سه شنبه 20 اسفند 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

برخلاف توصيه وزير ارشاد: "عطّار" وارد فعاليت های انتخاباتی شد! فرصت نوشتن

عصر ديروز دوشنبه، برخلاف توصيه تازه وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی به «هنرمندان محبوب»، که از «دخالت و حمايت از نامزدهای انتخاباتی خودداری کنند!» يک هنرمند بزرگ و بنام مشاورت انتخاباتی و سياسی اصلاح طلبان را پذيرفت! نام وی «شيخ فريدالدين عطار نيشابوری»است!
شيخ عطار نيشابوری در نخستين مشاوره انتخاباتی خود، کارزار انتخاباتی امروز ما را چيزی در حدود گذر از «هفت وادی عرفان» دانست که حدود هزارسال قبل نوشته! و آن را چنين آناليز فرمود: بعد از گذر از اين هفت وادی يا به عبارتی هفت خوان! نامزدهای محترم تازه به درگاهی از کارهای صعب و سخت خواهند رسيد.يعنی به دوران عمل به شعارهای بزرگی که امروز سر ميدهند!تازه اگر از اين هفت وادی «سالم» عبور کنند!زيرا آخرين منزلگاه اين هفت وادی،خيلی هولناک خواهد بود!(گـفـت ما را هـفـت وادی در ره اسـت// چون گـذشـتـی هـفت وادی، درگـــه است!)



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


۱- وادی طلب: عطار نيشابوری درباره اين وادی فرمود:بالاخره دروان «طلب» نامزدهای اصلاح طلب مانند آقايان خاتمی و کروبی بسر رسيد و به طلب و خواست مردم روی خوش نشان دادند و بحمدالله وارد عرصه انتخابات شدند!«طلب» مردم از ميرحسين موسوی هم از ساعاتی قبل در حال «نقد شدن» است و محتمل است تا همين امشب ميرحسين هم «چک طلب خود را پاس» کند و وارد شود! بالاخره مردم در ناصيه اين بزرگان،يک «نوری» ديده اند که طلبشان می کنند.آنقدر اصرار می کنند تا راضی شوند: (چون شود آن نور بـر دل آشـکار//در دل تـو يک طلب گردد هزار!)عطار در عين حال هشدار داد:اين نامزدهای محترم طلب و مطالبه اصلی مردم را بايد «بعد از به قدرت رسيدن» فراموش نکنند!طلب امروز،پيش درآمد مطالبات مهمتری است.


۲- وادی عشق: در وادی عشق،سفرهای استانی و تبليغات و تخريبهای رقيبان و ممانعت از سخنرانی و غيره،خودبخود بر «آتش عشق» مردم به اين نامزدها می افزايد. حتی «توزيع سيب زمينی رايگان» يا «بستن محل سخنرانی» هم نمی تواند توجه مردم را از عشق خود به نامزدها منحرف کند!در واقع عطار به نامزدها توصيه کرده از مخالفان خود «خواهش»کنند به «تخريبها» ادامه دهند تا آتش عشق مردم را شعله ورتر کنند! (بعد از اين وادی،عشق آيد پديد// غرق آتش شد کسی کـآنجا رسيد!) عطار به کنايه افزود:«هرچند ممکن است عشق...،ناشی از بغض .... باشد!» پس نامزدهای گرامی،خيلی هوا برتان ندارد!
۳- وادی معرفت:در اين وادی،حدود صد روز برای شناختن و معرفت همه ی نامزدها و صداقت قول و فعلشان برای مردم وقت هست.نامزدها می توانند وعده «شق القمر» يا «سفره نفتی!» هم بدهند ولی اگر مردم به ديده منطق به حرفهايشان بنگرند،ميزان توانشان را بدرستی تشخيص خواهند داد.عطار به مردم توصيه کرد: گول شعارهای نشدنی را نخوريد و به «جثه» نامزدها و «کاليبر» شعارهايی که سر ميدهند خوب توجه کنيد!(سير هر کس تا کمال وی بود// قرب هر کس حسب حال وی بود!)


۴- وادی استغنا: عطار «استغنا» را به دو معنی «بی نيازی» و «اطمينان خاطر» بکار برد و گفت: برخی دوستان از حالا خود را پيروز انتخابات فرض کرده اند و برای همين از هر «اجماع» و همکاری و همدلی با ساير عزيزان، احساس «استغنا» و بی نيازی می کنند که اين حس غرور و بی نيازی ای بسا و قطعا" مضر است! از طرفی در روزهای پايانی ماراتن انتخابات،بناچار بايد فقط «يکی» از نامزدهای اصلاح طلبان در صحنه اصلی باقی بماند. البته شايد اين کار در «دور دوم» انتخابات عملی شود.عطار گفت اين کار را بگذاريد برای وقتی که گروههای اصلاح طلب، نسبت به بدست آوردن آرای مردم به «استغنا» و «اطمينان خاطر» رسيده باشند.سپس به انتخاب يکی از ميان خود رضايت دهند.(چون بسی باشد يک اندر يک مدام// آن يک اندر يک يکی باشد تمام!)


