جمعه 18 بهمن 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

محمد خاتمی: کار سختی است که به مردم نه بگويم، نبايد به فکر آبرو و راحتی خود باشم، آفتاب

رئيس جمهور سابق ايران به اعلام رسمی نامزدی نزديک می‌شود


* هميشه سعی‌ام اين بوده و هست که تشخيص جمع را بر نظر خود ترجيح دهم، اينکه بخش قابل توجهی از جامعه اين توقع و انتظار را از بنده کوچک دارم بيايم، نبايد به فکر آبرو و راحتی خود باشم البته اگر بتوان کار کرد.


آفتاب: رئيس‌‏جمهور سابق کشورمان اظهار داشت: «احساس می‌کنم در موقعيتی قرار گرفته‌ام که نمی‌شود تقاضاهای مردم را بی‌‏پاسخ بگذاريم؛ بالاخره يک طرف ما مردم هستند، ما اين فرصت را نداريم و نمی‌توانيم خيلی مردم را معطل بگذاريم و بايد به آنها جواب قاطع داد و وقتی اصرار هست که آری بگويم کار مشکلی است که بگويم نه».

به گزارش سرويس سياسی آفتاب، وی در ديدار با اقشار مختلف مردم کردستان، با اشاره به سی‌امين سالگرد انقلاب شکوهمند اسلامی ايران گفت: «انقلاب ما همانگونه که امام راحل آن را تعبير کردند انفجار نور بود، از ياد نمی‌بريم که در دوران سياه و ظلمانی به سر می‌برديم و با تحقق انقلاب اسلامی افقی به سوی روشنی گشوده شد».



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


وی ادامه داد: «اما اين روشنی چه بود، مگر نه اينکه در گذشته دين، فرهنگ، اقتصاد، حيثيت و حرمت مردم و همچنين سرمايه‌های معنوی و مادی مردم در معرض اتلاف و خطر بود و رفع همه اين مشکلات هدف اين انقلاب بود».

رئيس جمهور سابق کشورمان با اشاره به حرکت يکصد سال گذشته تاکنون، اظهار داشت: «اين انقلاب تدوام همان حرکت و خواست بود که با وجود گرفتاری به سلطه استبداد و وابستگی به بيگانه به خاطر رشدی که در پناه اسلام و فرهنگ ايرانی در تمام اين ساليان صورت گرفت، همواره به سوی استقلال و آزادی حرکت کرد وانقلاب اسلامی اوج و تبلور اين حرکت و خواست بود».

رئيس بنياد باران با يادآوری اين نکته که پيشنهاد و خواست انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی بوده است، گفت: «پيشنهاد و حاصل انقلاب؛ نظامی بود که هم مشخصات جمهوريت را داشته باشد و هم سازگار با موازين دينی و فرهنگی جامعه باشد».

وی افزود: «ما هنوز نياز بسياری به کار فراوان و بحث‌های نظری و فرهنگی در جامعه داريم، برای اينکه هدف اصلی را گم نکنيم و به راهی برويم که در آن آرمانها محقق و وضعيتی مستقر شود که متناسب با شان و مورد خواست ملت است، بنابراين اين نياز فرهنگی را احساس می‌کنيم تا به نقطه‌ای برسيم تا خود مردم آنچه می‌خواهند توان، اراده و آگاهی برای حفظ و تقويت آن را پيدا کنند».

خاتمی تاکيد کرد: «بنده معتقدم و ترجيح می‌دادم و می‌دهم که درعرصه فرهنگی کار بيشتری شود چون کار درازمدت را می‌طلبد».

رئيس دولت اصلاحات در بخش ديگری از سخنانش با اشاره به تنوع قوميتی موجود در ايران، گفت: «ملت ايران کثيرالاقوام است، اما فقط ايران نيست که اقوام مختلف دارد، ما امروز در بسياری از کشورهای دنيا که از ثبات و پيشرفت برخوردارند، شاهد وجود اقوام و مذاهب مختلف و حتی مليت‌های مختلف هستيم اما در آن کشورها واگرايی را کمتر می‌بينيم که بايد ديد رمز و راز اين مسئله چيست».

