پنجشنبه 28 خرداد 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

کيش و مات، جزئيات برنامه کودتا به نقل از روزنامه انقلاب اسلامی (بخش دوم)

[بخش نخست گزارش]

* با توجه به وضع موجود، خامنه ای دو راه پيش رو دارد که هر دوی آنها منجر به نابودی وی می شود:
۱- حذف انديشه و شعار خمينی که اسلام را مساوی روحانيت می دانست در نتيجه اعلام حمايت از محمود احمدی نژاد در برابر روحانيون بلند پايه ايست که اين روزها به شدت مورد حمله قرار گرفته اند. با توجه به اين امرکه احمدی نژاد از حمايت روحانيانی چون جنتی و خزعلی و محمد يزدی و مصباح يزدی برخوردار است، حامی اصلی احمدی نژاد، در مقابله با جناح هاشمی رفسنجانی و ديگر روحانيون سطح بالايرژيم، است. مقابله با اين روحانيون اينست که خامنه ای بخش اعظمی از حمايت خود را که شامل برخی مراجع تقليد برخی اساتيد حوزه های علميه و برخی ائمه جمعه و جماعت و برخی روحانيون بلند پايه در قم و مشهد می شود، از دست می دهد. برای مقابله با اينها، او مجبور به انجام عملی سخت و خونبار است تا که آنها را منکوب قدرت خود کند. اين در حالی است که می دانيم برخی از اين روحانيون در مراکز قدرت دارای نيروهايی هستند و در برابر اين تهاجمات دست به مقابله خواهند زد. البته نبايد ناديده گرفت که اين حملات در زمانی صورت می گيرد که مجلس در تعطيلی به سر می برد. زيرا تا جايی که اطلاعات نشان می دهد بيش از ۱۰۰ نفر از نمايندگان مجلس در مواقع خاص از هاشمی رفسنجانی حمايت می کنند. بنا بر اين، احتمال وقوع وسيع ترين در گيری در درون رژيم، بسيار قوی است.
۲- حالت دوم اين است که خامنه ای با اعلام مخالفت با مواضع احمدی نژاد و ممانعت از ادامه تخريب وی به نوعی به هواداران وی نشان دهد که حامی او نيست. اگر می خواست در همان برخورد اول که هاشمی و ناطق نوری و خاتمی مورد حمله قرار گرفته بودند اين کار را انجام می داد . او نه تنها اين کار را نکرد بلکه وقتی هم هاشمی رفسنجانی به او نامه نوشت و سايت های طرفدار هاشمی رفسنجانی از ديدار سه ساعته و موفقيت آميز او با خامنه ای نوشتند، به بی اعتنائی بسنده نکرد، با اين تکذيب که نه کتبی و نه شفاهی پاسخی به نامه نداده است، سخت توی دهن هاشمی رفسنجانی زد. با وجود اين، هرگاه نام مير حسين موسوی از صندوق بيرون آيد (پيروزی هاشمی رفسنجانی )، خامنه ای در برابر مافياهای نظامی – مالی قرار می گيرد.
۳ – اگر اسم احمدی نژاد از صندوق رأی بيرون آيد، بدان معنی است که خامنه ای، برخوردار از حمايت برخی از مراجع وابسته و برخی از روحانيون جاه طلب و جوان و حمايت از نيروهای نظامی و سياسيون فرصت طلب که همواره طرف برنده را می گيرند، و رسانه های وابسته، در يک عمليات بزرگ، تيغ جراحی ولايت را بر تن بسياری از روحانيون همراه خمينی می کشد. در واقع، بدون اينکه لازم به اعمال خشونت باشد، با قطع کردن حمايتهای مالی و غير مالی دولت، به عزلت گزينی ناگزرشان می کند.
۴ - حضور جوانان در خيابانها و شعارها که در شهرهای ايران طنين افکندند و موضعگيری نامزدها و استفاده از رنگ سبز که «انقلاب مخملی» را تداعی می کند، بخش عمده ای از سپاه و بسيج و «حزب الله» را حساس کرده است. اخبار حاکی از آنند که از هفته گذشته نيروهای بسيج و سپاه و ماموران واواک، با لباس شخصی و موتور سوار وارد درگيری های خيابانی شده اند تا که شهرها يکسره در اختيار مخالفان ولايت مطلقه و خامنه ای و دولت «يکدست» او، قرار نگيرند.
۵ - بسياری از نيروهای چماقدار و بسيجی را از برخی از استانهايی که در آنها رژيم و طرفدارانش از امنيت بيشتری برخوردار هستند، به تهران آورده اند. تا در صورت لزوم، برای متوقف کردن تحرکات مردم، وارد عمل شوند. درست همان کاری که در خرداد ۱۳۶۰، بقصد انجام کودتا بر ضد بنی صدر، هاشمی و خامنه ای و بهشتی انجام دادند. انجام دادند . درآن زمان اين سه تن - که مردم «سه مفسدين»شان می خواندند - حتی نيروهای سپاه را با فرماندهی علی شمخانی و محسن رضايی از جبهه های جنگ به تهران آوردند و در پارک ارم مستقر ساختند. در روزهای کودتا، آنها با لباس شخصی در اطراف مجلس و مراکز مهم حضور يافتند و به سرکوب مردمی پرداختند که به حمايت از منتخب خود به خيابانها در آمده بودند. برخی از همين « اصلاح طلب» ها، آن روزها، فرماندهی نيروهای شخصی پوش عازم تهران را عهده دار بودند. کواکبيان يکی از آنها است. خود او شرح ماجرا کرده است. بهزاد نبوی، «وزير» مشاور بود و از دستياران هاشمی رفسنجانی و خامنه ای در کودتا بشمار می رفت و...
۶ - حمله به ستادها و سرکوب نيروهای حامی نامزدهای «اصلاح طلب» معلوم می کند که برخی از افراد سپاه و بسيج که عموما دارای بيسيم و کارت بسيجی هستند به حمله اقدام می کنند و از آنجا که دارای مصونيت هستند اين عمل را بی مهابا انجام می دهند .
۷ – اين شايعه به وسعت انتشار يافته است که نيروهای سرکوبگر آماده حمله به خانه های هاشمی رفسنجانی و ناطق نوری هستند تا در زمان مناسب با حمله به اين خانه ها همان بلايی را که بر سر منتظری آوردند بر سر اينها نيز بياورند .
۸ – هواداران خامنه ای با در اختيار داشتن اموال بسيار دست به چاپ و انتشار شب نامه های فراوان در سراسر کشور بر ضد کليه مقاماتی شده اند که با او مخالف هستند. با استخدام افراد و فرستادن آنها شبانه به درب خانه های مخالفان، از هم اکنون تحت فشار شديد قرارشان می دهند.
۹ - صدا و سيمای بيت رهبری با تمام توان در حال تخريب نيروهايی است که به نوعی در تقابل با رهبری قرار گرفته اند. حتی شنيده شده است که قرار بر اين است که با آوردن افرادی مانند هاشمی و ناطق نوری و پرسش و پاسخ از آنها افشاگری های خود را ادامه دهند. اين در حالی است که صدا و سيما تحت فشار برخی از مسئولان کشور قرار گرفته است تا شرايط پاسخگويی را برای هاشمی و ناطق به وجود آورند .
۱۰ - مخالفان احمدی نژاد منتشر کرده اند که در جلسه ای با حضور نمايندگان مجلس و هيات وزيران، در آن شب کذايی شام که برخی از نمايندگان حضور نداشتند، احمدی نژاد خواستار تغيير قانون اساسی برای انتخاب بيش از دو دوره رييس جمهوری شده است و گفته است چرا نمايندگان بتوانند چندين دوره نماينده شوند ولی رييس جمهور دو دوره؟ بايد مانند ونزوئلا شرايطی را به وجود آورد که حکومت رييس جمهور ادامه يابد. بدين ترتيب، طرفين در دشمنی با يکديگر، تا جائی پيش رفته اند، ديگر نمی توانند يکديگر را تحمل کنند.
۱۱- نيروهای وابسته به دولت به تازگی از حديث هايی استفاده می کنند که در ان گفته می شود در زمان ظهور امام زمان کسانی که در مقابل او قرار می گيرند همانا کسانی هستند که شال سبز و عمامه سبز دارند و با ارسال اين حديث به صورت پيام کوتاه موسوی را ضد امام زمان تبليغ می کنند.
۱۲ – نامه مير حسين موسوی به خامنه ای و کروبی به وزير واواک و ديگران و خبرها که سايتهای اين دو انتشار می دهند حاکی از آنند که نگران استفاده از سپاه و بسيج در انتخابات به سود احمدی نژاد است. هرگاه چنين شود، خامنه ای تنها تر می بايد هم با طيف وسيعی در رژيم و هم با مردمی که می دانند به آرای آنها خيانت شده است، مقابله کند. بديهی عمر رژيم ولايت فقيه را سخت کوتاه می کند.
۱۳ - «انقلاب مخملی» غير از مشارکت مردم در آن، نيازمند به مقاومت ايستادن نامزدها دارد. اگر تهديد هاشمی رفسنجانی صرف تهديد نباشد و بيانگر قصد واقعی به ايستادن باشد، خامنه ای بازنده اصلی انتخابات می شود. زيرا مقامی می شود که در برابر مردم قرار گرفته و با تقلب، نامزد خود را تحميل کرده است. بنا بر اين مقامی نامشروع است.
۱۴ - بسا خامنه ای خطر اين را حس نکند. زيرا قدرت کسی در موقعيت او را کور و کر می کند. مشاوران نادان نيز دارد. اما ديگر مقامات رژيم که می دانند اگر رژيم بخطر افتد موقعيت خود را از دست می دهند، علاوه بر موضعگيری بر ضد تقلب در انتخابات، دست بکار جلوگيری از تقلب ها در انتخابات شده اند. آنها، در اين پيامها گفته اند که رهبر و عقلای نظام بايد بپذيرند که با رای نياوردن احمدی نژاد امکان ادامه حيات نظام وجود دارد اما با بالا کشيدن وی با تقلب خطر کل نظام را تهديد می کند. اما آيا خامنه ای به اين هشدار توجه می کند؟
۱۵ - شنيده ها حاکی از آنند که کميته صيانت از آراء، فشار خود را برای ممانعت از تقلب توسط وزارت کشور و شورای نگهبان آغاز کرده است. در اين ارتباط، هماهنگی هايی با بسياری از روحانيون و سرداران با سابقه سپاه و مسئولان سياسی سابق بعمل آورده است. اين خطر را به آنها گوشزد کرده است که اگر نيروهای نظامی و شورای نگهبان دست به اين عمل بزنند امکان دارد که کشور را به سمت جنگ داخلی ببرند و اين خطر کل نظام را تهديد می کند. زيرا مردم با توجه به عملکرد رييس جمهور خواستار برکناری وی هستند و با اميد اين تغيير و حذف وی و حاميان وی وارد انتخابات می شوند.
۱۶ - خطر و اعلام خطر های مکرر از سوی بزرگان و مسئولان نظام دهان به دهان پخش شده و همين امر موجب شده است کسانی که می خواهند در انتخابات شرکت کنند به اين بينديشند که اگر رای آنها تغيير کند چه بايد بکنند .
نامه هاشمی رفسنجانی از اهميت فوق العاده ای برخوردار است. زيرا شخص خامنه ای را به مردم ايران و مردم جهان، حامی احمدی نژاد شناسانده است. بنا بر اين، اگر احمدی نژاد را برنده انتخابات اعلام کنند، خامنه ايست که فاقد هرگونه مشروعيت و اعتبار در داخل و خارج از کشور می شود. و هرگاه موسوی برنده اعلان شود، بازنده اصلی انتخابات خامنه ای می شود. اگر خامنه ای روش ديگری در پيش گرفته بود، بطوری که مراجعه به او، آنهم از سوی کسانی چون هاشمی رفسنجانی و مير حسين موسوی، محل پيدا نمی کرد، سود بالارفتن ميزان مشارکت به او نيز می رسيد. اما نتيجه انتخابات هرچه شود، بازنده او است. عصبانيت شديد طرفداران خامنه ای از هاشمی از اين رو است که او با نوشتن نامه سرگشاده، خامنه ای را بازنده اصلی انتخابات بدل کرده است.
انقلاب اسلامی: گزارش فيگارو در باره قرار و مدار هاشمی رفسنجانی با خامنه ای و نامه هاشمی رفسنجانی به خامنه ای – سندی گويا و ماندگار – وضعيت را بازهم روشن تر می کند:

