چهارشنبه 16 دی 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

در برابر زره‌پوش‌ها چگونه از خود دفاع کنيم؟ دفاع از خود در برابر خشونت، خشونت‌‌ نيست اوج بردباری‌است، همنشين بهار

برخلاف تصور، آيه الله خامنه ای حرف اول و آخر را نمی‌زند!
نظاميان «نوکيسه» ‌و «نوخاسته»ای که به عرصه اقتصاد تشريف‌فرما شده اند، «طبقه جديد»ی که با غارت «حرث» و «نسل» جامعه سربرآورده، هار و پروار شده، و در فعاليت های به ظاهر اقتصادی (پيمانکاری های بزرگ، تاراج اموال دولتی و شخصی...)، دست شيطان را هم از پشت بسته اند ــ باعث و بانی تباهی ها و رنج و شکنج مردم ايران‌اند.

همين «طبقه جديد» و زالو صفت است که داغ و درفش بپا کرده و خون مردم را می‌مکد.
بالای سر زندانيان سياسی و پشت چماق ها و دشنه ها و زنجيرهايی که در تظاهرات بر سر و روی مردم فرود می‌آيد، همين ها، همين «طبقه جديد» ايستاده است.
لباس شخصی ها، شلاق‌بدستان و همه کسانی که روضه ولايت می‌خوانند و بذر وحشت می‌کارند و بعضاً آهی هم در بساط ندارند ــ پادو، عمله ستم و آلت دستی بيش نيستند.

اين «طبقه جديد» (که البته با طبقه جديد بخش خصوصی تفاوت دارد) با «کليد» پُست های حساس، هر در بسته ای را باز می‌کند، حسابی خرش می‌رود و می‌تواند از طريق فرمانداری ها، بخشداری ها، دهداری ها، امامان جمعه، مداحان، جمکران... ــ «حيدر، حيدر» راه بيندازد، به صندوق های رای سرَک بکشد...مخالفين را «کاميونی» و ترور کند، بندر و فرودگاه تصاحب کند، سفير و وزير و مرجع تقليد عزل و نصب نمايد و در وقت لزوم از کشته، پشته بسازد.
برخلاف بسياری از «اهل جبهه» که ۸ سال تمام خون دل خوردند و اينک از کارافتاده و ناتوان شده اند و بعضاً هشت‌شون هم گرو نُه است ــ اين گروه غارتگر که در سپاه و مجلس و حوزه و جامعه مدرسين و دولت و بيت رهبری و، در همه جا ريشه دوانده، بازيگر اصلی جامعه ايران است.
برخلاف تصور، آيه الله خامنه ای حرف اول و آخر را نمی‌زند!

همين «طبقه جديد» است که از آب گل‌آلود موجود، ماهی می‌گيرد و به «سرکوب حداکثر» و «حُقه های ابتر» و «زره پوش‌های بهتر» متوسل می‌شود، غافل از آنکه هرگاه مردمی‌زندگی را اراده کنند، زنجيرها جز آن که بشکنند، چاره ای ندارند.



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


طبقه نوکيسه نوخاسته که از پستان دين شير دنيا می‌دوشد
اگر جنبش روز به روز راديکال‌تر می‌شود و اگر جوانان ايران به سيم آخر می‌زنند، دليل دارد. «اين حاکميت‌های استبدادی هستند که مردم و جنبش‌های مردمی‌را به صورت واکنشی به سمت تند و راديکاليزه شدن پيش می‌رانند.»
در برابر جباريت اين طبقه نوکيسه نوخاسته که از پستان دين شير دنيا می‌دوشد و خدا را هم بنده نيست، من، من نوعی چه بايد بکنم؟ آسا برم و آسا بيام که گربه شاخم نزند؟ دست روی دست بگذارم و خفقان بگيرم؟ مگر مردم ايران با يک حکومت استبدادی عرفی و «کلاسيک» مواجه اند؟

«هرگاه که ابتدايی‌ترين حقوق فردی و شهروندی‌ام را به مسالمت‌آميزترين شيوه‌‌های ممکن از اين حکومت طلب کنم، باز هم پاسخم را با چماق و قمه و گلوله و زيرماشين گرفتن و از پل پرت کردن و زندان و شکنجه و تجاوز در کهريزک و اعدام خواهد داد، همچنانی‌که در اين سه دهه با خواهران و برادرانم رفتار کرده‌ است.»
در برابر دجالگری و کينه توزی و خشونت عريان حکومتی، جوانان بپاخاسته ما چه چاره ای دارند جز اينکه از خود دفاع کنند؟ تا کی سرشان را مثل برّه زير بياندازند و نجابت به خرج دهند؟
«عکس‌ها، فيلم‌ها و گزارش‌هايی که از تظاهرات ميليونی مردم، به‌ويژه در روز عاشورا تهيه شده، نشان می‌دهد که مردم ايران، چگونه بر خشم خود غلبه کرده و در برابر چماق و چاقو و زنجير و گازاشک‌آور و ساچمه‌ها و گلوله‌ها تنها به دفاع از خود برخاسته‌اند.»
مردم پاک و مهربان ايران زمين هرگز آغازگر هيچ خشونتی نبوده و نيستند، استبداد زير پرده دين است که همه را کُفری می‌کند.

