چهارشنبه 3 تیر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

به پا خاستن سلطان، برای حفظ قدرت تا کجا پيش خواهند رفت؟ اکبر گنجی

اکبر گنجی
وقايع روزهای گذشته به واقع يک کودتای انتخاباتی است که هدف نهايی آن فراتر از تثبيت دولت احمدی نژاد و به پيروزی رساندن او در يک مبارزه انتخاباتی است. آن چه اين روزها در حال وقوع است يک پروژه قبضه کامل قدرت، تغيير ترکيب طبقه حاکم سياسی، تصفيه مخالفان سلطان (علی خامنه ای) در ارکان و دستگاه های اداری حکومت، تسلط کامل بر منابع اقتصادی دولت، سرکوب مخالفان سياسی نهادی های مدنی و جنبش های اجتماعی است

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


توضيح: مقاله ی زير در تاريخ ۲۹ خرداد برای سايت فارن افرز نوشته شد. لينک آن در اينجا قابل دسترسی است:
http://www.foreignaffairs.com/articles/65177/akbar-ganji/rise-of-the-sultans

ايران پارادوکسيکاترين کشور جهان است. از يک سو، ويژگی اصلی آن اين است که ساختار سياسی اش نظام سلطانی بنيادگرايی است که نماد بيرونی اش احمدی نژاد است. با اينکه تمامی قدرت در دست رهبر است که به کمک دلارهای نفتی و نيروهای نظامی-انتظامی- امنيتی و اطلاعاتی فرمان می راند، اما دولت های خارجی و رسانه های غربی اين نظام را با احمدی نژاد می شناسند و می شناسانند.

از سوی ديگر، ايران از نظر پيش شرط های گذار به دموکراسی از اکثر کشورهای خاورميانه در سطح بالاتری قرار دارد. اکثريت مردم ايران مخالف اين رژيم بنيادگرايند. به نظر آنها،خامنه ای و احمدی نژاد با عث فرسايش عزت و کرامت و آبرو و غرور ايرانيان در انظار جهانی هستند. مهمترين عامل دوام نظام سلطانی و بنيادگرای ايران، استفاده ی از ابزار سرکوب است. انتخابات اخير ايران مويد اين مدعاست. اکثريت مردم فقط و فقط در اين انتخابات شرکت کردند تا از طريق نه گفتن به احمدی نژاد، به علی خامنه ای نه بگويند.رهبر که احمدی نژاد سخنگو و مجری اوامر اوست، زير بار رأی مردم نرفت و با تقلبی شگرف، آرای مردم را به جيب احمدی نژاد ريخت. پيروزی احمدی نژاد را معجزه ی الهی خواند و برای او جشن پيروزی در ميدان ولی عصر تهران برگزار کرد.

مردم تحقير شده، بيش از اين نمی توانستند دروغ و تلقب و نيرنگ را تحمل کنند، به خيابانها آمدند تا داد خود را بستانند. خامنه ای تنها چاره ی بيرون آمدن از اين بيچارگی را در سرکوب يافت. به دانشگاه ها هجوم آوردند و دانشجويان را لت و پار کردند، اموال عمومی را تخريب و به آتش کشيدند و مردم را به گلوله بستند،برخی از اصلاح طلبان را برنامه ريزان آوردن مردم به خيابان ها قلمداد کردند و آنها را بازداشت کردند تا مردم را به خانه هايشان بازگردانند،صدها تن را بازداشت کردند تا در دل مردم هراس افکنند. برنامه ريخته اند تا با برگزاری نمازجمعه به امامت خامنه ای،آوردن هزاران نفر از سراسر کشور، نشان دهند که رهبر پيروان زيادی دارد و خامنه ای با سخنان اش مخالفان را پس بزند.اگر رژيم موفق شود مردم را به خانه ها بازگرداند،سرکوب را به شدت گسترش خواهد بخشيد و حکومت رعب و وحشت را حاکم خواهد ساخت.

وقايع روزهای گذشته به واقع يک کودتای انتخاباتی است که هدف نهايی آن فراتر از تثبيت دولت احمدی نژاد و به پيروزی رساندن او در يک مبارزه ی انتخاباتی است. آنچه اين روزها در حال وقوع است يک پروژه ی قبضه ی کامل قدرت ، تغيير ترکيب طبقه ی حاکم سياسی، تصفيه ی مخالفان سلطان(علی خامنه ای) در ارکان و دستگاه های اداری حکومت، تسلط کامل بر منابع اقتصادی دولت، سرکوب مخالفان سياسی نهادی های مدنی(احزاب، اتحاديه های صنفی و کارگری، روحانيون و روشنفکران مخالف)،و جنبش های اجتماعی(دانشجويان، زنان، کارگران و معلمان)است. هدف نهايی اين پروژه آفرينش يک طبقه ی حاکم يک دست و نوعی سرمايه داری دولتی است که پس از تثبيت وارد معامله با قدرت های سياسی در سطح منطقه و جهان شود. اين پروژه از هم اکنون با استقبال راست گرايان افراطی و نيروهای مخالف صلح و آرامش در سطح کشورهای منطقه از جمله اسرائيل مواجه شده و ترجيح احمدی نژاد بر رقبای اصلاح طلب در رسانه ها و مطبوعات اين کشور بازتاب يافته است.