کارگردان انتخاباتی که هاشمی رفسنجانی است خامنه ای را کيش و مات کرده است؟

گزارش فيگارو از قرار و مدار هاشمی رفسنجانی با خامنه ای: در ازای انصراف خاتمی از نامزد شدن، خامنه ای از حمايت از احمدی نژاد دست بر می دارد:

◄ فيگارو (۹ ژوئن ۲۰۰۹) از تهران گزارش می کند که ائتلاف حامی مير حسين موسوی را رئيس جمهوری اسبق، هاشمی رفسنجانی کارگردانی می کند. او کوششهای خود را دو چندان کرده است تا از تجديد انتخاب احمدی نژاد جلوگيری کند.
در قفای اعلانهای رنگارنگ که ديوارهای تهران را پر کرده اند، يک بازی پوکر دارد انجام می گيرد. هدف از اين قمار: جلوگيری بهر قيمت از انتخاب احمدی نژاد است. او را متهم می کنند پول نفت را بهدر داده و از رهگذر بحران اتمی، کشور را در جهان به انزوا در آورده است.
برای نخستين بار در تاريخ جمهوری اسلامی، يک ائتلاف وسيع در بر گيرنده شخصيتهای سياسی برضد يک شخص بوجود آمده است. جواد اطاعت، استاد علوم سياسی می گويد: «هدف اين ائتلاف، با حمايت مرجح از مير حسين موسوی، نخست وزير سالهای ۱۹۸۰، اينست که از شر احمدی نژاد خلاص شويم. هيچ مهم نيست کسی که انتخاب می شود، چه کسی باشد».

* هاشمی رفسنجانی کارگردان ائتلاف ضد احمدی نژاد:
مغز متفکر و کارگردان اين ائتلاف، هاشمی رفسنجانی است. او که در انتخابات ۲۰۰۵ (۱۳۸۸) شکست خورد، امروز تمام توان خود را بکار می برد تا انتقام آن شکست را بگيرد. اين آيت الله ۷۴ ساله ثروتمند از گاردهای قديمی رژيم است و ارزشی برای احمدی نژاد قائل نيست و او را موجودی خطرناک می داند.
برخوردار از اهرمهای قوی، جبهه ضد احمدی نژاد، با ظرافت تمام، سازمان داده شد. در اين جبهه، صاحب نفوذان ديگری چون علی لاريجانی، رئيس مجلس که مانع از تصويب لايحه احمدی نژاد برای امداد اجتماعی شد. محمد باقر قالی باف، شهردار تهران، نيز در اين جبهه است. شگفت آميز تر اين که صدا و سيما که تحت اداره رهبر رژيم است، مناظره هائی را ترتيب داد که فرصت گذاشتن در اختيار سه نامزد ديگر بود.
در اين مناظره ها، سه نامزد به احمدی نژاد حمله کردند. روحانيان بلند پايه قم و بخش بزرگی از مقامات رژيم با احمدی نژاد مخالفت کردند و او را کسی می دانند که نظام را بخطر می اندازد.
اين جبهه بی سابقه، از امروز به فردا، ايجاد نشده است. چندين تن از اطرافی های هاشمی رفسنجانی دو ميليون دلار صرف خريد يک سيستم کامپيوتری سخت پيشرفته ضد تقلب کرده اند. از اين سيستم در جلوگيری از تقلب در روز رأی گيری استفاده خواهند کرد.
بنا بر قول نزديکان هاشمی رفسنجانی هدف جبهه اين بوده است که رهبر نظام جمهوری اسلامی نتواند دخالت کند. «معامله ای»، سه ماه پيش، ميان هاشمی رفسنجانی و خامنه ای انجام گرفته است. رفسنجانی متعهد شده است خاتمی را از نامزد شدن منصرف کند بشرط اين که خامنه ای نيز از احمدی نژاد حمايت نکند. يکی از نزديکان هاشمی رفسنجانی می گويد: «اين يک بازی شطرنج است. طرف ما در اين بازی، خامنه ای است. احمدی نژاد يک مهره بيش نيست».
انقلاب اسلامی: بدين قرار، هاشمی رفسنجانی جبهه ای تشکيل داده است و طرف او، خامنه ايست. پس نامه سرگشاده او به خامنه ای، اقدامی آگاهانه ايست: خامنه ای حامی احمدی نژاد است. بنا بر اين، اگر هاشمی رفسنجانی را از صندوق بيرون آورند، اين خامنه ايست که تقلب کرده و آرای مردم را دزديده است. و اگر موسوی رئيس جمهوری شود، شکست اصلی را خامنه ای خورده و هاشمی رفسنجانی او را کيش و مات کرده است.
.......................................
بدين قرار، نامه هاشمی رفسنجانی به خامنه ای يک سند تاريخی و اعلان آغاز يک تحول است:


