چهارشنبه 20 خرداد 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

سياست رسمی ديگر قادر به ناديده گرفتن خواست حجاب اختياری نخواهد بود، بيانيه تحليلی گروه ميدان زنان درباره حجاب اجباری و انتخابات

سی سال پس از صدور فرمان اجباری شدن حجاب در اسفند ۵۷، برای نخستين بار مساله حجاب اجباری و لزوم تغيير آن به شکلی گسترده در سياست رسمی ايران مطرح شده است. در ماهها و روزهای منتهی به انتخابات دوره دهم رياست جمهوری، هر چه جلوتر می رويم، خواست اختياری شدن حجاب، بيشتر و بيشتر، در سطوح مختلف، از وعده ها و اظهار نظرهای کانديداها و اطرافيانشان گرفته تا در ميان فعالان جنبش زنان و گروههای پيشرو اجتماعی ديگر و حتی در ميان مردم و در تظاهرات خيابانی مطرح می شود.

در چارچوب تبليغات انتخاباتی، دو کانديدا، وعده دادند که گشت های ارشاد را جمع خواهند کرد، جميله کديور در فيلم تبليغاتی مهدی کروبی که از سيمای جمهوری اسلامی پخش شد، از او پرسيد: آيا فکر می کنيد حجاب اجباری در سالهای پس از انقلاب نتيجه مثبتی به بار داشته است، زهرا رهنورد در سخنرانی خود اعلام کرد: با برخوردهای سرکوبگرانه در موضوع حجاب مخالفم و در کليپی که يک گروه پرطرفدار موسيقی برای ترانه خود در حمايت از کروبی ساخته اند، پس از نشان دادن صحنه هايی از زندگی خانوادگی اين کانديدا و نيز همايش های انتخاباتی او، بر شعار "حجاب اختياری" به عنوان يکی از وعده ها تاکيد می کند. ميرحسين موسوی نيز در بروشورها و تراکتهای تبليغاتی خود، حذف گشت های ارشاد را در صورت رييس جمهور شدن مورد تاکيد قرار داد.

از ديگرسو، موضوعات مربوط به حجاب اجباری، تبديل به ابزاری برای ضربه زدن کانديداها به يکديگر شده است. احمدی نژاد و طرفدارانش در مقابل نقدی که ديگر کانديداها نسبت به گشت ارشاد وارد آورده اند، به قيچی کردن موی دختران و پسران در زمان نخست وزيری ميرحسين موسوی اشاره کردند، بخشنامه ای را که او در سالهای نخست وزيری خود برای ابلاغ نحوه پوشش به زنان کارمند صادر کرده انتشار دادند و مشاور رييس جمهور اعلام کرد: گشت های ثارالله در دهه ۶۰ هم وجود داشته اند و طرح مربوط به گشت های ارشاد، در دولت خاتمی تصويب شده است.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


منازعاتی از اين دست نشان دهنده اين واقعيت است که اعتراض به حجاب اجباری، نه خواست گروه اندکی از زنان طبقات مرفه که به دليل اندک و در اقليت بودنشان، قابل انکار و ناديده گرفتن نيز هستند، که خواست بخش وسيعی از جامعه است که صرفنظر از عقايدشان در مورد حجاب، يا حتی با حجاب يا بی حجاب بودن، با اجباری کردن حجاب مخالفند و به اشکال مختلف در برابر آن مقاومت می کنند.

با مرور اخبار مربوط به موضع گيری های مطرح شده از سوی کانديداها و طرفداران آنها از يکسو و نيز گروهها و جنبش های اجتماعی به خصوص جنبش زنان از سويی ديگر، می توان دو گفتار کاملا مجزا، با رويکردهای متفاوت و نتايج جدا از هم را در زمينه حجاب بازشناسی کرد:

گفتمان "مخالفت با خشونت بر زنان برای تحميل حجاب"

