یکشنبه 18 بهمن 1388   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

نامه احمد منتظری به ضرغامی: اگر نوشته‌های امام برای شما حجت است، دو نامه فروردين ۶۸ و آخرين نامه به آيت‌الله منتظری را هم منتشر کنيد!

باسمه تعالی

رياست محترم صدا و سيمای جمهوری اسلامی جناب آقای مهندس ضرغامی

پس از سلام _ پيرو پخش برنامه موهن "ديروز امروز فردا" از شبکه ۳ سيما در تاريخ ۱۷/۱۱/۸۸ موارد ذيل را يادآور می شوم:

۱ - پس از پخش برنامه های مناظره که عليرغم وجود خط قرمزهايی که رعايت می شد، بسيار مفيد و باعث اميدواری بسياری از مردم شده بود اما متاسفانه اقدام به پخش برنامه های يک طرفه نموديد و تنها به قاضی رفتيد و راضی برگشتيد. اميدوارم اين رضايت، خودتان را گمراه نکند و امر بر خودتان مشتبه نشود.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


۲ - آقای فلاحيان سالها وزير اطلاعات بوده است و بعيد است اطلاع نداشته باشد که نامه آيت الله منتظری در مورد کشتار مجاهدين خلق در تابستان ۶۷ و به تاريخ ۹/۵/۶۷ نوشته شده و به شکل کاملا محرمانه برای امام خمينی و سران سه قوه ارسال گرديده است و پخش اين نامه از بی بی سی در تاريخ ۵/۱/۶۸ هيچ ارتباطی با دفتر آيت الله العظمی منتظری نداشته است و آن مرحوم در خاطرات خود مفصل به آن پرداخته و توضيح داده اند که چرا اين نامه پس از ۷ ماه و درست يک روز قبل از برکناری ايشان از قائم مقامی رهبری از بی بی سی پخش می شود(خاطرات آيت الله منتظری، صفحه ۶۶۹ تا ۶۷۲).

۳ - شما چندين بار اقدام به پخش نامه ۶/۱/۶۸ امام خمينی نموديد، اگر واقعا امام خمينی را قبول داريد و نوشته های ايشان برای شما حجت است، در اين زمينه ۲ نامه به ايشان منتسب است؛ يکی ۶/۱/۶۸ و ديگری ۸/۱/۶۸. پس چرا و با چه هدفی از نامه دوم که آخرين نامه امام خمينی به آيت الله العظمی منتظری است صحبتی نمی کنيد؟ آيا اگر نظرات مختلفی در مورد مساله ای ابراز شده باشد؛ آخرين نظر و آخرين نامه ملاک نيست؟

۴ - مستند اصلی پخش شده تنها اعترافاتی است که مطابق روايات معصومين (ع) و فتاوای فقهای شيعه هيچ اعتبار شرعی ندارد. از باب نمونه، امام صادق(ع) از حضرت علی (ع) نقل کرده اند که آن حضرت فرمودند: "هر کس در حال تهديد و تخويف و حبس و کتک خوردن به چيزی اقرار نمايد حدی بر او جاری نمی شود و اقرار او نافذ نمی باشد." (وسايل الشيعه، باب ۷ از ابواب حد سرقت و دعائم الاسلام، جلد۲صفحه ۴۶۶)

مرحوم امام خمينی در جلد دوم "تحرير الوسيله" مساله ۸ فرموده اند: "يکی از شرايط صحت و نفوذ اقرار، داشتن اختيار و عدم اکراه شخص است." همچنين در مساله ۴ فرموده اند:" اقرار هيچکس بر عليه ديگران اعتباری ندارد."

با اين حال چگونه شما برنامه ای تنظيم و پخش می کنيد که مخالف روايات معصومين(ع) و فتوای مرحوم امام خمينی (ره) و ديگر مراجع معظم تقليد می باشد؟!

۵ - اين که آيت الله منتظری گفته باشند امام خمينی نامه ای نوشته که خواب را از چشم من گرفته و من هم نامه ای نوشتم تا خواب را از چشم ايشان بگيرم کذب محض است و بارها آيت الله منتظری به صراحت آن را تکذيب کرده اند و هيچ مدرکی برای اثبات آن غير از ادعای رنج نامه و خاطرات وزير وقت اطلاعات وجود ندارد که ادعايی بدون دليل است.

۶ - بيش از ۲۰ سال است که روزنامه ها و صدا و سيما به طور يکطرفه عليه آيت الله منتظری مطلب پخش می کنند و تهمت های ناروا و دروغهای فراوان گفته اند، ولی هيچ گاه جوابيه های آن مرحوم و دفتر ايشان را منعکس نکرده اند، با اين حال هنوز پس از اربعين آن مرحوم، احساس وظيفه می کنيد ناجوانمردانه به ايشان حمله کنيد. آيا اين خود دليل بر مظلوميت و حقانيت معظم له نمی باشد؟!

۷ - تخريب شخصيت دوم انقلاب اسلامی در سالگرد پيروزی انقلاب جای توجه و سوال بسيار دارد. آقای فلاحيان که می گويد سرويس های اطلاعاتی جهان در سازمانهای حساس نفوذ دارند، آيا صدا و سيمای جمهوری اسلامی را جزء آن سازمانهای حساس نمی دانند؟ آيا تخريب شخصيت دوم انقلاب اسلامی به معنای تخريب اصل انقلاب نيست؟ در چنين شرايطی نسل دوم و سوم انقلاب چه قضاوتی در مورد انقلاب اسلامی و رهبر فقيد آن خواهند داشت؟ آيا تخريب شخصيت يک عالم وارسته که مسئولين بلند مرتبه نظام شاگرد ايشان بوده اند به معنای تخريب نظام وانقلاب نيست؟ آيا تخريب شخصيت يک مرجع تقليد شيعه به معنای تخريب روحانيت و مرجعيت شيعه نيست؟

جناب آقای ضرغامی، اگر به لوازم و عوارض کار خود واقف باشيد و به پخش اين نوع برنامه ها ادامه دهيد اين شائبه پيش می آيد که به نظامی که خود از مسئولين آن محسوب می شويد اعتقادی نداريد. اميد است که چنين نباشد و در تدارک خسارتهايی باشيد که به اعتقادات جوانان وارد آمده و سازمان شما موجب آن بوده است.

والسلام علی من اتبع الهدی.

۱۸ بهمن ماه ۱۳۸۸
احمد منتظری


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016