پنجشنبه 7 خرداد 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

جايگاه زنان و اقليت های مذهبی در قانون انتخابات نظام ولائی، محمد ملکی

محمد ملکی
از گزينش چهار داوطلب انتخابات رياست جمهوری زياد شگفت زده نشدم چون ۳۰ سال شاهد چنين گزينش‎هايی بوده ام اما وقتی به قانون اساسی و شرايط داوطلبان رياست جمهوری مراجعه کردم ديدم در انتخاب اين افراد مشکل از قانون اساسی است

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


داشتم به گزارش وزير کشورِ ۱۶۰ ميلياردی گوش ميدادم که اعلام ميکرد از ميان ۴۷۵ داوطلب رياست جمهوری ( که ۴۲ نفر از آنان زن بودند)، تنها ۴ مرد واجد شرايط و مابقی همه فاقد صلاحيت تشخيص داده شده اند.
يک محاسبه سرانگشتی ميگويد کمتر از يک درصد از کسانيکه با پر کردن فرم داوطلبی ظاهرا نظام را قبول دارند، مورد پذيرش شورای نگهبان قرار گرفته اند و به گفته ی آقای خامنه ای که قبلا اعلام کرده بودند، آنها که زير ذره بين شورای نگهبان قرار ميگيرند همه صالحند. (۱) فکر ميکردم چگونه است که فقهای شورای نگهبانِ منتخب آقای خامنه ای از بين ۴۷۵ داوطلب فقط چهار نفر را صالح تشخيص داده اند. بايد ديد اين چهارنفر چه کسانی هستند و چه خدماتی به اسلام و ايران کرده اند که به چنين افتخاری نائل شده اند؟ بطور حتم اين چهار نفر سوابق درخشانی داشته اند که از صالحين به شمار آمده اند.
منتظر بودم نام اين ۴ مرد صالح را از زبان وزير محترم کشور بشنوم که اعلام فرمودند آقايان محمود احمدی نژاد، محسن رضايی، ميرحسين موسوی و مهدی کروبی. من که تا حدود زيادی از سوابق و گذشته ی اين مردان صالح!! مطلع بودم، زياد شگفت زده نشدم چون ۳۰ سال شاهد چنين گزينش‎هايی بوده ام اما وقتی به قانون اساسی و شرايط داوطلبان رياست جمهوری مراجعه کردم ديدم در انتخاب اين افراد مشکل از قانون اساسی است، زيرا در اصل ۱۱۵ قانون اساسی نظام ولائی آمده است که داوطلبان بايد دارای شرايط زير باشند:
"رجال سياسی مذهبی، ايرانی الاصل، تابع ايران، مدير، مدبر و از همه مهمتر دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ايران و مذهب رسمی کشور."
بنابراين طبق آنچه قانون اساسی جمهوری اسلامی ميگويد؛
۱- ۵۰ درصد مردم ايران، يعنی زنان از انجام اين کار معاف ميباشند.
۲- ميليون ها مسلمان غيرشيعه و غير مسلمان ايرانی هم واجد شرايط نيستند.
۳- شيعه هايی هم که مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی يعنی ولايت مطلقه فقيه نيستند، حق جلوس روی صندلی رياست جمهوری را ندارند.