بسم‌الله الرحمن الرحيم

مقام معظم رهبری آيت‌الله خامنه‌ای زيده عزّه
متأسفانه اظهارات عاری از حقيقت و غيرمسئولانه آقای احمدی‌نژاد در جريان مناظره با مهندس موسوی و مقدمه‌چينی‌های قبل و حوادث بعد از آن، خاطرات تلخ اظهارات و اقدامات منافقان و گروهک‌‌های ضدانقلاب در سالهای اول بعد از پيروزی انقلاب و نيز تهمت‌زدن‌ها در انتخابات ۸۴ و انتخابات مجلس ششم ولجن‌‌پراکنی‌های باند پاليزدار که در دادگاه محکوم شده را به نمايش گذاشت و از آنجا که بخشی از اين اظهارات قبلاً در رسانه‌های دولتی و آتش تهيه آن در سخنرانی مشهد مقدس مطرح شده، ادعای اينکه مطالب او تحت تأثير فضای مناظره گفته شده و فاقد برنامه‌ريزی قبلی است، پذيرفتنی نيست و گويا برای تحت‌الشعاع قرادادن گزارشهای مستند و مکرر ديوان محاسبات در خصوص مفقودالاثر بودن يک ميليارد دلار و ارتکاب چند هزار تخلّف در اجرای بودجه‌ها می‌باشد و شايد هم رقيب اصلی خود را افتخارات ربع قرن انقلاب اسلامی می‌داند.
دهها ميليون نفر در داخل و خارج ناظر دروغ‌پردازيها و خلافگويی‌هايی بودند که برخلاف شرع و قانون و اخلاق و انصاف، افتخارات نظام اسلامی‌مان را نشانه گرفته بود.
زير سئوال بردن تصميمات بنيانگذار جمهوری اسلامی ايران و تلاشهای امام راحل و مردم مسلمان و متعهد و روحانيت عظيم‌القدر که در نيم قرن گذشته با مجاهدت‌های خويش توانستند بنای باشکوه نظام اسلامی را ايجاد و مستقر و بالنده کنند، از اين بدتر نمی‌شد. دوران مشعشعی که خود شما پشت سر امام(ره) در قامت مجاهد پيشتاز، رئيس‌جمهور و نهايتاً رهبری نظام نقش و مسئوليت‌های ممتازی بعهده داشته‌ايد..
نقطه قابل توجه دراين تهمت‌ها اين است که غيرمستقيم، مقام ولايت در زمان رهبری امام راحل و جناب‌عالی که هادی دولت‌ها بوده‌ايد و با اظهارات صريح، مديريت‌ها را مورد تأييد و تحسين قرارداده‌ايد، نشانه گرفته است.
بعد از جريان شوم ۱۴ اسفندماه ۱۳۵۹ با ارشاد امام و بنيان‌گذار جمهوری اسلامی، شهيد مظلوم دکتر بهشتی و جناب‌عالی و اينجانب که در شعارهای مردمی به عنوان «سه ياور خمينی» شناخته شده بوديم، با همراهی نيروهای انقلابی و بخصوص نمايندگان متعهد مجلس اول و حزب جمهوری اسلامی توانستيم در جهت زدودن غبارهای ابهامات و سم‌پاشی‌ها اقدامات مؤثری انجام دهيم و امام راحل درد آشنا با تشکيل گروه حقيقت‌ياب و داور، بخشی از حقايق را آشکار ‌کردند. نتايج آن، آگاهی بيشتر مردم و رسوايی فتنه‌گران و در نهايت نجات کشور از خطری بود که دشمنان استکباری و ضد انقلاب طراحی کرده بودند.
البته اينجانب قصد ندارم که دولت موجود را مثل دولت بنی‌صدر معرفی کنم و يا سرنوشتی شبيه آن دولت را برای اين دولت بخواهم، بلکه مقصود اين است که بايد مانع گرفتار شدن کشور به سرنوشت آن روزگار شد.
اينجانب برای پرهيز از آلوده‌شدن فضای سياسی کشور در آستانه انتخابات به تشنجات بيشتر، از عکس‌العمل فوری که مورد انتظار ملت است، خودداری کردم.
در مراسم بزرگداشت سالگرد امام(ره) به آقای احمدی‌نژاد گفتم که در اظهارات او خلاف‌گويی‌‌های فراوانی وجود داشته و ادعای کذب تماس تلفنی من با يکی از سران عرب و ادعای کارگردانی مبارزات انتخاباتی رقبا و اتهامات ناروا به جمعی از بزرگان نظام، از جمله جناب آقای ناطق نوری و فرزندان من و بدتر از همه زيرسئوال بردن اقدامات امام راحل را يادآوری و پيشنهاد کردم با صراحت اتهام‌های نادرست را پس بگيرد که نيازی به اقدامات قانونی افراد و خانواده‌هايی که ناجوانمردانه و مظلومانه هدف تيرهای ناسزاگويی قرار گرفته‌اند، نباشد.
از صدا و سيما هم خواسته شد که فرصتی در اختيار طرفهای ذيحق براساس مقررات سازمان قرار دهد که از خود دفاع نمايند. گرچه در گذشته به بخشی از اين اتهامات پاسخ داده شده و رئيس قوه قضاييه وقت جناب آقای يزدی در پايان کار رياست جمهوری اينجانب، در عمل به اصل ۱۴۲ قانون اساسی رسماً اعلام پاکی و منزّه بودن خانواده رئيس‌جمهور و حتی کم‌شدن دارايی‌ها در دوران مسئوليت را نمودند، ولی تکرار اتهام تکرار جواب را می‌طلبد.
مع‌الاسف، اين دو پيشنهاد خيرخواهانه عملاً پذيرفته نشده و رهبر معظم هم صلاح را در سکوت‌شان ديدند و بی‌شک جامعه و بخصوص نسل جوان نيازمند اطلاع از حقيقت است. حقيقتی که با اعتبار نظام و همدلی ملت ارتباط جدّی دارد و اگر محدود به حق چند نفر بود؛اقدام به نوشتن چنين نامه ای نمی کردم.
معتقدم جناب‌عالی بخوبی می‌دانيد که اينجانب و بسياری از بزرگان تأثيرگذار انقلاب و حتی خود جناب‌عالی از دوران مبارزه و سالهای اول انقلاب و در تعدادی از مقاطع مورد تهاجم افراد لاابالی و ضدانقلاب بوده‌ايم و هميشه صبورانه تهمت‌ها و اهانت‌ها را پشت سر گذاشته‌ايم و در دور جديد تهمت‌ها و هجمه‌ها هم از حدود پنج سال پيش تاکنون دندان روی جگر دارم و بخاطر خداوند و مصالح انقلاب و کشور اندوه خويش را مکتوم می‌د‌ارم و از اين جهت هم مورد گلايه بسياری از دلسوزان اسلام و انقلاب و بستگانم قرار می‌گيرم ومهم اين است که اينبار اين تهمت ها توسط رئيس جمهور و در رسانه ملی مطرح شده است. البته در موقع مناسب انحرافات و حق‌کشی‌های ناگفته انتخابات و اعمال دولت نهم در اختيار مردم و تاريخ قرار خواهد گرفت،
تاريخ گواه است که اکثريت مردم متعهد و انقلابيمان کمتر تحت تأثير خلاف‌گوئيها قرار می‌گيرند و دليل آن آراء افتخارآميز مردم به اينجانب در آخرين انتخابات مجلس خبرگان رهبری است و نيز خوب می‌دانيد که در جريان انتخابات جاری، تاکنون به خاطر مسئوليت های رسمی ام در رسانه هامطلبی به نفع يا ضرر افراد و جريانهای درگير در انتخابات نگفته‌ام و در موراد ضروری به کلياتی مبتنی بر حضور حداکثری مردم در پای صندوقها و سلامت انتخابات اکتفا کرده‌ام و رسماً گفته‌ام برنامه شرکت در انتخابات ندارم.
چهار نامزد موجود برای آمدن به صحنه با اطلاع از نظر و سياست اينجانب از من نظر نخواسته‌اند و بعد از نامزدی هم از اينجانب درخواست حمايت نکرده‌اند و اگر هم در جلساتی بهم رسيده باشيم، چيزی جز همان کليات فوق‌الذکر را از من نشنيده‌اند و اگر حزب يا گروهی در مورد جهت‌گيری در انتخابات نظر خواسته‌اند، گفته‌ام براساس آيين‌نامه خود عمل کنند و حقيقتاً آنها با تصميم‌خودشان و همکارانشان در صحنه‌اند و عمل می‌کنند و انصافاً تهمت دست‌نشانده بودن آنان ستم و بی‌حرمتی غيرقابل توجيه است.
بجاست که به اين حقيقت هم توجه شود که احتمالاً عوامل دولت از نظر اينجانب مطلعند که من ادامه وضع موجود را به صلاح نظام و کشور نمی‌دانم و خود جناب‌عالی هم از اين نظر من مطلعيد و دلايل آن را هم می‌دانيد. ولی اين نظر را رسانه‌‌ای نکرده‌ام و خود عوامل دولت در اين مورد بزرگ‌نمايی کرده‌اند که هدف بزرگ‌نمايی در آن مناظره روشن شد.
با اينهمه بر فرض اينکه اينجانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بی‌شک بخشی از مردم و احزاب و جريانها اين وضع را بيش از اين بر نمی‌تابند و آتش‌فشانهايی که از درون سينه‌های سوزان تغذيه می‌شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونه‌های آن را در اجتماعات انتخاباتی در ميدانها، خيابانها و دانشگاهها مشاهده می‌کنيم.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


اگر نظام نخواهد يا نتواند با پديده‌های زشت و گناه‌آالودی مثل تهمت ها ؛ دروغ‌ها و خلاف‌گوييهای مطرح شده در آن مناظره برخورد کند و اگر مسئولان اجرای قانون نخواهند و يا نتوانند به تخلّف‌های صريح خلاف قانون در اعلان افراد به عنوان فاسد که فقط بعد از اثبات تخلّف در دادگاه قابل اعلان است، رسيدگی کنند و اگر فردی در موقعيت رياست جمهوری بدون مراعات ‌شأن منصب مقدسش خود را مجاز به ارتکاب چنين گناهان کبيره و اخلاق‌شکن عليرغم سوگند به مراعات شرع و قانون بداند، چگونه می‌توانيم خود را از پيروان نظام مقدس اسلامی بدانيم؟

