چهارشنبه 9 دی 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

زمان اين پند و اندرزها گذشته‌است! پاسخی به عزت‌الله سحابی، کوروش گلنام

آقای عزت الله سحابی در مصاحبه ای با سارا سماواتی، روزآنلاين ، به نقل از گويا نيوز، دوشنبه ۷ دی ۱۳۸۸(۱)، فرموده است که "خشونت خواست حکومت است، مردم خويشتن دار باشند"! جمله نخست کاملن درست است و امروز ديگر حتا دانش آموزان دبستانی در ايران نيز اين را می دانند ولی آن چه مورد پرسش است اين است که " مردم خويشتن دار باشند"! اندرز مهمی است ولی ايشان نمی تواند چگونگی اين"خويشتن دار" بودن را تفسير کرده و روشن کند زيرا سی سال مردم در زير شديدترين فشارها خويشتن داری کردند و يک بند از مسالمت گفته شد که پايان راه همين شده است که می بينيم : خيره سر تر و گستاخ تر شدن تبه کاران حاکم و تيديل شدن ايران به يکی از آلوده ترين، بی قانون ترين، نا امن ترين سرزمين ها و يکی از بی آبرو ترين و ياغی ترين حکومت ها در برابر پيمان های جهانی. از سوی ديگر آن چه را که ايشان به عنوان "خويشتن داری" توصيه می فرمايد راه درستی به مردم نشان نمی دهدتادرد جان سوز جامعه خود را درمان کنند. همآن سخنان بی اثر و دور از خواست های مردم است که دهه ها است که ايشان و هم راهان خود را به آن دل خوش کرده و کار مبارزه مردم را هر روز خراب تر از پيش کرده اند. کوشش هميشگی جناب سحابی و دوستان ايشان همين بوده است که سرچشمه اصلی آلودگی ها، آتش افروزی ها، نيرنگ ها، خيانت ها و جنايت هادر آن سرزمين ويران شده را که سيد علی روزه خوان و بيت او، که لانه مار و افعی هاست، را پنهان کنند تا مبادا راه مسالمت آميز خيالی آقايان آسيب ببيند! آقا مردم چگونه نشان دهند که اين حکومت را نمی خواهند؟ به چه زبانی بگويند؟ آقای سحابی مگر آن روز که مردم رو به کودتاچيان، در نهايت آرامش و مسالمت گفتند رأی ما کجاست، دست به خشونت زده بودند ويا بر عليه آخوند سيد علی شعار داده بودند؟ آيا در همه اين گرد هم آيی ها اين مردم بوده اند که خشونت را آغاز کرده اند؟ با موتور و کاميون به درون مردم تظاهرات کننده می رانندو آنان را زير می گيرند، با قمه و چاقو و زنجير وباتوم از هر سو به مردم يورش می برند، گاز اشک آور می زنند وسپس به روی مردمی که تنها حق خود را خواسته و دليرانه ايستادگی می کنند، شليک می کنند! مردم چه بکنند آقای گرامی و تا کی نقش گوسفند قربانی را بازی کنند؟ از اين ستم ها به کجا پناه ببرند و سخن دلشان را چگونه و به که بيان کنند؟