۴- به فتوا و تشخيص فقهای شورای نگهبان( بگو آقای جنتی) فقط اين ۴ نفر دارای حسن سابقه و امانت و ايمان بوده اند.
حال پرونده‎ی اين صالحين را ورق بزنيم و ببينيم اينها که مدير و مدبر و امين و متقی و دارای حسن سابقه، شناخته شده اند در اين ۳۰ سال چه کرده اند که به اين افتخار نائل آمده اند. در پرونده آقايان از جمله اين موارد به چشم ميخورد:
۱- محمود احمدی نژاد: دانشجوی خط امام، يکی از پيشنهاد دهندگان اشغال دانشگاهها به بهانه انقلاب فرهنگی و اسلامی کردن آنها که منجر به دستگيری ، شکنجه، اخراج و اعدام هزاران دانشجو و استاد دانشگاه شد. همکاری با نيروهای امنيتی برای قلع و قمع دگر انديشان ، استاندار اردبيل ، شهردار تهران و بالاخره ۴ سال رياست جمهوری که اثرات آن اظهر من الشمس است.
۲- محسن رضايی: شرکت در سرکوب دگرانديشان و قوميت ها، فرماندهی سپاه در زمان جنگ و از عوامل ادامه آن پس از فتح خرمشهر و حمله به خاک عراق که منجر به کشته و مجروح و اسير شدن صدها هزار ايرانی شد و صدها ميليارد دلار خسارت مالی به بار آورد .و دبيری مجمع تشخيص مصلحت نظام تا امروز
۳- جناب کروبی: از روز اول انقلاب مشاغل کليدی از جمله مسئوليت بنياد شهيد، وکالت و رياست مجلس را بر عهده داشت و يکی از عوامل وضع نابسامان فعلی ميباشد. واقعه مخفی سازی اسلحه در ساک حجاج و کشتار آنها در سال ۶۶ در زمان سرپرستی ايشان روی داد. همچنين نقش او در پروژه عزل منتظری و نامه مورخه ۲۹/۱۱/۶۷ اش به همراه امام جمارانی و روحانی به منتظری از يادها نميرود.
۴- جناب مهندس موسوی: عضو ارشد حزب جمهوری اسلامی، سردبير روزنامه جمهوری اسلامی، نخست وزير نظام از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی. در زمان مسئوليت او جنايات دهه شصت و کشتار تابستان سال ۶۷ صورت گرفته و بايد او را يکی از عوامل ادامه جنگ و عوارض ناشی از آن نيز دانست. او همچنان پس از گذشت ۲۰ سال، ادامه جنگ و ورود به خاک عراق را کار درستی ميداند (۲) و از کشتار دهه شصت دفاع ميکند. (۳)
علت اصلی اينکه اين چهار نفر از ميان ۴۷۵ نفر انتخاب شده اند اين است که آنها وابسته به قبيله ای هستند که ۳۰ سال کشور را به اين وضع انداخته. قبيله خوديها که تنها اطاعت امر ميکنند و در فکر حفظ نظام هستند.
آنچه نوشتم اعمال ظاهری اين آقايان است و در پنهان چه ها کرده اند يقين دارم روزی در دادگاه افشا خواهد شد. به نظر شورای نگهبان، داوطلبان احراز سمت رياست جمهوری بايد دارای چنين سوابقی باشند تا مديريت ، مدبّريت ، حسن سابقه و امانت و تقوای آنها اثبات گردد.