وی تصريح کرد: «آدمی موجودی تاريخی است و در متن قوم، زبان و دين موجود پديد می‌آيد و اين اختلافات امر طبيعی است، ولی آنچه خطرناک است اينکه اين اختلاف به وحدت اساسی لطمه بزند و نيز زمينه‌ای برای اينکه ديگران در آنجا دخالت کنند پديد آيد».

سيد محمد خاتمی يادآور شد: «خداوند نيز در قرآن بر واقعيت اختلاف‌های قومی و طائفی و فرقه‌ای تاکيد کرده است اما در يک وضع مناسب می‌بايست اين اختلافات سبب تعارف و همدلی و همزبانی شما شود».

وی با استناد به آيه کريمه، اظهار داشت: «اين بدين معناست که با شناخت و نزديک شدن به يکديگر؛ اين اختلافات مضر نيست بلکه می‌تواند به همزبانی و همدلی بيانجامد. به نظر می‌رسد که مردم سالاری خود عامل مهمی است که مانع تبديل اختلاف به تعارض می‌شود و خود موجب ثبات و وحدت ملی می‌گردد».

رئيس موسسه بين المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها، تاکيد کرد: «در درون جامعه مردم سالاری، ملت به عنوان واقعيت پذيرفته شده است و ملت می‌تواند رنگين کمان دل‌انگيزی از تفاوت‌ها و اختلافات (زبانی، قومی و حتی دينی) باشد».

به عقيده خاتمی، وحدت جامعه يعنی واحدی به نام ملت که در کنار همديگر و با احساس برابری اجزاء؛ به سوی ايجاد و حفظ امنيت و پيشرفت جامعه حرکت می‌کند و با جدی گرفته شدن مردمسالاری از تبديل اختلاف‌ها به تبعيض، تفرقه و تنازع جلوگيری می‌شود.

وی همچنين گفت: «در وجدان بشر امروز، مردمسالاری به عنوان کم‌هزينه‌ترين و پرفايده‌تری شيوه زندگی جمعی توام با امنيت و آرامش پذيرفته شده است، در همه جای دنيا پذيرفته شده که مردمسالاری راهکاری برای زندگی بهتر برای جامعه امروز است.البته محتوای مردم سالاری می‌تواند متفاوت باشد چنانکه ما در سايه انقلابمان مردم سالاری سازگار با دين را پذيرفته‌ايم و حاکميت دين هم آنگونه که امام نظر داشتند به معنی حذف و نفی کسانی که عقايد مختلف دارند نيست بلکه در سايه دين همه اجزاء ملت می‌توانند در کنار هم از حرمت و حقوق اساسی برخوردار باشند. رمز و راز اصلاحات و مردم سالاری به عنوان حاصل ارجمند انقلاب و خواست ملت ايران، همين است».

رئيس بنياد باران تصريح کرد: «ما امروز افتخار می‌کنيم که پيشنهاد انقلاب، جمهوری اسلامی بود و با روشن بينی بر اين اصل تکيه می‌شد که راهکار مطلوب جمهوری اسلامی است»

خاتمی با بيان اينکه «در جمهوری اسلامی دموکراسی و مردمسالاری به عنوان يک اصل پذيرفته است»، پذيرفته شدن اين اصول را نشانه پيشرو بردن انقلاب و برجستگی ديد امام(ره) عنوان کرد».

رئيس موسسه بين المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها، اظهار داشت: «وقتی از اسلامی و دينی بودن مردم سالاری سخن می‌گوئيم، به خاطر اين است که اتفاقا امروز در جمهوری‌های ديگر به خاطر خلاء معنويت و غرق شدن در ماديات با مشکلات بزرگی روبرو هستند و انقلاب ما می‌خواست تا جامعه مزايای مردم سالاری را داشته باشد و خلاء‌های آن هم برطرف شود».

