گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
7 مهر» !Multi organ failure، احمد وحدت خواه3 مهر» شاه و تاوان آن اشتباه!، احمد وحدت خواه 21 شهریور» سرزمین انقلاب های نیمه کاره! احمد وحدت خواه 11 شهریور» تا سه نشه بازی نشه!، احمد وحدت خواه 28 مرداد» دیکتاتوری پلوخرماخورا!، احمد وحدت خواه
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! جنگی که پایان ندارد! احمد وحدت خواهبیست سال پس از پایان جنگ ایران و عراق فرهنگ به پیش برنده آن مصیبت و زاییده آن، همان سرچشمه عقیدتی، تبلیغاتی و حاکمیت این بلایی است که امروز هم میهن ما را در چنگال خود گرفته استآلن کلارک وزیر دفاع بریتانیا در دوران جنگ ایران و عراق در جلسه رسیدگی به ماجرای معروف به «ایران گیت» که طی آن پول فروش مخفی اسلحه غربیها به جمهوری اسلامی خرج سرنگونی حکومت ساندینیستها در نیکاراگوئه می شد در دادگاه اعلام کرد قاضی می بایستی بجای محاکمه او به خاطر سرپانگاه داشتن کارخانجات اسلحه سازی انگلیس و جلوگیری از بیکاری هزاران کارگر و متخصص به او جایزه هم بدهد! بیش از ۲۰ سال از پایان آن مصیبت تاریخی برای ایران و عراق و ملت های مسلمان و در حقیقت جامعه بشری می گذرد. با این حال فرهنگ به پیش برنده آن مصیبت و زاییده آن، همان سرچشمه عقیدتی، تبلیغاتی و حاکمیت این بلایی است که امروز هم میهن ما را در چنگال خود گرفته است. هیچ جای شکی نیست که هم صدام و هم خمینی در آغاز و ادامه آن جنگ بیحاصل و خونین به یک اندازه سهیم بودند و اگر دادگاهی منصفانه در زمان حیات آنها تشکیل می شد هر دوی آنها می بایستی پاسخگوی بسیاری از جنایاتی بودند که به اسم «فتح کربلا» از این سو و ««نبرد قادسیه» از سوی دیگر صدها هزار از مردم بیگناه و جوانان دو کشور را در پای منافع صاحبان صنایع نظامی شرق و غرب قربانی کرد. اگر در عراق پس از صدام خاطره جنایات جنگی او در مقابل جنایات حاصله از اشغال این کشور و جنگ شیعه و سنی رنگ باخت، در ایران ما جنایات جنگی دو فرهنگ متضاد خود را آفرید که که امروز صحنه گردان تحولات میهن شده اند. از یکسو قهرمانیها و جانفشانیهای فرزندان ایران در بیرون راندن متجاوزین میهن پرستی ایرانی را از زنگاره های تاریخی پاک کرد و حس ملی گرایی و بازیابی خویش به صلحجویی و ارزش دهی به زندگی مسالمت آمیز انسانی را در نسل جدید پدید آورد. درمقابل، آن اندیشه ای که دفاع از خاک میهن را به سراب تفکرات ارتجاع مذهبی نزدیک می کرد و مرگ و جنگ را نعمت می خواند و از شهید نشدن آرزوی مرگ می کرد نتوانست بفهمد که مرام حقیقی این ملت در طول تاریخ مروت و مدارا در میان خود و با دیگران بوده است و فرهنگ مرگ در قاموس او جایی ندارد، مگر آنکه دستی از سر تجاوز بر خاک میهنش دراز شود. این دو نیروی اجتماعی امروز یکی در قالب حکومت کودتاگران سپاهی و سوداگران مرگ بازاری پشتیبان آن و دیگر در سیمای جنبش سبز در مقابل هم صف آرایی کرده اند. یکی هنوز با توسل به آن مصیبت هنوز جنگ، و این بار نوع خانگی آن را می آفریند، و دیگری در عرصه گیتی فریاد می زند من صلح و زندگی می خواهم. من ایرانیم. Copyright: gooya.com 2016
|