رهبری معظم انقلاب؛
اکنون که امام راحل (ره) آن پير فرزانه و حلّال مشکلات و ملجاء همه و يار صبور و ديرينه هر دوی ما آيت‌الله شهيد مظلوم دکتر بهشتی و بسياری از همسنگران قديم که يا به فيض عظمای شهادت رسيدند و يا به ديار باقی شتافتند ؛ در بين ما حضور ندارند، شما مانده‌ايد و من و معدودی از ياران و همفکران قديم. از جناب‌عالی با توجه به مقام و مسئوليت و شخصيت‌تان انتظار است برای حل اين مشکل و برای رفع فتنه‌های خطرناک و خاموش کردن آتشی که هم اکنون دودش در فضا قابل مشاهده است، هرگونه که صلاح می‌دانيد اقدام مؤثری بنماييد و مانع شعله‌ورتر شدن اين آتش در جريان انتخابات و پس از آن شويد.
لذا در فرصت باقی‌مانده ضروری به نظر می‌رسد خواسته حق حضرت‌عالی و مردم در خصوص انجام انتخاباتی سالم و پرابهت و حداکثری تحقق يابد. کاری که می‌تواند عامل نجات کشور از خطر و باعث تحکيم وحدت ملی و اعتماد عمومی باشد و فتنه‌گران نتوانند با حدس و گمان نصّ پيامتان در مشهد و در مرقد امام راحل را با هوس خود تحريف کنند و با ناديده گرفتن قانون، بنزين بر آتش‌افروخته بريزند.
سرچشمه شايد گرفتن به بيل چوپر شد نشايد گرفتن به پيل
دوست، همراه، و هم سنگر ديروز، امروز و فردايتان
اکبر هاشمی رفسنجانی
انقلاب اسلامی: اين سند تاريخی است زيرا
۱ – تخاصم در رأس هرم قدرت را گزارش می کند.
۲ – خامنه ای قصد دارد بزور احمدی نژاد را يکبار ديگر رئيس جمهوری کند. نتيجه نيز معلوم کرد که ، پيشاپيش، بر او معلوم بوده است که احمدی نژاد رئيس جمهوری منتصب خامنه ای است.
۳ – او از کودتای بر ضد بنی صدر و نمونه ۱۴ اسفند ياد کرده است. در ۱۴ اسفند، سال روز درگذشت دکتر مصدق، ولايت جمهور مردم با ولايت فقيه رويارو شدند. جانبداران ولايت فقيه چماقداران و افراد سپاه و کميته ها بودند. مردم بر آنها غلبه کردند.
۴ – در تمام دوران رياست جمهوری، بنی صدر به استقامت ايستاد. از کودتای خرداد ۶۰ بدين سو، نيز همچنان به استقامت ايستاده است. حاصل سه دهه استقامت اينست که امروز، مردم می دانند می بايد ولايت مطلقه فقيه را بردارند و حاکميت را از آن خود کنند. هاشمی رفسنجانی خامنه ای را از اين واقعيت می ترساند.
۵ – او به جبهه ای که خود گرداننده آنست نيز اشاره می کند و خامنه ای را به سر برداشتن اين جبهه به مخالفت با او، تهديد می کند.
۶ – ۲۲ خرداد ۶۰، روز ورود کودتای خزنده به واپسين مرحله خود بود. روزی بود که بنی صدر به مردم ايران هشدار داد. هرآنچه در آن هشدارنامه پيش بينی شده بود، روی داد و اين شد روز گار ايران. گزينش اين روز، برای انجام انتخابات رسوا گويائی بسيار داشت: خامنه ای و مافياهای نظامی – مالی قصد دارند بر ضد مردم و حق حاکميت آنها کودتا کنند. و رأی سازی نشان داد که از ماهها پيش کودتا تدارک شده بود.
تقلب بزرگ در انتخابات می گويد که خامنه ای و مافياهای نظامی – مالی به تهديد او وقعی ننهادند و با ببار آوردن رسوائی بس بزرگ، احمدی نژاد را رئيس جمهوری کردند.
سخنان احمدی نژاد، در ۲۳ خرداد، مسلم کرد که بنا بر آشتی نيست و بنا بر دشمنی است. او هاشمی رفسنجانی مورد تهديد سخت قرار داد:

احمدی نژاد خطاب هاشمی رفسنجانی: دست شما را از امور قطع می کنم:

امروز درجه اميد به پيگيری آرمان‌ها و ارزش‌های ملت ايران و انقلاب جهانی ملت ايران و اميد به حل مشکلات و رفع موانع از برابر ملت ايران در بالاترين حد ممکن در دل جان ملت ما جاری است. مسووليت همه ما عمل به اين دو امر يعنی پيگيری آرمان‌ها و ارزش‌های ملت ايران و رفع موانع و مشکلات از برابر ملت است.
خيلی روشن است که رای مردم رای به برنامه‌هاست. مردم عهد اخوت با کسی ندارند. مردم به دنبال اجرای برنامه‌ها هستند و همه بايد از رای مردم تبعيت بکنند اين لازم است؛ چراکه مردم ولی نعمت ما هستند. خواسته‌های خود را متحدا و در يک حرکت ملی بيان کردند. آرای مردم تجميع شد و خواسته عمومی ملت مشخص شد.
همه بايد به دنبال تامين نظر مردم باشيم و نظر مردم هم روشن است در شعارهای مردم در شعارهای بنده در حرف مردم در هر نقطه ايران که برويم خواسته‌ها روشن است.
خدمت به مردم اولين خواسته‌ای است که مردم می خواهند که آن‌ها می‌خواهند که مشکلات مردم برطرف شود مشکلات عمرانی ، زيربنايی، مشکل گرانی که به بخشی از مردم فشار سنگينی را وارد کرده است، مشکل اشتغال، مشکل مسکن، به خصوص برای جوان‌های عزيز، اين‌ها دغدغه‌های مردم ماست مردم می‌خواهند که همه توان و‌ همت ما و همه امکانات کشور برای خدمت و رفع مشکلات بسيج شود.
دومين خواسته عدالت است، مردم می‌خواهند تبعيض نباشد و می‌خواهند دست متجاوزين قطع شود مردم می‌خواهند اموال عمومی متعلق به عمومی باشد و از آن صيانت بشود از حقوق ملت صيانت بشود از اختياراتی که ملت در اختيار دارد صيانت شود از عزت ملت صيانت بشود. کسی دست‌اندازی، زياده‌خواهی و ويژه خواری نکند. دنبال امتيازهای ويژه برای خودش و برای بستگانش نباشد مردم می‌خواهند عدالت وجود داشته باشد.
خواسته ديگر مردم، پيشرفت و تعالی همه‌جانبه کشور است. مردم می‌خواهند کشورشان در علم در صنعت، در زندگی شخصی در فناوری‌ها در همه امور پيشرفته باشد و اين شايستگی ملت ايران است. ملت می‌خواهد، نام ايران عزيز باشد و در تراز شايسته جهان باشد، اين خواسته ملت ايران است. ملت می‌خواهند موانع پيشرفت و اجرای عدالت به آن‌ها معرفی بشود. اين حق مردم است و من و امثال بنده نمی‌توانيم از خواسته‌های ملت کوتاه بياييم و بايد موانع را به مردم معرفی کنيم و بنده کوتاه نخواهم آمد.
امروز بايد ايران را بسازيم و همت کنيم و اين خواسته‌های ملت فقط با مشارکت همگانی و عزم ملی امکان‌پذير است. اصلاحات اقتصادی و اصلاحات ساختاری فقط با مشارکت عمومی مسير است. من برای ساختن ايران از همه دعوت می‌کنم. همه بايد دست به دست هم بدهيم، ايران عزيز را بسازيم. ايران متعلق به همه است. امروز مسووليت قوه مجريه بر عهده بنده است، اما بايد دست به دست هم بدهيم همه محترمند.
من به فعاليت های حزبی احترام می گذارم اما دولت متعلق به همه مردم است و بايد پاسخگوی مردم باشد و تأمين خواسته‌های متن مردم باشد. بنده اصولگرايی که به دنبال اصلاحات اساسی در کشور نباشد را قبول ندارم. و اصلاح‌طلبی که به اصول ملت ايران پايبند نباشد آن را هم قبول ندارم. اسم‌ها مهم نيست مهم اين است که به ارزش‌ها، آرمان‌ها، خواسته‌های ملت پايبند باشيم دنبال اصلاح و خدمت باشيم دنبال پاسخگويی به ملت عزيز ايران باشيم.
دولت به هيچ گروه و دسته‌ای و هيچ کسی بدهکار نيست، بلکه ملت ولی نعمت است و دولت به ملت مديون است و همه دولت متعلق به ملت است بنده در انتخاب همکارانم بايد منافع ملت را در نظر بگيرم نه منافع اشخاص، گروه و دستجات. من قول می‌دهم که توصيه هيچ کسی را در انتخاب همکارانم در نظر نگيرم و تنها معيار، صلاح و ويژگی‌های برجسته باشد.
بنده با احدی تعارف ندارم و اين يک ميثاق بين ملت و خادم خودشان است. بعضی‌ها به خاطر سوابق‌شان و بعضی سوابقی که در انقلاب دارند خودشان را مجاز به هر کاری می‌دانند و اين اضافه‌خواهی است.
بنده در سخنرانی به يک حادثه تاريخی و به ماجرای جناب طلحه و زبير اشاره کردم آن‌ها در کنار رسول خدا بودند مجاهدت‌ها کردند، خدمات کردند، نشان افتخار گرفتند، جايگاه آن‌ها در آن زمان محفوظ بود، اما اين‌ها انسان را تا آخر عمر حفظ نمی‌کند.
بعضی‌ها به من گفتند ذکر نام‌ها شائبه توهين دارد، بنده قاطعانه رد می‌کنم. بنده قصدم توهين نيست نقدم يک حادثه تاريخی و عبرت‌آموزی است. برای همه ما عبرت است، همه بايد از تاريخ عبرت بگيريم. هرکس با هر سابقه‌ای از مرز عدالت خارج بشود در نقطه مقابل عدالت قرار می‌گيرد. اصل عدالت است و عدالت اصل است، وقتی خارج شد، ديگر اعتباری ندارد، عده‌ای می‌گويند ما با امام بوديم. با امام بودن کافی نيست، عمل امروز مهم است. ملت همه با امام بودند بايد امروز را ببينيم.
انقلاب اسلامی: تقلب بزرگ که «اصلاح طلبان» آن را «کودتای سفيد» خوانده اند، اينطور انجام گرفته است:

«کودتای سفيد» از راه تقلب بزرگ در انتخابات

* هشدار کميته صيانت از آراء به شورای نگهبان بعد از فاش شدن فتوای مصباح يزدی در باره جواز تقلب بسود احمدی نژاد در ۱۷ خرداد ۸۸:
همزمان با افشای "فتوای شرعی" مصباح يزدی در مورد تقلب در انتخابات در نامه سرگشاده جمعی از کارکنان وزارت کشور، روسای کميته صيانت آرا ميرحسين موسوی و مهدی کروبی دو کانديدای اصلاح طلب انتخابات رياست جمهوری در روز يکشنبه طی نامه‌ای به آيت‌الله جنتی دبير شورای نگهبان نسبت به دستکاری انتخابات ابراز نگرانی کردند.
در بخشی از اين نامه اعلام شده که تعرفه‌های مرحله اول ۵۹ ميليون و ۶۰۰ هزار تعرفه است اما وزارت کشور تعداد تعرفه‌های چاپ شده را ۵۶ ميليون اعلام کرده، و وجود ۲۶۰۰۰۰۰ تعرفه چاپ شده اما اعلام نشده از سوی وزارت کشور جای ابهام دارد.
علی اکبر محتشمی پور و مرتضی الويری روسای کميته صيانت از آراء موسوی و کروبی در نامه خود همچنين به تعداد مهرهای انتخابات ارسال شده به استان ها اشاره کرده و خطاب دبير شورای نگهبان نوشتند: "تعداد مهرها،همانطوری که می‌دانيد دو برابر تعداد شعب به‌علاوه ۱۰ درصد مازاد می‌باشد که بدون هيچگونه دستورالعملی ارسال شده است و اين کار فوق‌العاده خطرناک و نگران کننده است."
اگر قرار باشد تخلف سازماندهی شده‌ای انجام بگيرد ،اين کار نه در شعبه و نه در سايت و نه در هنگام شمارش و اخذ رای بلکه در استفاده از تعرفه‌های اضافی و مهرهای اضافی و با استفاده از صندوق‌های اضافی و سيار شدنی است،به خصوص که خبر می‌رسد که شناسنامه‌های سربازان در مراکز نظامی و... جمع آوری شده است."