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


تشکيل گروه و سازمان و حزب غير حکومتی، ممنوع! داشتن روزنامه آزاد، ممنوع! گرد هم آيی حتا با مجوز، ممنوع! شعار دادن برای خواسته ها، گفتن و نوشتن از آن ها، ممنوع! جشن و شادی آزادانه خانوادگی و يا دوستانه، ممنوع! خاک سپاری و سوگواری آزاد برای قربانيان آدم کشی های رژيم، ممنوع! کالبد شکافی قانونی و آزاد و حقيقی قربانيان، ممنوع! اينک حتا داشتن جسد قربانيان، خبر داشتن از جای نگاه داری ربوده شدگان و به بند کشيده شدگان وشکنجه شدگان ممنوع! و.. ده ها و سدها(صد ها) چنين ممنوعيت ها؟ آقا مردم چگونه به اين روزه خوان يک لا قبای ديروز که امروز از سر شيادی های او وخرافه زدگی های مذهبی و نادانی های ما مردم و ياری مشتی غارت گر خودفروش، ميهن فروش چاپلوس، در ثروت ومکنت و امکان هايی که زير دست و پايش ريخته است غرق شده و يادش رفته است که ديروزش کی بوده و چکاره بوده است، حالی کنند که نه او، نه ولايت ساختگی ريا کارانه او و نه کل حکومت اسلامی ننگين او را می خواهند؟
بخش مهمی از اندرز جناب سحابی را در پاسخ به يکی از پرسش هابخوانيد تا روشن شود کليد ماجرا کجاست. نخست پرسش:
"عده ای می گويند وقتی اين حاکميت در نهايت زور دارد که مردم را سرکوب کند، پس چه اميدی برای مردم باقی می ماند که مبارزه مسالمت آميز بکنند؟ اصلاً توصيه شما به مردم در اين مرحله ای که الان هستند چيست؟ چگونه اين سلاح خشونت را از دست حکومت بگيرند؟
ببينيد ما بايد خواسته های مان را بر اساس توان مان مرحله بندی کنيم. اگر ما با آقای خامنه ای و رهبری کشور مسئله داريم، سوال داريم، اعتراض داريم ـ که خيلی هم داريم ـ اما مصلحت ما در اين نيست که پای آقای خامنه ای را به ميان کشيده و شعار عليه رهبر بدهيم. ما بايد به هر وسيله ای می توانيم تبليغ، ترويج، نوشتن، انتشار اسناد، نشان بدهيم که احمدی نژاد بلای جان ايران است. حضورش نابودی ايران است! آقای خامنه ای آيا می خواهد به سرنوشت کسی دچار شود که از يک چنين شخصيتی دفاع می کند؟ چون واقعيت اين است که احمدی نژاد ملاحظه آقای خامنه ای را هم نخواهد کرد از او هم گذر خواهد کرد. او نقشه ها دارد برای ايران و برای خودش. او می خواهد به عنوان سردار امام زمان ظهور کند. او نه تنها عليه آقای خامنه ای، اصلاً عليه روحانيت در خواهد آمد. ما بايد از اين موضع با آقای خامنه ای حرف بزنيم"