هيچکس نمی‌خواهد در نبرد با هيولا، خود تبديل به هيولا شود.
ستمگران دين‌فروش و زاهدمآب ديدند که هيچ دوز و کلکی نمی‌تواند آب رفته را به جوی باز گرداند و کهريزک و داغ و درفش و پاره کردن عکس آيه‌الله خمينی هم اثر نکرد پس مطمئن باشند در برابر هزاران مرکز کانون قدرت، در پايين و در سطح جامعه مدنی، «ماشين های آب‌پاش» و «زره پوشهای ضد شورش» به اصطلاح بهتر هم، هيچ غلطی نمی‌توانند بکنند.

من خشونت بسيار کشيده و چشيده ام اما، با خشونت ميانه‌ای ندارم. شکنجه‌گران خودم را هم نه تنها بخشيدم، برايشان آرزوی خير کردم تا خود اسير کينه‌های کور نباشم.
خشونت قفل است، کليد نيست و در هيچ باغ مصفايی را باز نمی‌کند. «تجربه تاريخ جهان و خود ايران نشان داده که خشونت عواقب مثبتی ندارد» و دموکراسی با به‌کارگيری شيوه‌های غيردموکراتيک و اعمال خشونت به دست نخواهد آمد اما، چه بايد کرد وقتی.. دشمن...شمشير دارد به کف؟ و با مکر شيطان و حرص خرس گرسنه، لت و پار می‌کند؟
هيچکس نمی‌خواهد در نبرد با هيولا، خود تبديل به هيولا شود، هيچکس نمی‌خواهد دام ستمگران را دست‌کم گرفته و در دستگاه آنان برود، اصالت با روش‌های مسالمت آميز و مبارزه مدنی است و نه با خشونت کور، امّا، مقاومت و دفاع از خود، حق شهروندی و حقوق بشری است. «جامعه‌ی جهانی مدافع حقوق بشر و صلح‌طلبان نيز همواره اين حق را به مردم می‌دهند که در برابر خشونت وحشيانه‌ی حکومت ولايت‌فقيه و نيروهای خودسرش از خود دفاع کند.»
اين حق ستمديگان است که در برابر ستمگر و اين حکومت «پاپوش‌دوز» و «سر‌خور» بپاخيزند.
لاَّ یُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ

***
طبقه جديد، همان‌ها که به قول حکيم فردوسی: زيان کسان از پی سود خويش, بجويند و دين اندر آرند پيش ــ اينک در کنار چوب و چماق و دشنه و زنجير...زره پوش‌ها را لولو کرده و به جنگ مردم بی پناه آمده است. از آنجا که دفاع از خود در برابر خشونت، خشونت‌‌ نيست بلکه مهار خشونت است ــ روش رويارويی با لولوی جديد را بيآموزيم.

زره‌پوش های چينی در خيابانهای تهران،قابليت مانور ندارند.
خيابان‌های چين بسيار عريض است و با خيابان های ما تفاوت دارد. زره‌پوش های چينی در خيابان‌های تهران، قابليت مانور ندارند و جوانان شجاع ما می‌دانند چگونه به حساب‌شان برسند.
در ترافيک، زره پوش‌ها امکان جابجايی نداشته، سرسنگين و تنبل‌اند، بخصوص که وسعت مناطقی که مردم حضور دارند خيلی گسترده است. تازه تانکها و تجهيزات سرکوب در زمان حکومت ديکتاتوری پهلوی که ساخت کشورهای پيشرفته جهان بود چه غلطی کرد که تجهيزات چينی بکند؟
رژيم حاکم بر ترکيه سالها اين زره پوش‌ها را‌ عليه کردهای مبارز قطار کرده و کار چندانی از پيش نبرده است.
آنطور که شنيده ام «اين ماشين آلات ضد مردمی هر چقدر سنگين و دارای تمام تجهيزات ممکن باشند در مقابل نيم ليتر بنزين، ۵٠ گرم پودر صابون يا گريس به اضافه يک لامپ (بط شيشه ای) و تکه ای پارچه بعنوان فتيله و يک مرد يا زن جسور و يک کبريت يا شعله فندک وامی‌روند...»

