سه شنبه 14 اردیبهشت 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

انتقادی بر ساختار تلويزيون بی‌بی‌سی فارسی (قسمت سوّم)، شاهين بوستانی

بی‌بی‌سی مادر هرگز اجازه نمی‌دهد که اخبار در تلويزيون بی‌بی‌سی فارسی، استانداردش پائين‌تر از اخبار بی‌بی‌سی مادر و کانال ۲۴ ساعته خبری‌اش باشد، ولی قضيه کاملا در مورد برنامه‌هايی که تلويزيون بی‌بی‌سی فارسی خود تهيه می‌کند فرق می‌کند. استانداردهای بی‌بی‌سی مادر در اين مورد پائين می‌آيد و کنترل کم‌تری روی آن‌ها اعمال می‌شود

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


هفته گذشته عجب هفته شلوغی در تلويزيون بی بی سی فارسی بود؛ فضايی کاملأ متفاوت با تلويزيونی که ما وديگر دوستان در يک سال و اندی شاهدش بوديم. کاش اين دوستان اين کارها را از اوّل می کردند و مرا مجبور به نوشتن اين مقالات نمی کردند که کلی وقت من و ديگران را گرفته است.

پخش برنامه جديد "پرگار" هم قرار است از دوشنبه شب شروع شود (اين مطلب قبل از پخش اين برنامه نوشته شده است) و از ظواهرامر چنين بر می آيد که اين امر قدمی مثبت در بالانس کردن ترازوی برنامه هاست. البته اين بحث اوّل توسط تماشاچيان ومن در وب سايت سردبيران و در صفحات وب سايت بی بی سی فارسی از ژانويه امسال شروع شد. و آنطور که من شنيده ام از ماه ها قبل از آن نيز دوستان ديگری هم اين مسائل را گاهی بطور خصوصی به مسئولين امر گوشزد می کردند اما گوش شنوايی نبود تا اينکه قضيه بيخ پيدا کرد.

اما مشکل اساسی تلويزيون بی بی سی فارسی با تبليغات اخير دست آوردها در لابلای برنامه ها، دعوت از چند چهره جديد در برنامه های چند هفته اخيرش و يک مجموعه تلويزيونی اينچنينی کاملأ قابل حل نيست. قضيه خيلی جدی تر و عميق تر از اين است، و گچ کاری و پوشاندن ترک ها کفايت نمی کند! من در مقالات قبلی به بخشی از مشکلات اساسی اشاره کردم که مسئولين امر بايد بطور جدی آن ها را بررسی کنند و راه حل های جديد را از افراد متخصص و متفکرمان در همه زمينه ها جستجو کنند.

و اما مطلب اين هفته باز هم مثل مقالات قبلی ام، به ريشه يابی مسائل اين شبکه تلويزيونی، هم از نظر محتوا وهم سبک می پردازد که اميدوارم نقش سازنده ای در بهبود اين کانال داشته باشد. همچنين اميدوارم که ادامه اين بحث را دوستان ديگر؛ نويسندگان، هنرمندان، دانشگاهيان و متفکران مان بطورهمه جانبه ادامه بدهند تا راه حل های عملی خوبی برای جهت گيری و آينده اين شبکه تلويزيونی بيابند. خوبی و بدی اين کانال تلويزيونی مهم با تماشاچيان ۱۰۰ ميليونی اش در دست شما عزيزان است. اين کانال متعلق به همه شما است و نه عده ای معدود که آن را ارثيه راديويی خود و دوستانشان قلمداد می کنند.

در قسمت اوّل اين مقاله به دلايل سياسی تشکيل تلويزيون بی بی سی فارسی پرداختم و تاکيد کردم که بی بی سی و دولت انگليس به پايگاهی در کشورهای مورد نظرشان بخصوص ايران نياز داشتند تا در لابلای برنامه های اين کانال تلويزيونی به ترويج نظراتشان برای نفوذ در جامعه ايرانی و منطقه خاورميانه بپردازند.

برای دولت انگليس و بی بی سی مادر فقط برنامه های خبری بی بی سی اهميت والايی برای نفوذشان در اين مناطق داشت. اما نمی توانست اين کار را فقط با برنامه های خبری به انجام برساند زيرا دولت های ديکتاتوری آن مناطق بخصوص جمهوری مخوف اسلامی ايران، بی بی سی فارسی و دولت انگليس را متهم به دخالت در امور داخلی کشور می کردند. در نتيجه می بايستی اخبار را با چيزهای ديگری چاشنی می کردند و آنهم تا حدی که بتوانند از وجود چنين کانالی در قبال اينگونه اتهامات دفاع کنند. از اين رو است که فقط به حداقل ها اکتفا کردند. همانطور که در قسمت دوّم اين مقاله در هفته گذشته نوشتم، چنين شد که بی بی سی مادر يک استاندارد برای شبکه انگليسيش و يک استاندارد پائين تر برای تلويزيون بی بی سی فارسی قائل شد.

