پنجشنبه 29 مرداد 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

تبارشناسی کودتاچيان، تارعنکوبتی که خامنه ای از روابط شخصی به وجود آورده است، نشريه اتقلاب اسلامی در هجرت

به نقل از نشريه اتقلاب اسلامی در هجرت شماره ۷۳۰

نگارنده بر اين باور است که در حال حاضر با توجه به اطلاعات موجود می توان برخی از چهره های دخيل در اين کودتا را برای استفاده آيندگان در اختيار قرار دهد و معتقد است که اين اطلاعات هرگز به دليل سانسور حاکم و بسته بودن شرايط در ايران کامل و دقيق نيست اما می کوشد بر اساس اطلاعاتی که از ايران به دست آورده است، تا حدی که امکان دارد افراد و گروههای دخيل در اين کودتا را بشناساند.
در هر برهه از تاريخ مسائلی اتفاق می افتد که در سالهای بعد، مورخان به تحقيق از عوامل ايجاد آن اتفاق و افراد و گروههای دخيل در آن می پردازند .
نگارنده بر اين باور است که در حال حاضر با توجه به اطلاعات موجود می توان برخی از چهره های دخيل در اين کودتا را برای استفاده آيندگان در اختيار قرار دهد و معتقد است که اين اطلاعات هرگز به دليل سانسور حاکم و بسته بودن شرايط در ايران کامل و دقيق نيست اما می کوشد بر اساس اطلاعاتی که از ايران به دست آورده است، تا حدی که امکان دارد افراد و گروههای دخيل در اين کودتا را بشناساند. پيرامون حاکمان مستبد و جائر تحقيقات و بررسی هايی به عمل آمده اند. آن تحقيق ها بکار اين تحقيق آمده اند. در اين مطالعه، نخست به معروفی گروها و افراد غير نظامی پرداخته می شود. به دنبال آن، نظاميان دست اندر کار کودتا معرفی می شوند:
با توجه به ساختار باندها و گروهها و افراد دخيل در اين کودتا می توان گفت که گروههای زير در کودتا شرکت داشته اند :

● فرماندهی و رهبری اين کودتا بر عهده شخص سيد علی خامنه ای و درکنار او، فرزندش مجتبی و اعضای بيت او بوده است .

● زير مجموعه دستگاه رهبری و بيت او را گروهای زير تشکيل می دهند:
۱ - جمعيت هيات موتلفه
۲ - تشکل های همسو
۳ - جامعه اسلامی مهندسين
۴ - جامعه اسلامی دانشجويان – کارگران – معلمان
۵ - جامعه اسلامی زينب
۶ - جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامی
۷ - رايحه خوش خدمت
۸ - شورای نگهبان
۹ - جامعه مدرسين حوزه علميه
۱۰ - جامعه روحانيت مبارز
۱۱- انصار حزب الله

در زير به ترتيب به معرفی اين گروهها و افراد شاخص آنها و روابط سببی و نسبی بين، آنها پرداخته می شود. همانطور که در ابتدا ياد آور شد، نياز به اطلاعات بيشتر است. اما اميد اينست که انتشار تحقيق، سبب جريان اطلاع ها شود و امکان تکميل تحقيق در آينده، فراهم آيد. در اين کار، از مقالات و کتب برخی نويسندگان و خبرنگاران استفاده شده است از جمله کتاب ايستاده بر آرمان و مقالات محمد جعفری و ايرج مصدافی و ...

● سيد علی خامنه ای – رهبر کودتا
سيد علی خامنه ای طلبه مشهدی و فرزند روحانی ای اهل خامنه است. او در قم و مشهد و نجف به تحصيل پرداخت اما هرگز نتوانست تمام مدارج طلبگی را طی کند. در سالهای قبل از انقلاب، او کتابی را با کمک حبيب آشوری، تأليف کرد. بعدها، اين کتاب، با عنوان توحيد، به نام حبيب آشوری به چاپ رسيد. سيد علی از انتشار کتاب بنام حبيب آشوری گله مند شد. آن طور که قابل در نامه اش به او خامنه ای نوشته است، خامنه ای مدعی بوده است: کتاب نوشته او بوده و آشوری به نام خود چاپ رسانده است. اما ديری نپاييد که آشوری، به دليل نوشتن همان کتاب، از سوی « آيت الله» خزعلی به مرگ محکوم واعدام شد. خزعلی در باره اعدام آشوری می‏گويد: «...خاطره‏ای که دارم مربوط به حبيب آشوری است. من اين مرد را با توجه به يکی از آثارش به ۱۳ مورد ارتداد محکوم کردم. مثلاً در رابطه با صفت رحمان گفته بود که رحمت همين ابر و باران و چيزهای ظاهری است. در حالی که رحمان موجود مستقل به ذات و مشرف بر همه موجودات است... يک بار، دکتر بهشتی که به قم آمد، آشوری هم آنجا بود. به من گفت آيا در صدور حکم ارتداد آشوری عجله نکرده‏ای. من به ايشان گفتم نه هيچ عجله‏ای در کار نبوده است. رحم دلی ايشان حتی در باره چنين مرتدی در خور تحسين است. (کتاب خاطرات حجت الاسلام خزعلی – مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، ص۱۵۲). بدين سان، حبيب الله آشوری اعدام شد و خامنه ای رهبر گشت!
يک دوره عضو حجتيه گروه ضد بهائی شد و سپس به شريعتی پيوست و تا دکتر علی شريعتی بود، خامنه ای خود را به او می چسباند. شريعتی در باره او گفته است: مار از پونه بدش می آيد در خانه اش سبز می شود. دوران نوجوانی و جوانی را چنان گذرانده بود که سوء شهرت داشت. خواهر او که همسر شيخ علی آقا تهرانی است، نامه ای در باره سوابق او به بنی صدر نوشته و روحانيان مشهد نيز از کار خمينی در نصب خامنه ای به امام جمعه ای تهران، بخاطر سوابقش ناراضی بودند.
بعد از انقلاب، خامنه ای که در ايام انقلاب، دنباله رو بهشتی و هاشمی رفسنجانی شده بود، به معرفی آنها، از سوی خمينی عضو شورای انقلاب شد. او از بانيان حزب جمهوری اسلامی نيز گشت. وقتی شورای انقلاب سپاه را از اختيار حکومت موقت بدر آورد، مدتی خامنه ای سر پرست سپاه شد. بعد نماينده خمينی در شورای عالی دفاع و نماينده مجلس شد و در معامله پنهانی بر سر گروگانها (اکتبر سورپرايز) و در کودتای خرداد ۶۰، نقش پيدا کرد.
سيد علی در جريان کودتا عليه رييس جمهور منتخب ايران از اعضای شاخه رهبری در کنار هاشمی و بهشتی و اردبيلی تحت فرماندهی خمينی بود. از آنجا که بسا برخی ها با توجه به سن و سال خود از کودتای سال شصت بر خبر نباشند، در زير به پاره ای از دلايل انجام کودتا بر ضد بنی صدر اشاره می شود :
● برخلاف اين دوران که نيروهای سياسی کنونی در دو جبهه در برابر يکديگر قرار گرفته اند، در کودتای خرداد ۶۰ همدست بودند. از جمله :

