهی ورق را برگرداند و تغيير سياست انفعالی به سياست فعال و تهاجمی و سياست پاسخگويی به استکبار جهانی به سياست پرسشگری را به وجود آورد که البته اين تغييرات، سياست مدبرانه نظام بود که توسط دولتهای گذشته پیگيری نمیشد؛ و در اين بين يکی از سوالاتی که مطرح شد و شرايط بين المللی را تغيير داد، طرح هولوکاست و بازخوانی آن بود. وی درباره مساله هستهای نيز گفت: اگر میخواستيم به همان وضعيت قبل ادامه بدهيم، بايد از رسيدن به فناوری هستهای تا ۱۰۰ سال ديگر چشمپوشی میکرديم، اما در مقابل اين صحنه، صحنه ديگری را فراهم کرديم و براساس قواعد بازی خودمان و برای آنکه گردنکشان جهانی را در يک نقطه حساس و آسيبپذير به چالش بکشانيم، با طرح ايده هولوکاست و به چالش کشاندن استکبار، از آنها امتياز گرفتيم. دبير کل بنياد جهانی بررسی هولوکاست در ادامه پاسخ به پرسش دانشجويی درباره نامه احمدینژاد به اوباما گفت: احمدینژاد نخستين رييس دولت جمهوری اسلامی ايران است که اصلا منتظر عملکرد رقيب نمیماند و به صورت عکسالعملی حرکت نمیکند، بلکه خود عکسالعمل ايجاد میکند و سياست وی، يک سياست نوين در عرصه بينالملل است. وی اضافه کرد: زمانی که اوباما برای رياستجمهوری کانديدا شد، احمدینژاد گفت « من بعيد میدانم سيستم آمريکا اجازه دهد اوباما سر کار بيايد» و همين حرف بود که باعث ايجاد يک نوع انفعال در سيستم آمريکا شد؛ چرا که حرفها و موضع گيریهای وی در عرصه بينالملل بسيار تاثيرگذار است. رامين تاکيد کرد: در واقع انتخاب اوباما به عنوان رييسجمهور آمريکا، نياز جامعه آمريکا بود؛ اين امر باعث شد شخصی مانند اوباما که روزی اجدادش جزو بردگان اين کشور بودند، رييسجمهور شود. اين فعال سياسی يادآور شد: اين اولين بار بود که يک رييسجمهور ايرانی به رييسجمهور آمريکا به دليل انتخاب وی نامه تبريک فرستاد. رامين با بيان اينکه احمدینژاد پاسخ اصلی خود را از نامه به بوش از سوی انديشمندان گرفت، تصريح کرد: اگرچه روی اين نامهها به بوش و اوباماست اما در واقع مخاطبان اصلی آنها، روشنفکران ، فرزانگان و رسانههای آمريکا و جهان هستند و اين حرکت، حرکتی فعال، متفکرانه و اثربخش است. وی افزود: حال اوباما يا جواب نمیدهد و يا جوابی مستکبرانه و همراه با فرعونيت میدهد و يا اينکه در حالت سوم جوابی مودبانه، تقديرآميز و شايسته ملت بزرگ ايران، که در آن صورت، موضع مستکبرانه ۵۰ ساله نسبت به ايران تغيير میکند که به برکت سياست خارجی دولت نهم است. رامين در بخش ديگر سخنانش از جمله ضعفها و نقدهای وارد به دولت نهم را حزبی نبودن دولت دانست و افزود: اين دولت از دل يک حزب بيرون نيامده است تا مجموع آن حزب پای دولت بايستند و در سوم تير۸۴ نيز نه چپیها و نه راستیها، هيچ کدام به احمدینژاد رای ندادند و هر کدام کانديدای مخصوص خود را داشتند. وی اضافه کرد: احمدینژاد منتخب ملت ايران است و هيچ رسانه، ثروت و باند سياسیای ندارد که از او دفاع کند؛ در واقع اين ملت ايران بود که او را انتخاب کرد. رامين ويژگی ديگر دولت نهم را سازشنکردن با سرمايهداران دانست و گفت: اين دولت با سرمايهداران سر سازش ندارد؛ در حالی که در گذشته، سرمايهگذاران حتی برخی نمايندگان و سياستمداران را آشکار در اختيار خود گرفته بودند. اين فعال سياسی در ادامه در پاسخ به پرسش دانشجوی ديگری درباره موضوع مدرک کردان و دليل انتخاب وی برای وزارت کشور از سوی احمدینژاد، گفت: در اين رابطه چند سوال مطرح است، اول آنکه کردان حداقل فوق ديپلم که دارد، اما مدرک ليسانس، فوق ليسانس و دکترا را زير نظر چه کسی گرفته است؟ کدام مدير کشور بر وی اشراف داشته تا توجه کند به کسی که او را با مدرک فوق ديپلم استخدام کرده است و حقوق مدرک دکترا را میدهد؟ بالاخره اگر مديری در هفته هيچ کدام از معاونان خود را نبيند، حداقل معاون اقتصادی خود را هر روز میبيند، با اين وجود چطور میتواند چنين اتفاقی رخ دهد ؟ اين فعال سياسی ادامه داد: همه میدانند احمدینژاد میخواست بعد از پورمحمدی شخصی را که به عنوان جانشين موقت وی انتخاب کرده بود، به وزارت برساند، اما نمايندگان مجلس به او پاسخ منفی دادند، گرچه بعد از آن در روز رایگيری آمدند و همه اسرار کردان را رو کردند و هرگونه پردهدری را انجام دادند، ولی باز گفتند او را انتخاب کنيد. اين مدرس دانشگاه ادامه داد: همه اتهامات وارده به کردان در روز رایگيری هم بود، در حالی که وی به توصيه دوستان معرفی و با رای دوستان وارد کابينه شد، حالا اگر احمدینژاد به رای مجلس احترام بگذارد و بدون هيچ دليل جديدی او را بر کنار نکند، آيا ناعادلانه است؟ وی افزود : بهتر نبود نمايندگان مجلس پردهدری نمیکردند و يا اين که اصلا به کردان رای نمیدادند. آيا اين به عدالت نزديک نبود؟ چرا اين فرد را تخريب میکنند و بعد به احمدینژاد میگويند او را برکنار کند ؟ احمدینژاد هم درست میگويد، چرا که وی در مقام وزارت کار خلافی نکرده بود که برکنار شود. رامين با بيان اينکه کداميک از افرادی که در کشور ما مدرک دارند مشکلات را حل کردهاند، افزود: آيا کسانی که مدرک واقعی گرفتهاند در جايگاه واقعی خود قرار دارند و آيا در ۲۰ سال گذشته يک فکر و ايده جديد را مطرح کردهاند؟ آيا هيچ کدام از آنها در جهت عدالت گام برداشتهاند و آيا وقت آن نرسيده است که نظام جمهوری اسلامی که میخواهد انديشههای الهی، توحيدی و عدالتمحورانه را اعمال کند، بر اساس اين مبانی افرادی را پرورش دهد؟ وی با بيان اينکه در همه جای جهان مدرک تحصيلی تقلبی بسيار رايج است، افزود: آن مديرانی که در اين نظام مدير بودند و به راستی مدرک گرفتهاند به جای اينکه سر کلاس بروند، استاد به دفتر کارشان آمده است، آيا اينها واقعا دانشمندان و صاحب نظرانی هستند که بايد باشند؟ رامين ابراز عقيده کرد: متاسفانه امروز نهادهای علمیای وجود دارند که به عنوان يک قطب اقتصادی و باند سياسی مسلط بر امور جامعه و به عنوان يک نهاد علمی، فرهنگ جامعه اسلامی را بر هم میزنند و فقط و فقط برای دادن مدرک به کارگزاران فعاليت میکنند، اينها در واقع خيانتی را به نام گسترش علم و دانش در سراسر کشور انجام میدهند که هيچ دشمنی انجام نداده است. اين فعال سياسی در پايان درباره آنچه انتقادات يکی از روزنامههای اصولگرا به احمدینژاد خوانده شد، گفت: هميشه اين روزنامه را مطالعه میکردم و تا به حال نديده بودم تا اين حد، شديدترين شيوهها را در برخورد با فردی به کار گيرد؛ چراکه اين روزنامه در طول ۳۰ سال گذشته هيچ گاه عليه شخصی در درون نظام اينچنين موضع تفرقهافکنانه و ظالمانه نداشته است. Copyright: gooya.com 2016
|