در ماههای منتهی به انتخابات، هر چهار کانديدای موجود به نوعی در مورد برخوردهای خشونت آميز راجع به حجاب، به خصوص در مورد گشت های ارشاد به عنوان نماد اين برخوردها، موضع گيری هايی کردند که در مورد دو تن از آنان اين موضع گيری ها بعدها به بخش مهمی از شعارهای تبليغاتی تبديل شد. در نخستين برخورد، محمود احمدی نژاد، رييس جمهور فعلی و يکی از چهار کانديدای رياست جمهوری در نامه ای به وزير کشور خواستار بازنگری در طرح امنيت اجتماعی شد که در چارچوب آن، هزاران زن بين سالهای ۸۶ تا ۸۸، بازداشت شده اند يا تذکر دريافت کرده اند. در اين نامه ذکری از اين موضوع به ميان نيامده که طرح امنيت اجتماعی، در حوزه حجاب زنان، ريشه در مصوبه ۱۳۸۵ شورای فرهنگ عمومی وابسته به وزارت ارشاد دارد و از سوی شخص رييس جمهور به ۲۷ دستگاه دولتی و حکومتی از جمله نيروی انتظامی ابلاغ شده است.

در نخستين روزهای سال ۸۸، ميرحسين موسوی، ديگر کانديدای رياست جمهوری اعلام کرد: "پروژه امينت اجتماعی اثرات سوء دارد و تامين کننده اهداف نظام ما نمی باشد و همه مسايل اجتماعی با تکيه بر مزيت های ما در اعتماد به جوانان و زنان بايد تهيه شود و به صورت آمرانه و خشن هر نوع برخوردی که داشته باشيم آثار مثبتی نخواهد داشت... بخشی از برخوردها اساسا موضوعيت نداردو با سوء نيت انجام می شود و اين به حساب نظام گذاشته شود و من اين گشت ها را جمع خواهم کرد." و چند روز بعد، مهدی کروبی، کانديدای ديگر، در يک سخنرانی گفت: "من اگر رييس‌جمهور شوم خود گشت ارشاد برنامه‌هايش را متوقف خواهد کرد و حتی لزومی ندارد که من به آن‌ها بگويم."

محسن رضايی، چهارمين کانديدای رياست جمهوری نيز در يک موضع گيری هرچند نه به اندازه دو کانديدای ديگر صريح بيان داشت: "من معتقدم مسئله حجاب يک ارزش بسيار بالا برای بانوان ماست، و ما بايد اين ارزش را حفظ کنيم، اما اين ارزش بايد با قلب و دل خانم‌های ما همراه باشد چرا که اگر بخواهيم با زور و اجبار اين مسئله را به خانم‌ها تحميل کنيم، ممکن است به يک مبارزه اجتماعی تبديل شود."

هرچند طرح وسيع مخالفت با سياستهای خشونت آميز برای اجبار حجاب و مکانيزمهای موجود آن از جمله گشت های ارشاد از سوی تمامی کانديداها، نشان از وجود و اهميت اين خواست در جامعه بود، اما کانديداها و طرفدارانشان در موضع گيری های بعدی نشان دادند همانقدر که برای جذب آرای مردم به خصوص زنان، نياز به اعلام مخالفت با گشت های ارشاد و برخوردهای خشونت آميز با زنان به دليل پوشش دارند، به همان اندازه نيز فاقد اراده و برنامه ای جدی برای تحقق خواست اختياری شدن حجاب هستند. محمود احمدی نژاد اساسا ديگر هيچگاه در تبليغات انتخاباتی خود به نقد طرح امنيت اجتماعی بازنگشت. حتی اخيرا يکی از مشاوران او، ضمن اينکه تصويب طرح گشت های ارشاد را مربوط به دوران رياست جمهوری خاتمی دانسته و نيز به گشت های ثارالله که با هماهنگی وزير کشور در سالهای پيش از سال ۶۸ فعاليت می کرده اشاره کرده ،از گشت های ارشاد دفاع کرده است: "بايد تلاش کرد با روش‌های فرهنگی، حجاب را به جامعه منتقل نمود که يکی از اين روش‌ها گشت‌های ارشاد است". مهدی کلهر ضمن اعلام اينکه نامزدهای رياست جمهوری نمی‌توانند درباره سرنوشت گشت های ارشاد به مردم وعده‌ای دهند، گفت: "هر نامزد رياست جمهوری که وعده می دهد اين گشتها را جمع می‌کند، يا شناختی از قانون ندارد و يا وعده‌ای را بيان می‌کند که پشتيبانی قانونی ندارد". او به اين سوال پاسخ نداد که اگر رييس جمهور اختياری در مورد گشت های ارشاد ندارد، چگونه احمدی نژاد به وزير کشور دستور بازنگری در طرح امنيت اجتماعی را می دهد.