خمينی – خامنه ای – بهشتی – قدوسی – ربانی املشی – موسوی اردبيلی – صانعی – موسوی خوئينی ها – هاشمی رفسنجانی – مهاجرانی – لاجوردی – عسگر اولادی – محمد يزدی – بادامچيان – مير حسين موسوی – خاتمی – اسد الله بيات – مکارم شيرازی – محمود هاشمی شاهرودی – موسوی بجنوردی صافی گلپايگانی – جنتی – خزعلی – هادی غفاری – مهدی کروبی – احمد خمينی – حسن بيات – اسرافيليان – تاج زاده – سعيد حجاريان – رضا قنبری تهرانی – عبدالکريم سروش – خلخالی – موسوی تبريزی – محمدی گيلانی – مقتدايی – مجيد انصاری – هاشمی گلپايگانی – ميرحجازی – بهزاد نبوی – مرتضی نبوی – محمد رضا باهنر – عليخانی – حداد عادل – احمد توکلی – برادران امانی – خاموشی – رفيق دوست – محمد نبی حبيبی – حسن حبيبی – امامی کاشانی – رضا استادی – امينی – مصباح يزدی – نوری همدانی – ريشهری – نواب – موسوی تبريزی و... در يک سو
و در سوی ديگر بنی صدر – آيت الله پسنديده – سيد حسين خمينی – ايت الله لاهوتی – بازرگان – سحابی – سلامتيان و...
گناه اصلی بنی صدر، از ديد کودتاچيان اين بود که او بر اصول راهنمای انقلاب ايران، استوار ايستاده بود. در همان حال که در مرزها با قشون متجاوز صدام می جنگيد، در تهران، با متجاوزان به آزادی و حقوق انسان و ناقضان استقلال ايران مبارزه می کرد. خمينی همان ولايت مطلقه ای را می خواست که امروز خامنه ای می خواهد و با وجود اختيارات گسترده ای که قانون اساسی «تجديد نظر شده» به او داده است، بازهم کودتا می کند برای اين که رئيس جمهوری آلت فعل او باشد.
همه روز، در کارنامه و در سخنرانی ها، بنی صدر از آزادی و استقلال و رشد بر ميزان عدالت اجتماعی بحث می کرد و مردم را از کودتای خزنده کودتاچيان بقصد بازسازی استبداد، آگاه می کرد. به وجود زندانهای مختلف و پهن بودن بساط شکنجه در اين زندانها اعتراض می کرد. به دستگيری های بی دليل و به چماقداری و ... اعتراض می کرد. به اعدام ها اعتراض می کرد. ايستادگی او بر اصول راهنمای انقلال و اعتراضهای روزمره اش به مزاج خمينی و دستياران او خوش نمی آمد.
صحبت های برخی شرکت کنندگان در کودتای بر ضد بنی صدر، در مجلس، از لحاظ درک وضعيت امروز، قابل شنيدن و در خور تأمل هستند:
«...مجلس طی اين چند روز کانون حوادث بود.در ۲۶/۳/۶۰ طرح عدم کفايت رئيس‌جمهور به مجلس برده شد. آخرين روزهای جمهوری به سرعت سپری می‌گشت. در روز طرح عزل رئيس‌جمهوری، برخی ها چنين گفتند :

● سيد علی خامنه‌ای: « بنی‌صدرجامعه ما را به طرف ديکتاتوری مطلق می‌برد. او می‌خواست ايران را به دوران سلطنت بازگرداند.» کتاب غائله ۱۴اسفند، ص ۷۰۶
● خامنه‌ای : « بنی‌صدر امام و مردم را بی‌قدر کرده است. اين خيانت است يا عدم کفايت سياسی؟» (کيهان،۱ تير ۶۰ )
● ديالمه: «رياست‌جمهوری بنی‌صدر برای انقلاب ما فاجعه بود. زيرا به ولايت‌فقيه ايمان نداشت.» ( کيهان، ۱ تير ۶۰ )
● موسوی‌خوئينی‌ها: «بنی‌صدر با اظهارنظرهای ناشيانه سياسی خود صدمات فراوانی به ايران و انقلاب بزرگتر يعنی اشغال لانه جاسوسی زده است. بحث بر سر بنی‌صدر نيست. بحث جريان خط آمريکاست.. بنی‌صدر مسلمان است ولی نه اسلام مبتنی بر فقاهت، بلکه اسلامی که از پيش خود ساخته.. آقايان نماينده... بنی‌صدر ميراث امام صادق را که فقه است قبول نداشت.» ( کيهان، ۱ تير ۶۰ )
● هادی غفاری: «آقای بنی‌صدر. حکم عدم لياقت جنابعالی را چندين بار در باطن وجودم صادر کردم.» (کيهان، ۳۰ خرداد ۶۰ )
● خلخالی: «بنی‌صدر مجلس خبرگان را قبول نداشت و ولايت را رد می‌کرد.» ( خاطرات صادق خلخالی،ص۳۱۳ ) از اين سو احمد غضنفرپور هشدارنامه رئيس‌جمهوری را به عنوان نطق پيش‌از دستور خواند: « ... ای مردم! به دين خود و رای و اعتماد شما خيانت نکردم و تا جائيکه توانستم کوشيدم. بسياری از جريان‌ها را بموقع مطلع شدم و هشدار دادم... از آزادی چيز چندانی باقی نمانده است. روزنامه‏ها تعطيل و زبانها بسته شده‏اند و آينده از اين‌هم بدتر خواهد شد. گروهی‌که مقامات را بتصرف در آورده است، بلحاظ بدتر شدن وضع و بی اعتبار شدن در افکار عمومی، روز بروز بيشتر به وسائل اختناق آور پناه خواهد برد و خود قربانی همين جريان خواهد شد.
اينجانب هيچ گناهی بجز اينکه خواسته‏ام استقلال و آزادی و اسلام بعنوان تضمين کننده استقلال و آزادی و زمينه ساز رشد و تعالی همه جانبه انسان به اجرا در آيند نداشته و ندارم.
امروز از صبح تا شام و از شام تا صبح چماق داران رسمی و غير رسمی محل زندگی و کار رئيس جمهوری منتخب شما را در محاصره دارند و اينها مستثنی هستند. می‏توانند هر تظاهری را بکنند و هر رذالتی را انجام دهند. فردا با شما مردم چه خواهند کرد؟» ( پيام رئيس جمهوری به مردم مسلمان و شريف ايران، ۲۲ خرداد ۱۳۶۰؛ نامه‌ها از بنی‌صدر به خمينی و ديگران، صص۴۵۸-۴۶۲ )
مواردی که بنی صدر نسبت به آنها به مردم ايران هشدار داد، واقعيت جستند. همان کسانی که سخنانشان را بر ضد بنی صدر، نقل شدند، – هادی غفاری و موسوی خوئينی ها – آيا خود قربانی استبداد نشدند که در بنايش شرکت کردند؟
در همان زمان که بنی صدر رييس جمهوری بود، عوامل دستيار «استبداد فقيه» برای کسب قدرت کامل شروع به برخورد با مخالفان سياسی و منتقدان کردند. زندانها را از آنها پر کردند. بساط شکنجه گستردند. مانند همين روزها. در آن زمان، برخی از افراد که حالا خود گرفتار شکنجه ها شده اند، شکنجه ها و اعتراف گيری ها و اعدام ها را تاييد می کردند. در تصديق شکنجه ها، از جمله اشخاص زير، سخن می گفتند :

