دوشنبه 1 تیر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

ايرانيان در برابر اعلان جنگ يک رژيم در حال مرگ، پيام ابوالحسن بنی صدر به مردم ايران

هموطنان!
هر روز بر شمار کشته ها و زخمی ها و دستگير شدگان گرفتار شکنجه افزوده می شود. همدرد شمايم. شجاعت و استواری شما را می بينم و از خداوند پيوسته می خواهم که شما را بر بنای جامعه ای آزاد و باز توانا گرداند.
آقای خامنه ای در خطبه های نماز جمعه ۲۹ خرداد ۱۳۸۸، دروغهای پرتناقض گفت و بدانها، بر شما روشن کرد که در رژيم او و در سر زورمدار او، از اسلام هيچ نمانده است. انديشه راهنمای او و رژيمش از فکرخالی و از زور پرگشته است: چون می خواست انتخابات قلابی را رأی اعتماد ۴۰ ميليونی به «نظام» جلوه دهد، نامزدها را، متعلق به نظام خواند و چون نوبت تهديد شد، آنها را تهديد کرد که هرگاه تسليم تقلب بزرگ نشوند،عقوبتی سخت می يابند. چون خواست انتخابات رسوا را آزاد جلوه دهد، حضور مردم را در خيابانها، تا روز ۲۲ خرداد ستود و چون بر آن شد که تهديد کند، حضور همين مردم از ۲۳ خرداد بدين سو را، جرم گرداند و دروغی رسوا گفت و جسارتی بزرگ به مردم ايران کرد و گفت: آقای اوباما گفته است مدتها بود که منتظر ريختن مردم ايران به خيابانها بوديم. او اعتراض کنندگان به تقلب در انتخابات را مسئولان خشونت قوای سرکوبگر خود گرداند!



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


گفت از «شورای نگهبان» خواسته است به شکايت اعتراض کنندگان رسيدگی کند، انتخابات را بی عيب و نقص خواند، به سخن ديگر، پيشاپيش رسيدگی را بيهوده گرداند. بگاه ادعا، ۴۰ ميليون رأی را دليل مشروعيت و محبوبيت «نظام» خواند و، در جا، حق اعتراض همين مردم به تقلب بزرگ را انکار و آنها را به سرکوب تهديد کرد.
زورمداری سبب بريدن از واقعيت می شود: آقای خمينی که می دانست جمهور مردم مخالف کودتای او و دستياران او در خرداد ۶۰ هستند، از اين رو، در مخالفت با پيشنهاد مراجعه به آرای عمومی اين جانب، گفت:" ۳۵ ميليون بگويند بله، من می گويم نه"، اما جانشين او، آقای خامنه ای، چنان از واقعيت بريده است، که مخالفت جمهور مردم با رژيم ولايت مطلقه فقيه و شخص خود را موافقت گمان می برد. آيا تا آنجا از واقعيت بريده است که نمی داند غير از اقليت کوچکی که در اين رژيم به نامزد دلخواه او رأی دادها ند، بقيت مردم، با او و رژيم او مخالفند؟! زندانی دنيای مجازی خود ساخته گشته و می گويد: فصل الخطاب قانون است. اما افزون بر اين که او فوق قانون است و قانون حاکم، قانون زور است، همين قانون را نيز رعايت نکرده است: رأی مردم بنام نامزد آقای خامنه ای خوانده شد و از سوی آنها که در انتخابات شرکت نکرده اند و يا امکان دادن رأی دادن نيافته اند، بنام آقای احمدی نژاد رأی در صندوقها ريخته شد. در همان حال که می گويد: «حرف آخر را رأی دهندگان» در پای صندوق رأی می زنند، اعتراض شما مردم را به تقلب، ممنوع می کند.

ايرانيان!
بدين سان، آقای خامنه ای، در مقام نمايندگی از مافياهای نظامی – مالی، به شما اعلان جنگ داده است. در همان حال که به نامزدهای معترض، امر به سکوت و سر فرودآوردن داد، آنها را تهديد نيز کرد. يعنی در اين رژيم، هرگونه اصلاح نا سازگار با استبداد مطلقه نا ممکن است، بنا بر اين،
۱- ادامه جنبش همگانی، نه تنها دفاع از حيات ملی در استقلال و آزادی است و بخاطر بازيافت ولايت جمهور مردم است، بلکه روشی است که از ميزان خشونت در کشور می کاهد و اجازه سوء استفاده از يک رژيم نامشروع و ناتوان را به قدرتهای خارجی نمی دهد.
۲ – همچنان می بايد خشونت زدائی روش شرکت کنندگان در جنبش همگانی باشد. برای به خشونت نگرائيدن و خشونت قوای سرکوبگررا خنثی کردن، ابتکارهای جديدی را يافته و بکار بريد چرا که جنبش همگانی در خورترين فرصت برای يافتن و بکار بردن ابتکارهای شما مردم است. اين ابتکارها از آنهايی انتظار می رود که نقش نيروی محرکه جنبش همگانی را برعهده دارند.
۳ - جمهور مردم می بايد هشيار باشند که جنبش همگانی آنها بکار تخاصم در درون رژيم بر سر قدرت نرود. اينک که «صاحب ولايت مطلقه» صاف و صريح، اعتراض به تقلب بزرگ را مخالفت با «نظام» می خواند، ديگر چرا می بايد مردم ايران سرکوب سبعانه را تحمل کنند و نگويند خواهان استقرار ولايت و حاکميت جمهور مردم هستند؟ وقتی نظام در شخص خامنه ای ناچيز شده است، چرا مردم ايران نگويند: ولايت مطلقه فقيه را نمی خواهند؟ شعار شفاف روز ۳۱ خرداد مردم پاسخ روشن به اين پرسش نيست؟ بر مردم است که با گامهای استوار بسوی هدف ، که استقرار ولايت جمهور مردم است، پيش بروند. از راه فايده تکرار، تکرار می کنم هدفی را بايد جست که حقی همگانی باشد. بهوش باشيد که هر هدفی که حق همگانی نباشد، موجب تفرقه و از کار افتادن نيروی محرکه جنبش و توقف آن می شود.
۴ - رژيمی که در مرکز آن چنين تخاصمی وجود دارد و مرام خود را، از حق، از راست گفتاری و راست کرداری تهی کرده است، خود خويشتن را محکوم به زوال کرده است. ايران در خطر می افتد اگر شما مردم آن را از راه جنبش همگانی به نظامی مردم سالار بدل نسازيد. بنا بر اين، ابتکار عمل می بايد در دست شما مردم بماند و نبايد بگذاريد اين و آن، به اين و آن دست آويز، ابتکار عمل را از دست شما بدر برند.

ايرانيان!
توانائی از شماست و ناتوانی از استبداديان، خشونت زدائی ازشما و خشونت گستری از استبداديان، استقلال رأی و عمل ازشما، و وابستگی و واکنش ازاستبداديان است. صبر و استقامت، پيروزی را در دسترس شما قرارمی دهد. بر خشونت استبداديان شکيبا باشيد وگرنه، بسا زمانی دراز، گرفتار خشونت استبداديان می مانيد. توانائی های خود را در ادامه دادن به جنبش همگانی بکار بريد و پيروزی زود رس را از آن خود کنيد.

معتمد شما
ابوالحسن بنی صدر
۳۱ خرداد ۱۳۸۸


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016