مهدی کروبی در يک مصاحبه مطبوعاتی گفت: ""‌بعد از پيروزی انقلاب اسلامی قوانين داخلی درباره پوشش زنان تصويب شد و البته اکنون اکثريت زنان ايرانی نيز با اين قانون موافق هستند." و محسن رضايی نيز که در همان موضع گيری نخستين خود اعلام کرده بود: "فلسفه حجاب بايد به خوبی تبيين شود تا ان‌شاءلله خانم‌های ما با ميل و اختيار حجاب را انتخاب کنند."، هيچگاه معلوم نکرد اگر خانمها با ميل و اختيار حجاب را انتخاب نکنند، چه برنامه ای برای آنان خواهد داشت. همچنين پس از حضور پرشور زنان جوان در فضاهای انتخاباتی کانديداها، در واکنش به ابراز نگرانی مقامات سياسی و مذهبی بنيادگرا، مسئول ستاد انتخاباتی موسوی در استان تهران با بيان اينکه برخی‌ها قصد دارند دختران و زنان حامی موسوی را تخريب کنند، گفت: "دختران حامی موسوی بی‌حجاب نيستند." و عکس های دخترانی که با معيارهای سياست رسمی، بدحجاب تلقی می شوند از سايتهای حامی اوحذف شد. همچنين جميله کديور، مشاور امور زنان ستاد کروبی، در برنامه ای در تلويزيون فارسی بی بی سی اعلام کرد با اگر چه با اجباری کردن حجاب مخالف است اما از آنجايی که طبق قانون در ايران زنان ملزم به رعايت حجاب هستند، چاره ای جز پذيرش اين قانون در چارچوب مرزهای جمهوری اسلامی نيست. او در مناظره با نماينده همگرايی جنبش زنان برای طرح مطالبات در انتخابات گفت: "هرچند من معتقدم حجاب بايد شخصی و اختياری باشد. اگراجبار باشد، نتيجه اش همين می شود که در خيابان ها می بينيم. البته فکر نمی کنم که کروبی بخواهد حجاب را اختياری کند و اگر بخواهد هم، شورای نگهبان نمی گذارد."

به همين ترتيب، زهرا رهنورد، عضو شورای سياستگذاری ميرحسين موسوی نيز اعلام کرد: "من انديشه‌های آزادی‌خواهانه زيادی دارم ولی تصميم گيری در مورد حجاب از حوزه من خارج است." و زهرا شجاعی، نماينده ستاد موسوی در مناظره همگرايی جنبش زنان نيز می گويد: " حجاب اصلن نه برابری است و نه عدالت. اين که حجاب برای زنان قرار داده شده يک مقررات داخلی است اما در منشور جايگاه زن که شورای عالی انقلاب فرهنگی تصويب کرده است، اعلام شده که حجاب حق است و خيلی منت بر زنان گذاشته اند ...اما اين حق نيست من می خواهم عرض کنم که حجاب يک تکليفی است، مسئوليتی است که قانون و مقررات جاری کشور بر اساس قاعده اکثريت و اصل دمکراسی برای زنان قرار داده است. حالا آيا اين درست هست يا نه من در جای ديگری نظراتم را دادم .اين که آيا اگر يک امر واجب را الزام بکنيم اين صحيح است؟! يا بگذاريم که جامعه خودش انتخاب کند. آيا اسلامی بودن جامعه ما به اين است که سر زنان پوشش داشته باشد، اگر فساد باشد، اگر دروغ باشد، اگر مقامات بالای کشور در رسانه ملی تهمت بزنند، هتاکی کنند، دروغ بگويند، آمار غلط بگويند، مفاسد سياسی اشکال ندارد؟! ما فقط به صرف ظاهر بخواهيم به اسلامی بودن خودمان تاکيد بکنيم. اينها مسائلی قابل بحث است و من در جای خودش نظراتم را گفتم. اما به طور خلاصه اين مقوله نه برابری است و نه عدالت".

