گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
16 مهر» آقای اوباما، بيشتر دقت کنيد، اين دولت شريک مناسبی نيست، محمدرضا شکوهی فرد2 مهر» آقای هاشمی، مطالبات ما مشخص است، يک قدم هم عقب نمی نشينيم، محمدرضا شکوهی فرد 22 شهریور» بر تن تان زار می زند، اما ادامه دهيد، محمدرضا شکوهی فرد 29 خرداد» يخ بستن دماسنج عدالت ولی فقيه برای هميشه، محمدرضا شکوهی فرد 15 خرداد» مهجوريت اخلاق، محمدرضا شکوهی فرد
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! مهاجرانی عزيز، سپاسگزاريم، محمدرضا شکوهی فردموضعگيری صريح دکتر مهاجرانی پيرامون اعدام های دهه شصت که طی آن هزاران تن از فرزندان ملت به قربانگده هايی چون خاوران سپرده شدند، به باور من شايسته تکريم است و مصداقی بر اين مهم، که بيش و کم بسياری از عناصر، جريان ها و گروه های سياسی منتقد درون ساختاری که رهبری جنبش اصيل سبز را بر عهده دارند، بر خلاف ادعای عده ای خاص، در چارچوب تعاريفی که سياه وسپيد را هم کاسه جلوه می دهند تا از اين راه کهنه کسب منزلتی نزد ملت معترض ايران کنند، نمی گنجند. نشان داد جميعی از جريان های موثر سياسی منتقد درون سيستم، اگر چه تاريخا، مرتکب اشتباهاتی در محاسبات سياسی و ترسيم فراديد های مطلوب کشور شده اند اما، نه تنها موافقتی با وقايع تلخ مذکور نداشته اند بلکه خود را در نهان و حال آشکارا، سرزنش می نمايند که چرا در آن سال ها اسير جبر شرايط شدند و سکوت بر لب و انفعال بر فعل نشاندند. اين موضعگيری مهاجرانی به زعم من شايسته تمجيدی ملموس و محسوس است و جامعه، سياسيون، جريان ها و شخصيت های ذی نفوذ منتقد درون و بيرون از کشور بايد با تحسين آن، ديگر عناصر مهم اصلاح طلبان را که در دل همين می گويند و بدلايلی اما در بر زبان آوردنش احتياط بخرج می دهند نيز، تشويق کنند که همچون مهاجرانی ها، سنجاق سکوت از زبان خود باز کنند و صريحا در مورد نه تنها اعدامهای سال شصت و هفت بل ديگر وقايع تلخ همجنس آن از اوان انقلاب تا به امروز اعلام موضع کنند. مشخصا در اين برهه زمانی که جنبش مطالباتی ملت ايران در بزنگاهی اينچنين حساس به طی طريق سريع تری نيازمند است، چنين واگويه هايی از زبان ديگر چهره های شاخص اصلا ح طلبان می تواند، به مثابه عملکرد شاه کليدی تلقی شود که جمله در های افتراق و جدايی را در عرصه نيروهای اجتماعی و سياسی درون و بيرون باز می نمايد و تن پوش همبستگی را بر پيکر خوش نقش قاطبه جريان های موثر می پوشاند. موضعگيری شرافتمندانه دکتر مهاجرانی که به باور من در آينده ای نزديک ديگر اصلاح طلبان هم متخذش خواهند شد، نفعی مهم برای تسريع روند حرکت هدفمندانه جنبش سبز در خود دارد و آن اينکه گشودن اين گونه پرونده ها و وارد کردن آن به سفره مطالباتی جنبش، از يکسو دايره اتحاد نيروهای سياسی اجتماعی دخيل در مبارزه را منبسط می نمايد و سبب تحکيم آن می شود، و از ديگر سو موجب نزديک شدن لايه های مختلف سياسی اجتماعی متعارض با سيستم به يک اتفاق نظر کلی پيرامون حوادث سيه دهه اخير در ايران خواهد شد که اين در نيک آينده ای که پرده سياه استبداد پايين کشيده شود و اراده ملی مصمم به مهندسی يک نظام سياسی خوشايند ملت باشد، می تواند، به مثابه يک امتياز مهم که تنش های ما بين جريان های سياسی را فرو خواهد نشاند، عمل کند. در اين ميان با کمال تاسف شاهديم که بر خی جريان های بيرونی که خروجی موجوديت سياسی شان طی سه دهه اخير جز بدنامی و انفعال نبوده و خوشبختانه يا متاسفانه کمترين اقبالی نزد ملت ندارند، بر حسب عادت مسبوق خود پروژه های مضحکی چون انگ زنی و اتهام پراکنی را کليد می زنند و به جای تمجيد از موضعگيری شرافتمندانمه مهاجرانی ها، ناجوانمردانه در سايت ها و مبادی ارتباطی ديگر خود از اين موضعگيری به عنوان اعتراف ياد می کنند. نبايد از سخنان دکتر مهاجرانی اين برداشت شود که جبهه اصلاح طلبان زبان به اعتراف گشوده، انصاف نيست انکه بر خی می کوشند، اينگونه وانمود کنند که حضار محترم، ديديد؟ آنچه ديرگاهی نعره می زديم، تعبيری اينگونه داشت. اين گونه تحليلها قطعا بيش از انکه منشاء از عقل و منطق داشته باشد، ريشه در حب و بغض های سياسی و غير سياسی برخيست که عمدتا زمان را برای ماهيگيری مناسب يافته اند. به هر روی گرچه زبان و قلمم ذاتا در تمجيد بی پيرايه از اشخاص، محافظه کاراست، اما خود را موظف می دانم در کمال صداقت و صميميت از دکتر مها جرانی سپاسگزاری نمايم و بر او درود فرستم و اميدوار باشم که بزودی شاهد امتداد و انبساط چنين شفافيت هايی باشيم. Copyright: gooya.com 2016
|