سه شنبه 26 آذر 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

پشت پرده قطعنامه های حقوق بشر در سازمان ملل، چگونه آرای کشورها خريداری می شود، گفت وگو با يک همکار سازمان ملل، شهرگان

• چند سال پيش جمهوری اسلامی به يک کشور ديگر قول داده بود که در ازای رای مثبت به No Action Motion يک باند فرودگاه برای آنها بکشد
• جمهوری اسلامی و بسياری از ديگر کشورها استفاده از اين قاعده را از زيمبابوه ياد گرفتند
• ناگهان نظر آنها تغيير کرد. بعد NGO های حقوق بشری کشف کردند که دولت جمهوری اسلامی به آنها وعده داده بود که...

خسرو شميرانی
[email protected]

در روز های آينده مجمع عمومی سازمان ملل متحد دوباره در برابر اين سوال قرار می گيرد که آيا به قطعنامه پيشنهادی کانادا برای محکوميت نقض حقوق بشر در ايران رای مثبت بدهد و يا بر وضعيت اسفبار حقوق بشر در ايران چشم بپوشد.
مستقل از اينکه نتيجه چه باشد، واقعيت اين است که برای اينکه قطعنامه به مرحله طرح در مجمع عمومی برسد راه درازی را پيموده است. يکی از ازمراحل مهم و به قولی گردنه دشوار مسير قطعنامه، هنگام طرح آن در "کميته سوم" است. امسال در روز ۲۱ ماه نوامبر ۲۰۰۸، کميته سوم سازمان ملل متحد با ۷۱ رای موافق، ۸۱ رای مخالف و ۲۸ رای ممتنع درخواست جمهوی اسلامی را برای استفاده از مقررات آيين نامه ای No Action Motion رد کرد. به اين ترتيب راه برای طرح قطعنامه محکوميت نقض حقوق بشر در جمهوی اسلامی، در مجمع عمومی هموار شد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


اما گذراندن قطعنامه از مانع No Action Motion آسان نيست. اينجا قسمتی از مسير است که دولت های معروف به نقض حقوق بشر، همچون سودان، سومالی، زيمبابوه، بلاروس، چين و ... کمين می کنند تا نگذارند قطعنامه عليه نقض حقوق شهروندان شان مطرح شود.
در باره اينکه No Action Motion چيست؛ چگونه و از کجا در سال های اخير سرو کله آن پيدا شده؛ چرا اين قاعده آيين نامه ای برای دولت های نقض کننده حقوق بشر، محبوب است، و مسائل ديگری از اين دست، شهرگان با يکی از همکاران سازمان ملل متحد گفت وگو کرد. طرف گفت وگوی شهرگان سال هاست با سازمان ملل همکاری می کند. او با راهروهای ساختمانی و پيچ در پيچ مقررات سازمان ملل به خوبی آشنا است اما به دليل جايگاه خود در اين سازمان، از ما خواست نام وی محفوظ بماند.

ابتدا از او در باره اهميت No Action Motion برای طرح و يا عدم طرح قطع نامه های حقوق بشری در مجمع عمومی سوال می کنم می گويد:
من به واسطه کارم، هم با سفرای کشورهای مختلف در سازمان ملل و هم با نمايندگانNGO در تماس قرار دارم. الان چند سالی است که کميته سوم به محل برخورد اين دو نيرو تبديل شده است. البته کشورهای طراح قطعنامه نيز جزء مهمی از اين کش مکش هستند. اجازه بدهيد به يک موضوع اشاره کنم تا اهميت موضوع روشن شود. سال گذشته جمهوری اسلامی خيلی "خوب" عمل کرده بود. نتيجه اين شد که طرح No Action Motion فقط با اختلاف دو رای رد شد يعنی اگر آنها حتی يک نفر را به سمت موافقت با طرح خود جذب کرده بودند. طرح محکوميت نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی، اصلا در مجمع عمومی طرح نمی شد.

بگذاريد قبل از ادامه بحث ببينيم اصلا No Action Motion چيست؟
بند ۲از قاعده شماره ۶۵ از آيين نامه کميسيون های اجرايی شوراهای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل می گويد که " طرح درخواست عدم تصميم گيری در باره يک طرح بر خود آن طرح مقدم است."
پس با استفاده از اين بند آيين نامه می توان درخواست کرد که يک طرح مشخص اصلا به مرحله تصميم گيری نرسد.