● حجت‌الاسلام ری‌شهری: «اگر مقصود رئيس جمهور از شکنجه، همان تنبيهاتی است که اسلام به عنوان حدود و تعزيرات مطرح می‌کند، ما منکر آن نيستيم، زيرا دستور اسلام است. (مصاحبه با راديو و تلويزيون ، غائله ۱۴ اسفند۵۹، ص۳۳۲ )
● لاجوردی: « تعزير می کنيم و تعزير با اجازه حکام شرع است.» ( عبور از بحران، ‌ص ۴۴۰)
● «آيت‌الله» محمدی گيلانی: « محارب بعد از دستگير شدن، توبه‌اش پذيرفته نمی‌شود و کيفرش همان است که قرآن گفته. کشتن به شديد‌ترين وجه. حلق آويز کردن به فضاحت‌بارترين حالت ممکن. تعزير بايد پوست را بدرد، از گوشت عبور کند و استخوان را درهم شکند.» (کيهان، ۲۸ شهريور ۶۰ ) به راستی تفاوت ميان تعزير و شکنجه در چيست اگر تعزيربايد پوست را بدرد و از گوشت عبور کند و استخوان را خورد کند؟
● «آيت‌الله» قدوسی: «در زندان‌ها شکنجه صورت نمی‌گيرد، اما مجازات‌هاش شرعی اسلامی اعمال می‌گردند.» (مصاحبه مورخه ۲۳ بهمن ۵۹ )
● موسوی تبريزی (امروز اصلاح طلب و مخالف شکنجه است): «يکی از احکام جمهوری اسلامی اين است که هرکس در برابر اين نظام امام عادل بايستد، کشتن او واجب است. زخمی‌اش را بايد زخمی‌تر کرد تا کشته شود.اين حکم اسلام است. چيزی نيست که تازه آورده باشم.» (کيهان،۲۹ شهريور ۶۰ )
به راستی آيا در جريانات بعد از کودتای سال ۸۸ که زخمی ها را در آمبولانس ها می کشتند و يا در زندانها آنقدر می زدند که کشته شوند از باب همين دستوراتی نيست که «فقه ولايت مطلقه» جعل کرده است . آيت‌الله موسوی تبريزی پس از پيروزی انقلاب دارای مناصبی همچون حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب در خوزستان، همدان، آذربايجان شرقی و غربی و دادستان کل انقلاب پس از قتل آيت‌الله قدوسی در سال ۱۳۶۰ بود.
● خلخالی نيز بعد‌ها گفت: « بنی‌صدر مرتبا مسئله شکنجه را برای کوبيدن دادگاههای انقلاب عنوان می کرد و تا اين اواخر دست بردار نبود . بنی صدر تعزيرات شرعی را جزو شکنجه به حساب می آورد و می‌خواست با روش اروپايی عمل نمايد.» (خاطرات شيخ صادق خلخالی،ج۱، ص۳۱۳ )
● محمد منتظری گفت: «اتهام وارده از سوی بنی‌صدر به روش بازجويی و بازپرسی به هيچ‌وجه صحيح نمی‌باشد.» (کيهان، ۳۰ فروردين ۶۰ )
در آن روزها بنی صدر فرياد بر می آورد که نبايد شکنجه کرد و مردم را به زندانها انداخت ولی فرياد او به جايی نرسيد زيرا همانهايی که امروز مانند وی فرياد بر می آورند آنچنان تابع ولايت فقيه بودند که باور نمی کردند که ممکن است ولی فقيه و ايات عظام و حجج اسلام دروغ بگويند و اين فريب و دروغ را حالا متوجه شده اند اما متاسفانه بعد از ۲۸ سال و اين همه خسران و زيان و نابودی صدها هزار نفر از جوانان کشور و صدها ميليارددلار سرمايه مردم .
امروز، مير حسين موسوی می گويد: اقای احمدی نژاد دروغ می گويد . کروبی از مردم معذرت می خواهد به جهت دروغ هايی که مسئولان به مردم می گويند . و ديگران خامنه ای را ديگر عادل نمی دانند و بيانيه می دهند که مسئولان نظام با دروغ و فريب و شکنجه و دستگيری و کشتار می خواهند مردم را وادار به سکوت کنند . امروز، خود را قربانی کودتای سپاه می خوانند و...
اما آن روزها رد پای دخالت سپاه پاسداران در کودتا مشهود بود اما کسی به فکر امروز و دخالت های بی حد و حصر سپاه در امور دولت نبود. در همان روزگار بنی صدر نسبت به اعمال سپاه هشيار بود و نمی خواست بگذارد سپاه ستون فقرات استبداد بگردد. او فهرست شکنجه‌ها و اعدام‌ها را برای مسئولين ديوان عالی کشور فرستاد:«وقتی فهرست شکايات واصله از سپاه را طی دو ماه برای آقای موسوی اردبيلی فرستادم کمترين عملی از سوی دستگاه قضايی که بايد عدل اسلامی را برقرار سازد مشاهده نشد. آنچه از اين فهرست به يادم مانده ، ۲۵۰ مورد شکنجه ، ۳۱ مورد قتل و بسياری موارد توقيف و مصادره بود، با آقای خمينی هم در اين باره صحبت کردم. اما هيچ جوابی نداد.» (خيانت به اميد، ص ۱۷۷)
ملت عزيز ايران از دستگيری های اخير توسط حفاظت اطلاعات و اطلاعات بيت رهبری و سپاه پاسداران اطلاع دارند. می دانند چگونه دستگير و شکنجه می کنند و می کشند. اما اين جنايت را تازه پيشه نکرده اند. ۳۰ سال است که پيشه کرده اند. آن روز می بايد جلوگيری می شد اما استبداديان به جنايت بعنوان روش حکومت نياز داشتند و امروز نيز نياز دارند. آن روز، آنچنان مبارزان تحت شکنجه قرار می گرفتند که بنی صدر در سخنرانی های پی در پی و نوشته های خود می گفت و می نوشت :
- «وقتی شکنجه باشد معلوم است آزادی نيست.» ( انقلاب اسلامی، ۲۰ آذر ۵۹ )
- «يک سندی به دست من رساندند که يک فهرست ۱۱ نفره بود و زير آن نوشته بود ده نفر بالا را اعدام کنيد! قاضی «حجت‌الاسلام» علی رازينی توجه نکرده بود که اصلا ۱۱ نفر در ليست هستند نه ده نفر. گفتند که حتی پرونده واين حرفها هم برای اين يازده نفر تشکيل نشده و تمام پرونده‌شان همين يک ورقه است!!» ( انقلاب اسلامی، ۲۵ مرداد ۵۹ )
- «بايد از حق دفاع کرد. اگر آن روز اول که سران رژيم سابق را بعضی‌ها شکنجه می‌کردند، ما می‌ايستاديم و از حق آنان دفاع می‌کرديم، امروز به عنوان امر به معروف و نهی از منکر زندان‌ها بوجود نمی‌آوردند و عده‌ای خودکامه به توسعه منکرات نمی‌پرداختند.» ( انقلاب اسلامی، ۲۸ آبان ۵۹ )
- «وقتی ما درباره کسانی که آنها را مستکبر می‌دانيم مثلا شکنجه به کار بريم ، بعد که اين مسئله جا افتاد و معمول شد.اين روش را با هر کس که بخواهد دم از حق و حق طلبی بزند، نيز بکار خواهند برد.» ( انقلاب اسلامی، ۱۶ مرداد ۵۹ )
- «روشهای غلط نخست با آدم های بد به کار می رود ولی بعد که اين روشها حاکم شدند با همه بکار خواهند رفت . اين است ضد انقلاب.» ( انقلاب اسلامی، ۷ شهريور ۵۹ )
- «چه ضربه کشنده ای به انقلاب اسلامی ما زدند و چگونه زيباترين انقلاب را به بدترين شکل‌ها درآوردند و به جهان عرضه کردند، آنان که محاکمات چند دقيقه ای تشکيل می‌دادند و پياپی اعدام می‌کردند. که بنام اسلام و قاطعيت، قاتليت کردند.آنهايی که چهره زيبای انقلاب ما را لجن آلود کردند.» ( انقلاب اسلامی، ۱۵ مهر ۵۹ )
- «دستگاه قضايی ما به جای اينکه اطمينان ببخشد ترس ايجاد کرده است. فلسفه مجازات در اسلام تنبيه است نه ايجاد نفرت و خشونت و انزجار و ترس.» ( انقلاب اسلامی، ۱۳ ارديبهشت ۶۰ )
- زمانی که صادق قطب‌زاده به علت شرکت در يک ميزگرد تلويزيونی بازداشت شد، بنی‌صدر گفت:
«وقتی با چنين سادگی و افتضاح يک مبارز کهنه کار و عضو شورای انقلاب، مدير عامل راديو و تلويزيون و وزير امورخارجه جمهوری اسلامی توقيف و توهين می شود ديگر چه آبرويی برای اسلام و انقلاب ايران باقی خواهد ماند؟» ( ميزان، ۱۸ آبان ۵۹ )
در هشدارها و اعتراض های آن روز بنی صدر نيک تأمل کنيد و ببينيد که هنوز همه اين هشدارها و اعتراض ها، با صراحت به زبانها و قلم ها نمی آيند. افسوس که آن روز، گروهی از اعتراض کنندگان امروز، در خدمت کودتاچيان بودند و استواری بنی صدر بر اصول راهنمای انقلاب ايران را، مقابله با «امام خمينی»، آنهم بر سر قدرت تبليغ می کردند. پنداری بنی صدر به اندازه آنها نمی دانست که اقتضای قدرت طلبی قرار گرفتن در «خط امام خمينی» بود.
با حذف بنی صدر، تازه جنگ بر سر قدرت ميان کودتاچيان آغاز شد. همانگونه که بنی صدر پيش بينی کرده بود ولی فقيه دست بکار تثبيت استبداد شد. جنگ را نعمت خواند و ادامه داد و ماشين اعدام را بکار انداخت. در همان سال اول، چند هزار تن را اعدام کرد.
و بعد از قتل رجايی که در يک انتخابات قلابی، عنوان رئيس جمهوری را يافت، خامنه ای رئيس جمهوری شد و به مدت هشت سال در اين مقام، ماند. به روايت ثقفی، برادر همسر خمينی، يکبار که خامنه ای و موسوی نزاع خود را پيش او برده بودند، حوصله اش را سر برده و او به آن دو گفته بود: بلند شويد برويد هردو شما يک انگشت بنی صدر نيز نمی شويد. او را از دست دادم گرفتار شماها شدم!
بعد از حذف آيت الله منتظری در پی اعتراض او به کشتار زندانيان در شهريور ۶۷ و افشا شدن افتضاح ايران گيت از سوی نزديکان او، ايران گيتی ها بر آن شدند که رهبری را از آن خود کنند. نامه ای از قول خمينی به مشکينی جعل کردند حاکی از اين که غير مرجع نيز می تواند رهبر شود. در همان روزها که خمينی در بستر مرگ بود، هاشمی رفسنجانی دست به جعل قول نيز زد: ما به امام عرض کرديم بعد از شما ما کسی را نداريم. امام فرمودند چرا داريد. وقتی پرسيديم کسيت؟ فرمودند: آقای خامنه ای. يکی از فرزندان او را نيز وادار کردند دروغی چون اين دروغ را بگويد. در مجلس خبرگان هم کارگردانی را هاشمی رفسنجانی کرد و خامنه ای را به مقام رهبری رساند. به دنبال آن، با تاسيس شورای بازنگری قانون اساسی و دادن اختيارات کامل به خامنه ای، او را ولی فقيه مطلقه کردند. بتدريج، او بسياری از امکانات و مقامات مورد نياز استبداد مطلقه خود را به خدمت گرفت. «النصر بالرعب» را روش کرد و زور را در انواع اشکالش بکار برد و کار را به جائی رساند که امروز، بر کسانی مهر «مردود شد» می زند که هرچه دارد از آنها دارد.
خامنه ای در جريان جنگ ۸ ساله و در دوران رياست جمهوری و سرانجام رهبری خود نشان داد که فردی است بسيار ترسو و بزدل. از اين رو، بمحض روبرو شدن با مشکل، به قوای سرکوب پناه می برد. گروهی چماقدار و قداره بند به نام انصار حزب الله نيز در اختيار دارد که از نظر وی جزء خواص نظام به حساب می آيند. دارای مصونيت کامل هستند چنانکه در سالهای اخير هيچ کدام از افراد اين گروه، بخاطر جناياتی که انجام داده اند، دستگير نيز نشده اند .
نيروهای تحت امر سيد علی خامنه ای، در جنايات بسيار، از جمله ترورها در داخل و خارج از کشور و حمله به خانه آيت الله منتظری و حمله به نماز جمعه آيت الله طاهری و حمله به خوابگاه دانشگاه تهران و حمله به نمايندگان مجلس و ترور سعيد حجاريان و حمله به خوابگاه نمايندگان مجلس و حمله به خوابگاه دانشجويان در جريانات اخير و تير اندازی به سوی مردم در جريان جنبش همگانی اخير، سازمان ترور با شاخه های متعدد و قوای مسلح (گارد آهن و...) و چماقدار بوده اند و هستند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