وی افزود: «نظر ما اين است با حضور اخلاق و ارزشهای اسلامی، معنويت دينی در جامعه ما مزيت حکومت‌های مردمی را خواهد داشت ولی مضار آن را نداشته باشد. انقلاب ما می‌خواست الگويی کاملتر از آنچه در دنيا بود ارائه دهد ومعتقدم چارچوب‌های قانون اساسی تامين کننده اين خواست است».

رئيس بنياد باران تاکيد کرد: «با توجه به آرمانها و ارزش‌های انقلاب که مردم برای آن فداکاری‌های زياد کردند، بايد برای حفظ ايرانی که می‌خواهد در آن جمهوری اسلامی مستقر شود، تلاش کنيم».

وی سپس گفت: «اگر می‌خواهيم دينی بودن جامعه را بسنجيم، نبايد فقط به ظواهر نگاه کنيم بلکه بايد بکوشيم دروغ و ريا و نفاق جای خود را به راستی،پاکی و اخلاق بدهد».

خاتمی تصريح کرد: «اگر راستی، عدالت، اخلاق و احترام متقابل انسانها نسبت به يکديگر ارزش بود، آنگاه جامعه ما دينی است ولی اگر نبود و فقط ظواهر داشتيم بايد نگران باشيم و بايد بگوييم چه عيبی در کار ما بوده است که از محتوا تهی شده‌ايم و ظواهر جلوه بيشتری پيدا کرده است».

رئيس موسسه بين المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها، ادامه داد: «ما وقتی می‌گوئيم جمهوری اسلامی، می‌خواهيم يعنی دين در عرصه اجتماعی بايد ظهورداشته باشد و در جمهوری اسلامی ميزان رای ملت است و همه مردم شهروند جمهوری اسلامی هستند».

وی افزود: «اسلامی که ما می‌گوئيم و امام خيمنی نيز می‌گفت به اين معنا نيست که فقط مسلمان‌ها و در آنها هم يک سليقه خاص شهروند درجه اول باشند. در جمهوری اسلامی که امام می‌گفت يک يهودی و يک مسيحی يک زرتشتی و هر کس که در اين نظام به سر می‌برد آن را پذيرفته است به عنوان يک شهروند بايد از حقوق و حرمت برخوردار باشد».

رئيس جمهور سابق کشورمان يادآور شد: «در حقوق اساسی که وجود دارد افراد اين مملکت در پناه اسلام به عنوان شهروند و انسانی که دارای حق و حرمت است شناخته شده‌اند».

رئيس موسسه بين المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها، به نامه حضرت علی بن ابيطالب(ع) خطاب به مالک اشتر، اشاره کرد و افزود: «در اين نامه حضرت به مالک می‌فرمايد"قلب خودت را لبريز و سرشار از رحمت و مهربانی و محبت و لطف به مردم کن، آن مردمی که تحت حکومت تو هستند دو صنف هستند، يکی آنان که هويت دارند و برادران تو‌اند و ديگر آنکه هويت انسانی دارند و همانند تو اند».

خاتمی با اشاره تاکيد فروان خود بر مردسالاری، علت اين تاکيد را اينچنين توضيح داد: «اول اينکه مردمسالاری خواست تاريخی مردم است، ديگری اينکه از افتخارات انقلاب اسلامی اين است که پيشنهادش در موقع اثبات، جمهوری اسلامی بود و ديگر اينکه معتقديم راه کم هزينه و پرفايده امروز راه مردم سالاری است و اگر مردم سالاری در جامعه مستقر باشد نه تنها اختلافات طبيعی مضر نيست بلکه وحدت بر جامعه حاکم خواهد بود و همگی احساس حق و حرمت می‌کنند».

رئيس بنياد باران افزود: «بايد ملت را به رسميت بشناسيم و همواره اين را در نظر داشته باشيم که تمام کسانی که تحت اين دايره هستند، افراد مساوی و برابری هستند که حقوق اساسی يکسان دارند.البته همواره نيز بايد هوشيار باشيم که بدخواهان و کسانی که در کشوری مثل کشور ما منافع نامشروع دارند از اين اختلاف سوءاستفاده می‌کنند و بر آن دامن می‌زنند».