ريشه های اين استانداردهای دوگانه بی بی سی تا حدودی به فرهنگ امپرياليستی امپراطوری انگليس در گذشته بر می گردد؛ انگلستان برای سودجويی فرهنگ خود را به کشورهايی مثل هند تحميل کردند و حداقل ها را از ثمرات دنيای مدرن و انگليس به آن کشورها بردند، به همين دليل آن برابری، دمکراسی و امکاناتی که زمانی در انگليس بود، کمتر در اين کشورها بچشم می خورد. چون اين کارها هم خرج دارد و هم وقت و انرژی می برد. انگليسی ها مردم آن کشورها را شايسته اين چنين رفاه و حقوق انسانی نمی دانستند و مهمتر اين که واهمه داشتند که با اين تغييرات ممکن است که نفوذ سياسی و اقتصادی خود را در آن مناطق از دست بدهند.

اين نوع نگرش و رفتار حقيرانه تا حدودی در روابط بی بی سی مادر با تلويزيون بی بی سی فارسی نيز وجود دارد. و از اينروست که از استقلال بی بی سی فارسی بنوعی واهمه دارد و اين خود در برنامه ها، انتخاب پرسنل تلويزيون بی بی سی فارسی و اعمال استانداردهای دوگانه متضاد تاثير عميقی گذاشته است.

قشر جوانان مدرن ايران و نقش آن ها در جنبش ضد حکومت قرون وسطايی جمهوری اسلامی ايران با هدف براندازی پيرمردان ظالم و امل حاکم ، از نظر بنيانگذاران و مدير راه اندازی اين کانال دور نماند. از اين رو تصميم گرفته شد که سبک کانال و برنامه های آن خيلی جوان پسند باشد، و بی بی سی برای رسيدن به اهدافش هيچ ابايی هم نداشت که برنامه هايش تا حد بی ارزشی چه از نظر سبک و چه از نظر محتوا سقوط کند.

در نتيجه بی بی سی مادر نقشه يک کانال به سبک MTV اما با ورسيون بی بی سی برای تلويزيون بی بی سی فارسی ترسيم کرد. به همين دليل در مقاله هفته گذشته به تجربه های جديد تلويزيونی بی بی سی مادر و استفاده هايش از تلويزيون بی بی سی فارسی بعنوان آزمايشگاه پرداختم، تجريه هايی که هرگز امکان و اجازه آن در هيچ کانال انگيسی بی بی سی داده نمی شود، اما بدون هيچ هزينه ای برای بی بی سی مادر اين امکان در تلويزيون بی بی سی فارسی فراهم می شود چرا که اکثر پرسنل راديويی و تيم ضعيف مديريت آن، به قدرت گرايش دارند و با هيچ چيزی مخالفت نمی کنند.

شرايط ايران هم برای اين تجربه های تلويزيونی ايده ال بود. به همين دليل هم اکثر مجريان و برنامه سازان تلويزيو بی بی سی فارسی از بين جوانان استخدام شدند. من در اينجا می خواهم با صراحت تأکيد کنم که به هيچ وجه جوان ستيزنيستم و پيشنهاد های سازنده ای که در مقاله قبلی برای تربيت نسل دومی و سومی مهاجر فارسی زبان تلويزيونی داشتم واز عدم توجه مسئولين امر در اين مورد انتقاد کردم، حکايت از گرايش من به ارتقاء ظرفيت نيروهای جوان در همين تلويزيون بی بی سی دارد. ولی آنچه که مشکل تراش شده است دلايل اين تصميم گيری استفاده از نيروهای جوان در برنامه ها و اثراتش در نوع برنامه هايی است که تهيه کننده آنها بی بی سی فارسی است. البته فيلم های دوبله شده مقوله ای ديگر است و هر دوی آنها احتياج به بررسی دقيق توسط محققان ديگر دارد. اما در مقاله حاضر به چند مسئله اساسی می پردازم.
هدف از راه اندازی اين سبک و محتوای تلويزيون بی بی سی فارسی ، جلب تماشاچيان جوان فارسی زبان در افغانستان ، تاجيکستان و بخصوص در ايران بود تا با جذب آن ها به برنامه هايی از جمله "کوک"، "چهره ها" و "بلور بنفش"، آنها را به برنامه های خبری نيز جذب کنند. زيرا برای دولت انگليس و بی بی سی مادر حفظ اعتبار بين المللی اخبار بی بی سی در کل بعنوان يک "مارک تجاری" اهميت زيادی دارد. بخصوص اينکه جنگ مداومی برای تسخير بازار اخبار دنيا بين شبکه هايی چون CNN, SKY و ALJAZEERA در جريان است.

