چهارشنبه 16 دی 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

اعتبار مرجعيت از کيست؟ علی جمالی، ادوار نيوز

حوزه اثرگذاری انسانهای بزرگ تنها به زمان زندگيشان محدود نمی شود. بعضا" اظهارات يا افعالی از خود به جای می گذارند که پس از مرگشان دارای اهميتی دوچندان می شود. از اين دست انسانهای بزرگ می توان به فقيه عالی قدر مرحوم آيت الله العظمی منتظری (قدس الله نفس الزکيه) اشاره نمود. زندگی پر ارزش ايشان حاوی رفتارهايی است که در تاريخ فقه و اجتهاد و آزادگی جاودانه است. سخنرانی معروف ۱۳ رجب ۱۳۷۶ معظم له که دربر گيرنده نکاتی ارزشمند است به مثابه مانيفستی جاودان برای استقلال و اعتبار حوزه های علميه و نهاد دين در تاريخ ثبت خواهد شد. ايشان در بخشی از آن سخنرانی پس از توصيه به امر به معروف و نهی از منکر تاکيد می کند که (نقل به مضمون) روحانيت شيعه و مراجع تقليد همواره پشتيبان مردم و در ميان توده ها بوده اند؛ ايشان به جامعه مدرسين و شورای مديريت حوزه علميه قم هشدار می دهد که اين جايگاه را آلوده به اغراض و امراض سياسی نکنيد و اجازه ندهيد که کسانی به صرف داشتن مرتبه سياسی طمع دستيابی به جايگاه فقهی را در ذهن خود بپرورانند. خدايش رحمت کند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ولی ظاهرا" توصيه مشفقانه آن بزرگوار در افکار منجمد مديران حوزه بی اثر بود و همانگونه که آنروزها باعث نشد که انتخابهايی علمی داشته باشند امروز نيز همچنان در بر همان پاشنه می چرخد. بيانيه شيخ محمد يزدی دبير جامعه مدرسين حوزه علميه قم در انکار مرجعيت فقيه روشن ضمير آيت الله شيخ يوسف صانعی که ظاهرا" در پاسخ به سوال چند مستفتی صادر شده بنيانگذار بدعتی خطرناک در تاريخ فقه شيعه است که مشخص نيست قرار است چه سرانجامی داشته باشد. اينکه آيا تصميم حضرات جامعه مدرسين تاثيری بر مقلدان و دوستداران آيت الله صانعی می گذارد يا خير ؛ البته پاسخی روشن دارد. مقلدان آيت الله ايشان را براساس نشانه هايی به عنوان مرجع تقليد خود برگزيده اند که نه تنها همچنان در ايشان باقی است بلکه به گمان نگارنده پس از موضع گيری ها و فتاوای ارزشمند معظم له در باب مسائل اجتماعی و سياسی بسيار ارزشمندتر و بارزتر نيز گرديده است. توجه ويژه مردم به روحانيت مستقل و شجاع که در قالب شعارها و ابراز ارادت ها نمايان می گردد موءيد اين مدعاست.

اما نکته در اينجاست که اعتبار مرجعيت هر شخص از کجا حاصل می شود!؟ آيا مرجعيت کسی را که مسير کسب مدارج علمی را با رياضت و تلاش شبانه روزی طی نموده ، از محضر علمای اعلام کسب فيض کرده ، رساله منتشر کرده ، به تحقيق و تدريس و تاليف پرداخته و شاگردانی تحويل جامعه داده است را می توان با يک اطلاعيه همايونی بازستاند؟ مگر اعتبار مرجعيت آيت الله صانعی به واسطه شيخ محمد يزدی اخذ شده که با نظر او گرفته شود!؟ اگر اينچنين بود بی ترديد در طول تاريخ حاکمان جبار که همواره روحانيت آزاد و مستقل شيعه را خطری برای موجوديت خود می دانستند با يک دستخط شاهانه مرجعيت ايشان را سلب می کردند و با خيال آسوده به کار خود می پرداختند! ولی زمانی که در تاريخ می خوانيم که فتوای ميرزای شيرازی در تحريم تنباکو تا اندرونی شاه قاجار نفوذ می کند بايد به قدرت روحانيت مستقل شيعه اذعان کرد. و ای کاش حضرات جامعه مدرسين کمی چشم می گشودند و تاثير رفتار و گفتارشان را در ميان توده بررسی می کردند و بيش از اين اعتبار نهاد روحانيت را قربانی مصالح سياسی و جناحی نمی کردند. کاستن از اعتبار نهاد روحانيت به سود هيچکس نيست.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016