به اين ترتيب اين حق کشورهای عضو است که با استفاده از اين بند به مقصد خود برسند. اينطور نيست؟
خير اينطور نيست. چرا که اين مخالف روح مقررات و آيين نامه های سازمان ملل و مخالف فلسفه وجودی اين سازمان است.
بسياری از مسولان سازمان ملل تا به حال بر اين تاکيد کرده اند که استفاده اين چنينی از No Action Motion می تواند به عنوان سوء استفاده نام گذاری شود. واقعيت اين است که اين قاعده برای اين تصويب شد تا بتوان با يک ابزار فرمال از لايحه های تکراری و يا بی اهميت جلوگيری کرد تا وقت مجمع عمومی به هدر نرود. تصور کنيد، مثلا يک طرحی وجود داشته باشد که پيش از رسيدن به مجمع عمومی در شورای امنيت طرح شده باشد، رای گيری در باره آن بی مفهوم می شود، پس با استفاده از ابزار No Action Motion از اتلاف وقت جلوگيری می شود. يا اگر يک طرحی وارد شده که به دليل گذشت زمان و تغيير و تحولات رخداده طرح از موضوعيت افتاده است باز هم همين بند ۲ به کار می آيد. اما آيا می توان گفت که مثلا طرح محکوميت نقض حقوق بشر در ايران و يا سومالی بلا موضوع است و يا تکراری و يا بيهوده است. بی ترديد اينطور نيست. پس استفاده دولت ها از اين بند آيين نامه ای ربطی به آرمان هايی که سازمان ملل بر اساس آنها شکل گرفته ندارد.

چرا در سالهای اخير از اين قاعده به اين وسعت استفاده می شود؟ آيا اين يک آيين نامه جديد است؟
خير. جالب است بدانيد که جمهوری اسلامی و بسياری از ديگر کشورها استفاده از اين قاعده را از زيمبابوه ياد گرفتند. اولين بار اين کشور آفريقايی چند سال پيش برای جلوگيری از محکوميت در مجمع عمومی از ان استفاده کرد و پس از آن اين ابزاری برای ديگر کشورها شد

پيشتر اشاره کرديد که تصميم گيری در کميته سوم و گذر از No Action Motion در حقيقت يک گردنه خطرناک برای کسانی است که می خواهند قطعنامه محکوميت در مجمع عمومی طرح شود. چرا چنين است؟
توجه کنيد که رای دادن به طرحِ عدم تصميم گيری در بارۀ مثلا طرح محکوميت جمهوری اسلامی در مجمع عمومی، بسيار ساده تر است تا رای ندان به خود طرح. تقريبا چهل کشور وجود دارد که کشورهای کليدی محسوب می شوند يعنی آرای آنها به نوعی و به دلائلی متغير است. وقتی که طرح محکوميت نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی مطرح می شود تکليف کشوری مثل سومالی يا سوئيس روشن است. اولی مخالفت می کند و دومی موافق محکوميت است. اما موضع تعداد زيادی از کشورها کاملا ثابت نيست. من نمايندگان NGO ها می بينيم که به گونه ای خستگی ناپذير به سفرای اين کشورها مراجعه می کنند تا به آنها نشان دهند تا چه حد رای آنها برای انسان هايی که حقوق شان نقش می شود اهميت دارد. بسياری از اين کشورها به دليل وجه جهانی شان نمی خواهند به طرح قطعنامه مربوط به محکوميت دولت های ناقض حقوق بشر رای مخالف دهند اما در کميته سوم آنها به عدم تصميم گيری در باره يک طرح رای می دهند که خيلی حساسيت ايجاد نمی کند.

