سه شنبه 27 مرداد 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

شکنجه و يکی از پليدترين شکل‌های آن: تجاوز جنسی، مصاحبه با نورايمان قهاری، روانشناس، دويچه وله

شکنجه چيست و چه پيامدهايی برای شکنجه‌ديده و جامعه دارد؟ تجاوز در زندان و اعمال شکنجه‌ی جنسی با چه انگيزه‌هايی صورت می‌گيرد؟ چگونه می‌توان در اين مورد به شکنجه‌شدگان و کل جامعه کمک کرد؟ مصاحبه با دکتر نورايمان قهاری

شکنجه، جزء ثابت قاموس سياست در ايران است. دسته‌بندی سياسی در ايران در نهايت تبديل به دسته‌بندی ميان شکنجه‌گران و شکنجه‌ديدگان می‌شود، دسته‌بندی ميان آنانی که سلطه‌گری‌شان به شکنجه‌گری ختم می‌شود و آنانی که در برابر قدرت شکنجه‌گر و اين منش سلطه‌گری می‌ايستند.

معمولا هر بحران سياسی‌ای در ايران موضوع شکنجه را به موضوع روز تبديل می‌کند و اينک اين مسئله، موضوع روز است. تجاوز جنسی، که يکی از پليدترين شکل‌های شکنجه است، ديگر رازی نيست که در چارچوبه‌ی زندان باقی بماند. موضوع به رسانه‌ها کشيده شده و به ميان خانواده‌ها رفته است. جامعه از آن سخن می‌گويد و اين فاش‌گويی آغاز يک روند درمانی است.

در مورد شکنجه، پيامدهای آن برای فرد و جامعه‌ی شکنجه‌ديده، موضوع تجاوز جنسی و کمکی که در اين مورد می‌توان به فرد و جامعه کرد، با خانم دکتر نورايمان قهاری، روانشناس دارای تخصص در درمان آسيب‌ديدگان از شکنجه گفت‌وگو کرده‌ايم.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


دويچه وله: خانم دکتر قهاری، اين روزها بحث‌های زيادی درباره‌ی شکنجه‌هايی که در زندان‌های ايران اعمال می‌شود در جريان است. تعريف شما به عنوان متخصص درمان آسيب‌ديدگی‌های اجتماعی و روانی از جمله درمان جان بدربردگان از شکنجه چيست؟
نورايمان قهاری:
بايد بگويم، با اين که شکنجه تاريخچه‌ای بسيار طولانی دارد، دانسته‌های ما درباره‌ی انواع شکنجه در عصر حاضر مديون گزارش‌هايی است که جان‌بدربردگان از شکنجه در سراسر دنيا به پزشکان، روانشناسان و ارگانهای قانونی و حقوق بشری بين‌المللی داده‌اند. اما به طور ويژه، برای دسترسی به اطلاعات در مورد زندان‌های جمهوری اسلامی می‌توانيم به خاطرات مکتوب و شفاهی زندان بسياری از جان‌بدربردگان از زندان‌های سياسی دهه‌ی ۱۳۶۰ در ايران و گزارش‌های رسيده از زندان‌ها در چند ماه اخير هم رجوع کنيم. اطلاعات من همچنين مربوط می شود به تحقيقاتی که خودم در حوزه‌ی روانشناسی در مصاحبه با جان‌بدربردگان زندانهای دهه‌ی شصت جمهوری اسلامی انجام داده‌ام.
تحقيقات انجام شده ‌در باره شکنجه نشان می‌دهند که شکنجه درعرصه های متفاوت، از جمله در ميان دست‌اندر کاران خريد و فروش مواد مخدر و در چرخه خشونت خانوادگی به کار برده می شود. هدف اصلی استفاده از شکنجه در زمينه‌های ذکر شده مهار کردن افراد درگير است. اما موضوع گفت‌وگوی ما در اينجا شکنجه سياسی است که به دست ماموران رسمی دولت‌ها، بطور سيستماتيک و برنامه‌ريزی شده، در جهت سرکوب مخالفان‌شان به‌کار می‌رود. شکنجه‌ی سياسی يکی از سلاحهای موفق دولت‌های سرکوبگر عليه دموکراسی است که از آن برای تخريب فرد و اشاعه‌ی رعب و وحشت در جامعه استفاده می‌کنند. يکی از اهداف اِعمالِ شکنجه‌ی سياسی تاثيرگذاری بر فرهنگ رفتاری يک جامعه است تا محيطی به وجود آيد که در آن افراد به خاطر صيانت نفس و حفظ جان خويش خاموشی پيشه کنند. چنانچه می‌توان برای نمونه با قطعيت گفت که جامعه‌ی ايران درپی سرکوب‌های دهه‌ی ۱۳۶۰ برای مدت‌ها به چنين سرنوشتی دچار شد. ويژگی اصلی شکنجه، وارد آوردن درد است؛ هدف نهايی آن به نابودی کشاندن انسانيتِ قربانی خود است. تغييری که با اِعمال شکنجه در دنيای قربانی بوجود می‌‌آيد، همه‌جانبه است و بر تمامی روابط او تا‏ثير می‌‌گذارد. آثار جسمی شکنجه و خاطرات مربوط به آن برای جان بدربرده تا پايان عمر يادآور دوران شکنجه و زجرش می‌شود.

