گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
26 دی» محاکمه هفت بهائی، سندی از سرکوب خشن مذهبی، راه کارگر18 دی» در باره اوضاع سياسی کنونی و مختصات آن، راه کارگر 12 دی» آیا با تقلیل خواست ها می توان به جائی رسید؟، راه کارگر 7 دی» اطلاعيه راه کارگر در باره خيزش مردم در روز عاشورا 7 دی» اطلاعيه راه کارگر در باره وقايع روز عاشورا
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! جامعه ايران در چالشی بزرگ، اعلاميه کميته مرکزی راه کارگر در بزرگداشت ۸ مارسهنوز دوهفته از انقلاب مصادره شده نگذشته بود که در ۷ اسفند ۱۳۵۷ قانون حمايت خانواده لغو شد . در ۱۲ اسفند حق قضاوت زنان غيرقانونی شد. در ۵ ۱ اسفند خدمت وظيفه زنان در سپاه بهداشت و سپاه دانش ملغی گرديد. و در ۱۶ اسفند، خمينی در ديداری با مريدان خود گفت: " خانمها می توانند به اداره ها بروند ولی با حجاب اسلامی بروند." و در ۱۷ اسفند که مصادف بود با ۸ مارس روز جهانی زن، زنان عليه اينهمه بيداد به خيابان ها آمدند. بيشتر آنان با هيچ گروه و حزبی خود را تعريف نمی کردند. اعتراض زنان حرکتی خودجوش بود درميان سرودخوانی جامعه رسته از رژيم ستم شاهی و سرمست از سرآمدن زمستان و رسيدن بهار آزادی . گويی نگرانی ، مطالبه و اعتراض جايی در ميان هلهله مردمان پيروز نداشت! نيروهايی که برای يک انقلاب اجتماعی – سياسی در ايران مبارزه کرده بودند هنوز سر از سوی حريف پشت به خاک سائيده شده برنگرفته بودند که خود را در مقابل ارتجاع مذهبيی سازمانيافه ديدند، بدون هيچ آمادگی. اينبار حريفی در مقابل بود که خود را در مساجد و تکيه ها سازماندهی کرده بود و آماده و برنامه ريزی شده يورش به جوانه های آزادی را از همان روزهای اول به پيش می برد. و اين چنين خمينی و يارانِ در رکاب، انقلابی را که عليه استبداد و برای آزادی و عدالت اجتماعی بود، تصاحب کردند. و انقلاب مُرد. نيروهای مترقی جامعه، بويژه آنان که برای جامعه ای عادلانه تر و رفع ستم و استثمار انسان از انسان، برای انقلاب اجتماعی در ايران مبارزه کرده بودند، بيش از سی سال فرصت داشته اند تا اين اشتباه تاريخی خود را به نقد بکشند و راه های مقابله با تکرار چنين فاجعه ای را جستجو کنند. تجربه انقلاب سال ۵۷ ضرورت بيش از پيش دموکراسی و حفظ حقوق شهروندی و بويژه اهميت باز تعريف جنسيت ها را در مبارزه برای ساختن جامعه ای دموکراتيک و سوسياليستی نشان داد. تنها توده ها نبودند که تصوير خمينی را در ماه ميديدند. ما مدعيان ساختن جامعه نوين، مدافعان و مبارزان آزادی و نيروهای دموکرات نيز پاسدار حافظه تاريخی جامعه نبوديم . تنها ۱۵ سال قبل از انقلاب بود که آقای خمينی ، در سال ۱۳۴۲ به علت مخالفت با دو بند اصلاحات رژيم محمدرضاشاه به خارج از کشور تبعيد شده بود: رفرم ارضی از زاويه دفاع از مناسبات ارباب - رعيتی و مخالفت با حق رای زنان! نيروی مترقی جامعه زير سلطه استبداد شاهی نتوانست حافظه تاريخی۱۵ ساله را پاس دارد. وجود سنت ها و حضور سنگين فرهنگ زن ستيز و تعاريف جنسيتی غالب، امکان استقرار يک سيستم سرمايه داری غيرمتعارف در سال های پايانی قرن بيستم را در جامعه ما امکان پذير کرد. برای براندازی چنين سيستمی نميتوان چگونگی شکل گيری آن را ناديده گرفت. اکنون جامعه ايران بارديگر در مقابل اين چالش بزرگ قراگرفته است. زنان پس از سی سال مقاومت در مقابل سرکوب، سی سال مبارزه پيگيرانه عليه آپارتايد جنسی از جايگاه ديگری در جامعه ايران برخوردارند. عليرغم سی سال تبليغ برای جداسازی جنسی و ممانعت از حضور اجتماعی زنان، سی سال سرکوب خشن زنان به نام مذهب به گستردگی پهنه ايران، سی سال تلاش حاکميت اسلامی برای جاانداختن ارزش های زن ستيزاسلامی بنام ويژگی ملی، به يمن دستاوردهای جامعه بشری در سيستم های ارتباطی پيشرفته، که زنان ايران آن را بيش و پيش از هر نيروی اجتماعی ديگر در خدمت مبارزه مستقل خود به کار گرفته و می گيرند، ديگر نيروی زنان بعنوان يکی از بزرگترين نيروهای محرکه تحرکات اجتماعی در جامعه ايران تثبيت شده است. نيرويی که هيچ جنبش اجتماعی ديگری نمی تواند از توان آن چشم پوشی کند. درود به نيروی طغيانگر زنان ايران برای ساختن جامعه ای نوين کميته مرکزی سازمان کارگران انقلابی ايران (راه کارگر) www.rahekaregar.com Copyright: gooya.com 2016
|