یکشنبه 19 اردیبهشت 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

خاتمي: بايد شجاعت نقد و نو آوري در حوزه‌ها تقويت شود - لازمه رفع مشکلات تن دادن همه به قانون اساسي است، ايسنا

رئيس‌موسسه بين المللي گفت‌وگوي فرهنگ‌هاوتمدن‌ها با بررسي وضعيت علوم انساني و علوم جديد در کشور، با رد برخورد بخشنامه‌اي با نظريات و صاحبنظران داراي نظرات مخالف، تنها راه براي سامان دادن به انديشه‌هاي ديني و علوم انساني را آزادي و نداشتن نگاه سياسي و دولتي به اين موضوع عنوان کرد.

به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)،حجت الاسلام والمسلمين سيد محمد خاتمي در ديدار با جمعي از دانشگاهيان، فرهنگيان و فعالان دانشجويي، به مناسبت هفته معلم و نيز سالروز شهادت استاد شهيد آيت الله مطهري و در پاسخ به تذکر و درخواست بعضي از حاضران در مورد سرنوشت علوم انساني، اظهار داشت:« اين روزها جاي شهيد مطهري بسيار خالي است، گرچه نمي‌دانم اگر ايشان زنده بود؛ آيا در منصب و موقعيتي قرار مي‌گرفت که بر پايه انديشه روشن و منش والايش بتواند چهره‌اي مطلوب‌تر و بهتر از جمهوري اسلامي‌مان ارائه دهد و يا ايشان با مشکلاتي مواجه مي شد ولي به هر حال جاي استاد خالي است.»



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


وي افزود:« ما در تاريخ فلسفه اصطلاحي داريم به نام معلم، ارسطو معلم اول است و فارابي معلم دوم؛ معلم کسي است که در همه علوم و رشته‌هاي دانش بشري و همه فنون صاحب نظر و داراي مهارت باشد.»

رئيس دولت اصلاحات ادامه داد:« البته اين اصطلاح ديگر امروز با توجه به گسترده‌تر شدن دامنه دانش و معرفت بشري و پيدايش رشته‌ها وتخصص‌هاي فراوان کاربرد موجه ندارد، چرا که يک نفر نمي‌تواند در همه آن شاخه‌ها و وشعبه‌ها داراي تخصص باشد، بنابراين تعبير معلم به آن معنا که در تاريخ علم مي‌شود در مورد هيچ کس مناسب نيست. ولي در حوزه معرفت اسلامي و ديني و تمام معارفي که نسبتي با دين پيدا مي‌کند، مي‌توانيم به جرات عنوان معلم را به شهيد آيت‌الله مطهري بدهيم، او انساني بود که در عرفان، حکمت، فقه، تاريخ، کلام و تفسير و در همه شاخه‌ها و شعبه‌ها ورود و خروج موفق نيز داشته است؛ ايشان با اينکه ذي فنون بود در همه رشته‌ها عميق و داراي نظراتي جالب و ارزنده بود.»

سيد محمد خاتمي يادآور شد:« از سوي ديگر امتياز مهم شهيد مطهري"مرد زمان خود بودن" است، منظورم از مرد زمان بودن، اين است که دغدغه پرسش‌هاي زمانه را داشتن و براي جستجوي پاسخي به اين پرسش‌ها تلاش ‌کردن و اين نکته بسيار مهمي است به خصوص براي کساني که با دين و معارف ديني سر و کار دارند جاي استاد شهيد پر نشده است در حاليکه نياز ما به او و امثال ايشان امروز بيش از ديروز است.»

رئيس بنياد باران در مورد علوم انساني گفت:« علوم انساني اصطلاحي تازه و متعلق به عالم جديد است و در گذشته نبوده همچنانکه دانش (Science)پديده جديد است و با برنامه‌ريزي و طراحي سياستمداران و مديران هم بوجود نيامده، بلکه مقتضاي سير تاريخي انسان بوده است و گرچه مبتني بر مبادي و مباني است که در جهاتي با مبادي و مباني عالم ديني و دنياي سياستمداران متفاوت و حتي در تضاد است، ولي راهکار مساله نفي و کنار گذاشتن علوم بطور کلي و علوم انساني بطور خاص نيست.»

وي تاکيد کرد:«نه ما مي‌توانيم همه درها را به روي تحقيقات و دستاوردهاي فکري غرب ببنديم و نه چنين کاري مفيد است.»

رئيس‌جمهور سابق کشورمان ادامه داد:«علوم انساني اولا به مباحث بسيار جدي مي‌پردازد که در گذشته نبوده و غفلت از آن يعني غفلت از زمان خود و کسي که از زمان خود غفلت کند دچار "با خود بيگانگي" مي‌شود و حاصل آن آشفتگي در ذهن و زندگي است.»

وي افزود:« ثانيا، علوم انساني دستاوردهاي بزرگي دارد و در بسياري از امور کارهايي کرده است كه ما از آنها بي‌نياز نيستيم و نمي‌توانيم از آنها غفلت کنيم.»