آشنايی کوتاه با ماشين های آب‌پاش چينی
ــ ماشين آب‌پاشی که اخيرا توسط رژيم ايران خريداری شده، ساخت کشور چين است. ( مدل DES- ۵۱۶B ( Anti-riot Water Cannon Vehicle
ــ مخزن آب اصلی اين ماشين حدود ۱۰ هزار ليتر گنجايش دارد که در حالت بارگيری کامل، وزن ماشين را به بيش از ۲۰ تن می‌رساند. علاوه بر مخزن فوق، ماشين دارای سه مخزن کناری، هر يک به حجم ۱۰۰ ليتر است (برای خاموش کردن آتش، گاز اشک آور، و پاشيدن رنگ)
ــ استفاده از رنگ برای ايجاد ترس يا علامتگذاری تظاهرکنندگان است.
ــ دو عدد آبپاش بالای ماشين، می‌توانند جريان آب را تا مسافت ۷۰ متر و با سرعت حداکثر ۹۰ کيلومتر در ساعت پرتاب کنند.
ــ ضربه آب با اين سرعت می‌تواند سبب شکستگی استخوان يا صدمات داخلی شود.
ــ ۳ نفر از درون کابين، آب‌پاش ها را کنترل می‌کنند.
ــ شيشه ها دارای توری فلزی است تا در برابر پرتاب سنگ مقاوم باشند.

با اين يادآوری مهم که «در مبارزه برای آزادی، نفرت و کينه‌جويی جايی ندارد و نقض غرض است و آلوده شدن است و گرفتار آمدن در باتلاق استبدادی ديگر» ــ روش برخورد با ماشين های آب پاش را فرا گيريم. بار ديگر يادآور می‌شوم که دفاع از خود در برابر خشونت، خشونت‌‌ نيست بلکه مهار خشونت است.

چگونه ماشين های آبپاش را از کار بيندازيم؟
بايد کاری کنيم که خدمه ماشين نتوانند بيرون را ببينند.
لازم نيست به ماشين نزديک شويم، تخم مرغ رنگی را عشق است!!
با تخم مرغ رنگی (تخم مرغ پر از رنگ، با توضيحی که خواهم داد) ديد خدمه را می‌گيريم که نتوانند با هجوم به مردم، چماق بدستان را شير کنند.
چگونه بايد تخم مرغ را پر از رنگ کنيم؟ (البته اگر تخم اردک يا غاز باشد بهتر است چون پوستش محکم و بادوام است.)
برای اينکار به رنگ روغن که زود با آب پاک نشود و، ابزار زير نياز داريم:
چسب چوب برای چسبندگی بيشتر
ميخ بزرگ يا درفش يا...،
سرنگ يا قيف کوچک،
چسب نواری.

يک سوراخ روی تخم‌مرغ درست کرده زرده و سفيده آن را خارج می‌کنيم، سپس با سرنگ، رنگ روغن را بطوريکه پر نشود در تخم مرغ می‌ريزيم.
حالا يک کم چسب چوب اضافه می‌کنيم (نسبت چسب چوب به رنگ: ۱ به ۳ يا ۱ به ۴)
بعد مُهر و مومش می‌کنيم.
بايد هرجور شده توری محافظ شيشه جلوی ماشين را با پرتاب فراوان تخم مرغ های رنگی کور کرد، آن وقت خدمه ناچار بايد توری محافظ را بالا بزنند، در اين حالت شيشه جلو، بدون محافظ شده و با پرتاب سنگ (يا شمع های فرسوده و غيراستفاده اتومبيل) درب و داغون می‌شود.
يادآوری کنم که پرتاب اشيای آتش زا بر خود زره پوش اثر ندارد، اما چرخ های ماشين در برابر آن آسيب پذير است. اين کار را ميتوان برای در امان ماندن از بالای ساختمان‌ها کرد.

البته اينها برای روز مبادا است. جنبش مدنی و روادارانه کنونی و نسل جوان عدالت خواه امروز با بکارگيری اشکال مدنی مبارزه سرکوبگران را سرجای خود می‌نشاند. طبقه نوکيسه و نوخاسته جديد نمی‌تواند «همه»‌ی راه‌های مبارزه را مسدود کند.
استدلال‌گريزی و سياوش‌کُشی و شريعت بازی ديگر اثر ندارد.
آفتاب گندم‌نمايان جوفروش و عسل‌پوشان سرکه فروش، بر لب بام است، اما چنانچه روزی اين زره پوش‌ها به جان مردم افتادند، جای نگرانی نخواهد بود
اگر جوانان بپاخاسته ايران ساربان‌اند، بَلدَند شترشان را کجا بخوابانند.

«علمداران هدايت»!! که خلق خدا را گوساله و بزغاله و اراذل و اوباش لقب می‌دهند و پوستين يوسفان می‌درند، از آه مظلومان و صبر دليران در امان نيستند و مطمئن باشند از درون شب تار می‌شکوفد گل صبح

ای دريده پوستين يوسفان
گرگ برخيزی از اين خواب گران
گشته گرگان يک به يک خوهای تو
می‌دراند از غضب اجزای تو
ای دريده پوستين يوسفان,
گر بدرد گرگت آن از خويش دان
چـون ز دستت زخم بر مظلوم رست
آن درختی گشت و زآن زقوم رست


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016