* تارعنکوبتی که خامنه ای از روابط شخصی بوجود آورده است:
سيد علی خامنه ای از آن رو تقلب بزرگ را رهبری کرد و احمدی نژاد رئيس جمهوری گرداند که فکر می کرد با اين کار، جانشينی مجتبی را تضمين می کند و سلطنت را برای فرزند خشونت طلب خود به ارث می گذارد .
خامنه ای، در بيت خود، مجموعه ای از بزرگترين جنايتکاران را گرد آورده است و با وابستگی های سببی و نسبی ميان آنها تارعنکبوتی از روابط شخصی پديد آورده و اين تارعنکبوت دولت را در خود گرفته است:

● قبل از معرفی فرزندان و زير مجموعه آنها، به معرفی خواهر و برادران وی و برادران همسر وی می پردازيم: ۱ - سيد محمد خامنه ای برادر «رهبر» که از ابتدای انقلاب، صاحب مقامات سياسی گشته و در سالهای اخير، وارد باندهای رسانه ای اين نظام شده است . او نماينده مجلس و عضو گروه ۹۹ نفره بود. پيش از آن، در دادسرای انقلاب، اسناد انقلاب، کار کرد . به عضويت مجلس خبرگان در آمد و در آن مجلس، از طرفداران ولايت فقيه بود. بعد از آنکه مورد عتاب خمينی شد، ديگر در صحنه سياست نمايان نشد.
بعدها مدير موسسه ملاصدرا شد و هم اکنون نيز با استفاده از امکانات برادر معزز بر اين موسسه حکومت می کند .
۲ - سيد هادی خامنه ای يکی ديگر از برادران سيد علی است. او سالها در امور بازجويی و امنيتی در کنار برادر و گروه وابسته به وی بود. اما بعد ببر اثر کسب آگاهی هايی، از آن باند دوری گزيد .
در سال های ۶۰ که در بازجويی ها و شکنجه ها شرکت می کرد، گفت: ما شلاق های تعزير را نزد امام برديم و ايشان با مشاهده آنها اعلام کرد که تعزير به آنها اشکالی ندارند !
اما توضيح داد: «ما کابل ها ی مورد استفاده دربازجويی را به نزد "امام" برده ايم. ايشان آن هايی راکه شرعی هستند، تاييد کرده اند.»
او سالها بعد به گروه اصلاح طلبان پيوست و از اعضای هيات مؤسس مجمع روحانيون مبارز در کنار خاتمی و محتشمی پور و موسوی لاری و... شد. او تا به حال در انتشار دو نشريه مدير مسئول بود که هر دو توسط گروه هوادار برادر رهبر تعطيل شده اند: اولی جهان اسلام بود و دومی حيات نو . البته به نظر می رسد که حيات نو مدتی بعد منتشر شد . سيد هادی جهت انتشار نشريه حيات نو مبلغ ۵۰۰ ميليون تومان از شهرام جزايری پول دريافت داشت . در خور يادآوری است که او غير از پولی که به کروبی و هادی خامنه ای داده بود، مبلغ ۲ ميليارد تومان هم به «رهبر» داده بود. وقتی او را دستگير کردند، از جمله برای اين که اصلاح طلبان را بی اعتبار کنند، شکنجه کردند برای اين که نگويد بعنوان کارگزار يک مافيای نظامی – مالی عمل می کرده است و خود را همه کاره بخواند.
سيد هادی زمانی که نماينده مجلس بود بارها از سوی چماقداران برادر تهديد شد و يکبار نيز به شدت از سوی آنان مورد ضرب و شتم قرار گرفت و به همراه بهزاد نبوی راهی بيمارستان شد .
۳- سيد حسن خامنه ای برادر ديگر « رهبری» است. سالها است که او با دوری گزيدن از مسائل سياسی در سمت رييس بازرسی وزارت نفت مشغول به کار است و حساب خود را از برادران ديگر تا حدی جدا نگاه داشته است .
۴ – سيد بدريه خامنه ای خواهر رهبر انقلاب همسر شيخ علی تهرانی بود. او سيد علی را شخصی فاسد می دانست و در باره فسادهای او، به بنی صدر رئيس جمهوری ايران نامه نوشت. بعد از کودتای خرداد ۶۰، شيخ علی مخالف رژيم خمينی شد و به عراق گريخت و از راديو بغداد، بر ضد خمينی تبليغ کرد. به نجف رفت و صاقتش طاق شد. در «رهبری» سيد علی، به ايران بازگشت. مدتی در زندان بود و اينک تحت نظر زندگی می کند.