عوارض ناشی از شکنجه بر روی فرد و جامعه را چگونه می توان توضيح داد؟
در روانشناسی وقتی بر اثر حادثه‌‌ای ناگوار اختلالاتی در احساسات، توانايی‌ها، روابط و ديدگاه‌های انسان نسبت به خود و به دنيای پيرامونش بوجود آمده باشد، می گوئيم آن فرد متحمل"آسيب‌ديدگی" يا "ضربه‌ی روانی" گشته. اين حادثه ناگوار،بنا به تعريف، غيرقابل پيش‌بينی است و شدت آن ورای فشارها و نگرانی‌‌هايی است که افراد در زندگی روزمره‌‌شان با آن سر و کار دارند. اما آسيب ديدگی روانی نمی‌تواند تجربه‌هايی چون شکنجه، زندان، فرار و تبعيد را به طور کامل توضيح دهد. تعريف جامع‌تری که می تواند توضيح دهنده عمق حوادث پی‌‌در‌پی ناگواری باشد که جان‌بدربردگان در اين موارد تجربه می کنند مقوله ای است به نام "آسيب‌ديدگی اجتماعی".
"آسيب‌ديدگی اجتماعی" مفهومی است که به ما اجازه می‌‌دهد که در عين حال که به فرد به عنوان قربانی اصلی شرايطی مثل زندان و شکنجه نگاه می‌‌کنيم، او را جدا از کل جامعه نبينيم. يعنی ما با تکيه به اين مفهوم به دنبال بيماری در فرد نمی‌گرديم، بلکه برای پی بردن به واقعيت های تاريخی و اجتماعی اين آسيب ديدگی به ماهيت و چگونگی رابطه‌ی فرد و جامعه در چارچوبی اجتماعی نگاه کرده و تجربياتی که فرد را به عنوان عضوی از جامعه تحت تأثير خود قرار می‌‌دهد مد نظر قرار می دهيم.
برخلاف ضربه‌ی روانی که بر اثر يک واقعه‌ی‌غيرمنتظره ‌رخ می‌دهد، آسيب‌ديدگی اجتماعی نتيجه‌ی‌حوادث پی‌‌در‌پی ناگواری است که نه تنها لزومأ غيرقابل‌پيش‌بينی نيستند، بلکه می‌‌توانند به وسيله‌ی‌سيستم حاکم برنامه‌‌ريزی شده باشند و بطور سيستماتيک بر جامعه تحميل شوند. آسيب‌ديدگی اجتماعی نتيجه‌ی برخورد طبيعی فرد با روابطی است که بر اساس شرايطی غير انسانی و ناشی از حکمفرمايی استبداد بوجود می‌‌آيد. بنابراين آسيب‌ديدگی اجتماعی جزئی از يک وضعيت باصطلاح طبيعی غيرطبيعی است. يعنی افراد عکس‌العمل‌های طبيعی نسبت به شرايطی نشان می‌‌دهند که به خاطر سيستم استبدادی حاکم به وجود آمده و جزيی از زندگی طبيعی انسان‌ها نيستند و نبايد باشند.