* رژيم نمی خواست مردم رأی بدهند تا دستش برای تقلب بزرگ باز باشد:
◄ خبرگزاری فارس می گويد:
● انتخابات دهمين دوره رياست جمهوری در ۲۲ خرداد در ۳۶۸ شهر و ۵۵۸ بخش برگزار می‌شود که در اين دوره ۴۶ ميليون و ۲۰۰ هزار نفر در سراسر ايران اسلامی واجد شرايط رای بشمار می‌روند.
● تعداد صندوق‌های اخذ رای در اين دوره ۴۵ هزار و ۷۱۳ صندوق در نظر گرفته شده است که حدود ۳۰ درصد از آن معادل ۱۴ هزار و ۲۵۸ صندوق سيار بشمار می‌رود. ( نسبت صندوق‌های سيار به ثابت در اين دوره حدود ۳ درصد کاهش نشان می‌دهد).
● اخذ رای در روز ۲۲ خرداد از ساعت ۸ صبح آغاز می‌شود و به مدت ۱۰ ساعت ادامه می‌يابد و پس آز آن با تصميم وزير کشور مدت زمان اخذ رای تا دو مرحله قابل تمديد است.
◄ وزارت کشور رژيم، دو نوبت ارقامی را بدست داد که مسلم می کنند مجموع آراء نمی توانند از ۵/۲۶ ميليون بيشتر باشند:
● بعد از ظهر ۲۲ خرداد، ستاد انتخابات وزارت کشور اعلام کرد که در سه ساعت اول، ۵ ميليون نفر رأی اخذ شده اند. هرگاه فرض شود بدون انقطاع، رأی دهندگان رأی داده اند، در مجموع، حدود ۲۲ تن رأی داده اند. بنا بر قول اين ستاد، در هر ۱ دقيقه و ۳۶ ثانيه، يک رأی اخذ شده است.
● پس از قرائت ۵ ميليون از آراء، ستاد وزارت کشور اعلان کرد حدود ۲۰ درصد صندوقها قرائت شده اند. بنا بر اين، آرای ۱۰۰ درصد صندوقها، برابر می شود با ۲۵ ميليون نفر. بی بی سی که روزها بسود مير حسين موسوی تبليغ کرده و از برانگيزندگان رأی دهندگان به دادن رأی بود، چند نوبت، اظهار تعجب می کرد از چه رو، کل آراء دارد سر به ۴۰ ميليون می زند!
◄ بر فرض که مدت رأی گيری به جای ۱۰ ساعت، ۱۳ ساعت باشد ( زمان اخذ رأی در تهران ۱۴ ساعت و در شهرهای بزرگ ۱۳ ساعت و در شهرهای کوچک و بخشها همان ۱۰ ساعت بوده است) و بر فرض که در حوزه های ثابت، شامل ۳۱۴۵۵ صندوق رأی، در هر دقيقه يک رأی به صندوق ريخته شده باشد، حدود ۲۴۵۳۴۹۰۰ حد اکثر رأی ايست که می توانسته است اخذ شده باشد. هرگاه صندوقهای سيار، هر ۵ دقيقه يک رأی اخذ کرده باشند، حدود ۲۲۲۴۲۴۸ رأی اخذ کرده اند. جمع اين دو رقم، ۲۶۷۵۹۱۴۸ رأی می شود.
بديهی است تعداد آرای مأخوذه نمی توانسته است اين اندازه باشد. زيرا «اصلاح طلبان» پی در پی اعتراض می کردند که در برخی از شهرها، به اين عنوان که تعرفه ها تمام شده اند، حوزه ها اخذ رأی نمی کرده اند.
● هرگاه جمعيت دارای حق رأی را حدود ۵۲ ميليون (آمار عمومی) بدانيم، آراء باطله به کنار، حدود ۵۰ درصد مردم ايران رأی داده اند.
● و هرگاه دارندگان حق رأی را ۲/۴۶ ميليون نفر بدانيم، حدود ۵۷ در صد دارندگان حق رأی، رأی داده اند.
بدين قرار، هرگاه رژيم می خواست شمار بيشتری از مردم رأی بدهند، می بايد بر تعداد صندوقها و حوزه ها می افزود. با اين تعداد صندوق، اگر هم مردم بيشتری می خواستند، نمی توانستند رأی بدهند. بدين سان، تقلب بزرگ از راه افزودن بر تعداد شرکت کنندگان در دادن رأی انجام گرفته است. فرصت اين تقلب را هم «اصلاح طلبان» و فرستنده هائی نظير بی بی سی و صدای امريکا را با اغراق در باره رأی دهندگان فراهم کردند. نتيجه اين شد که رژيم فرصت يافت تقلب بزرگ را انجام دهد: رژيم مدعی است ۳۹۱۶۵۱۹۱ رأی به صندوقها ريخته شده اند. بنا بر اين، دستش برای ريختن ۱۲۴۰۶۰۴۳ رأی به صندوقها، بسود احمدی نژاد باز بوده است.
◄ برابر اطلاع، تقلب ديگری نيز انجام داده اند و آن اين که در کد گذاری، حيله ای بکار برده اند که رأی دهنده به مير حسين موسوی، بر کد متعلق به احمدی نژاد، علامت می گذارده است.
مجموع اين تقلب ها سبب شده است که آرای احمدی نژاد از حدود ۷ ميليون به ۲۴ ميليون افزايش يابد. نسبت آرای واقعی احمدی نژاد به کل آرای مأخوذه، ۱ به ۷/۳ می شود. اين نسبت با قول زهرا رهنورد، همسر مير حسين موسوی، سازگار است. الا اين که او، در مصاحبه با بی بی سی، نسبت آرای احمدی نژاد به آرای مير حسين موسوی را ۱ به ۴ گفته است.
● بنا بر ارقامی که طرفداران مير حسين موسوی و کروبی انتشار می دهند، يکی از دو احتمال قطعی می شد اگر تقلب بزرگ انجام نمی گرفت:
۱ – ميرحسين موسوی با بدست آوردن بيشتر از ۱۵ ميليون آراء به رياست جمهوری می رسيد.
۲ – هرگاه آرای کروبی بيشتر از يا کمتر از آرای احمدی نژاد و آرای مير حسين موسوی کمتر از نصف کل آراء می شدند، انتخابات بدور دوم می افتاد.
◄ تقلب سوم از طريق انتقال آرای نامزدها از فرم ۲۲ به فرم ۲۸ انجام گرفته است. چگونگی اين تقلب را خوانندگان در شماره ۷۲۵ خوانده اند.
◄ اما آرای کروبی را کمتر از آرای باطله به حساب گذاشته اند. زيرا قصد حذف او را، يکبار برای هميشه، از صحنه انتخابات رياست جمهوری و بسا عرصه سياسی داشته اند. در واقع، حذف شوندگان آندسته از «روحانيان» هستند که بطور نسبی برای خود استقلال رأی قائلند. حاميان احمدی نژاد و «رهبر»، روحانيانی هستند که حاضرند در ازای مزايائی که رژيم برايشان قائل می شود، نقش تبليغاتچی رژيم را بازی کنند.

* تقلب بزرگ سه ما ه پيش طراحی شده است:
◄ يک مقام ستاد انتخاباتی مير حسين موسوی، مأموريت می بايد نامه او را در باره تقلبات فاحش به «بيت رهبری» برساند. در بيت، «سردار» وحيد طرف گفتگوی او می شود. نامه را می گيرد و به او می گويد: انتخابات انجام گرفته و احمدی نژاد به رياست جمهوری انتخاب شده است.
◄ ماه ها پيش، وقتی خامنه ای خطاب به احمدی نژاد گفت شما با اين فرض کار کنيد که يک دوره ديگر هم بکار خود ادامه خواهيد داد. از آن پس، طرح تقلب بزرگ تهيه و آماده اجرا می شود. مصباح يزدی نيز مجوز «شرعی» تقلب در انتخابات را صادر می کند. سه ماه پيش از انتخابات، ميزان آرای احمدی نژاد معين می شود. قرار می شود اما بيشتر از خاتمی (۲۲ ميليون رأی) رأی بياورد. در آن زمان، سردار حميد «پيش بينی» کرده بود، احمدی نژاد با ۲۳ ميليون رأی رئيس جمهوری شود و ميرحسين موسوی نيز ۱۰ ميليون رأی بياورد. اين ماجرا را عضو ستاد تبليغاتی مير حسين موسوی بازگو کرده است.
بطوری که مشاهده می شود، طرح تقلب بزرگ بر اساس حدود ۳۶ ميليون رأی تهيه شده بوده است.
◄ سه روز پيش از انتخابات، ابطحی گفته است: رئيس جمهو معين شده است روز جمعه، اسم او را از صندوق بيرون می آورند.
◄ در خانه خاتمی، روزی پيش از انتخابات رسوا، چند تنی شرکت داشته اند. صحبت از تقلبات گسترده بوده است. گفتگو کنندگان به اين نتيجه می رسند که بيرون آوردن اسم احمدی نژاد از صندوق رأی، رژيم ولايت فقيه را بطور مستقيم در برابر مردم قرار می دهد و ملت را به اين نتيجه می رساند که راه حل يکی و آن پايان دادن به عمر رژيم ولايت مطلقه فقيه است.

