سپاس‌نامه "پويش دعوت از خاتمی" به سيدمحمد خاتمی، موج سوم

به نام نامی الله

جناب آقای سيدمحمد خاتمی، رييس جمهور محترم پيشين و آينده ايران عزيز

سلام!
خبری را که ماه‌ها در انتظارش بوديم شنيديم و نگاهی را که مدت‌ها به در دوخته بوديم برگرفتيم. سپاس که آب بر آتش اميدمان نريختی و از فرياد يارخواهی‌مان نگريختی. اگر جانت به لب آورديم و دلت ز اصرارمان به درد، برای نجات ايران و ايرانی بود و بس. از اين که کوشش‌های «پويش» و ديگر حاميانت را ارج نهادی و فشار اجتماعی را که بر تو آورديم پذيرفتی، ممنونيم. آمدن و برخاستنت را سپاس که «بودنت را همه اين بار غنيمت داريم»!

غلام همت دردی‌کشان يکرنگيم
نه آن گروه که ارزق‌لباس و دل‌سيهند

آنگاه که همه می‌گفتند اين روز از راه نخواهد رسيد و هدف «موج سوم» دست‌نيافتنی‌است، آنگاه که ملامت‌گرانت نوشتند تو دل يک‌دله نخواهی کرد و طلب عافيت را بر دشواری رنج و محنت برخواهی گزيد، ما به ثبات رای تو اعتماد کرديم، به جد و جهد پای به ميدان نهاديم و دل‌نگران در گرداب هايل نااميدی و ياس درافتاده به جان و روح اين سرزمين، يک‌صدا خواستيم تا دعوتمان را اجابت کنی که به روشنی اين لحظه چشم دوخته بوديم. در فصل بی‌برگ و سرمازده تابستان هشتاد و هفت هم‌صدا شديم برای دعوت از تو و اکنون که نيک‌دلی و خيرخواهی و ايران‌دوستی‌ات دليلی دوباره برای آمدنت شد، ايثار بی‌شائبه‌ات را قدردانيم.

سپاس که با آمدنت در بهمن ۸۷ اميدی که با آمدن امام(ره) در بهمن ۵۷ در دل‌ها دميده‌ شده‌بود را بار ديگر در جانمان بازدميدی. سپاس که گرچه می‌خواستی نيايی، بستر اين تجربه و گفتگوی جمعی و اخلاقی را فراهم ساختی و ما را در تصميمت سهيم کردی و «با جديت و تدبير» و «بدون ترديد» آمدی. سپاس حضور دوباره‌ات را که مطلع اميد و آزادی و عزت ملت ايران است. سپاس آزادگی و شهامتت را که دعوت ميليون‌ها حامی و صدها هزار پويشگر جوان را به نيک‌خواهی اجابت کردی و پای در راه نهادی تا اثبات کنی تعهد و اخلاق را دستمايه معامله نمی‌کنی، حتی اگر به قيمت افزونی رنجت باشد که:

مقام عيش ميسر نمی‌شود بی‌رنج
بلی به حکم بلا بسته‌اند عهد الست

از خودت آموختيم که در پی قهرمان نباشيم، اما با رئيس جمهوری چون تو فرصت و رخصت می‌يابيم که خود قهرمان خويش باشيم و با راهبری‌ات ايرانی در خور ايرانيان بسازيم. بی‌شک در اين بازار، سود ماندگار از آن توست که منعم شدی به «درويشی» و «خرسندی» و عافيت ايرانيان را بر خويش ترجيح دادی و رنج آمدن و ماندن را بار ديگر به جان خريدی و به همان عهد پيشين وفا کردی تا در «پيشگاه حقيقت» سربلند و مغرور باشی که:

هر آن‌که جانب اهل وفا نگه دارد
خداش در همه حال از بلا نگه دارد

مهمترين مراد «پويش»مان آمدنت بود. حال که آمدی و به هدف رسيديم، آمدنت را از جان لبيک می‌گوييم و «موج سوم: پويش دعوت از خاتمی» را به «موج سوم: پويش حمايت از خاتمی» بدل می‌کنيم تا با جان تازه‌ای که به شادمانگی و يمن شنيدن صدايت گرفته‌ايم، تا پيروزی هم‌قدمت باشيم. اکنون آغاز راه است و ما در کنار تو. راهی شبيه اين را پيش از اين پيموده‌ايم و تجربه خوب و بدش را با هم اندوخته. اين بار گرچه سخت‌تر است، اما تجربه تو و ما نيز بيشتر است. جاده و راه مهياست بيا تا برويم!

اکنون که کار را با خدای خويش انداخته‌ و به ميدان برگشته‌ای، دل خوش دار که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند!

با اميد پيروزی پرافتخار در انتخابات دهم و آرزوی سربلندی و عزت ايران عزيز

هسته مرکزی «پويش (کمپين) دعوت و حمايت از خاتمی» (موج سوم)
به نمايندگی از ۲۰۰ هزار پويشگر حامی‌ات