و چگونه می‌شود عوارض ناشی از شکنجه را درمان کرد؟
برای درمان آسيب‌ديدگی اجتماعی نه تنها درمان فرد آسيب ديده، بلکه برخورد به شرايطی لازم است که باعث بروز اين آسيب‌ديدگی می‌‌شود. وگرنه چنانچه اين شرايط دست نخورده باقی بماند، نه تنها اين آسيب‌ديدگی مزمن می‌‌شود، بلکه بر نسلهای بعد هم تاثير می‌گذارد. برای نمونه، يکی از ضروريات برای اينکه بتوان در جهت درمان فرد و جامعه قدم برداشت، اعاده‌ی حيثيت به خانواده‌هايی است که با جنگ روانی ، برای مثال شيوع اخباری مبنی بر عقد قبل از اعدام دختران نوجوان باکره در سالهای دهه‌ی ۱۳۶۰، و زندانی شدن فرزندانشان آبرو، منبع معاش و روابط اجتماعی‌شان را از دست دادند.

می‌توانيد برای ما در مورد انواع شکنجه توضيحی بدهيد؟
شکنجه را می توان به انواع مختلف تقسيم کرد و البته مواردی را که من در اينجا بيان می کنم قطعا تمام اشکال شکنجه را در بر نمی گيرند:
۱) شکنجه‌ی جسمی از قبيل سوزاندن، شلاق، و هر عمل ديگری که ايجاد زجر جسمی کند؛
۲) شکنجه‌ی روحی از قبيل چشم‌بند، اجبار به شنيدن يا ديدن شکنجه‌ی فردی ديگر، اجبار به ديدن جسد زندانی ديگر، تهديد، تحقير؛
۳) شکنجه‌ی توام روحی و جسمی از قبيل شلاق خوردن در حضور کودک خردسال خود، حبس انفرادی؛
۴) اِعمال پاسيو درد از قبيل اجبار به ايستادن يا نشستن بدون حرکت برای ساعت های متمادی ، آويزان کردن، محروميت از درمان پزشکی، محروميت از دسترسی به توالت، بی خوابی؛
۵) ايجاد وحشت: از قبيل اعدام نمايشی، ايجاد خفگی ثانيه‌ای و
۶) شکنجه‌ی جنسی.

در روزهای اخير به‌خصوص موضوع تجاوز در زندان‌ها بسيار مطرح شده و حتی آقای مهدی کروبی به پيگيری در اين مورد پرداخته‌اند. می‌توانيد در مورد اين نوع شکنجه برايمان بيشتر توضيح بدهيد؟
به هر نوع شکنجه‌ای که اندام جنسی بدن، از جمله آلت تناسلی، پستان‌ها، باسن و مقعد را مورد خشونت قرار دهد، شکنجه‌ی جنسی گفته می‌شود. شکنجه‌ی جنسی همچنين شامل تهديد به خشونت جنسی، تحقير جنسی، اجبار به برهنگی، اجبار به شاهد تعرض جنسی به ديگران بودن، اجبار به تماس جنسی بين زندانيان، اجبار به تماس جنسی با حيوانات، وارد آوردن ضربه و شوک الکتريکی به اعضای جنسی بدن، و تجاوز نيز هست. بايد در نظر داشت که آنچه شامل شکنجه‌ی جنسی می‌شود، بستگی به برداشت‌های فرهنگی افراد يک جامعه دارد. ولی بهرحال می‌دانيم که جدا از فرهنگ و تعلق قومی و منطقه‌ای، همه‌ی قربانيان شکنجه‌ی جنسی تعرض عليه آلت تناسلی و اعضای جنسی بدن خويش، تجاوز جنسی و ديگر فرم‌های خشونت‌جنسی را شکنجه به حساب می‌آورند.
ما می‌دانيم که استفاده از تجاوز به عنوان شکنجه در زندان‌های جمهوری اسلامی روش جديدی نيست. پيش از اين در دهه‌ی ۱۳۶۰زندانيان زيادی مورد تعرض و تجاوز جنسی‌ قرار گرفتند که گزارش آن ها در خاطرات مختلف از جمله درکتاب آيت‌الله منتظری هم آمده است. خود من هم با زندانيانی مصاحبه کرده‌ام که از شکنجه‌ی جنسی، از جمله تجاوز به خود و هم بنديانشان خبر داده‌اند؛ به گفته‌ی آنان برخی پس از تجاوز در زندان خودکشی کرده‌اند. تجاوز به برخی از پسران نوجوانی که در زندان‌های جمهوری اسلامی در دهه‌ی شصت بسر برده بودند هم گزارش شده است. امروز برای بسياری از ما روشن است که بخاطر سرکوب و خفقان گسترده و فرهنگ سکوتِ ناشی از حفظ هويت و هنجارهای سنتی و مذهبی اجتماعی، در آن دهه و بعد از آن، بسياری ازمردم ما هيچگاه از وقوع اين تجاوزها آگاهی نيافتند.

