شنبه 24 اسفند 1387   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

گزارشی د رمورد مرگ مشکوک حشمت امیر ساران در زندان رجایی شهر، سایت پژواک حقوق بشر ایران

امیر ساران، زندانی سیاسی در پنجمین سال حبس خود در زندان رجایی شهر کرج، جمعه گذشته به دلایلی نامعلوم درگذشت

مرگ امیر ساران، سومین مورد از مرگ مشکوک زندانیان سیاسی در زندان رجایی شهر کرج است. پیش از این ولی الله فیض مهدوی و عبدالرضا رجبی دو زندانی مرتبط با سازمان مجاهدین خلق به دلایلی نامعلوم در این زندان جان باختند. دستگاه قضایی علت مرگ فیض مهدوی را خودکشی اعلام کرد. اما وزارت اطلاعات از تحویل جنازه این دو زندانی به خانواده هایشان خودداری کرده و درخواست کالبدشکافی خانواده را رد کرد.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


امیر ساران، که طی ماههای اخیر دارای شرایط نامناسب جسمانی بوده است. بارها درخواست مرخصی خود را با مسئولان زندان مطرح کرد، اما هر بار وزارت اطلاعات، با این درخواست مخالفت نمود. تا اینکه پنج شنبه گذشته، این زندانی سیاسی را درحالی که به ادعای مسئولان زندان دچار ایست قلبی شده بود، به بیمارستان رجایی حصارک انتقال دادند و وی روزجمعه، در بخش آی سی یو این بیمارستان درگذشت.

خبر مرگ وی در شرایطی به خانواده اش اعلام شد، که آنها نسبت به شرایط جسمانی او کاملا بی اطلاع بودند.

زندان گوهردشت

زندان رجایی شهر ( یا گوهر دشت) که در کرج واقع است.در رده بندی سازمان زندان ها به عنوان مکانی برای نگهداری مجرمان با جرایم خطرناک معرفی شده است. در سال های اخیر از زندان رجایی شهر به عنوان محلی نام برده می شود که افراد موسوم به اراذل و اوباش، مجرمان با جرایم قتل، تجاوز، مواد مخدر و به این زندان انتقال می یابند.

وضعیت عمومی این زندان به مراتب وخیم تر از شرایطی است که در زندان هایی چون زندان اوین حاکم است. شرایط بد بهداشتی، عدم توجه به حقوق زندانی،برخورهای نامناسب از جانب مسئولان زندان، از جمله مسائلی است که زندانیان در زندان رجایی شهر با ان مواجهند.

با این وجود طی سال های گذشته، این زندان به تبعیدگاهی برای زندانیان سیاسی مبدل شده است. شماری از زندانیان سیاسی و عقیدتی در سالهای اخیر جهت تحمل دوران حبس خود به این زندان انتقال یافته اند.

درباره امیر ساران

امیرساران از جمله زندانیانی است، که در سال ۸۳ به همراه جمعی از همفکرانش در منزلش در شهریار بازداشت و به زندان گوهردشت منتقل شد. وی به اتهام تشکیل گروه غیرقانونی موسوم به “جبهه اتحاد ملی” در دادگاه انقلاب شهریار مورد محاکمه قرار گرفت و به تحمل ۸ سال حبس تعزیری محکوم شد. ساران پیش از آن نیز، به دلیل شرکت در تجمعی در برابر هتل لاله تهران، در هنگام حضور هیئتی از سازمان ملل، بازداشت شده و از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ۸ سال حبس تعلیقی محکوم شده بود.

پس از روانه شدن او به زندان، دادگاه انقلاب تهران، حکم تعلیق وی را به اجرا در آورد و او محکوم به تحمل ۱۶ سال حبس در زندان گوهردشت شد.
محمدرضا فقیهی وکیل وی می گوید:” حکم صادره برای امیر ساران اشد مجازاتی است که دادگاه میتواند برای تشکیل گروه غیرقانونی در نظر بگیرد، با این حال، موکل من پیش از آنکه فرصت کند تا برای تشکلش درخواست مجوز دهد، بازداشت شد.”

وی می گوید:” درحالی که موکلم دارای شرایط جسمانی نامناسبی بود و پیش تر دو بار دچار حمله قلبی شده بود، اما مسئولان زندان بدون توجه به این مساله از اعطای مرخصی به او خودداری نمودند. در این میان، انچه واضح است، کوتاهی مسئولان زندان است که می بایست نسبت به مرگ زندانی پاسخگو باشند.”

حق مرخصی

زندانیان سیاسی در ایران، مدتهاست از حق استفاده از مرخصی محرومند. در شرایطی که استفاده از مرخصی به عنوان یکی از حقوق اساسی زندانیان به رسمیت شناخته شده است. اما زندانیان سیاسی در طول دوران بازداشت خود به ندرت می توانند از این حق استفاده نمایند.

وزارت اطلاعات و دادگاه انقلاب، اغلب با ابلاغ بخشنامه هایی به زندان دستور می دهند که با مرخصی زندانیان سیاسی مخالفت شود.

طبق اخرین اخبار هم اکنون با مرخصی نوروزی کلیه زندانیان سیاسی مخالفت شده است.