گرفتاری و گير در کار
گرفتاری و گير در کار جناب سحابی و هم انديشان ايشان همين است. ايشان به مردم توصيه می کنند که اصل قضيه و "چشم فتنه" را نديد گرفته تا روش آنان مسالمت آميز باشد! مگر آخوند سيد علی کيست که نتوان بر عليه او شعار داد؟ شگفت انگيز است که ايشان با اين همه تجربه سياسی، که ازآن هم در همين مصاحبه سخن می گويد، کوشش دارد که يک ابله و کوتوله سياسی را که با ولايت قلابی ای که به راه انداخته اند، بدون تاييد و تاکيد سيد علی روزه خوان، آدمی نبوده و نيست و ارزشی نبايد برای او قائل شد، به جای سر چشمه فتنه بگذارد تا خيال خود را از تيغ بران پی گرد حکومت آسوده کند. شور بختانه ايشان از مردم نيز نمی آموزند که اصولن اهميتی به اين کوتوله سياسی بی دانش و ياوه گو نداده و نمی دهند. آيابدون تاييد برنامه کودتا از سوی علی خامنه ای، اين کوتوله امروز بر کرسی که نشسته است، نشسته بود؟ ايشان نمی خواهند توجه کنند که پس از اعتراض آرام مردم به کودتا، اين درندگی، دريدگی و وقاحت و رفتار وحشيانه حکومت وبيش از هر کس شخص علی خامنه ای رهبر خود ساخته بودکه خون مردم را به جوش آورده و شعارهای آنان را به درستی رو به سوی او که لانه اش بنيان وريشه ستم ها و جنايت ها است، چرخش داد. مردم اگر شعاری هم در باره احمدی نژاد، اين فرد مفلوک سر می دهندبه ريشخند و استهزا است. ارباب اين فرد که سيد علی باشد بی ارزش ولگد کوب مردم شده است چه رسد به او!
از جناب سحابی بايد پرسيد مگر اين همه جنايت و آدمکشی ای که تا پيش از کودتای انتخاباتی در ايران و حتا بيرون از مرزهای ايران انجام گرفته است، به سبب شعار دادن بر عليه سيد علی روزه خوان بوده است؟ مگر برای اين حکومت تفاوتی دارد که مخالف چه می گويد؟ هر مخالفی که از ديد ولی فقيه قلابی و ديگر تبه کاران غارتگر و هم کيسه های اوکوچکترين تهديدی برای ماندگاری وآينده حکومت اسلامی ضد انسانی آنان داشته است با شيوه های گوناگون و وحشيانه از ميان رفته است و مگر سخن از ده، بيست، سد(صد)، هزارو ده هزار نفر است؟ آقای گرامی مردم تا به کی بردباری نشان داده و دنبال پند و اندرز های سازش کارانه و ويران گر شما باشند؟ تا کی زور و دروغ شنيده، تحقير شده، به جان ومالشان تجاوز شده و کشته بدهند؟ شما نمی توانيد همراه باشيد، نباشيد! دست کم در راه مردم سنگ نيانداخته و کوشش نکنيد راه درست مبارزه آزادی خواهانه مردم را به کج راه بکشيد. جوانان دلير ايران حتمن آن سرزمين را از ننگ وجود اين روزه خوان شياد و ديگر تبه کاران هم دست اوپاک خواهند نمود. احمدی نژاد کيست آقا؟ جمع کنيد اين بساط را. مردم می خواهند سر اصلی مار را بکوبند و درست هم نشانه گرفته اند.

هر راهی که برويد همين است
در برابر يک حکومت ياغی و زورگو و غره بر خود ولی تو خالی، شما از هر راهی که برويد، با مسالمت يا بی مسالمت اين ها تبه کاری خود را دنبال می کنند چون خميرمايه اين حکومت از همآن روز نخست با جنايت در حق مردم شکل گرفته است. سينما رکس آبادان را چه کسی آتش زد و نزديک به چهارسد انسان را زنده زنده در آتش کباب کرد تا آن را بنام ساواک ناميده و مردم را تحريک نمايد؟ شما حتمن داستان يورش به مسجد کرمان و آن هياهو و شيادی را که به راه انداختند خوب به ياد داريد. چه کسی اين کار ها را کرد؟ حکومتی که خود را اسلامی می داندروز روشن در برابر ديدگان شمادر روز عاشورا، هم مردم بی گناه را به خاک و خون می کشد و هم به مسجد و حتا خانه امام شما نيز يورش می برد، چه می گوييد آقا ؟ دست بر داريد و بگذاريد مردم يک بار برای هميشه اين دندان فاسد را کنده و به دور بياندازند. بگذاريد مردمی که جان خود بر کف گرفته اند، اين غده سرطانی را از پيکر ايران، منطقه و جهان از ريشه بر کنده و به زباله دان تاريخ بيفکنند. زمان اين پند و اندرزها گذشته است و در ايران امروز که در همه جا با خون مردم بی گناه رنگين شده است، مردم ديگر اين حکومت سراپا رذالت و تبه کاری را نخواسته و فريادشان اين است: يا مرگ يا آزادی، يا مرگ يا آزادی!

پانويس:
۱- [عزت‌الله سحابی: خشونت خواست حکومت است، مردم خويشتن‌دار باشند، روزآنلاين]


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016