● اما همسر خامنه ای دو برادر دارد که هردوی انها از مقامات بالای کشور شده اند:
۱ - حسن خجسته باقرزاده برادر زن خامنه ای متولد سال ۱۳۳۱ در مشهد است. او مدرک کارشناسی‌اش در رشته جامعه شناسی را از دانشگاه تهران، فوق ليسانس مردم‌شناسی را از دانشگاه تهران و مدرک دکترای مديريت استراتژيک خود را از دانشگاه عالی دفاع ملی دريافت کرده‌ است. – دانشگاهی که اکثر مقامات برای دريافت مدرک دکترا به آن وارد می شوند و بدون زحمت مدرک خود را دريافت می کنند - وی عضو هیأت علمی دانشکده صداوسيمای جمهوری اسلامی است و نخست به عنوان تهيه‌کننده برنامه صبحگاهی راديو و سپس به عنوان مدير گروه اجتماعی راديو تهران با صدای جمهوری اسلامی اغاز به کار کرد دکتر حسن خجسته از سال ۱۳۷۷ تاکنون به عنوان معاون رئيس سازمان صدا و سيما در امور صدا فعاليت داشته‌ است و ۹ دوره رئيس جشنواره بين‌المللی راديو بوده ‌است. خجسته همچنين به سمت نايب رئيس اتحاديه راديو تلويزيون‌های آسيا و اقيانوسيه (ABU) در سال ۲۰۰۷ منصوب شده ‌است. وی هم اينک معاون نظارت و برنامه ريزی صدا و سيما انتخاب شده است .
۲ - جواد خجسته باقرزاده برادر زن خامنه ای که در زندان محسن دعاگو را لو داده بود. ( خاطرات حجت الاسلام محسن دعاگومرکز اسناد انقلاب اسلامی – ص ۱۲۱) او عضو باند فاسد اقتصادی که همراه خوشکوش برای برادران افراشته موبايل از دوبی وارد می کردند و می فروختند . دادگاه برادران افراشته به رياست محسنی اژه ای سعی بسيار کرد او را بيگناه بگرداند. اما بعدها پای در فساد مالی ديگری بميان آمد .
* فرزندان خامنه ای و اعضای خانواده آنها
۱ - «حجت الاسلام» سيد مصطفی خامنه ای فرزند ارشد خامنه ای است. او داماد «آيت الله» خوشوقت می باشد. نزد «آيات الله» مجتهدی الله شاهرودی و خوشوقت درس خوانده است. هم اکنون مشغول ساخت و ساز می باشد و در امور زمين و آپارتمان سازی يدی طولا دارد. گفته می شود که او هم اکنون در «بی – ام – و» و آپارتمان سازی در کشورهای افريقايی با سيد محمد شريف مهدوی شريک می باشد .

● آيت الله عزيز خوشوقت از اعضای شاخه فتوای سازمان ترور و از صادر کنندگان فتوای قتل مبارزان است. عزيز خان در مسجد چيذر کلاسهای مخصوص سران انصار حزب الله و مسئولان امنيتی را برگزار می کند و مريدان بسياری دارد که «رهبر» را در سرکوب مردم ياری می دهند . در اعترافات سعيد امامی نام خوشوقت نيز امده است:
سعيد امامی : « دستور قتل داريوش فروهر و پروانه اسکندری را به روال معمول هميشگی حجت‌الاسلام علی فلاحيان به من داد. احکام اعدام ساير محاربين قبلا در زمان وزارت فلاحيان صادر شده بود. از مدتها پيش قرار بر اين بود که عوامل مؤثر فرهنگی وابسته که توطئه‌ تهاجم فرهنگی را در ايران پياده می‌کردند و جمعا صد نفر بودند اعدام شوند. حکم حذف ۲۹ نفر از نويسندگان از مدتها پيش مشخص و احکام قبلاً صادر شده بود که در مورد ۷ تن از آن عناصر احکام در دوره وزارت علی فلاحيان اجرا شده بود. وقتی حکم اعدام فروهر به ما ابلاغ شد پرسيديم که تکليف احکام معطل مانده اعضای کانون نويسندگان چه می‌شود؟ حاج آقا دری گفتند هرچه سريعتر اقدام شود بهتر است. اين بار نيز مثل ماقبل انجام شد با فرق اينکه بجای ابلاغ از سوی فلاحيان امور از طريق حاج ‌آقا دری نجف‌آبادی هماهنگ می‌شد
سئوال :آيا اين قتل ها توسط اوامر افرادی مانند فلاحيان بود و حکم عمومی حفظ نظام را داشته است يا نه؟
سعيد امامی: فلاحيان با وجود آنکه خود حاکم شرع بود، اما معمولاً و در موارد حساس احکام حذف محاربان را شخصاً صادر نمی‌کرد. او اين احکام را از آيت‌الله خوشوقت، آيت‌الله مصباح، آيت‌الله خزعلی، آيت‌الله جنتی و گاها نيز از حجت‌الاسلام محسنی اژه‌ای دريافت می‌کرد و بدست ما می‌داد. ما فقط به آقايان اخبار و اطلاعات می‌رسانديم و بعد هم منتظر دستور می‌مانديم » .
سعيد امامی در جايی ديگر می گويد: «...مثلا وقتی باخبر شديم که حاج احمد آقا در جلسات خصوصی به مسئولان نظام و حتی به ولايت امر اهانت می‌کند. آن را ارجاع داديم و بلافاصله دستور آمد که همه رفت و آمدهای ايشان را زير نظر بگيريد و از مکالمات و ملاقاتهای ايشان نوار تهيه کنيد. ما هم بمدت يکسال همين کار را کرديم. متأسفانه حاج احمد آقا به راه يک طرفه بدی وارد شده بود که برگشت نداشت. وقتی دستور حذف حاج احمد آقا را آقای فلاحيان به من ابلاغ کرد مضطرب شدم و حتی به ترديد فرو رفتم. دو روز بعد همراه با آقای فلاحيان به ديدار آيت‌الله مصباح رفتيم، آقايان محسنی اژه‌ای و بادامچيان هم آنجا بودند البته بعدا" حاج آقا خوشبخت هم از بيت آمدند آنجا و نظر جمع بر اين بود که نبايد به کسانی که با ولی امر مسلمين خصومت می‌کنند، رحم کرد ...»