* محاسبه ميزان مشارکت مردم در انتخابات و بزرگی تقلب:
◄ اين محاسبه از ايران دريافت شده است. محاسبه کنندگان از نزديک جريان رأی گيری را بررسی کرده اند:
● برای آنکه ضريب صحت محاسبه بالا باشد، از ۲ روش محاسبه استفاده شده و نتايج با يکديگر مقايسه شده اند:
۱ - محاسبه بر اساس ظرفيت هر صندوق: برابر تجربه، ظرفيت متوسط هر صندوق تقريبا ۱۰۰۰ رأی است. بنا بر اين، آرای دو صندوقهای ثابت و سيار را بر اساس ظرفيت، تفکيک و محاسبه می کنيم:
● تعداد صندوقهای ثابت ۳۱۴۵۵ است. بر اساس هر صندوق هزار رأی، کل آراء ۳۱۴۵۵۰۰۰ می شود.
● تعداد صندوقهای سيار ۱۴۲۵۸ است. اما با توجه به اين که اين صندوقها می بايد جا به جا شوند، فرض می کنيم ۲۰ درصد صندوقها پر شوند. بنا بر اين، در اين صندوقها ۲۸۵۱۶۰۰ رأی می شود.
جمع اين دو رقم، ۳۴۳۰۶۶۰۰ رأی می شود.
بديهی است، فرض اينست که صندوقهای ثابت پر شده باشند. امری که با توجه به زمان اخذ رأی محال است. زيرا بر فرض که در هر دقيقه يک رأی داد شده باشد، در هر ساعت، ۶۰ رأی داده شده و جمع آرای صندوقهای ثابت، ۵/۲۴ ميليون رأی می شود.
۲ - محاسبه دقيق تر، براساس مکانيسم رأی گيری و زمان رأی گيری است:
● ظرف ۱۳ ساعت رأی گيری (در تهران ۱۴ ساعت بود و در شهرهای کوچک و روستاها کمتر از ۱۳ ساعت) هر صندوق حداکثر می توانسته است ۲۴۵۲۲۰۰۰ رأی می شود.
● صندوقهای سيار نيز می توانسته اند ۱۶۲۱۱۵۲ رأی اخذ کرده باشند.
جمع دو رقم ۲۶۱۴۳۱۵۳ رأی می شود. حتی اگر فرض کنيم در محلهائی که تعرفه تمام شده بودند، از صندوقهای سيار استفاده شده و از اين بابت، ۵/۲ ميليون رأی بر آراء اضافه کنيم، جمع کل آراء ۶/۲۸ ميليون می شود. بنا بر اين، ۴/۱۰ ميليون رأی، به نفع احمدی نژاد، به صندوقها ريخته شده است.
◄ شورای نگهبان، در پايان رأی گيری، ميزان مشارکت را ۷۰ درصد اعلام کرد. ۷۰ درصد مشارکت، ۳/۳۲ ميليون رأی می شود. بنا بر اين قول نيز، حدود ۷ ميليون رأی تقلبی به آرای داده شده، افزوده شده اند.
نمودار تقلب بزرگ در انتخابات + تصوير
۲۴ خرداد ماه ۱۳۸۸ ساعت : ۴۲ , ۱۳
خبرگزاری انتخاب:

اين نمودار نشان می دهد که نسبت آرای احمدی نژاد به مهندس موسوی از يک نسبت خطی تبعييت می کند.
به گزارش خبرنگار سرويس علمی خبرگزاری انتخاب، در يک نمودار کاملا خطیR۲=۱ است. اين فرمول و نسبت بدين معناست که نموداری کاملا خطی است يا خير.
نمودار فوق نشان می دهد به طرز کودکانه ای در طول شمارش آرا بدون توجه به جغرافيای منطقه ای، بدون هيچ گونه توجهی به شهرهای کوچک يا بزرگ، هميشه نسبت فوق بين اين دو نامزد حفظ شده که نشان دهنده ی تقلبی کودکانه است.
در اين نمودار، r۲=۰.۹۹۸۵ است، يعنی اينکه با تقريب فوق العاده ای نتيجه خطی است که دانشجويان در آزمايشگاه و بحث های آماری از r۲=۰.۹۵ به بالا را خطی دانسته و اين يکی، r۲= ۰.۹۹۸۵ کاملا خطی و تقريبا ۱ است.
چنين نموداری تنها نشان دهنده کار از پيش طراحی شده و با پايه گرفتن جغرافيايی يک شهر يا استان برای ديگر شهرها و استان هاست بدون در نظر گرفتن بزرگی و کوچيکی آنها.
ببينيد چقدر اعداد اعلام شده همبستگی شديدی دارند. انتظار می رفت در ابتدای اعلام آرا نسبت به نفع احمدی نژاد باشد ولی با اعلام آرای شهرهای بزرگتر اين نسبت به سمت موسوی متمايل شود. ولی تابع خطی خيلی خوبی بين اين دو عدد برقرار است که نشان دهنده تقلب است
انقلاب اسلامی: از شرطهای «رهبری»، يکی شرط عدالت است. بيانيه خامنه ای، روزی بعد از انتخابات رسوا و پيش از آنکه دوره رسيدگی به شکايات و اعلام رسمی نتايج آراء سر رسد، آشکارا ناقض عدالت است. حکم کردن به نامزدهای ديگر به حمايت از «رئيس جمهور منتخب»، غير از اين که آشکار می کند احمدی نژاد را او به ايرانيان تحميل کرده است، نقض قانون خود ساخته و دروغگوئی است. مردم به حق شعار می دهند: «آنکه ميگن عادله، دروغ ميگن قاتله». از آنجا که ايران وارد مرحله جديدی از تاريخ خود شده است، قسمتهائی از بيانيه ها را می آوريم:

خامنه ای بر مردم روشن کرد که تقلب بزرگ ولايت مطلقه فقيه است

* سه قسمت گويا از بيانيه ۲۳ خرداد ۸۸، علی خامنه ای که ولايت مطلقه اش ناقض ولايت جمهور مردم و قولش دروغ و توهين به شعور مردم ايران است:
● انتخابات ۲۲خرداد، با هنرنمائی ملت ايران نصاب تازه‌ای در سلسله‌ طولانی انتخاب‌های ملی پديد آورد، مشارکت بيش‌از هشتاد درصدی مردم در پای صندوق‌ها و رأی بيست‌وچهار ميليونی به رئيس جمهور منتخب يک جشن واقعی است که به حول و قوه‌ الهی خواهد توانست پيشرفت و اعتلای کشور و امنيت ملی و شور و نشاط پايدار را تضمين کند.
● گمان بر اين است که دشمنان بخواهند با گونه‌هائی از تحريکات بدخواهانه، شيرينی اين رويداد را از کام ملت بزدايند. به همه‌ آحاد مردم و بويژه جوانان عزيز که سرزنده‌ترين نقش‌آفرينان اين حادثه‌ی شورانگيز بودند، توصيه ميکنم که کاملاً هشيار باشند. همواره بايد شنبه‌ پس‌از انتخابات، روز مهربانی و بردباری باشد. چه طرفداران نامزد منتخب و چه هواداران ديگر نامزدهای محترم،‌ از هرگونه رفتار و گفتار تحريک‌آميز و بدگمانانه پرهيز کنند.
● رئيس جمهور منتخب و محترم، رئيس جمهور همه‌ ملت ايران است و همه و از جمله رقيبان ديروز بايد يکپارچه از او حمايت و به او کمک کنند. بی شک اين نيز امتحانی الهی است که موفقيت در آن خواهد توانست رحمت خداوند متعال را جلب کند.
◄ باز خامنه ای در ۲۴ خرداد ۸۸، خامنه ای گفته است:
ملت ايران اسلامی با حضور گسترده و پرشور خود در اين انتخابات ثابت کرد که به عزت ملی اهميت می‌دهد و ايستادگی در مقابل زورگويان و زياده‌خواهان و پايداری برای احقاق حق را جزو ارزش‌های اساسی و افتخار خود می‌داند و اين را با اين انتخابی که انجام گرفت نشان داد.
رهبر انقلاب اسلامی به تلاش دشمنان اين کشور با را‌ه‌اندازی جنگ روانی و تبليغات وسيع آنان در رسانه‌های بيگانه برای دلسرد کردن مردم از حضور در انتخابات اشاره کردند و افزودند: حقيقتاً يک دست اعجازآفرين الهی پشت اين انتخابات بود؛ چراکه نتيجه آن، ده ميليون رأی بيشتر در مقايسه با بالاترين رقم مشارکت مردم در انتخابات ۳۰ ساله است.

