پنجشنبه 12 آذر 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

برگزاری مراسم ١٦ آذر توسط دانشجويان سبز در دانشگاه کلن، ٧ دسامبر

در يزرگداشت ١٦ آذر، روز دانشجو
و يادمان جانباختگان دانشگاه


١٦ آذر را در حالی برگزار می کنيم و گرامی ميداريم که دو و نيم ميليون دانشجو و هزارن نفر از استادان و دانشگاهيان کشورمان نگران آينده خود و سرنوشت کشورشان ميباشند. تهران و شهرهای بزرگ در ماههای اخير ناآرام، دانشگاهها و خوابگاههای دانشجويی در تلاطم و يا در آستانه تعطيلی ميباشند. هزاران تن از دانشجويان در سراسر کشور بعنوان ستاره دار از درس و دانشگاهها محروم گرديده اند و يا در زندانها بسر ميبرند. استادان و دانشگاهيان آزاذيخواه از کار و خدمت برکنار و فرهيختگانی چون دکتر محمد ملکی با بيش از پنجاه سال خدمت دانشگاهی همراه با هزاران جوان باهوش و بااستعداد در زندانها در زير شکنجه و فشار بسر ميبرند. تعدادی از بهترين فرزندان ميهنمان که در ماههای اخير در راه آزادی و دموکراسی بپا خاستند، آماج گلوله های رژيم ولايت فقيه و کودتاگران قرار گرفته و جان باختند.

دانشگاهها در کشورهای پيشرفته و درحال توسعه کانونهای پيشرفت فلسفه و علم و فناوری ها و هدايتگران و پروژه گزاران اقتصاد و صنعت و خدمات ميباشند. در کشور ما اما، فقيه و رئيس جمهور و وزيران و وکلای مجلس و مديران، با اشاعه جهل و خرافات و الهامات غيبی و چاه جمکران به جان ملت افتاده اند، ثروتهای ملی را برباد ميدهند، در رويای اتم و قدرت جهانی و منطقه ای بسر برده و خوابهای خون و خشونت و جنايت ميبينند. يکروز شهيدان جنگ را در دانشگاه دفن ميکنند، روزی ديگر دستور به جدايی صدها هزار دانشجوی دختر و پسر ميدهند و پاسدار و بسيجی و مامور انتظامی و لباس شخصی ها را به وحشيانه ترين شکل برای سرکوب دانشجويان بی دفاع به داخل محوطه دانشگاهها و خوابگاهها ميفرستند. پشتيبانان و کارگزاران واقعی دانش و علم را حذف ميکنند و با مسخ کردن ارزشهای علمی به خريد و فروش مدرک تحصيلی جعلی ميپردازند و با تيتر جعلی دکترا بر کرسی ها و منصبهای وزارت و وکالت می نشينند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


جنبش دانشجويی از زمان زنده يادان بزرگ نيا، شريعت رضوی و قند چی همواره برای آزادی و رهايی مردم درمقابل استبداد و ديکتاتوری و دولتهای کودتا و برای استقلال ميهن در مقابل سياستهای استعماری و سرکوبگرانه دولتهای بيگانه و مهاجم ايستادگی کرده است. امروز نيز نسل نوينی از دانشجويان کشورمان آگاهتر از پيش در برابر دولت کودتا و سياستها و اقدامات و دخالتهای دولت روسيه، نه تنها برای دفاع از حقوق ضايع شده دانشگاهيان، بلکه در دفاع از رای ملت، آزادی انتخابات و حقوق شهروندی بپا خاسته اند.

دانشجويان در طی سی سال اخير و بخصوص در ماههای گذشته برغم تسلط ايدئولوژی سنت گرای مذهبی و استبداد دينی، بر اثر تلاشها و فداکاريهای مبارزان آزاديخواه و دموکرات و خواهان برابری اجتماعی، بلحاظ آگاهی فرهنگی ـ سياسی و اجتماعی و ميزان سازمانيافتگی بمراتب فراتر از پيش رفته اند. اکنون جوانان و دانشجويان کشورمان عکس امام و رهبری را در ماه نمی بينند و انديشه و رای خود را به رايگان در کف رهبری مقتدر که مادام العمر حق ولايت و کفالت و قيمومت امتی را ربوده باشد، نمی گذارند. جوانان آگاه و دانشجويان، رهبران و مديرانی را ميجويند و پشتيبانی و حتی تربيت ميکنند که به آزادی و دموکراسی برای مردمشان عميقا و صميمانه باور داشته و ارج بگذارند.

دانشجويان کشورمان اکنون استقلال انديشه و فرديت خود را نه تنها در ولايت و رهبری ذوب نخواهند کرد، بلکه پيگيرانه ميکوشند تا آهنگ حرکتشان را با سرعت و چرخش بالايی که امروزه گردش اطلاعات و انديشه گرفته است، تطبيق دهند. امروز انديشه های فرديت گرايی، خردگرايی، انسان گرايی و گيتی گرايی در کشورمان مورد توجه نسل نوين ايران قرار گرفته اند. دانشجويان و جوانان در راه تغيير و دگرگونی بنيادی جامعه و گسترش انديشه نقاد، هوشيارانه، سازنده و خلاقانه تلاش ميکنند. در چنين فضايی است که ولايت فقيه و دولت کودتا چهره ميبازد و آبرو بر باد ميدهد و اين درس عبرتی است برای همه آنان که رويای قدرت مطلقه و زور و خشونت و فريب و افسون مردم را در سر ميپرورانند.