اين مسئله برای بی بی سی مادر بسيار مهم است و از اينروست که هرگز اجازه نمی دهد که اخبار در تلويزيون بی بی سی فارسی، استانداردش پائين تر از اخبار بی بی سی مادر و کانال ۲۴ ساعته خبريش باشد، زيرا پائين بودن استاندارد اخبار در تلويزيون بی بی سی فارسی، چه از نظر محتوا و چه از نظر سبک، به پرستيژ و درآمد بی بی سی مادر بعنوان يک "مارک تجاری" بين المللی صدمه خواهد زد.

ولی قضيه کاملا در مورد برنامه هايی که تلويزيون بی بی سی فارسی خود تهيه می کند فرق می کند. استانداردهای بی بی سی مادر در اين مورد پائين می آيد و کنترل کمتری روی آنها اعمال می شود زيرا برای بی بی سی مادر چندان مهم نيست و نمی خواهد روی آن ها وقت و هزينه کند زيرا برای مصرف در يک کشور جهان سومی و مطابق با انتظارات و لياقت مردم آن کشور هم لازم نيست که بيشتر از اين نيز هزينه شود، ضمنا اين پائين بودن استاندارد در اين برنامه ها، لطمه چندانی به اعتبار مارک تجاری بی بی سی آنطوری که پائين بودن استاندارد اخبارش می تواند وارد کند، نمی زند. اين حکايت همان بقالی است که جنس ناجورش را با جنس مرغوب مخلوط می کند و آن را به قيمت گران جنس مرغوب می فروشد بدون اينکه کسی متوجه آن شود.

به همين دليل است که وقتی شما به اخبار تلويزيون بی بی سی فارسی نگاه می کنيد هيچ نوع تفاوتی با اخبار بی بی سی مادر و اخبار انگليسی ۲۴ ساعته نمی بينيد، جز اينکه مجريان فارسی صحبت می کنند. طراحی اش ، گرافيک هايش، سبکش، لباس پوشيدنشان، آرايششان، لبخند هايشان، و حتی جوک های لابلای برنامه اخبار و پايان آن، همه شبيه ديگراخبار شبکه بی بی سی مادر است.، چرا که ارزش مارک تجاری بی بی سی شوخی بر نمی دارد.

به همين دليل برای من خيلی عجيب بود وقتی که رئيس اين کانال با توپ و کرنا در روزنامه های انگليسی و در صفحات وب سايت خودشان بطور مرتب تاکيد می کرد که آنها از صفر شروع کرده اند و از اين قله عظيم بالا رفته اند. انگار همه را خودشان فکر کرده اند ، طراحی کرده اند و ساخته اند؛ اگر سابقه نود ساله بی بی سی مادر و پشتوانه های سازمان خبری اش نبود، آنها هرگز نمی توانستند که چنين ادعايی بکنند که به تنهايی از اين قله بالا رفته اند. واقعيت امر اين است که بی بی سی مادر با هزينه های هنگفت، آن ها را با هليکوپتر به قله برده در حالی که آنها ادعای ديگری دارند. ما هم چيزی نگفتيم چرا که نقش اين سازمان خبری در تحولات ايران پر اهميت بود و نخواستيم که از اين مسئله سوء استفاده شود و حتی چيزی هم نگفتيم از دلايلی که جايزه شبکه خبری سال هات برد به اين شبکه داده شد. چرا که فکر کرديم شايد اهدای اين جايزه جلوی کارهای رژيم قرون وسطايی جمهوری اسلامی را در پارازيت نداختن روی ماهواره هات برد بگيرد، و هموطنان ما بتوانند در جريان تحولات ايران وجهان باشند. اما اين هم تاثيری در روش های غير قانونی و غير انسانی اين رژيم نداشت و هنوز هم همزبانان ما برای دريافت چنين شبکه ای دچار اشکال هستند.

اما اين کنترل شديد دررعايت استانداردهای خبری بی بی سی فارسی علاوه بر حفظ ارزش مارک تجاری بی بی سی در سطح بين المللی، از نظر اقتصادی هم به نفع بی بی سی مادر و شبکه خبری اش است، زيرا تلويزيون بی بی سی فارسی دسترسی اش به اين گزارش های خبری کانال انگليسی مجانی نيست و بايد بابت آن نرخ معمول (البته با کمی تخفيف) بپردازد.