و البته در اين بين برای جلب نظرات اين کشورها، توسط دولت های ناقض حقوق بشر که از توانايی مالی برخوردار هستند به کارهايی خاصی هم دست می زنند. درست است؟
بله. اجازه بدهيد يک نمونه بگويم. جزاير سليمان، کشور کوچکی مرکب از ۹۹۰ جزيره در جنوب اقيانوس آرام است. شايد بسياری اسم آن را نيز نشنيده باشند. اما خوب مثل هر کشور ديگر در سازمان ملل دارای يک رای است. در اين کشور دو خط سياسی وجود دارد يکی به دنبال رابطه خوب با جمهوری اسلامی است و ديگری رابطه با غرب را می خواهد. ماه گذتشته معلوم بود که می خواهند به با No Action Motion جمهوری اسلامی مخالفت کنند. چرا که سال پيش از آن چنين کرده بودند. اما ناگهان نظر آنها تغيير کرد. بعد NGO های حقوق بشری کشف کردند که دولت جمهوری اسلامی به آنها وعده داده بود که بليت هواپيمای دانشجويانی که می خواهند از اين کشور برای تحصيل به کوبا بروند پرداخت کند. ظاهرا اين وعده روی رای آنها تاثير داشت و آن را برگرداند.

آيا نمونه های ديگری هم وجود دارد؟
حتما. من نمونه های بسياری از اين دست می شناسم. در يک مورد ديگر، چند سال پيش جمهوری اسلامی به يک کشور ديگر قول داده بود که در ازای رای مثبت به No Action Motion يک باند فرودگاه برای آنها بکشد. آنها بنا به ميل جمهوری اسلامی رای دادند. بعد اين ماجرا برملا شد و جالب اينجاست که جمهوری اسلامی هم هرگز به وعده خود وفا نکرد. امسال ان کشور عليه درخواست جمهوری اسلامی رای داد

گفتيد نمونه های زيادی سراغ داريد؟
بله. نمونه ديگر تاثير کشورهای عضو کنفرانس اسلامی است. مثلا نماينده يکی از کشورهای عضو اين کنفرانس به ما گفت که به دليل رای ممتنع به يک قطعنامه برای محکوميت يک کشورِ ديگر که عضو کنفرانس است، مورد تهديد قرار گرفته. به نماينده اين کشور گفته شده بود که اگر دوباره چنين کند از حمايت های مالی کشورهای عضو سازمان بی بهره خواهد ماند.

پس اين کشور امسال به No Action Motion رای مثبت داد؟
بله همينطور است. اما در مقابل چندين کشور عضو کنفرانس که هميشه موافقت می کردند امسال رای ممتنع دادند که باعث خوشحالی NGO های حقوق بشری بود.

کدام کشورها؟
معمولا ترکيه و اردن خارج از خط کنفرانس عمل می کردند اما امسال بحرين، يمن، ليبی و مراکش هم رای ممتنع دادند.
راستی يک مورد بزرگ ديگر را به خاطر آوردم که بايد برای شما جالب باشد. امسال و سال گذشته دولت ايران از طريق "جنبش غيرمتعهد ها" تورهای مفصلی سازمان داد و پذيرايی مفصلی از نمايندگان به عمل آورد. خوب روشن است که برخی از اين نمايندگان به نفع جمهوری اسلامی رای بدهند. می دانيد اين مثل کاری است که کمپانی های داروسازی می کنند. آنها برای پزشک ها تور می گذارند، و در کنفرانس ها از آنها پذيرايی می کنند و برخی از پزشکانی که از اين تورها بهر ه می برند پس از آن داروهای آن شرکت را تجويز می کنند. آنهايی هم که چنين نمی کنند غالبا از دعوت به تورهای بعدی محروم می شوند. ظاهرا اين روشی است که در خيلی از عرصه ها عمل می کند.

به نظر شما طرح محکوميت جمهور اسلامی در مجمع عمومی امسال رای می آورد؟
غالبا اينطور است که وقتی قطعنامه از گردنه NO Action Motion گذشت در مجمع عمومی نمی توان آن را متوقف کرد. چرا که بسياری از کشورهای نمی خواهند وجه جهانی خود را به اين ترتيب تخريب کنند و درکنار دولت های ناقض حقوق بشر قرار بگيرند

برای اين گفت وگو از شما سپاسگزاريم

اين گفت وگو در تاريخ ۱۱ دسامبر ۲۰۰۸ انجام شده است
لينک اين گفت وگو در شهرگان:

http://www.shahrgon.com/fa/index.php?news=2343





















Copyright: gooya.com 2016