هدف از تجاوز در زندان و اعمال شکنجه‌ی جنسی چيست؟
شکنجه‌ی جنسی، به ويژه تجاوز را بايد به مثابه عملی خشونت‌آميز با هدف اعمال کنترل کامل بر قربانی و برای له کردن شخصيت او و ايجاد جو ترس و ارعاب در جامعه ارزيابی کرد. متاسفانه برخی از افراد فکر می‌کنند که تجاوز عملی است برای رفع احتياجات جنسی فرد متجاوز. اما برخلاف باور عامه، تجاوزعملی برای ارضای تمايلات جنسی نيست، با اينکه فرد متجاوز ممکن است در هنگام انجام تجاوز لذت هم ببرد. متاسفانه بايد بگويم که اين نوع نگرش به تجاوز جنسی و به ويژه به تجاوز جنسی به عنوان شکنجه‌ی سياسی نگاهی انحرافی و مردسالارانه است. تحقيقات روانشناسانه و جامعه‌شناسی سال‌هاست ثابت کرده است که تجاوز جنسی جرمی است که از روی خشونت اعمال می شود و نه از روی شهوت، تا جايی که می‌بينيم کودکان، سالمندان، و مردان هم قربانی چنين جرمی می‌شوند. و همچنين می‌بينيم که بسياری از متجاوزان جنسی متأهل يا دارای شريک زندگی هستند که اين دو مسئله می‌تواند به نياز جنسی آنان پاسخ دهد يا آنها می‌توانند با استفاده از عرضه‌ی سکس به عنوان کالا به اين نياز خود پاسخ دهند.
نبايد موضوع اِعمال خشونت جنسی عليه زندانيان را به محروميت جنسی تعدادی شکنجه‌گرو نياز آنان به ارضاءِ احتياجات جنسی شان تقليل داد. به اين مسائل نبايد به سادگی و غيرتخصصی برخورد کرد. در اين نوع نگاه به شکنجه‌ی جنسی، و تجاوز به عنوان بارزترين شکل آن، چند اشکال نهفته است. يکی اينکه مسئوليت شکنجه‌ی سياسی به مثابه عملی برنامه‌ريزی شده و سيستماتيک از روی دوش سيستم برداشته می‌شود و به سطح مسئوليت فرد شکنجه‌گر کاهش مييابد. با اينکه فرد شکنجه‌گر مسئوليت مستقيم اين اعمال هولناک را بدوش دارد، نبايد فراموش کنيم که انسان‌ها در جايی دست به شنيع‌ترين اعمال غيرانسانی می‌زنند که باورها و سيستم‌ها به رفتار آنان جنبه‌ی قانونی داده، توجيه‌اش نموده و برای آن پشتيبانی اجتماعی و اجرائی فراهم بياورند.
همان‌طور که قبلا گفتم، تجاوز و هر نوع شکنجه‌ی جنسی ديگر سلاحی است برای خرد کردن شخصيت زندانی سياسی. خوب توجه کنيم! شکنجه‌ی جنسی مثل همه‌ی شکنجه‌های ديگری است که جمهوری اسلامی برای سرکوب جوانان معترض و خانواده‌هايشان و خاموشی کل جامعه بکار می‌برد. با اينکه زنان تنها قربانيان شکنجه‌ی جنسی جمهوری اسلامی نبوده و نيستند، اما به نظر من، به خاطر حضور گسترده‌و بی سابقه‌ی آنان در تظاهرات و حرکتهای اعتراضی اخير مردم، جمهوری اسلامی شنيع ترين حربه‌را برای شکست دادن اين مبارزان در حمله به ارزشهايی ديده که به خيالش هم آنها را خرد می‌کند، هم جامعه را مرعوب می سازد.
جمهوری اسلامی با تجربه‌ا‌ی که از سکوت زندانيان سياسی مورد تجاوز واقع شده دهه شصت و خانواده های آنان داشت، بطور سيستماتيک و برنامه ريزی شده، بار ديگر به اين نوع از شکنجه اقدام نمود تا بر اساس ارزيابی‌اش از برخی ارزش‌های سنتی جامعه‌ی ايران، ترفندی موفق برای خاموش کردن و کنترل جامعه بکار برده باشد.