زندانیان سیاسی می گویند، در ایام نوروز تقریبا نیمی از زندانیان به مرخصی می روند؛ اما زندانیاین سیاسی محکومند که در زندان بمانند.
این شرایط در مورد مرخصی استعلاجی نیز صدق می کند و زندانیان به ندرت می توانند جهت درمان از مرخصی استفاده نمایند.

امیر ساران نیز از جمله افرادی بود که در مدت زندانی بودن خود، تنها یکبار حق استفاده از مرخصی را پیدا کرد. و در ۳ سال گذشته با وجود بیماریهای جدی و پیگیری های همسرش، موفق به دریافت مرخصی نشد.

وی آخرین بار در شهریور ماه سال ۸۵ به مرخصی فرستاده شد. با این حال، پس از اتمام زمان مرخصی اش، ماموران دادستانی وی را در منزل بازداشت و به زندان انتقال دادند. وی در مصاحبه ای با رادیو فردا، اعلام کرده بود” از آنجا که خود را مجرم و گناهکار نمی داند، به زندان باز نخواهد گشت.”

روایت خانواده ساران

خانواده امیر ساران، این روزها، حال و هوای خوشی ندارند. الهه نازجو همسر امیر ساران که به دلیل دفاع از همسرش، ۳ سال حکم تعلیقی دریافت کرده بود، حالا تمام تلاشهای گذشته اش را بی ثمر می داند. همسرش مرده است.

الهه نازجو، در تجمعی که سال ۸۳ و در حمایت از زندانیان سیاسی در برابر دفتر سازمان ملل برگزار شد، به همراه تعداد دیگری از خانواده های زندانیان سیاسی و فعالان حقوق بشر، بازداشت و یک ماه در بند ۲۰۹ زندان اوین به سر برد. وی سپس از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب، به ریاست قاضی حداد به اتهام ” اقدام علیه امنیت از طریق شرکت در تجمع غیرقانونی” به ۸ ماه حبس تعلیقی به مدت ۳ سال محکوم شد. نیروهای امنیتی وی را تهدید کردند، در صورت ادامه فعالیتهایش در دفاع از همسرش، حکم وی را به اجرا درخواهند آورد.

با این حال، این زن، از تلاشهای خود دست نکشید و بارها برای گرفتن مرخصی به نهادهای مختلف مراجعه کرد. او می گوید:” چندین بار به اداره اطلاعات رفتم و درخواست کردم اجازه بدهند، شوهرم به مرخصی بیاید و بیماریهایش را درمان کند، اما آنها می گفتند شوهرت تعهد نمی دهد.”

او می گوید ” اگر طبق ادعای مسئولان زندان، شوهرم نارحتی قلبی داشته، چرا اجازه ندادند مداوایش کنم، چرا بدون امکانات در زندان رجایی شهر نگهش داشتند.؟” با این حال برای پرسشهای بی پایان این زن، انگار پاسخی وجود ندارد.

ممانعت از برگزاری مراسم

درحالی که قرار بود، تشییع جنازه امیر ساران، صبح دیروز از مقابل منزلش در شهریار برگزار شود. و تعدادی از فعالان سیاسی نیز جهت شرکت به شهریار رفته بودند. از سوی وزارت اطلاعات به خانواده ساران اعلام شد، مادامی که چهره های سیاسی، در محل حضور داشته باشند، آنها جنازه را تحویل خانواده نخواهند داد.

خانواده ساران، تا چندین ساعت، پس از ان در جستجوی مکان نگهداری جسد امیر ساران، به مکانهای مختلفی مراجعه نمودند، تا اینکه متوجه شدند، نیروهای امنیتی جنازه را به ” بهشت سکینه” شهریار انتقال داده اند. نیروهای امنیتی، به شرط عدم حضور چهره های سیاسی در مراسم، به خانواده ساران فرصت کوتاهی دادند، تا جنازه را دفن نمایند.
به این ترتیب، جنازه امیر ساران نیز، به مانند سایر زندانیان سیاسی جان باخته در زندان های ایران، با حضور پرشمار نیروهای امنیتی و بدون حضور فعالان سیاسی، دفن شد.

همچنین وزارت اطلاعات، خانواده ساران را از برگزاری مراسم یادبود نیز بازداشته است.

تقاضای کالبدشکافی

زندان علت مرگ وی را ایست قلبی عنوان نموده است. با این وجود، الهه نازجو میگوید، پزشک همسرش در بیمارستان به او گفته است که ” سراسر بدن او را عفونت گرفته بود و همچنین احتمال خونریزی مغزی برای وی وجود دارد..”
الهه نازجو می گوید:” دکتر به من گفت، که مرگ وی مشکوک است و ما نمیدانیم چه اتفاقی برای او افتاده است.”

خانواده امیر ساران پس از درگذشت وی، با نوشتن شکایتی علیه رئیس زندان رجایی شهر و مسئول بهداری زندان آنان را عاملان اصلی در مرگ وی دانستند و خواهان کالبد شکافی جسد، برای تشخیص دقیق علل مرگ شدند.با این حال مشخص نیست، که پاسخ کالبدشکافی که قرار است هفته آینده مشخص شود، از صحت برخوردار است یا نه؟





















Copyright: gooya.com 2016