در واقع اين موافقان انديشه اختياری بودن حجاب که مخالف برخوردهای سرکوبگرانه درباره اين موضوع هستند هيچگاه به صراحت بيان نمی کنند که به عنوان کانديدا يا مقام مسئول در ستاد کانديدا، مخالفت آنها با حجاب اجباری يا مخالفت آنها با روشهای خشن و سرکوبگرانه، چه تاثير عملی در زندگی زنان خواهد داشت. هيچيک از تبيين کنندگان گفتمان انتخاباتی مخالفت با خشونت عليه زنان به دليل حجاب، در نهايت نه تعهدی برای اجرايی کردن مخالفتشان می دهند و نه پاسخی به اين سئوال که حالا که حجاب، براساس يک قانون اجباری شده، چه برنامه ای برای تغيير اين قانون دارند. بلکه با اتخاذ استراتژی جا خالی دادن و يکی به نعل، يکی به ميخ زدن، مساله حجاب اجباری را همچنان به صورت يک مساله، باقی می گذارند.

گفتمان "حجاب اختياری"

به موازات مطرح شدن بحث گشت های ارشاد از سوی کانديداها، گفتمان ديگری درباره حجاب اجباری در فضای انتخاباتی مطرح شد که عمدتا از سوی فعالان جنبش زنان، فعالان جنبش دانشجويی و ساير نيروهای پيشرو اجتماعی پيگيری شد. اين گفتمان به اشکال مختلف خواست اختياری شدن حجاب را به عنوان يکی از خواسته های زنان نمايندگی کرده و برای اجرايی شدن اين خواست، برنامه های مشخصی را پيشنهاد داده است. در مطالبات تشريحی همگرايی جنبش زنان برای طرح مطالبات در انتخابات، " انحلال کليه نهادهايی که بر نحوه پوشش مردم نظارت می کنند"، به عنوان برنامه اجرايی برای اختياری شدن حجاب، ذکر شده است.

در سه بند از منشور زنان نيز که حدود يک ماه مانده به انتخابات رونمايی شد، به رسميت شناخته شدن "حق انتخاب پوشش برای زنان از همه مذاهب، قوميت ها در ايران"، لغو "محدوديت ها، قوانين، و رويه هايی که زنان را مجبور به پوشش خاصی برای سر و بدن می کنند"، ملغی شدن "قوانينی که مجازات زنان را به خاطر نوع پوشش و معاشرت آنها مجاز می دارند" و مقابله نهادهای حکومتی با " هر گونه خشونت مأمورين دولتی با زنان که تحت عنوان طرح های مقابله با اشکال مختلف پوشش زنان در کليه فضاهای عمومی و رسمی اعمال می شود" به عنوان خواسته های زنان ايرانی بازتاب داده شده است.

دفتر تحکيم وحدت نيز در بيانيه خود برای تشريح مطالبات دانشجويان از کانديداهای رياست جمهوری، خواستار " لغو کليه آيين نامه های پوششی خارج از عرف در سطح دانشگاه ها و خوابگاه ها و تدوين آيين نامه ها و قوانينی که شان دختران دانشجو را حفظ کند شد.