۵- وادی توحيد: عطار از واژه توحيد به معنای تحت الفظی آن يعنی «يکی شدن و وحدت» بهره گرفت و پيش بينی کرد:در روزهای پايانی،هم تبليغات مثبت اصلاح طلبان و هم تخريبهای مخالفان،يکسويه و هدفمند می شوند و نبردها به نوعی «وحدت» خواهند رسيد.بنابراين در آن روزها،نبردها سخت تر و حملات گسترده تر خواهند شد.وقتی فعاليتهای انتخاباتی با بستن در دانشگاه و ممانعتها شروع شده،احتمالا" در روزهای پايانی کار به بستن روزنامه و تعطيل کردن ستادها و گيس و گيس کشی هم خواهد رسيد.عطار درباره اين وادی فرمود:(هر نفس اينجا چو تيغی باشدت// هر دمی اينجا دريغی باشدت!)
۶- وادی حيرت: عطار نيشابوری در مصاحبه خود «حيرت» را هم به دو معنای «سرگشتگی» و «شگفتی» به کار برد و افزود: در روزهای پايانی و بخصوص در مرحله دوم انتخابات وقتی گرد و خاکهای نامزدهای متعدد و گوناگون فرو بخوابد،بسياری از مردم مردد و «سرگشته» فعلی،به سود «يکی از دو طرف باقيمانده» در آن نبرد متمايل خواهند شد.عطار درباره ترديدهای اين گروه گفت: (عاشقم اما ندانم بر کيم؟ // نه مسلمانم نه کافر، پس چيم؟)
حتی ممکن است برای رأی نياوردن يک رقيب «بدتر»،به نامزد (خدای نکرده بدی) رای دهند که خيلی قبولش ندارند!همان «رای معکوس» يا «رای لج!» (ليکن از عشقم ندارم آگهی// هم‌ دلی پر عشق دارم، هم تهی!)عطار درباره اين «رأی لج» هشدار داد اگر بعد از انتخابات به فکر مطالبات مردم و بخصوص اين گروه نباشيد،شک نکنيد همين ها که بخاطر لج با رقيب،به شما رأی دادند،«اولين مخالفان شما» خواهند شد.
از نگاه عطار،حيرت همچنين به معنای تعجب و شگفتی است! وی هشدار داد: ممکن است برخی نامزدهای محترم برای چند ساعتی(!) خوابشان ببرد و صبح علی الطلوع اخبار تازه ای از نتايج شمارش آراء و تغييرات(!) بشنوند که از شدت «حيرت» و شگفتی پس بيفتند!بنابراين توصيه مهم عطار به نامزدهای اصلاح طلب «بيداری تا شب بعد از انتخابات» است!ضمنا" عطار در واکنش به دستور وزير ارشاد،از وی و مسئولان و مراجع محترم خواست بر «حرمت هرکونه دستکاری در آرای مردم» تأکيد کنند.
۷- وادی فنا: آقای عطار چيزی درباره اين «وادی آخر» نگفت و تأکيد کرد(!) اين وادی را اگر کاملا" «بيدار» باشيد،و اگر حداقل تا شب «بعد از» انتخابات خوابتان نبرد،هرگز اتفاق نمی افتد!عطار با کنايه گفت:«خوابتان را بگذاريد برای آن چهارسالی که صاحب قدرت شديد! کلی وقت برای خفتن داريد!» و اضافه کرد:در غير اين صورت،يعنی اگر «بيدار و هشيار» نباشيد،«فنا» خواهيد شد! و بعد از سرودن اين بيت جمع مشتاقان را ترک کرد. (بعد از اين وادی فقرست و فنا // کی بود اينجا سخن گفتن روا؟!)
حاشيه های جلسه انتخاباتی عطار نيشابوری!
«خبری که «عطار» را به واکنش انتخاباتی وادار کرد»!:آقای صفار هرندی، وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی، در مصاحبه ای با تلويزيون از هنرمندان خواست تا در جريان انتخابات رياست جمهوری خرداد سال آينده از «جانبداری به نفع نامزدهای رياست جمهوری خودداری کنند».وی گفت:«چهره هايی که محبوب مردم می شوند و همه مردم به نوعی نسبت به آنها علاقه مندی دارند، نبايد خودشان را هزينه اين و آن کنند.»
«پی نوشتی که شحص شيخ در واکنش تحرير فرمود»: عجبا در کشوری که اکثريت مردمش (نه به قول وزير ارشاد به نوعی!) بلکه با «همه وجود» امام زمان را بيشتر از هنرمندان دوست دارند، بوقت انتخابات مجلس هفتم،از امام زمان(عج) هم مايه گذاشتند تا «فهرستشان» رأی بياورد و گفتند امام زمان آن فهرست انتخاباتی را توشيح فرموده اند! و امروز هم کارهای دولت را به حساب حضرت ايشان می گذارند!چرا در چنين کشوری،هنرمندان نبايد محبوبيت خود را «خرج» نامزدهای رياست جمهوری کنند؟!مگر آنان جزو اين ملت نيستند و نمی توانند برای تعيين سرنوشتشان تلاشی بکنند و هزينه ای بدهند؟
البته در همين کشور،برخی هنرمندان می توانند سفرهای استانی آقای احمدی نژاد را حتی با استفاده از محبوبيت پيامبرخدا «يوزارسيف» شبيه سازی کنند و آب هم از آب تکان نخورد.از نگاه آقايان؛ مهم اين است هنرمندان محبوبيت خود را برای«کدام نامزد» هزينه کنند؟! بسته به نامزد،ميتوان هم از هنرمندان و هم از ائمه و هم از امام زمان «هزينه» کرد!

به نقل از فرصت نوشتن - روزنوشته های بابک داد
http://www.babakdad.blogfa.com





















Copyright: gooya.com 2016