در اينجا اين سوال پيش می آيد که چرا اين استانداردهای خبری بی بی سی مادر دربرخی از موارد بسيارپيش پا افتاده، که در مقاله قبلی به چند نمونه از آن ها اشاره کرده بودم، افت می کند. واقعيت امر اين است که در درجه اول بی بی سی مادر از افت اين استانداردها در اخبار بی بی سی فارسی اطلاع چندانی ندارد وگرنه در اين مورد به مسئولين گوشزد می کرد. زبان فارسی ندانستن کارمندان انگليسی، بی تجربگی هموطنانمان در کارهای تلويزيونی و ترس آن ها از رسيدن گزارش اين اشتباهات به مقامات مسئول، که ممکن است در شغل خودشان و دوستانشان، تاثير بگذارد، باعث شده است که اين اشتباهات ابتدايی به مقامات بالا گزارش داده نشود. وگرنه چرا بايد اين اشتباهات هنوز بطور مدام تکرار شوند؟

اينجاست که وجود "کميته مستقل مميزی حرفه ای مردمی" که اعضای آن زبان فارسی می دانند بسيار ضروری است، زيرا آن ها می توانند با مطرح کردن اينگونه خطاها و ديگر مسائل، منجمله برنامه های خبری و غير خبری، در بهبود اين کانال موثر شوند. از طرف ديگر دوستان زيادی در رشته های تخصصی خاص خودشان می توانند از طريق چنين مرجعی، مسئولين سرويس جهانی بی بی سی و سازمان مستقل بی بی سی تراست را از اينگونه اشتباهات غير قابل قبول مطلع کنند، و برای بهبود اين کانال مهم برای همه فارسی زبانان بکوشند.

وجود چنين سازمان مردمی حتی در بهبود کارهای مسئولين بی بی سی فارسی هم موثر خواهد بود، اين همان نقشی است که بی بی سی تراست در مورد بی بی سی مادر ايفا می کند و تاثير آن نيز بخوبی محسوس است. با وجود اين کميته مستقل مميزی حرفه ای مردمی برای تلويزيون فارسی بی بی سی چون مسئولين برنامه ها می دانند که کارهايشان مرتب توسط اشخاص متخصص فارسی زبان ارزيابی می شود و به همين جهت بنابراين برای بهبود کارهايشان بيشتر تلاش می کنند. هر چند وجود چنين سازمانی باعث خشنودی آنها نخواهد بود ولی در يک کشور دموکراتيک وجود اين نهاد کاملا ضروريست.

همانطور که در مقاله نوابغ ايرانی اشاره کردم، اين کميته در ارزيابی خود می تواند به بالانس برنامه ها از نظر محتوا، گوناگونی و استاندارد تهيه توجه کند. و اين کميته می تواند برای حفظ استانداردهای طلايی بی بی سی در شبکه فارسی جبران بی توجهی بی بی سی مادر را بنوعی جبران کند. اين کميته قطعا سوال های سختی از مسئولين امر خواهد کرد؛ از جمله اين که چرا در طول يکسال و اندی تعداد برنامه های معرفی چهره های ناشناخته در موسيقی به مراتب وبا فاصله غير قابل قبولی بيش از چهره های شناخته شده در ادبيات، فلسفه، هنر و غيره است؟ چگونه است که برنامه های آموزشی از هر نوعی به مراتب کمتر از همه است؟ و چرا اين شعار بنيادی بی بی سی مادر؛ اطلاع رسانی، آموزش، سرگرمی، اجرا نمی شود؟ و البته منظور اين نيست که چرا هر کدام در برنامه خاصی بطور جدا جدا ارائه نمی شوند بلکه منظور اين است که چرا در همه برنامه ها اين سه عنصر طلايی در يک بالانس جذاب ترکيب نمی شوند.

اين کميته همچنين می تواند از بی بی سی فارسی بخواهد که بطور علنی به مردم پاسخگو باشد و ترازنامه سالانه خود را چه از نظر بودجه مصرف شده و چه از نظر برنامه های تهيه شده بطور مفصل و دقيق منتشر کند و برنامه های سال آينده خود را به اطلاع عموم برساند.