فعالان جنبش زنان و فعالان دانشجويی همچنين از فضاهای همايش های انتخاباتی و نيز تظاهراتهای خيابانی روزهای پايانی تبليغات استفاده کردند تا گفتمان "حجاب اختياری" را در سطح عمومی تری گسترش دهند. گروهی از اعضای ميدان زنان با حضور در دو همايش انتخاباتی کروبی و موسوی در تهران، شعارهای "نه روسری، نه توسری" را بالا بردند؛ هرچند در همايش کروبی از ادامه کار آنان جلوگيری شد و در همايش موسوی، شعارهای آنان در همان لحظه های اول از سوی هواداران اين کانديدا پاره پاره شد. با اين همه، در تظاهراتهای خيابانی که در ده روز باقی مانده به انتخابات در مناطق مختلف انجام شده است، اعتراض به سرکوب موجود درمورد پوشش زنان و خواست اختياری شدن حجاب با شعارهای "دولت گشت ارشاد، نمی خوايم، نمی خوايم" و "حجاب اختياری، حق زن ايرانی" و "با موسوی، بی روسری"، به شکل قابل توجهی از جانب مردم مطرح شده است.

با این همه و با وجود تمامی بحثهای مربوط به اعتراض به حجاب اجباری و قوت گرفتن طرح اين مطالبه در سطح عمومی، در نهايت در برنامه هيچيک از کانديداهايی که در مورد حقوق زنان بيانيه داده اند، ذکری از برنامه های مربوط به اختياری کردن حجاب يا حتی توقف برخوردهای خشونت آميز به ميان نيامده و صرفا به طرح جملاتی شعارگونه و قابل تفسير در اين زمينه بسنده شده است. اين موضوع به خوبی نشان می دهد با اينکه طرح حجاب اجباری، به عنوان يک مساله، در فضای رسمی سياست، نوعی تابوشکنی محسوب می شده، اما برای هيچيک از کانديداها، اين موضوع از سطح تبليغات برای جمع آوری رای جمعيت بزرگی که خواهان اختياری شدن حجاب هستند، فراتر نرفته است. همچنين هيچيک از کانديداها نخواسته اند اين واقعيت را مورد توجه قرار دهند که مخالفت با برخوردهای سرکوبگرانه در اجبار حجاب، و به خصوص گشت ارشاد به عنوان فراگيرترين نماد ترين مکانيزم کنترل نحوه لباس پوشيدن زنان، لزوما به معنای مخالفت با اجباری بودن حجاب نيست زيرا گشت ارشاد، تنها يکی از روشهای کنترل و تحميل است.

در نهايت، هرچند در انتخابات رياست جمهوری دوره گذشته نيز برخی از طرفداران کانديداهای اصلاح طلب مخالفت خود را با سياستهای خشونت آميز برای تحميل حجاب به زنان اعلام کرده بودند و حتی الهه کولايی، سخنگوی معين اعلام کرده بود: "آزادی پوشش حق زنان است"، اما در انتخابات اين دوره، خواست حجاب اختياری آنچنان وسيع و در همه سطوح و به خصوص از سوی جامعه مدنی و فعالان جنبش زنان مطرح شده که به واقع می توان گفت پس از اين ديگر عرصه سياست رسمی قادر به انکار و فراموش کردن آن نخواهد بود. رقابت تنگاتنگ کاندايداها برای اعلام اين وعده که درصورت رييس جمهور شدن، گشت های ارشاد برچيده خواهند شد، نشان می دهد مقاومتهای فردی زنان در زندگی روزمره و در برابر سياستهای تحميل حجاب، تاثيری عظيم به جای گذاشته، تا جايی که کانديداها نتوانسته اند اثر اين نارضايتی بزرگ را در تبليغات خود برای جمع آوری آرا ناديده بگيرند. در واقع مقاومتهای فردی زنان در تمام سی سال گذشته، توانسته به رويت پذير شدن اين خواست در عرصه سياست رسمی منجر شود. حال اين وظيفه فعالان جنبش زنان است که با پيگيری اين خواست، نه فقط در فضا و زمان انتخابات، که پس از آن و تا زمان لغو قوانين و سياستهايی که حجاب را اجباری می کنند، اجازه ندهد فضاهای باز شده برای طرح مساله حجاب اجباری و سياستها و قوانين ناشی از آن، تنگ و بسته شود. وقت آن است که مقاومتهای فردی زنان در زندگی روزمره، تبديل به عملی جمعی در فضای عمومی جامعه شود.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016