● برادر زن آقا مصطفی نيز زمانی در معاونت نشريات خارجی وزارت ارشاد مشغول به کار بود که به دليل درگيری با قاضی منصوب خامنه ای، يعنی سعيد مرتضوی، در ماجرای قتل زهرا کاظمی هنگامی، که از وی خواسته شده بود به نفع مرتضوی مطلبی را بنگارد، او نپذيرفت و جرم قاضی مرتضوی را بر ملاء کرد. ولی بعد دعوا ختم شد. زيرا آقا مصطفی وسط را گرفت و پرونده قتل زهرا کاظمی سرهم بندی شد .
۲ - «حجت الاسلام» سيد مجتبی خامنه ای فرزند دوم علی خامنه ای و از قصی القلب ترين افراد جامعه است. او در کلاس های مصباح و نوری همدانی و پدر خود و مجتهدی و شاهرودی و خوشوقت درس شقاوت و قساوت را خوانده است . سالهاست که او داعيه رهبری را در سر می پروراند و همه کاره «بيت رهبر» است. مجتبی فردی ضعيف النفس و از پدر خود نيز ترسو تر است. ولی به دليل توهم الوهيت و مقبوليت از سوی خدا خود را جانشين پدر می داند و اميدوار است که در مقام رهبری و استفاده از افرادی مانند سيد احمد خاتمی و مصباح يزدی و نوری همدانی و با درايت مير حجازی بتواند بر ايران حکمرانی کند.
سيد مجتبی که در امور امنيتی و اطلاعاتی و اخبار در کنار پدر قرار دارد با استفاده از روابط فی مابين با برخی از سران انصار حزب الله و سرداران کينه توز سپاه پاسداران و بسيج در جريان بعد از انتخابات هم تلاش شد برای اين که نگذارد اشتباه زمان شاه تکرار شود. اين باند با شقاوت تمام با مردم روبرو شد و بنا بر اطلاعات از ۱۰۰ تا ۳۵۰ تن از جوانان اين وطن را به قتل رساند تا بتواند رکورد شاه را در کشتار ۱۷ شهريور بشکند و رکورد دار بيشترين قتل جوانان در يک روز باشد آنهم روز ۳۰ خرداد سال ۱۳۸۸ . اگر خوانندگان توجه داشته باشند در ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ نيز چنين کشتاری انجام گرفت. بعد از آن نيز با کشتن و اعدام بيش از چند هزار نفر، خمينی و دستياران او (خامنه ای و هاشمی رفسنجانی و موسوی اردبيلی و...) توانستند رژيم کودتا را بر پا نگاه دارند. در آن کشتار بعد از کودتا بر ضد بنی صدر، رئيس جمهوری منتخب، تنی چند از کسانی که اين روزها در زندان به سر می برند شرکت مستقيم داشتند.
سيد مجتبی به دليل روحيه امنيتی ای که از پدر به ارث برده است و همچنين نزديکی بيش از حدش با مسئول امنيت و اطلاعات بيت رهبری يعنی مير حجازی از سالها بنا را بر اين گذارده است که از ديد مردم مخفی ماند تا در روزهايی که با لباس مبدل در ميان مردم رفت و امد می کند مورد شناسايی قرار نگيرد. لذا به ندرت تصويری از او و مير حجازی انتشار يافته است. البته در بسياری از جلسات مسئولان امنيتی و اطلاعاتی او در کنار مير حجازی شرکت دارد اما به صورت ناشناس زيرا کمتر شناخته شده است .وی داماد غلامعلی حداد عادل می باشد.

● حداد عادل کسی است که سالها در امور فرهنگی و سياسی و اجرايی در کشور دخيل بوده است و هست. او طی سه دهه خدمتگزار استبداد خون ريز و فسادگستر بوده است. جالب اينجاست که در جريان انتخاب افرادی برای نظارت بر شمارش آرا توسط شورای نگهبان، او يکی از چند نفری بود که از وی نام برده شد. البته مابقی نيز از ايادی «رهبر» بودند مانند رحيميان و ولايتی و دری نجف آبادی .
غلامعلی حداد عادل متولد۱۳۲۴ - تحصيل کرده مدرسه علوی و پدر عروس آقای خامنه‏ای و کانديدای رياست صدا و سيما و دارای دکترای فلسفه از دانشگاه تهران و از افرادی است که دارای مشاغل زيادی بوده و اکنون نيز هست. از جمله نمايندگی مجلس - نائب رئيس شورای عالی آموزش و پرورش کشور - عضو و موسس المپيادهای دانش‏آموزی - عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی - مدير عامل بنياد دايره المعارف اسلامی - عضو شورای عالی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی (همکار جواد لاريجانی و هم گروه‏اش با آبادگران، متکی معاون ارتباطات سازمان )- عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی (همکار علی لاريجانی - احمد جنتی - ولايتی و...)- عضو هيات امنای بنياد ايران‏شناسی - عضو هيات آمنای انجمن آثار و مفاخر فرهنگی - عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام ) - عضو هيات امنای مجمع جهانی اهل بيت (ع) (همکار ولايتی و نوری همدانی و يزدی) - نماينده فعلی مجلس و عضو هيات‏های بسيار ديگر و در ضمن دارای دبيرستانهای غير انتفاعی دخترانه و پسرانه است که توسط وابستگان به او و همسر و دختر او اداره می شوند .

● طيبه ماهروزاده همسر حداد عادل و مادر همسر مجتبی خامنه ای که به همراه خواهر آقا مجتبی، بشری خانم و ديگر وابستگان، دبيرستان دخترانه مجموعه فرهنگ را اداره می کنند . همانگونه که حداد عادل، و مردان نزديک به او، دبيرستان پسرانه فرهنگ را صاحب هستند .
● فخرالدين حداد عادل فرزند غلامعلی حداد عادل که سالهاست مدير مسئول نشريه همشهری جوان را است.
● خورسنديان همسر خواهر زاده غلامعلی حداد عادل و کانديدای شيراز است وی باجناق نجابت نماينده سابق شيراز و از اعضای باند سياسی و اقتصادی حامی نظام ولايت فقيه می باشد در مورد خانواده نجابت در بخش های بعدی دانستنی ها شرح داده خواهند شد. ۳ - «حجت الاسلام» سيد مسعود خامنه ای فرزند ديگر سيد علی خامنه ای است. او نيز در امور امنيتی و اطلاعاتی و رسانه ای در کنار برادر ديگر، سيد مجتبی، مشغول به کار است وی سالها قبل با دختر آيت الله خرازی ازدواج کرد .
● آيت الله سيد محسن خرازی از علمای وابسته به گروه انصار حزب الله بود که در سالهای اخير با توجه به نوع عملکرد اين باند تا حدی از آنها فاصله گرفته است به گونه ای که دورس وی در «موسسه آموزش و پزوهش امام خمينی» که تحت سرپرستی مصباح يزدی است از وی ستانده شد و در واقع او اخراج شد .
وی سالها در مقام قضايی در کار صدور احکام اعدام و زندان مبارزان بوده است. هم اکنون مسئوليت گروه حزب الله – نه انصار حزب الله - را در اختيار دارد. نشريه حزب الله توسط وی اداره می شود.

● صادق خرازی که سالها در کنار پسر عموی خود در مراکز قدرت سياست خارجی قرار گرفته بود فرزند آيت الله و برادر همسر سيد مسعود می باشد . آخرين مقامی که او داشت سفير ايران در فرانسه بود که با فريب احمدی نژاد از پاريس، جهت شرکت در جلسه ای، به تهران آمد. در تهران، کليد و مسئوليت سفارت ايران در فرانسه از او گرفته شد و او را بيکار کردند . صادق خرازی از نزديکان به خاتمی می باشد و در گروه اصلاح طلبان حضور دارد .صادق خرازی پدر داماد سيد محمد رضا خاتمی برادر سيد محمد خاتمی رييس جمهور سابق ا ست .
● کمال خرازی وزير امور خارجه حکومت خاتمی بود. او سالها در مقام رييس ستاد تبليغات جنگ و خبرگزاری و رييس نمايندگی ايران در سازمان ملل بود و در سالهای اخير به رياست مجمع سياست خارجی از سوی خامنه ای انتخاب شده بود. او پسر عموی صادق خرازی است که سالها در کنار يکديگر کار می کردند .

۴ - سيد ميثم خامنه ای کوچکترين فرزند ذکور خامنه ای می باشد. گفته می شود خامنه ای جهت ازدواج وی سفر سال گذشته به شيراز را انجام داده است اما از وضعيت تاهل وی خبری در دست نيست .
۴ - بشری خامنه ای دختر خامنه ای است. او همسر فرزند محمدی گلپايگانی است و در کنار پدر به امور مربوط به بيت می پردازد .
● محمدی گلپايگانی پسر محمدی گلپايگانی بيت رهبری و داماد خامنه ای است. او ازاعضای باند امنيتی اطلاعاتی نظام ولايت فقيه است .

● غلامحسين محمدی گلپايگانی مسئول حفاظت بيت و از نيروهای دخيل در ترور است. گفته می شود او همسری دارد انگليسی که پرستار می باشد و يکی از عروس های وی دختری است ايرلندی .
او سالهاست که در کنار خامنه ای و مير حجازی و سردار وحيد و سردار نجات و سردار حجازی مشغول امور حفاظتی بيت و «رهبر» هستند.
البته در بيت رهبری افراد ديگری نيز حضور دارند از جمله :

● رسولی محلاتی از مشاوران «رهبر» انقلاب است. از دورانی که در دفتر خمينی کار می کرد، در خدمت «مقام ولايت» است. او دارای دو داماد است يکی علی اکبر ناطق نوری و عباس آخوندی .