دولت احمدی نژاد در صورت تثبيت مأموريتی شبيه دولت های اقتدار گرای بورکراتيک نظاميان در آمريکای لاتين و برخی دولت ها در بلوک شرق سابق را بر عهده خواهد گرفت. اين دولت ها بيش از هر چيز به تغيير ترکيب در طبقه ی حاکم ، تصفيه ی رقبای قدرتمند و تسهيل انباشت سرمايه توسط قشر مسلط اين طبقه علاقه دارند. آنها خود را نماينده ی "مردم" و "ملت" معرفی می کنند، اما از هرگونه هويت يابی مردم بر اساس تعلقات حرفه ای و شغلی ، از هرگونه سازمان يابی علائق اجتماعی و اقتصادی در قالب اتحاديه ها، سنديکاها، و احزاب جلوگيری می کنند. آنها با دموکراسی دشمنی بنيادين دارند و حتی همين نهادهای شبه دموکراتيک کنونی نظام جمهوری اسلامی(مجلس، و انتخابات براساس رقابت محدود) را هم تحمل نخواهند کرد. هدف نهايی ايجاد يک طبقه ی سرمايه دار دولتی است که در کنار بخش خصوصی دست آموز، فرايندهای ادغام در بازارهای جهانی را مطابق منافع خود و به زيان منافع اکثريت مردم اعم از کارگران، کارمندان، و بخش خصوصی مستقل از دولت هدايت کند. اين دولت ها با شعار مبارزه با فساد و جلوگيری از "ويژه خواری" به ميدان می آيند اما نظامی سرشار از تبعيض و متکی بر دستگاه های سرکوب می آفرينند که قادر به مبارزه ی واقعی با فساد، تبعيض و توزيع امتيازات ويژه بر اساس وفاداری سياسی نيست. بر مبنای آنچه گفته شد، کودتای انتخاباتی ايران، اهداف زير را تعقيب می کند:

۱- قبضه ی منابع در اختيار بخش دولتی (شرکت های دولتی، صنايع، بانک ها و...)توسط طبقه ی حامی رژيم سلطانی.
۲- تسويه ی طبقه ی (نخبگان) حاکم فعلی و تغيير ترکيب طبقه ی حاکم از طريق افشاگری گزينشی و محاکمه ی مسولان سابق(هاشمی رفسنجانی، و...).
۳- تمرکز قدرت در دستگاه اجرايی(دولت) و نهاد رهبری از طريق تعطيل کردن شوراهای عالی فرابخشی، سازمان مديريت و برنامه ريزی، افزايش قدرت وزير دادگستری(کنترل ديوان عدالت ادرای،و سازمان های تخصصی مثل پزشگی قانونی،و...) به منظور ايجاد دولت اقتدارگرای بورکراتيک.
۴- وارد شدن در معامله های منطقه ای و بين المللی (سياسی و اقتصادی) پس از يک دست کردن دستگاه قدرت.

امروز-۱۹ ژوئن- نماز جمعه تهران به امامت آيت الله خامنه ای برگزار گرديد. او به صراحت گفت که ميان کانديداها و هاشمی رفسنجانی با احمدی نژاد :"اختلاف نظرهای متعددی درباره ی مسائل خارجی، نحوه ی اجرای عدالت اجتماعی و برخی مسائل فرهنگی وجود دارد". سپس افزود :"البته بنده برخی را برای خدمت به کشور مناسب تر می دانم ... نظر رئيس جمهور[احمدی نژاد] به نظر بنده نزديکتر است". به گفته ی او اتهام تقلب يازده ميليون رأی را دشمن[آمريکا و اسرائيل] ساخته اند.

خامنه ای گفت که زير بار خواسته های مردم تظاهر کننده نخواهد رفت: "با حرکات خيابانی نمی توان اهرم فشار بر ضد نظام به وجود آورد و مسئولان را وادار کرد زير بار خواسته های آنها بروند. اينگونه تصورات و محاسبه ها،اشتباه است و اگر اين تصورات غلط، عواقبی هم پيدا کند، مستقيماً متوجه فرماندهان پشت صحنه خواهد بود". او گفت اگر اين راه ادامه يابد، در وقت لازم به مردم خواهد گفت که چه کسانی در پشت صحنه فرماندهی اين تظاهرات را بر عهده دارند، و "صريح تر" با مردم سخن خواهد گفت. او سپس مخالفان را تهديد کرد و افزود که آماده ی شهادت است، و اگر کار به خشونت کشد، موسوی و کروبی و خاتمی و هاشمی "مسئول خون ها، خشونت ها و هرج و مرج ها خواهند بود". او تأکيد کرد که آنها بايد به تظاهرات خيابانی مردم پايان بخشند، "اگر خاتمه ندهند، مسئوليت تبعات و هرج و مرج آن، به عهده ی آنها خواهد بود".

بدين ترتيب تهران آماده ی تحولات جديدی است. مردم گفته اند به تظاهرات خود ادامه خواهند داد، خامنه ای هم برای ادامه چاره ای جز توسل به خشونت در پيش ندارد. برای اينکه هر قدر تظاهرات بيشتری صورت گيرد، به جمعيت افزوده خواهد شد و امکان سرکوب کمتر. مخالفان هم اگر پس نشينند، خامنه ای به تهاجم خود ادامه خواهد داد و پروژه يی را که تبيين کرديم، عملی خواهد ساخت.

اکبر گنجی


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016