پنجشنبه 6 فروردین 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

گزارشی در مورد مرگ های مشکوک زندانیان سیاسی، سایت پژواک حقوق بشر

ماده ۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر اعلام داشته: <هر فرد از حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی برخوردار است<

درگذشت دو زندانی سیاسی به فاصله کمتر از دو هفته در زندان های ایران، نشان از آن دارد که دستگاه قضایی و مدیریت زندان، هرگز تمهیدات لازم را برای حفظ جان زندانی در زندان نیاندیشیده اند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


امیرحسین حشمت ساران، و امیدرضا میر صیافی، دو زندانی سیاسی که در زندان های رجایی شهر و اوین، جان باختند، هر دو به دلیل دارا بودن بیماریهایی، می بایست در خارج از زندان تحت درمان قرار می گرفتند. با این وجود،اصرار وزارت اطلاعات ودادگاه انقلاب، به عدم خروج زندانیان سیاسی از زندان، موجب آن شد که امکانات محدود پزشکی در زندان و عدم تعهد پزشکان زندان نسبت به جان زندانیان، موجبات مرگ آنان را فراهم آورد.

صرف نظر از اینکه، در موارد فوق، سلسه اصولی از حقوق زندانیان نقض شده است. این سوال پیش می آید، که چه کسی مسئول جان زندانیان در زندان است؟

بر طبق اسناد بین المللی “هنگامی که یک دولت افراد را از آزادیشان محدوم می کند، مسئولیت مراقبت از سلامتی آنان را چه در خصوص شرایط نگهداری و چه درمان فردی آن ها که ممکن است در نتیجه شرایط نگه داری شان لازم باشد، عهده دار می شود.”
این بدان معنی است، که ” مسئولیت جان زندانی، مادامی که در زندان است، بر عهده سیستم قضایی است.”

ماده ۱۰۲ آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور مصوب ۲۰/۹/۱۳۸۴ مقرر داشته که بهداری زندان مکلف است حداقل ماهی یک بار به انجام تست پزشکی تمامی محکومان مبادرت نماید.

با این حال در ماده ۱۰۳ آیین نامه اجرایی فوق آمده: <تا جایی که امکان پذیر است باید ترتیبی اتخاذ شود که احتیاج های درمانی و بهداشتی محکومان بیمار در داخل موسسه یا زندان تامین شود تا به انتقال محکوم به خارج از موسسه یا زندان نیازی نباشد. با این همه در موارد ضروری خروج محکوم از زندان برای معالجه باید با تایید بهداری زندان و اجازه رئیس موسسه یا زندان و موافقت قاضی ناظر باشد. در موارد فوری محکوم بیمار به دستور پزشک یا بهداری زندان و اجازه رئیس موسسه یا زندان یا جانشین او به بیمارستان اعزام می شود و مراتب باید در اسرع وقت به صورت کتبی به قاضی ناظر گزارش شود...>
در این اصل، درمان زندانی و انتقال او به خارج از زندان تنها با اجازه رئیس زندان مجاز دانسته شده است. این در شرایطی است که نظر ریاست زندان، می تواند نظریه پزشکی دال بر ضرورت انتقال بیمار به خارج از زندان را منتفی نماید.

در دو سال گذشته حداقل ۵ زندانی سیاسی به همین دلیل در زندان های ایران در گذشته اند.

اکبر محمدی اولین نمونه ای بود که با وجود تشخیص پزشکی قانونی مبنی بر ” عدم تحمل کیفر” از سوی وی، مجددا از سوی ماموران وزارت اطلاعات در منزلش بازداشت و به زندان انتقال یافت. وی حدود یکسال پیش از آن با دریافت مرخصی استعلاجی، قصد داشت تا در خارج از زندان به درمان بیماریهای خود بپردازد. با این وجود، پس از انتقال مجددش به زندان اوین، او در اعتراض به عملکرد غیرقانونی وزارت اطلاعات، دست به اعتصاب غذا زد. مسئولان زندان بدون توجه به شرایط حاد جسمانی او، از توجه به خواسته هایش خودداری کردند و محمدی پس از ده روز در زندان اوین جان باخت.

دستگاه قضایی، هرگز پاسخ نداد، بر اساس چه مجوز و دلیلی، اکبر محمدی با وجود دستور اکید پزشکی قانونی در مورد لزوم درمان وی در خارج از زندان، مجددا به زندان بازگردانده شد.

پس از آن و به فاصله کوتاهی، ولی الله فیض مهدوی، در شرایطی مشابه در زندان رجایی شهر جان باخت. مسئولان قضایی علت مرگ وی را خودکشی دانستند. فیض مهدوی نیز در اعتراض به عدم صدور مجوز مرخصی، دست به اعتصاب غذا زده بود.

عبدالرضا رجبی، دیگر زندانی سیاسی است، که پس از انتقالش به زندان رجایی شهر، به صورت نامعلومی درگذشت. زندانیان سیاسی در زندان اوین می گویند: ” شرایط جسمانی وی بسیار وخیم بوده است، و او نیاز داشت تا در خارج از زندان مورد مداوا قرار گیرد.” با این حال نه تنها به این امر توجه نشد، بلکه او در شرایط بیماری، از زندان اوین به زندان رجایی شهر تبعید شد و سپس خبر درگذشت او اعلام شد.