دانشجويان و دوستان همرزم!
اکنون که شما در داخل کشور به پا ميخيزيد و ١٦ آذر را گرامی ميداريد و از اين رهگذار همبستگی دانشجويان با مردم آزاديخواه و آگاه را با صدای رسا و طنين فريادهای خود برای ازادی زندانيان سياسی و پايان دادن به اعدام، شکنجه، تجاوز جنسی، تهاجم و سرکوب خشن اجتماعات مسالمت آميز اعلام ميداريد. اکنون که شما با وجود حکومت نظامی پوشيده و اعلام نشده در خيابانها و دانشگاهها به رويارويی با دولت کودتا برخاسته ايد، خود آگاهيد که ميليونها تن از شهروندان و هزاران هسته مقاومت و گروه و کانون و جمعيت، با پدافند سلحشورانه و محاصره مدنی استبداد فقاهتی را در ايران و در سراسر جهان، در يک شبکه سياسی و اجتماعی همبسته و نيرومند، با سرعت و انعطاف تدارک می بينند.

جنبش دانشجويی ايران با حدود ٦ دهه تجربه پيکار، با معماری مقاومتهای مدنی و برانگيختن رويدادهای مهمی چون ١٦ آذر سال ١٣٣٢، شرکت فعالانه در انقلاب ١٣٥٧ و مقاومت در برابر «انقلاب ضدفرهنگی سال ١٣٥٩»، ايستادگی قهرمانانه و پرشورانه در زندانها در سال ١٣٦٧، دفاع از اصلاحان بنيادين و رويارويی با قتلهای زنجيره ای در ١٨ تير ١٣٧٨ و سرانجام با مبارزاتشان در دهه اخير و با کوله باری از تجربه و آگاهی،نه تنها اکنون صفوف خود را فشرده تر و آگاهتر مينمايد، بلکه به ياری بخشهای ديگر جنبش مردمی نيز می شتابد.

دختران دانشجو در صفوف جنبش زنان و کمپين های زنان نقش برجسته و فعال بعهده دارند. دانشجويان کشور از سازمانگران هزاران وب نوشتها و طراحان فضاهای رسانه ای مدرنند. دانشجويان همزمان در ستادهای انتخابات، در طراحی و دفاع از جنبش انتخابات آزاد و فرارويی آن به جنبش سبز در ميهنمان نقش برجسته ای بعهده داشته اند. آنان همواره، همراه و همبسته با بخشهای ديگر جنبش مردمی کشور در امر پشتيبانی فعال و خبررسانی همراه با کارگران و زحمتکشات، اقليتهای عقيدتی و مذهبی و فعالان جنبشهای قومی نقش سازنده ای را به عهده داشته و دارند.

جنبش دانشجويی کشورمان اکنون با برپائی شمار زيادی از نهادها و سازمانهای دانشجويی و سازمانهای مهمی چون دانش آموختگان و ... ، با عرضه نمودن شخصيتهای فرهنگی و سياسی مبرزی چون عبدالله مومنی ها و زيدآبادی ها که ايستاده اند، و صدها تن از جانباختگان که با جانفشانی نهال آزادی و دموکراسی را آبياری کرده اند، با تجربه ای غنی و انسجام آگاهی و دانش سياسی، با شبکه بندی گسترده ساختارهای مقاومت مدنی و جنبش سبز، همراه و همگام با شخصيتهای ملی و سازمانهای سياسی آزاديخواه و دموکرات در انگيزش و گسترش رستاخيز مسالمت آميز مدنی و ملی به امر مهم برپايی جامعه مدنی و گشايش فضای سياسی کشور خلاقانه می کوشد.

نارلی سخن نگفت،
چو خورشيد
از تيره‌گی برآمد و در خون نشست و رفت ...

نارلی سخن نگفت،
نارلی ستاره بود،
يک دَم درين ظلام درخشيد و جَست و رفت ...

نارلی سخن نگفت،
نازلی بنفشه بود
گُل داد و
مژده داد!: زمستان شکست
و
رفت ...

زمان: ساعت هفت و نيم بعدازظهر روز ٧ دسامبر ٢٠٠٩ ميلادی
مکان:
Universität zu Köln
Albertus-Magnus-Platz
50923 Köln
Eingang: Hauptgebäude - Hörsaal II
Verkehrsanbindung: Linie 9 - Haltestelle "Universität"


جوانان و دانشجويان موج سبز ـ کلن
جمعيت پشتيبانی از مبارزات دموکراتيک مردم ايران


١٦ آذر سال ١٣٨٨ خورشيدی برابر با ٧ دسامبر ٢٠٠٩ ميلادی


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016