سيد محمد خاتمی تاکيد کرد: «مشکلات ما فراوان است ولی حل آن يک شبه ميسر نيست».

رئيس موسسه بين المللی گفتگوی فرهنگها و تمدنها با تاکيد بر اهميت امنيت و هم طرازی آن با آزادی در قانون اساسی گفت: «ريشه امنيت، رضايت مردم است».

وی افزود: «برای امنيت نه فقط می‌توان بر سخت افزار تکيه کرد ونه اينکه امنيت را فقط امنيت حاکمان دانست، بلکه امنيت حاکمان

” هر کس می‌خواهد روی کار بيايد، بايد با هدف توسعه ايران، رفع تهديدها و تلاش برای پرداختن بيشتر به نقاط محروم بيايد و برای توسعه هماهنگ در کشور تلاش کند که بدنبال آن رضايت و امنيت هم خواهد آمد.... “



اگر مبتنی بر خواست و رضايت مردم نباشد، لرزان است».

رئيس جمهور سابق کشورمان تصريح کرد: «امنيت واقعی، امنيتی است که از دل جامعه بجوشد و اين هنگامی خواهد جوشيد که نسبت حکومت و جامعه نسبتی احترام آميز، محبت آميز وبر پايه اعتماد باشد و آن در صورتی می‌شود که شهروند جامعه ما رضايت داشته باشد».

وی، از آزادی به عنوان يکی از مهم‌ترين عواملی نام برد که می‌تواند موجب رضايت در جامعه شود و افزود: «البته مسائل اقتصادی هم مهم است، اگر فقر و محروميت باشد به زور نمی‌توان رضايت مردم را جلب کرد، به خصوص اگر احساس شود تبعيض در جامعه وجود دارد و جاهايی احساس کنند که در طول تاريخ محروم‌تر از جاهای ديگر مانده‌اند».

سيد محمد خاتمی تاکيد کرد: «بايد قبول کنيم بعضی مناطق محروم در کشور داريم که عمدتاً نيز مرزی هستند که در اين نقاط بايد درمان ويژه‌ای برای درد محروميت انجام داد، يعنی بايد زيرساخت‌ها و پايه‌های زندگی و توسعه در آنجا شکل بگيرد تا زمينه رقابت استانهای محروم با استانهای پيشرفته فراهم شود».

رئيس دولت اصلاحات، توسعه را نياز امروز و فردای کشور دانست و گفت: «برای اين کار بايد آرمانهای انقلاب را درست بشناسيم، اولويتها را درست تشخيص دهيم و تلاش کنيم به صورت مستمر و اميد بخش، بيکاری در مملکت کاهش پيدا کند و اشتغال بيشتر شودو ثروت توليد گردد و البته با رعايت محروم‌تر توزيع به صورت عادلانه صورت گيرد».

وی در بخش ديگری از سخنانش، اظهارداشت: «هر کس می‌خواهد روی کار بيايد، بايد با هدف توسعه ايران، رفع تهديدها و تلاش برای پرداختن بيشتر به نقاط محروم بيايد و برای توسعه هماهنگ در کشور تلاش کند که بدنبال آن رضايت و امنيت هم خواهد آمد».

سيد محمد خاتمی تصريح کرد: «هميشه سعی‌ام اين بوده و هست که تشخيص جمع را بر نظر خود ترجيح دهم، اينکه بخش قابل توجهی از جامعه اين توقع و انتظار را از بنده کوچک دارم بيايم، نبايد به فکر آبرو و راحتی خود باشم البته اگر بتوان کار کرد».

وی ادامه داد: «علی‌رغم همه استدلال‌هايی که دارم، احساس می‌کنم در موقعيتی قرار گرفته‌ام که نمی‌شود تقاضاهای مردم را بی‌پاسخ بگذاريم، بالاخره يک طرف ما مردم هستند، ما اين فرصت را نداريم و نمی‌توانيم خيلی مردم را معطل بگذاريم و بايد به آنها جواب قاطع داد و وقتی اصرار هست که آری بگويم کار مشکلی است که بگويم نه.»





















Copyright: gooya.com 2016