چهارشنبه 7 مرداد 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

پيام ابوالحسن بنی صدر به مناسبت چهلم شهدای جنبش ايران

شهيدان و شاهدان بر زندگی در استقلال و آزادی

آنها که کشته شده اند، برای مردن به خيابانها نيامده بودند. برای بازيافتن زندگی يک انسان مستقل، آزاد و حقوقمند روی به جنبش نهاده بودند. روش کشته شدن با گلوله و يا مرگ با شکنجه های سبعانه را بر نگزيده بودند. به قصد خشونت گرايی به صحنه نيامده بودند و روشهای خشونت آميز را نمی خواستند تمرين کنند. به مرگ تدريجی در استبداد بود که نه می گفتند و به روی زندگی بود که آغوش می گشودند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


از زندگی سير نشده و مرگ را بر نگزيده بودند. جوان بودند و با شور زندگی در سر و عشق زندگی در دل، به دريائی از انسانهای جويای زندگی درآزادگی پيوستند. از ولايت مطلقه استبداديان گريزان و به ولايت جمهور مردم، وفضای باز زندگی درآزادی ،آری می گفتند. چهره هاشان پرتو اميد و عزم می تاباند و شعشه پرتو اين اميد و عزم بود که جهانی را به وجد و شگفتی می آورد.
جوان بودند و آرمان جو و برای تحقق بخشيدن به آرمان خود، بر خاسته بودند. در پی تحقق آرمان بودند يعنی زندگی خويشتن را از آن خود کردن، فضای زندگی را باز کردن، زندگی را از زور ويران گر رهاندن، در راست راه رشد شدن و بيان آزادی را روش کردن. هر انسانی که خويشتن را حقوقمند و وظيفه خود را عمل به حقوق خود شناسد، اين آرمان را می يابد و در پی واقعيت بخشيدن بدان می شود.
بدين قرار، اين انسانهای شاهد ، نمادهای چگونه مردن نيستند، شهيدان بر زيستن در آزادگی هستند. از اين رو، بر هر انديشه آزاد، بر هر سخن آزاد و بر هر کنش آزاد، همواره شاهد هستند. بر وجدان انسان آزاد، بر وجدان ملت آزاد، شهيد و شاهد هستند. جهت ياب زندگی، زندگی در استقلال و آزادی هستند.
به مردم ايران ندا سر می دهند که جنبش همگانی را رها نکنيد. خشونت استبداد را از زندگی بزدائيد. استبداديان را نيز به زندگی در استقلال و آزادی بخوانيد. اما بهوش باشيد! هر زورپرستی که آزادی را برگزيد، ببخشيد اما از او بخواهيد از ياد نبرد که در شمار زورپرستان بوده است و خود نيز از ياد نبريد که او از زورپرستان بوده است. چرا که اعتياد به زورگفتن و زور شنيدن، آسان ترک کردنی نيست.
ندا و سهراب و دختران و پسرانی چون اين دو به مادران و پدران و خانواده های مقاوم خود و به همه ايرانيان می گويند: آزاد بزييد، حقوق و، بنابراين، مسئوليت خود را از ياد نبريد، اعتماد به نفس را از دست ندهيد، شما يک اکثريت بسيار بزرگ هستيد و استبداديان يک اقليت بسيار کوچک. شما زندگی در خور انسان حقوق مند را می خواهيد و آنها جز ميراندن و ويران کردن نمی کنند. پس پيروزی شما بر آنها قطعی است. عمل باشيد و عکس العمل نشويد و چنان کنيد که استبداديان عکس العمل عمل شما شوند.
شاهدان زندگی در استقلال و آزادی، در وجدان هر انسان، او را به انس و دوستی می خوانند و به انسانهائی که دوستار يکديگرند، هشدار می دهند: از اصول استقلال و آزادی و رشد بر ميزان عدالت بايد آغاز کرد و در فروع بايستی به تدريج به پيش رفت ونه به عکس. چرا که بدون اصل، فرع وجود ندارد و به تعريف نيز در نمی آيد.
هر انسان و هر ملتی که وارونه اين را کار کرد، تسليم زورمداری و زورمداران گشت. نخست استقلال و آزادی را بمثابه حق، می بايد بازيافت. اگر نه،در نظام استبدادی ماندن و ميان بد و بدتر، حتی ميان خوب و بد انتخاب کردن، همانطور که تقلب بزرگ در "انتخابات" بر شما معلوم کرد،جز گرفتار بدتر و بدترين شدن،نتيجه ای نمی دهد.
شهيدان حاضر در وجدانها به همه ايرانيان می گويند: اينک که برخاسته و به استقامت ايستاده ايد، اصل های استقلال و آزادی و رشد بر ميزان عدالت اجتماعی را هدف و روش کنيد و ترديد نکنيد پيروزی از آن شما است.

۸ مرداد ۱۳۸۸
معتمد شما ابوالحسن بنی صدر


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016