امیرحسین حشمت ساران نیز، یکی از آخرین کسانی است که به دلیل بی توجهی مسئولان بهداری زندان نسبت به شرایطش، در بیمارستانی خارج از زندان جان باخت. مسئولان زندان، تنها زمانی او را به بیمارستان انتقال دادند که او جانش را از دست داده بود و پزشکان بیمارستان نتوانستند او را نجات دهند. امیر ساران، از سال ۸۳ به اتهام تشکیل گروه غیرقانونی محکومیت سنگین ۱۶ سال حبس دریافت کرد و در این مدت با وجود اینکه، چندین بار دچار حمله قلبی شده بود، اجازه استفاده از مرخصی را نیافت.

و امیدرضا میرصیافی، آخرین موردی است که عدم توجه کافی مسئولان بهداری زندان، موجبات مرگش را فراهم کرد. به گفته سایر زندانیان سیاسی، وی به راحتی می توانست زنده بماند، اگر و تنها اگر پزشکان زندان، او را به بیمارستانی در خارج از زندان انتقال می دادند.

به نظر می رسد، عدم رسیدگی مناسب پزشکی به زندانیان، در آینده قربانیان بیشتری خواهد داشت و این در شرایطی است، که اخبار منتشر شده، تنها زندانیان سیاسی را دربر میگیرد و بسیاری از زندانیان عادی نیز، در شرایطی مشابه در زندان جانشان را از دست می دهند.
از این رو، هم اکنون نسبت به سلامتی زندانیان سیاسی در زندان های ایران، نگرانی بسیار جدی وجود دارد.
در زیر وضعیت سه زندانی سیاسی که نیاز فوری به درمانهای پزشکی خارج از زندان دارند به طور خلاصه اشاره شده است.

محمد صدیق کبودوند

رئس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان، که به اتهام ” تشکیل گروه غیرقانونی” با محکومیت سنگین از سوی دادگاه انقلاب مواجه شده است، علی رغم شرایط نامناسب جسمانی تاکنون امکان استفاده از مرخصی را نیافته است.
ماموران امنیتی کبودوند را در تاریخ دهم تیرماه سال ۱۳۸۶ بازداشت و سپس او را به زندان اوین بند ۲۰۹ منتقل کردند که تحت مدیریت وزارت اطلاعات است. کبودوند به مدت ۵ ماه در سلول انفرادی این بند نگهداری شد.
وی در طی یکسال گذشته، چندین بار در زندان، دچار حمله قلبی شد و با اینکه پزشکان زندان برای وی ” انتقال به بیمارستان خارج از زندان ” را توصیه نمودند، سخنگوی قوه قضائیه شرایط وی را عادی دانست .
بر اساس گزارش سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان، کبودوند طی دو ماه گذشته، دوبار به بیمارستان خارج از زندان انتقال یافته است. با این حال، مسئولان زندان، اجازه تداوم معالجات پزشکی وی در خارج از زندان را صادر نکرده اند.
هم اکنون نسبت به وضعیت سلامتی کبودوند، نگرانیهای جدی وجود دارد.
عباس خرسندی
دبیر کل ” حزب دموکرات ایران” نیز به اتهام تشکیل گروه غیرقانونی از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب، به تحمل ۸ سال زندان محکوم شد.
این زندانی سیاسی علیرغم ابتلا به بیماری قلبی ، بیماری اعصاب و رنج و دردهای متداومی چون سردردهای مزمن و مشکلات دستگاه گوارشی کماکان از رسیدگی پزشکی مورد نیاز محروم است.
وی که پیش از بازداشت تحت درمان بوده است ، پس از بازداشت و تاکنون جز رسیدگی‌های سطحی بهداری زندان خدمات پزشکی مورد نیاز خود را دریافت نکرده است . همچنین درخواست مرخصی استعلاجی او نیز مورد مخالفت مسئولین مربوطه قرار گرفته است.
عباس خرسندی، از جمله زندانیانی است، که خانواده اش بارها نسبت به شرایط نامناسب جسمانی اش، به خصوص بیماری قلبی او، ابراز نگرانی کرده اند.
منصور اسالو
رئیس هیئت مدیره سندکای شرکت واحد اتوبوسرانی که از سوی دادگاه به ۵ سال حبس محکوم شد. در شرایطی راهی زندان شد که از بیماری حاد چشم رنج می برد و می بایست عمل جراحی ای را بر روی چشمش انجام می داد. با این حال منصور اسالو، تا چندین ماه پس از بازداشت، اجازه اعزام به بیمارستان را نیافت و پس از آن تحت مراقبت های شدید امنیتی به بیمارستان منتقل و تحت عمل جراحی قرار گرفت. اما مسئولان زندان به وی اجازه ندادند تا دوران نقاهت خود را در بیمارستان سپری کند. آنان بلافاصله اسانلو را به زندان انتقال دادند.
همچنین ابراهیم مددی دیگر عضو هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد نیز که از بیماریهایی چون دیابت و پروستات رنج می‌برد، بدون رسیدگی پزشکی مناسب در زندان رجایی شهر نگهداری می شود.





















Copyright: gooya.com 2016