تلويزيون بی بی سی فارسی بايد درهای خود را به روی اقشار وسيعی از فارسی زبانان باز کند و آن را به گروهی خاص يا يک فرقه مذهبی يا سياسی محدود نکند و همين موضوع بايد در مورد محتوای برنامه ها نيز رعايت شوند، از جمله اين که چه کسانی بعنوان برنامه ساز استخدام می شوند و چه کسانی بطور مستقل برای بی بی سی برنامه سازی می کنند. ضمنأ آنها بايد در استخدام کادر پرسنل خود از وجود کارمندان تلويزيونی با تجربه فارسی زبان همدوش کارمندان باسابقه راديويی شان بهره جويی کنند. در اين مورد بخصوص و در موارد ديگرمسئولين بی بی سی فارسی بايد با شفافيت درباره کارهای شان با مردم برخورد کنند و پشت درهای بسته بين خودی ها به تصميم گيری نپردازند.

بی بی سی فارسی بايد برای پرسنل و برنامه سازان آينده خود از نسل دوم و سوم مهاجرين از حالا سرمايه گذاری کند تا هميشه چون حال جوان بماند و خودشان به پير و پاتال های آينده تبديل نشوند. و اين سرمايه گذاری در مورد نسل امروز برنامه ساز بخصوص فيلمسازان برنامه بسيار خوب و موفق سريال آپارات هم انجام شود ؛ ضمنأ لطف کرده و نرخ بهتری به آنها بابت نمايش فيلم هايشان پرداخت کنند.

بی بی سی فارسی بايد چون ارگان های ديگر بی بی سی مادر بيست و پنج در صد از بودجه ساليانه تهيه برنامه خود را به تهيه برنامه ها توسط فيلمسازان حرفه ای مستقل نه تنها در ايران، افغانستان، تاجيکستان، انگلستان بلکه در ديگر نقاط جهان اختصاص بدهد. اين بودجه در يک فضای رقابتی سالم و برابر بدون اعمال هيچ گونه دخالت های شخصی بايد تنظيم شود. بی بی سی فارسی بايد بطور ساليانه درخواست تهيه برنامه از فيلمسازان مستقل را با درج ريز بودجه برای برنامه های مختلف، از طريق وب سايتش به اطلاع عموم برساند. به همان شکلی که در حال حاضر در بی بی سی مادر انجام می شود و برنامه سازان از طريق اينترنت طرح های خود را به مسئولين امر می فرستند و بلافاصله از دريافت چنين طرحی مطلع می شوند. تصميم گيری در مورد پروژه هايشان نيز حداکثر در طور چهار۴ هفته به اطلاع آن ها می رسد. بعضی وقت ها در عرض دو هفته به آن ها پاسخ می دهند در حالی که در تلويزيون بی بی سی فارسی گاهی بعضی از دوستان تا بيش از دو ماه به انتظار پاسخ طرح هايشان می نشينند.

مسئولين بی بی سی فارسی می بايد به نقش موثری که فيلمسازان مستقل در بهبودی و تنوع برنامه های بی بی سی مادر و ديگر کانال های انگليس دارد توجه لازم را بکنند و از کارمند منشی و حفظ شغل برای خودی ها پرهيز کند.

"کميته مستقل مميزی حرفه ای مردمی" فعلا بطور موقتی نقشی را برعهده گرفته است که حاصل عدم وجود يک کميته انتخابی، به همان شکل که اعضای بی بی سی تراست انتخاب می شوند، است. ولی بايد يک کميته انتخابی با همان قوانين موجود بی بی سی مادر و از اعضای معتبر جامعه فارسی زبان از قشرهای مختلف و از متخصصين عالی رتبه در همه زمينه ها و نه فقط در حوزه تلويزيون تشکيل شود و بودجه اين کميته از همان طريقی که بودجه بی بی سی تراست تعيين می شود، تامين شود. وقتی که آن کميته تشکيل شد ديگر نقش کميته مستقل مميزی حرفه ای مردمی کم رنگ تر خواهد شد و فقط تبديل به يک مرکز اطلاعاتی جداگانه می شود تا در صورتی که مشکلی بين کميته انتخابی، مسئولين بی بی سی فارسی، بی بی سی تراست، و سرويس جهانی بوجود آمد آنگاه اين کميته برای اطلاع رسانی به جامعه فارسی زبان دوباره شروع به فعاليت خواهد کرد تا مردم خودشان بتوانند با آوردن فشارهای موجود دموکراتيک به اين دعوا فيصله بدهند.

اميد است که به اين کار نيازی نباشد و اين کانال تلويزيونی مهم، و نزديک به قلب ميليون ها تماشاچی، آينده ای صلح آميز، درخشان، و خلاقانه در پيش داشته باشد.

دوستان، شاد و سرفراز باشيد!

شاهين بوستانی – لندن

[email protected]
http://www.mybbcpersian.com


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016