● علی اکبر جمشيدی معروف به ناطق نوری از حکام شرع دادگاههای انقلاب و داماد رسولی محلاتی که سوابقی چون وزارت و نمايندگی و رياست مجلس و کانديداتوری رياست جمهوری و رياست دادگاه شرع را در پرونده خود دارد. او در حال حاضر مسئول بازرسی بيت رهبری است که به دليل حملات احمدی نژاد مدتی با مقامات بيت کدورت پيدا کرد که بعد، طی نامه ای، اطاعت خود رااز «رهبر» اعلام نمود .
وی دارای اموال بسياری می باشد که صدقه سر ارتباط با حاکميت ولايت مطلقه به دست آورده است وگرنه به قول خودش در هنگام طلبگی نماز ميت می خوانده و يا روزه افراد مرده را به جا می آورده تا پولی به دست آورد .
– او صاحب هتل نارنجستان و دهها هکتار زمين و دهها خانه و آپارتمان است.

● مصطفی جمشيدی فرزند ديگر «آيت الله» و مدير شرکت واحمدن و صاحب شرکت بيمه شرکت سايپا يدک و شرکت کاله است. يکی از فرزندان او داماد «آيت الله» مهدوی کنی است .

● برادر وی احمد جمشيدی معروف به ناطق نوری است که چندين دوره نماينده مجلس از شهرستان نور بود. او در عين حال رئيس فدراسيون بوکس کشور است .

● حجت الاسلام پارسا معاون وزير واواک دری نجف آبادی و داماد مهدوی کنی و باجناق پسر ناطق نوری عضو باند امنيتی - اقتصادی نظام ولايت مافياها است.

● علی اکبر ولايتی نماينده مجلس در دوره اول و وزير امور خارجه چندين دوره از دولتهای بعد از انقلاب که در بسياری از ترورهای خارجی نقش داشته است. وی ازاعضای بلند پايه باند سياسی رژيم مافياها است. در حال حاضر نقش مشاور «رهبر» را در بين المللی بر عهده دارد . با وجود اين که ولايتی بر ضد اعتراض کنندگان به تقلب در انتخابات اظهار نظر کرده بود، از سوی شورای نگهبان بر نظارت بر تجديد قرائت آرای ۱۰ درصد صندوق برگزيده شد. خنده دار تر اين که ولايتی و حداد عادل و رحيميان ناظر شدند! صادق محصولی وزير کشور باجناق علی اکبر ولايتی می باشد .

● صادق محصولی باجناق علی اکبر ولايتی، فوق ليسانس و استاد دانشگاه علم و صنعت و فرماندار اروميه و معاون استاندار آذربايجان غربی و فرمانده لشکر سپاه پاسداران منطقه و مسئول تحقيق و بازرسی سپاه و فرماندهی لشکر شش ويژه و معاون طرح و برنامه وزارت دفاع و مجری پروژه های عمرانی و صنعتی و دبير شورای مشورتی مجمع تشخيص نظام . وزير کشور دولت احمدی نژاد که قبل از وزارت مسئول ستادهای انتخاباتی احمدی نژاد بوده است و از جمله افرادی است که به دليل سود برد ن از رانت های دولتی به سرمايه ای بيکران دست يافته است .
● اصغر، محمد صادق مير حجازی از ياران نزديک خامنه ای است. او سالهاست که مسئوليت امنيت خامنه ای را عهده دارد. مير حجازی در حال حاضر رييس اطلاعات و حفاظت اطلاعات بيت رهبری است و در کليه امور دخيل است . حضور سيد مجتبی در کنار وی و برخی از سرداران خشونت طلب از جمله حسين زاده حجازی و سردار وحيد و سردار نجات گويای خشونت طلبی و اقتدار گرايی وی است. مير حجازی از جمله افرادی است که نقش موثری در انتخاب برخی از سياسيون و فرهنگيان و روحانيون جهت ابلاغ حکم ترور آنها از سوی خامنه ای را برعهده دارد .
در ماجرای قتل مبارزان سرافراز ايران، داريوش و پروانه فروهر، بعد از انجام ترور توسط مأموران ترور، مير حجازی در جلسه ای شرکت کرد. بنا بر قول سعيد امامی، در اعترافات خود، ميرحجازی در جلسه ای شرکت کرد و از مأموران ترور بابت اين ترورها تشکر کرد و به آنها گفت آماده عمليات بعدی باشيد .
سعيد امامی در رابطه با ترور داريوش و پروانه فروهر و ملاقات بعد از ترور با مير حجازی می گويد :
سوال : در مورد چگونگی قتل داريوش فروهر و پروانه اسکندری بگوئيد:
سعيد امامی: از روز قبل من تيم را آماده باش داده بودم و شب قبل هم شبيه سازی عمليات را انجام داديم،کار در سه گروه انجام شد : - گروه اول را خودم سرپرستی کردم و در خيابان ظهير السلام مستقر شديم و زاپاس بوديم تا مسئله ای خلاف برنامه ريزی اتفاق نيفتد . -گروه دوم به سرپرستی مصطفی – مصطفی کاظمی – معاون امنيت - بود که با نيروهايش در اطراف خانه متمرکز شده بود و رفت و آمدها را زير نظر داشته .
-گروه سوم را سيد صادق – مهرداد عاليخانی – معاون عمليات - سرپرستی می کرد که به داخل منزل رفته بودند .
قبلا ما کروکی خانه را داشتيم و مشکلی نبود و تلفنی خود منزل را هم چک کرده بوديم و می دانستيم که فقط آن دو نفر در خانه هستند. کار حدود يک ساعتی طول کشيده بود ، قرار بر نيم ساعت بود که من نگران شدم به سيد صادق تماس گرفتم و علت را جويا شدم که اظهار داشت برای انتقال پروانه فروهر به بالا مقاومت می کرد. اما کار تمام شده و الان داريم خانه را جستجو می کنيم . بعد از گذشت يک ساعت، سيد صادق تماس گرفت و گفت الان در راهيم و کار تمام شد . من بايد به ستاد برمی گشتم چون معلوم بود تا ساعاتی ديگر حتما خبر از طريق ناجا به استعلام ما می رسيد. بعد از انجام قتل بايد گزارش کار داده ميشد .
فردای آن روز به گمانم دوشنبه بود و طبق روال هر دوشنبه در وزارتخانه ما شورای عالی وزارت داشتيم که از طرف ... اتفاقا يا طبق هماهنگی (من اطلاعی ندارم) آمده بودند که در آنجا من و آقا مصطفی و سيد صادق رفتيم و مشروح عمليات را شرح داديم منتها طبيعی بود که چون چند نيروی غير وزارتی در آن جلسه بودند و ... هم آنجا بود ما مواردی را ذکر نکرديم که عصر همانروز -در جلسه ای که با حضور حاج آقا دری و حاج آقا فلاحيان در دفتر آقای حجازی تشکيل شده بود تمام موارد و حتی کشفيات از منزل را ذکر کرديم که آقای حجازی عنوان کردند مويد باشيد و برای مابقی کار آماده شويد ."
از جمله افرادی که با ميرحجازی مستقيما ارتباط دارند و دستورات «رهبر» از طريق مير حجازی به آنها ابلاغ می شود و در جريان دستگيری ها و شکنجه ها و قتل ها دخالت مستقيم دارند می توان به افراد زير اشاره کرد که به بيت رفت و آمد دارند .
● حسين نجات سردار سپاه و مسئول حفاظت بيت رهبری و از اعضای باند نظامی در کنار وابستگان به نظام ولايت از جمله احمد جنتی و مير حجازی .
● احمد وحيدی سردار سپاه که در دوران وزارت شمخانی، معاونت طرح و برنامه وزارت دفاع را بر عهده داشت. پس از آنکه نجار توانست رای اعتماد نمايندگان برای وزارت دفاع را کسب کند وحيدی را به عنوان جانشين وزير دفاع منصوب کرد. وحيدی از نظاميان پرسابقه کشور است. او علاوه بر جانشين وزير دفاع رياست کميسيون سياسی، دفاعی و امنيتی مجمع تشخيص مصلحت را نيز بر عهده دارد. عضو شورای عالی تدوين برنامه پنجم و از فرماندهان سپاه در نيروهای ويژه قدس و مرتبط با بيت رهبری است.
● «حجت الاسلام» حسين طائب فرمانده نيروی بسيج است. او سالها در شورای مرکزی سخنرانان انصار حزب الله بوده است و از سوی مير حجازی برای اين پست پيشنهاد شد و رهبری به دليل قساوتش، وی را به اين مقام برگزيد. وی در جريان کودتای اخير دستور داده بود که مردم را به شدت سرکوب نمايند و نگران پی آمدهای جنايت خود نباشند. شايع است که وی قرار است به عنوان وزير واواک معرفی شود. او از جمله دروغگويانی است که مدعی بود برخی از توطئه گران لباس های بسيج را پوشيده اند و به مردم تيراندازی کرده اند تا بسيج را بد نام کنند .
● حجت الاسلام علی سعيدی نماينده «رهبر» در سپاه پاسداران است. اواز روحانيون وابسته به سپاه هاديون بود و به دليل خشونت بی حد و حصر در باور و انديشه به اين مقام رسيد و مجتبی ذوالنور ديگر روحانی خشونت طلب حوزه علميه قم و سپاه امام صادق را به معاونت برگزيد .
● حجت الاسلام مجتبی ذوالنور از روحانيون خشونت طلب وابسته به گروه مصباحيه و از عوامل فرماندهی حملات به نمايندگان در قم و مسئول فرماندهی حمله به بيت آيت الله منتظری به دستور محمد يزدی و احمد جنتی است. وی سالها فرماندهی تيپ امام صادق ويژه روحانيت را بر عهده داشت و به دليل همان خوی خشونت طلبی از سوی رهبری به عنوان مسئول دفتر نمايندگی و قائم مقام حجت الاسلام علی سعيدی در سپاه منصوب شد .
● سردار محمد حجازی حسين زاده از فرماندهان سپاه که سالها فرمانده نيروهای بسيج بود اين سردار وابسته و خشونت طلب در کنار ميرحجازی در بيت رهبری مسئوليت هماهنگی نيروهای سرکوبگر بسيج و سپاه را عهده دار است .
● سردار حسين همدانی از جمله نيروهای وابسته به گروه انصار حزب الله است. در بسيج، او مسئوليت معاونت را در اختيار داشته است و از مرتبطين با بيت رهبری می باشد و سالها با اين بيت همکاری داشته است .
در سالهای دوران رياست جمهوری خاتمی و در ماجرای قتل های سياسی، (زنجيره ای)، برخی از وابستگان به سعيد امامی از جمله همسر وی دستگير شدند و به شدت مورد شکنجه قرار گرفتند تا اعترافات مورد نياز «رهبر» را بکنند. بعد از آن، قرار شد فيلم اعترافات آنها پخش شود. اما از بداقبالی خامنه ای، به جای فيلم اعترافات آنها، فيلم بازجويی ها و شکنجه های آنان پخش شد و موجب ريختن آبروی رهبر و ياران مورد اعتماد وی شد . در آن فيلم ها، برخی از ياران و دوستان مير حجازی و حسين شريعتمداری افشا شدند و با حکم دادگاه از ادامه کار به دليل خشونت و عملکرد ضد اسلامی، يعنی شکنجه های وحشيانه، به ظاهر از کار منفصل شدند. اما بنا بر اطلاع، در جريان بازجويی های اخير از سياسيون و دستگير شدگان، برخی از آن شکنجه گران مجددا به کار گرفته شده اند. تا با «رفتار اسلامی» خود، فيلم های اعترافات تهيه شود. برای آنکه دانسته شود اين جنايتکاران چه کسانی هستند، معرفی شان می کنيم:

۱ - علی اکبر باوند معروف به مجتبی بابايی مشهور به اميری از اعضای سازمان ترورهای خارجی و داخلی و شکنجه گر زندانهای ايران ۲- احمد شيخا معروف به احمد نياکان، مشهور به تفتازانی، از اعضای سازمان ترورهای داخلی و خارجی و از شکنجه گران به نام رژيم. او از شکنجه گران ياران سعيد امامی بود و فيلم آن نيز منتشر شد .
۳ - جواد عباسی کنگوری معروف به آزاده، مشهور به آملی عضو برجسته سازمان ترورهای داخلی و خارجی و از شکنجه گران به نام مأمور شکنجه همسر سعيد امامی .
۴ - مصطفی منتظری معروف به "فرقانی" مشهور به "شربيانی" از اعضای سازمان ترورهای داخلی و خارجی و از شکنجه گران به نام .
۵- مهدی قوامی هنر معروف به "قوام" از اعضای سازمان ترورهای داخلی و خارجی . از بازجويان به نام .
۶ - حجت الاسلام عباسعلی فراتيان از اعضای باند های قضايی و اطلاعاتی که حاکم شرع تعزيرات متهمان «قتل های زنجيره ای» در کنار محمد نيازی بود .
۷ - حجت الاسلام محمد نيازی از نزديکان به اصغر ميرحجازی و از همشهريان وی که در جريان «قتل های زنجيره» از مسئوليت دفتر امام جمعه يک شهر کوچک، به عنوان دادستان، وارد ماجرا شد تا مانع از آبروريزی بيشتر شود. اما بر عکس آبروی نظام را به باد داد. بعد از آن مقام رياست سازمان بازرسی کل کشور را جست و موجب خروج هزاران برگه سند از آن سازمان شد. بار ديگر به بيت بازگشت وی در جريان شکنجه متهمان قتل های زنجيره ای و شکنجه انان نقش موثری داشت تا بتواند اعترافات مورد نياز رهبر را از آنها به دست آورد . جريان اعتراف گيری از متهمان از دوران کودتای سال ۶۰ رايج شد. در آن سالها افرادی چون اعضای هيات موتلفه اسلامی و نيروهای دفتر سياسی سپاه پاسداران مانند حسين شريعتمداری و حسن شايانفر و ريشهری و منتظری و ديگران و برخی از نيروهای زندانها برای فريب افکار عمومی با شکنجه های فراوان متهمان را وادار به اعتراف نکردنی ها و آنچه را که عقيده نداشتند می کردند تا بتوانند ياران و هواداران خود را فريب دهند.
۸- حجت الاسلام محمد رضا تقوی از نزديکان به رهبری که مسئوليت دفتر ائمه جمعه و جماعت را عهده دار است و در بسياری از امور فرهنگی دخالت مستقيم دارد او سالها در مجلس بود و از اعضای گروه ۹۹ نفره می باشد . اين گروه کسانی بودند به برخلاف دستور خمينی به مير حسين موسوی، بعنوان نخست وزير، رأی ندادند.
۹- حجت الاسلام معزی ازاعضای «بيت رهبر» که سالها به عنوان مسئول دفتر «رهبر» در لندن مشغول به کار بود و در امور فرهنگی و تبليغاتی مشغول به کار است .
۱۰ - حجت الاسلام رحيميان از اعضای «بيت رهبر» و از مشاوران او در امور فرهنگی است. او سالها نماينده «رهبر» در بنياد شهيد بود. بعد از تقلب بزرگ، او از جمله افرادی بود که شورای نگهبان برای نظارت بر بازبينی ده درصد از سندوق های رای انتخاب کرد. به اين ترتيب حداقل سه نفر از کسانی که شورای نگهبان برای نظارت بر بازخوانی آرا انتخاب کرده بود يعنی رحيميان و حداد عادل و ولايتی، از مشاوران خامنه ای هستند. البته دری نجف آبادی که به عنوان ناظر معرفی شده بود نيز از جنس اين افراد است.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016