* در ۲۱ خرداد، يک روز پيش از روز رأی گيری، موسوی بخاطر تدارک تقلب ها به خامنه ای شکايت می برد:
۱-‌بعضـی از اعضای شورای نگهبان در مرکز و تعدادی از نـاظـریـن در استـان‌ها با جانبداری علنی از رئيس کنونی دولت، رعايت شئون بی‌طرفی را نمی‌نمايند.
۲-‌وزارت مـحـتــرم کـشــور و فــرمــانـداران در پـذیـرش فهـرسـت نمـايندگان اينجانب در هيات‌های اجرايی، محل اسـتقـرار دستگـاه‌هـای شمـارشگـر و شعـب اخـذ رای تعلـل مـی‌نـمـایـند و قانون مصوب ۳۰/۵/۱۳۷۹ به صورت ‌آشکار نـقـض مـی‌شـود. آخـریـن اقـدام غيرقانونی آنان جابه‌جايی نمايندگان معرفی‌شده از طرف ستاد اينجانب در شعب است کـه بـه هـم ریـختگی عجيبی ايجاد خواهد نمود. اين عمل کـارشـکـنـی آشـکـار و مـوجب اختلال در انجام وظيفه آنان می‌گردد. اين در حالی است که ستاد انتخابات کشور ضمن بخشنـامـه شمـاره ۴۴/۴۵۳۳۳ مـورخه ۹/۳/۸۸ بر صدور کـارت نمـاينـدگان نامزدها برای محلی که معرفی شده‌اند، تاکيد نموده است و اين اقدام فرمانداران يا خودسرانه است و یـا بخشنامه داخلی ديگری خلاف متن قبلی ابلاغ شده که از آن اطلاعی در دست نيست.
۳ـ شواهدی از مداخله تعدادی از فرماندهان و مسئولان سپـاه و بسیـج در انتخـابـات واصـل گـردیـده اسـت و بـه نظر مـی‌رسـد ایـن عـمـل در صورت صحت خبر علاوه بر نقض قـوانـیـن، شـکـاف بـين فرماندهان و مسئولان رسمی و بدنه سالم و صادق نيروهای بسيج و سپاه را دامن می‌زند. از آنجا که دامنه اقدامات غيرقانونی فوق مشخص نيست و بخشی از اعضـای شعـب اخـذ رای و ناظران از حاميان نامزد خاص آنـان انـتـخــاب شــده‌انــد احـتـمــال تـصــرف در آراء مـردم اذهان را می‌آزارد.
۴-‌بهره‌گيری رئيس دولت از امکانات دولتی در تبليغات و مـسافرت‌های تبليغاتی مقامات رسمی و وزرا با استفاده از امـکـانات دولتی و نقض ماده ۶۸ قانون که به وفور خبرهای آن را در رسـانـه‌هـا می‌توان ملاحظه کرد از آن جمله است.

* مير حسين موسوی، نامزدی که تقلب بزرگ به زيان او انجام گرفته، گفته است:
ملت شريف ايران
● نتايجی که برای دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری اعلام شد بهت آور است مردمی که در صفهای طولانی اخذ رای شاهد ترکيب آرا بودند و خود می دانند که به چه کسی رای داده اند با حيرت تمام به شعبده بازی دست اندرکاران انتخابات و صدا و سيما نگاه می کنند.
آنان اينک بيش از هميشه به دنبال آن هستند که بدانند چگونه و توسط چه کسانی و مقاماتی طرح اين بازی بزرگ ريخته شده است. اينجانب ضمن اعتراض شديد به روند موجود و تخلفات آشکار و فراوان روز انتخابات هشدار می دهم که تسليم اين صحنه آرايی خطرناک نخواهم شد. نتيجه آنچه که از عملکرد متصديان بی امانت ديده ايم و می بينيم جز تزلزل ارکان نظام مقدس جمهوری اسلامی ايران و حاکميت دروغ و استبداد نيست. اينجانب طبق وظيفه شرعی و ملی خويش به افشای رازهای پشت سر اين روند پرمخاطره خواهم پرداخت و آثار نابود کننده آن را بر سرنوشت کشور توضيح خواهم داد و ترس آن دارم که ادامه وضع موجود همه نيروهای موثر در نظام را به توجيه گرانی دروغگو در مقابل مردم تبديل کند و دنيا و آخرت آنان را در معرض لطمه های جبران ناپذير قرار دهد.
اينجانب از همين فرصت استفاده ميکنم و ضمن تشکر از عواطف ملت بزرگوار ايران به آنان تذکر می دهم که ايران اين موجود
● ايران آسمانی متعلق به آنان است و نه متقلبان، اين آنان هستند که بايد با هوشياری خود از آن حفاظت کنند. خائنين به آراء مردم ابايی از آن ندارند که اين خانه پارسايان به آتش کشيده شود. ما موج عقلانيت سبز خود را که برگرفته از تعاليم دينی و علايق ملت ما به اهل بيت پيامبر(ص) است با تمامی شور ادامه می دهيم و با شورش دروغ که در کشور طغيان کرده و چهره آن را آلوده است مبارزه ميکنيم، اما اجازه نخواهيم داد که حرکات ما شکل کور به خود بگيرد.

*در ۲۴ خرداد ۸۸ ، مير حسين موسوی تقاضای ابطال انتخابات را کرده است:
شورای محترم نگهبان
سلام عليکم
پيرو ده‌ها مکاتبه ستاد انتخاباتی اينجانب با آن شورا داير بر تخلفات صريح انتخاباتی عوامل اجرايی وزارت کشور و نيز يکی از نامزدها که قطعاً در نتيجه انتخابات ٢٢ خرداد ماه مؤثر بوده است و ذيلاً به مواردی از آنها اشاره می‌شود، عدم صحت انتخابات محرز است و رسيدگی و ابطال آن درخواست می‌گردد:
١ - در ايام تبليغات خصوصاً در مناظره آقای احمدی نژاد، اتهامات بزرگی عليه بعضی از شخصيت‌های حقيقی ازجمله آيت الله هاشمی رفسنجانی، رياست محترم مجلس خبرگان و رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام و نيز آقای ناطق نوری عضو محترم مجمع تشخيص مصلحت نظام و رئيس بازرسی ويژه مقام معظم رهبری، در رسانه ملی مطرح شد که بنا به اظهار صريح رياست محترم قوه قضاييه و دادستان محترم کل کشور مصاديق روشن عمل مجرمانه بوده است. اين اتهامات خوراک اصلی تبليغات انتخاباتی آقای احمدی نژاد عليه ساير نامزدها، خصوصاً اينجانب قرار گرفت.
٢ - ايشان در مناظره‌های انتخاباتی اقدام به بيان مطالب خلاف امنيت ملی نمود که نتيجه آن زير سؤال بردن بنيانگذار جمهوری اسلامی ايران حضرت امام خمينی سلام الله عليه بود. به علاوه عمل ايشان در افشای بعضی از موضوعات محرمانه و سری با تلفيق موارد نادرست، ازجمله متهم کردن دولت جمهوری اسلامی و وزارت کشور به سازماندهی اوباش برای حمله به جوانان و مردم و بريدن کراوات‌ها و تراشيدن موی سر جوانان اتهاماتی واهی است که در هيچ مرجع قضايی مورد رسيدگی قرار نگرفته و بديهی است که عملی مجرمانه محسوب می‌شود.
٣ - کارشکنی‌های عديده مسئولانه وزارت کشور و بسياری از فرمانداری‌ها، ازجمله فرمانداری تهران در ارائه کارت‌های نمايندگان جناب حجت الاسلام والمسلمين کروبی و اينجانب منجر به عدم امکان حضور تعداد قابل توجهی از نمايندگان ما دو نفر در محل شعب اخذ رأی و محل‌های شمارش و تجميع آرا گرديد و نمايندگان نامزدها هيچگونه نظارتی بر انتخابات نداشته‌اند.
٤ - برخلاف اعلام کتبی قبلی مبنی بر اينکه شمارش آرا و تجميع آن دستی خواهد بود، ستاد انتخابات کشور در حالی که هنوز تعدادی از شعب در حال شمارش آرای مردم بودند اقدام به اعلام نتايج در حجم انبوه نمود. اين در حالی بود که هنوز صورت جلسه‌های موسوم به فرم‌های ٢٢ و ٢٨ از هيات‌های اجرايی دريافت نشده و تنها ملاک ارائه آمار ارقام موجود در سيستم‌های رايانه‌ای بود که هيچگونه وجاهت قانونی ندارد و موجب التهاب اجتماعی و نگرانی در جامعه براساس آمارهای فاقد مبنای قانونی می‌شود.
٥ - صدها شعبه اخذ رأی در مناطق مختلف کشور ازجمله شيراز، تبريز، تهران و... در ساعات قبل و بعد از ظهر دچار کمبود تعرفه اخذ رأی شدند و اين امر موجب توقف چند ساعته رأی گيری در آنها گرديد. با توجه به اينکه تعداد تعرفه‌های چاپ شده با فرض بالاترين تعداد متصوره شرکت‌کنندگان به گونه‌ای بوده است که بيش از ١٧ ميليون تعرفه اضافی می‌توانست در اختيار وزارت کشور باشد تعلل شديدی که در جريان توزيع تعرفه‌های انتخاباتی به چشم می‌خورد کاملاً ابهام برانگيز بود و نشان می‌داد که اين تعلل و نيز اعلام توقف زمان رأی‌گيری، در حالی که هنوز تعداد قابل توجهی از مردم خواستار شرکت در انتخابات بودند از سر نگرانی نسبت به افزايش تعداد آرای ماخوذه از مرز ١٠٠ درصد افراد واجد شرايط بوده است. طبيعی است که چنين اموری شائبه وقوع اقدامات غيرقانونی گسترده و وجود تعداد بی‌شمار آرای تقلبی در صندوق‌ها را تحکيم می‌کند.
٦ - علاوه بر موارد فوق تخلفات فراوان صورت گرفته در روز و زمان اخذ رأی طی بيش از ٨٠ مورد نامه خطاب به آقای کدخدايی سخنگوی محترم شورای نگهبان توسط رابط اينجانب به آن شورا تقديم شده است.
٧ - آقای احمدی نژاد در وقت تبليغات اضافی که سازمان صدا و سيما به صورت غيرقانونی به ايشان اهدا کرد وقوع اقدامات ضد امنيتی را پيش‌بينی کرد و به طور ضمنی موفقيت خود را مسلم دانست و رقبا را متهم به توطئه چينی نمود، که تمامی اينها حاکی از برنامه‌ريزی‌های پشت پرده برای دستکاری نتايج انتخابات است. به همين ترتيب تيتر خبر پيروزی آقای احمدی نژاد در سايت رجانيوز، فارس و ايرنا که چند ساعت قبل از پايان اخذ رأی رويداد و نيز تعيين تيتر روزنامه کيهان با همين عنوان طراحی قبلی اعلام چنين نتيجه‌ای را مشخص می‌سازد.
٨ - نقص ماده ٤٠ قانون جرائم نيروهای مسلح جمهوری اسلامی و مداخله نظاميان و بسيج در انتخابات و شرکت در ميتينگ‌های تبليغاتی آقای احمدی‌نژاد و استفاده گسترده از امکانات دولتی و نقض ماده ٦٨ قانون انتخابات ازجمله تورگردی وزرا در استان‌ها و شهرستان‌ها (تا جايی که پس از سخنرانی معاون اول رياست جمهوری در گيلان به ستاد اينجانب حمله شد) و حضور آقای وزير خارجه در شهرهای مختلف ايلام، کرمانشاه، سمنان، گيلان و... در جلسات تبليغاتی و استفاده آقای احمدی‌نژاد از هواپيمای اختصاصی دولت برای حضور در ميتينگ‌های تبريز و اروميه و اصفهان و... نمونه‌های ديگری از تخلفات از فصول مختلف قانون مذکور به ويژه فصل هفتم آن بوده است.
نظر به موارد فوق انتظار دارم درخواست اينجانب در مورد ابطال انتخابات ٢٢ خرداد ماه مورد رسيدگی و اقدام قرار گيرد.
ميرحسين موسوی"