چگونه می‌توان در اين مورد به شکنجه‌شدگان و کل جامعه کمک کرد؟
بدون شک زجر و درد جسمی و روحی‌ای که قربانيان شکنجه‌ی جسمی و تجاوز در ماه‌های اخير در زندان های جمهوری اسلامی متحمل شده‌اند، قابل توصيف نيست. شکی هم نيست که عوارض جسمی و روانی ناشی از اين شکنجه‌ها نياز به رسيدگی و مداوا ی تخصصی دارد. اما ما با توجه به تجربياتی که زندانيان زمان شاه و زندانيان دهه‌ی ۱۳۶۰ در دوره‌ی جمهوری اسلامی در اختيارمان گذاشته‌اند، می‌دانيم که پايبندی قاطعانه به باورها، بطور مثال باور به مبارزه برای دستيابی به آزادی و تحقق دموکراسی، در پايداری و مقاومت در برابر ناملايمات نقش بسيار بزرگی بازی می‌‌کند. سيستم‌های باوری نقش بسيار مهمی در مقاومت و احيای روحی دوباره‌ی فرد شکنجه‌شده دارند. انسان‌ها با پيدا کردن معانی در تجربيات خود می‌‌توانند با سختی‌‌های زندگی روبرو شوند. مراجعه به تجربيات نسل های گذشته، باورهای آرمانی، ايدئولوژيک و مذهبی، اهداف سياسی و انساندوستانه و غيره در دست يابی به معانی در ميان نابسامانی ها و سختی ها کمک بزرگی محسوب می شوند.
مردم ايران بايد بدانند که شکنجه‌ی جنسی و تجاوز نه عملی ناموسی بلکه خشونتی سياسی است. تجاوز جنسی در زندان‌ها تنها نوعی از شکنجه است که بسياری ازمبارزان جهان آن را تجربه کرده‌اند. اين شکنجه‌گران ومتجاوزن‌اند که بايد از کار ننگين‌شان شرمگين باشند. برای کمک به شکنجه‌شدگان، ديگر افراد آگاه جامعه بايد به آنان نشان دهند و بگويند: "بدانيد که ما ايرانيان همه در آسيب ديدگی شما شريک هستيم، چون هر ضربه به قامت و روان شما، ضربه‌ای بر جان وروح همه‌ی ايرانيان بوده و هست." ديگر افراد جامعه بايد به شکنجه‌شدگان بگويندکه با آنان هستند و آنان را در رودررويی با رنج‌هايشان تنها نمی‌گذارند.

مصاحبه‌گر: رضا نيکجو
تحريريه: کيواندخت قهاری


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016