***
داشتم به فرمايشات جناب آقای خامنه ای در يکی از شهرهای کردستان گوش ميدادم که مطالبی به اين مضمون ايراد کردند :" خط قرمز ما اهانت به اهل سنت و مذاهب ديگر به دليل اعتقادشان ميباشد." (۴)
آيا به نظر ايشان اينکه قانون اساسی ميگويد:" داوطلبان رياست جمهوری بايد مومن و معتقد به مذهب رسمی کشور باشند". و در اصل ۱۱ قانون اساسی آمده:" دين رسمی ايران ، اسلام و مذهب جعفری اثنی عشری است و اين اصل الی الابد غير قابل تغيير است" و با توجه به اين اصول که غير از شيعه اثنی عشری از جمله اهل سنت، حق داوطلب شدن برای رياست جمهوری را ندارند، بزرگترين اهانت به معتقدات اين خواهران و برادران ايرانی که حدود ۲۰ درصد جمعيت ايران را تشکيل ميدهند نيست؟
اصل ۱۰۹ قانون اساسی در صفات رهبر ميگويد:" عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلامی".
آيا پذيرش چنين تبعيضی که در قانون اساسی آمده، دور از عدالت اسلامی نيست؟

***
داشتم به اصل ۱۱۱ قانون اساسی فکر ميکردم که ميگويد:" رئيس جمهور بايد از رجال مذهبی و سياسی باشد...".
شورای نگهبان در تفسير خود رجال را تنها به مردان اطلاق ميکند و به همين دليل هرگز يک زن را حائز شرايط رياست جمهوری ندانسته است. اين برداشت از قانون اساسی در حقيقت حذف حقوق ۵۰ درصد از جمعيت ايران است. آيا شورای نگهبان ميپندارد لياقت زنها برای اداره کشوری مثل ايران کمتر از مردان است؟ امروز روشن شده است که اگر زنان در تمام امور لايق تر نباشند، عقب تر نيستند. بايد توهين و تحقير زنان روزی متوقف گردد و زنان در کنار مردان، کارگران دست در دست معلمان، دانشجويان همگام با استادان ، روستائيان همراه با شهرنشينان و همه و همه پس از ۳۰ سال تجربه، فريب اين بازی ها را نخورند و اجازه ندهند اين زنجيری که بوسيله قانون اساسی نظام ولائی به دست و پای آنها بسته شده و هر بار حلقه هايش تنگ تر ميشود، بيشتر از اين موجب تضييع حقوق مردان و زنان ايران گردد.

***
بايد خواستار تغييرات بنيادی شد. بايد دنيای ديگری ساخت، دنيايی که هر فرد شايسته بتواند در انتخابات شرکت کند تا از ميان دهها هزار مرد و زن فرهيخته و دارای دانش و شعور و شرافت و پاکی و وطن خواهی، کسانی که ميتوانند داوطلب رياست جمهوری شوند به انتخاب مردم کار اداره مملکت را بدست گيرد. دين را از حصار حکومت بيرون کشند و هر کس به جايگاه خود برگردد.
همه دست در دست هم اين ويرانه را آباد کنند و نگذارند حقوقشان مورد تجاوز قرار گيرد و ريشه استبداد، استعمار و استثمار را برکنند و کشور را به استقلال و آزادی واقعی برسانند.
آی گروه چهارنفری، آيا در ميان شما کسی هست که چنين تعهدی را به ملت بدهد و به آن عمل کند!!؟

تو اگر بنشينی، من اگر بنشينم
چه کسی برخيزد؟

ـــــــــــــــــــــــــ
۱ - "مردم از ميان نامزدهايی که صلاحيت آنها پس از عبور از ذره بين شورای نگهبان، اعلام خواهد شد، صالح ترين نامزد را برگزينند." (سخنرانی آقای خامنه ای در ميدان آزادی سنندج، روزنامه اعتماد ملی، ۲۳ ارديبهشت ۸۸)
۲ - ميرحسين موسوی: ادامه جنگ بعد از فتح خرمشهر تصميم درستی بود. (مصاحبه با خبرگزاری مهر، ۱۳۸۸/۰۳/۰۲)
۳ - نمی‌شود اين نظام را به آدم‌کشی در اول انقلاب متهم کرد. اين نظام مظلوم بوده است... گروه‌های تروريستی تا پايان جنگ هم زير نفوذ صدام عليه ما می‌جنگيدند و هنوز هم پشتيبانی آمريکا از آنها وجود دارد. نبايد به مظلوم‌نمايی‌ آنها توجه کرد. چرا که اگر به قدرت برسند باز هم همان آش و همان کاسه است). سخنرانی در جمع دانشجويان دانشگاه شهيد باهنر کرمان،وبسايت قلم نيوز، ارگان رسمی ستاد انتخاباتی ميرحسين موسوی، ۱۶ ارديبهشت ۸۸)
۴ - "اهانت به مقدسات شيعه يا سنی، خط قرمز نظام است و هيچکس چه شيعه و چه سنی، حق ندارد با غفلت يا از روی تعصب اين خط قرمز را ناديده بگيرد. " (سخنرانی آقای خامنه ای در جمع مردم سقز، خبرگزاری ايرنا، ۱۳۸۸/۲/۲۹)





















Copyright: gooya.com 2016