* در ۲۴ خرداد ۸۸، مير حسين موسوی به مراجع تقليد نامه نوشت و از آنها خواست به تقلب در انتخابات اعتراض کنند:
محضر مبارک مراجع عظام و علمای اعلام
با اهدای سلام، اينجانب اطمينان دارم که روند حوادث انتخابات رياست جمهوری دهم را با دقت پيگيری کرده‌ايد. اگر چه توسل به دروغ و استفاده‌ی بی حساب از امکانات عمومی و دولتی برای تبليغات يک‌سويه به سود نامزد حاکم به خوبی نشان دهنده عزم اين گروه خاص برای پيروزی به هر قيمت و از هر راه ممکن بود، اما تصور تقلب در آرای مردم تا اين اندازه و برابر انظار شگفت‌زده جهانيان از حکومتی که تعهد به عدالت شرعيه از ارکان اساسی آن شمرده می‌شود، برای کسی ممکن نبود.
امروز که با حيرت تمام شاهد چنين تصورات جسورانه در امانت مردم هستيم و تمامی راه‌ها برای احقاق حق بسته شده، مواجه شدن مردم مظلوم با سکوت علما و مراجع که ملجا راسخ اين ملت شمرده می‌شوند، خسارتی بيش از يک تغيير در آرا را به دنبال خواهد داشت.
عواملی به بهانه‌های واهی با چوب و چماق و باطوم و شوک الکتريکی به جان اعضای ستادهای اينجانب و مراجعه کنندگان سرگردان و مبهوت از اين وضعيت افتاده‌اند، در حالی که اميدی به کارايی قوه قضاييه محترم نمی‌رود زيرا جايی که دادستان کل کشور نتواند از سخن قانونی خود در پيشگيری از سخنرانی اضافی نامزد حاکم در سيما جلوگيری نمايد، با چه ابزاری می‌تواند از اين خشونت سياه بازداری کند؟ به حسب وظيفه صيانت از آرای مردمی که اينک دچار چنين زيان عظيمی شده‌ا‌ند عرض حالی تقديم و يادآور می‌شوم که شايد تذکر به جای شما به مسوولان مفيد واقع شود.
اياک و الظلم لمن ليس له الا الدعا
برادر شما - ميرحسين موسوی"
انقلاب اسلامی: به اين نامه، در ۲۵ خرداد ۸۸، صانعی پاسخ داد:
◄ ... و اگر می پنداشتم که با تذکّر اينجانب گره ای ازمشکلات فعلی رفع می شد حتما به چنين امرمقدس و لازمی اقدام ميکردم، تا شک و شبهه به وجود آمده درانتخابات و آرای مردم مرتفع گردد. لکن با همه مشکلات و شرايط موجود چون باب دعا و توجه به خداوند بدون حجاب و مانع است و درهر زمان بشر می تواند با او ارتباط برقرارنمايد برخود لازم می دانم که برای شما وهمه مردان و زنان اين مرز و بوم و استمرار اهداف مقدس نهضت و جمهوری اسلامی امام خمينی (سلام الله عليه)- که همان اسلام ناب طرفدار کرامت وحقوق انسانهاست – دعا نمايم، برماست دعا و بر اوست اجابت.

* بيانيه دوم مهدی کروبی در ۲۴ خرداد ۸۸ : رياست جمهوری احمدی نژاد مشروعيت قانونی ندارد:
نتيجه اعلام شده انتخابات برآمده از دو انحراف اساسی در مسير تاريخ انقلاب است .
● اول: انحراف از جمهوريت نظام که نقطه شروع آن برگزاری دومين انتخابات مجلس خبرگان رهبری در سال ۱۳۶۹ و رد صلاحيت گسترده ياران امام (ره) پس از رحلت بنيان گذار جمهوری اسلامی بود و اين انحراف سبب شد جمهوری مورد نظر امام مخدوش شود و امروزه حتی افرادی که در اين انحراف مقصر بودند از آن آسيب می بينند و کار به جايی رسيده که از کليت جمهوری اسلامی، هر دو رکن جمهوريت واسلاميت با اين انتخابات و اعلام نتايج مخدوش ان زير سئوال رفته است .
● دوم : انحراف از اصلاحات که با فرصت سوزی و از دست دادن خودخواهانه موقعيت های بی نظيری که ملت ايران در حوادث پس از دوم خرداد ۱۳۷۶ در اختيار ما قرار داده بود شروع شد با سوء مديريت و اجازه مصادره ان توسط نااهلان و سود جويان منتهی به انتخابات مجلس هفتم و سپس تشکيل دولت نهم که مهم ترين مخالف اصلاحات در سال ۱۳۸۴ و تثبيت او در سال ۱۳۸۸ گرديد . من بار ديگر اعلام می کنم انتخاباتی که با حضور پرشور ملت ايران برگزار شد نبايد وسيله سوء استفاده قرار گيرد و نتايح اعلام شده بر اين انتخابات نامشروع و دولت برآمده از آن فاقد وجاهت ملی و صلاحيت اجتماعی است و از اينرو آقای محمود احمدی نژاد را رييس جمهور ايران نمی دانم . اما از ان جايی که به اصل نظام جمهوری اسلامی باور راسخ دارم و اين نوع انتخابات را تعريض به ميراث و راه امام می دانم و از ان جايی که هنوز هم به ظرفيت نهادهای قانونی در جمهوری اسلامی باور دارم از شورای نگهبان می خواهم با ابطال انتخابات و در راستای خواست به حق ملت واکثريت مردم بار ديگر اين انتخابات را تجديد نمايد و اين بار به حق ، از آرای مردم پاسداری کند .

* در ديدار ۲۴ خرداد موسوی به خامنه ای و شکايت به مراجع قانونی!:
◄ بنا بر سايت خامنه ای، بعد از ظهر ۲۴ خرداد، موسوی با خامنه ای ديدار کرده است:
در اين ديدار ، موسوی در باره تقلبها به خامنه ای گزارش کرده است. خامنه‌ای به او گفته است از طريق مراجع قانونی، اقدام کند و به شورای نگهبان شکايت برد.
او با اشاره به نامه موسوی به شورای نگهبان گفته است: به شورای نگهبان تاکيد شده که با دقت به اين نامه رسيدگی شود.
اوبا اشاره به تحريکات دشمن و برخی طراحی‌های پشت صحنه برای به آشوب کشاندن خيابان‌ها، خطاب به آقای موسوی افزودند: جنس شما با اين گونه افراد متفاوت است و لازم است کارها را با متانت و آرامش پيگيری کنيد.
◄ در ۲۵ خرداد، «شورای نگهبان» از نامزدهای شاکی خواست شکايت های خود را هرچه زودتر تسليم اين شورا کنند.
◄ محسن رضائی در نامه به احمدی نژاد خاطر نشان کرده است: يک ساعت بيشتر وقت در اختيار ما نيست. وزارت کشور هم گزارش تفصيلی در باره انتخابات را در اختيار ما نگذاشته است. بدين ترتيب ما چگونه می توانيم اعتراض کنيم؟
انقلاب اسلامی: ۱ – خامنه ای با صدور بيانيه، امکان رسيدگی واقعی را از شورای نگهبان سلب کرده است. هرگاه شورای نگهبان بخواهد وقوع تقلب بزرگ را تصديق کند، «رهبر» را هم تکذيب و هم دروغگو و غير عادل گردانده و سبب عزل او از رهبری شده است. بنابر اين مسلم است که «شورای نگهبان» - که خود سازمان دهنده اين تقلب بزرگ است - صحت انتخابات رسوا را تصديق خواهد کرد.
۲ - وقتی احمدی نژاد مردم اعتراض کننده را خار و خس می خواند و خامنه ای اعتراض مردم را آلت «تحريکات دشمن و برخی طراحی ها در پشت صحنه» توصيف می کند، «اقدام از طريق مجاری قانونی»، يعنی تسليم شدن به زور «رهبر» سازمان دهنده تقلب بزرگ.


[بازگشت به بخش نخست گزارش]


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016