به گزارش ايسنا به نقل از روابط عمومي دفتر خاتمي، رئيس موسسه بين‌المللي گفتگوي فرهنگ‌ها و تمدن‌ها تصريح کرد:« اگر سخني هست –که هست- بحث بر سر مباني است.مسلما آن فردي که باور و بينش الهي دارد، جهان و انسان را به‌گونه‌اي مي‌بيند که با جهان و انسان کسي که صاحب بينش مادي است متفاوت است و نتايجي که اين دو بينش به بار مي‌آورد در خيلي از موارد با هم فرق دارد و بايد به اين امر توجه کرد.»

خاتمي با تاکيد دوباره بر اينکه «پس بحث بر سر مباني است»، اظهار داشت:« پرسش اصلي اين است که مباني ما به عنوان مسلمان ايراني يا بطور کلي مسلمان يا يکتاپرست و... چيست و مبادي و مباني تفکر و تمدن غربي که بستر علوم انساني بوده است کدام است؟ و آنچه در درجه اول اهميت پيدا مي‌کند شناخت خودمان از يکسو و شناخت غرب از سوي ديگر است.»

وي ادامه داد:« آيا غرب يک کل واحد منسجم و داراي مباني فکري و مدني واحد و مشخص است؟ گرچه بدون ترديد در دوران جديد زندگي غربي بصورتي شکل گرفته است که از بسياري از ارزش‌هاي الهي و اخلاق و منش ديني دور افتاده است ولي شناخت مباني فکر و زندگي جديد بسيار اهميت دارد.»

رئيس دولت اصلاحات تصريح کرد:« به نظر من غرب هم اينک دچار بحران است و نشانه آن پساتجدد در برابر انديشه و منش تجدد است که گرچه مکتب منسجم فکري ارائه نمي‌دهد، ولي نقدهاي که به مدرنيته مي‌کند بنيان شکن است، ولي تعجب آور است که کساني بخواهند غرب را قبله آمال خود قرار دهند، درحاليکه خود غرب در جستجوي راههاي ديگراست.»

رئيس بنياد باران افزود:« از سوي ديگر مباني ما چيست؟آنچه ادعا مي‌شود از سوي کيست و نظريه‌اي سنجيده و داراي مقبوليت عمومي است؟منظورم در عرصه فکري است؛برداشت و ذهنيتي که از اسلام داريم چيست؟ آيا مباني ما همان است که در حکمت اسلامي طرح شده و بسط يافته است؟آيا همان است که حکمت مقايسه آنرا نمايندگي مي‌کند؟ پس اين همه تکفيرها و تفسيق‌ها چيست؟مگر اکنون هم نظرياتي چون مکتب تفکيک مطرح نيست؟»

خاتمي يادآور شد:« آيا مباني ما آن است که عرفان اسلامي بر آن استوار است يا آنچه اهل ظاهر بر آن تکيه دارند؟پس قبلا بايد مباني را مشخص کنيم تا بر اساس آن مباني، غرب را مورد بحث و نقد قرار دهيم. معناي اين کار هم نفي مطلق و ناسزاگويي نيست.»

وي تاکيد کرد:«مگرمي‌شود مباني با بخشنامه و نظائر آن رد شود و سپس جاانداخته و تعميم داده شود؟ از ياد نبريم که چه در دنياي اسلام چه جهان‌هايي ديگر تجربه تلخي در اين زمينه وجود دارد. جهان اسلام از مشکلي به نام "محنه" رنج مي‌برد.آنان دستگاه تفتيش عقايد و محنه را به راه انداخته‌اند از عقل طرفداري مي‌کردند و نظرات "متقزله "را مي‌پسنديدند ولي علي رغم آن ديري نپاييد که اشعري‌گري و ظاهرگرائي و نفي عقل (بصورت خاصي ) غالب شد و عقليون در انزوا و اقليت قرار گرفتند.»

خاتمي با تاکيد بر اينکه «به هر حال فکر تا شکل بگيرد و فراگير شود فرايندي دارد که بايد طي شود و با بخشنامه درست نمي‌شود»، اظهار داشت:« ولي اينها همه مانع از آن نيست که بحث در مباني را سامان دهيم و وقتي مباني مشخص شد خود به خود نتايج و مظاهر نيز از آن اثر مي پذيرد.»

وي تصريح کرد:« ما بايد اولا مباني مسلم را بگيريم و با بحث و نقد آن را بسط دهيم، بصورتي‌که اولا براي هر انديشمندي قابل قبول و قانع کننده باشد، ثانيا بتواند نيازها و پرسش‌هاي او را بخصوص در زندگي عيني و عملي جواب دهد.»

رئيس دولت اصلاحات همچنين تاکيد کرد:« براي اينکه ما بتوانيم مباني ديگران را نقد کنيم و مباني خود را بشناسيم و آن را سامان دهيم، لازمه اش وجود آزادي در عرصه انديشه است تا در يک فضاي آزاد بتوانيم به انديشه‌اي منسجم برسيم و عمده اينکار بايد در حوزه‌هاي علوم ديني صورت گيرد که کارهاي نسبتا خوبي هم شده است به شرط اينکه فضاي سياست زده بگذارد که از آن استفاده شود.»

خاتمي ادامه داد:« ساز و کار سامان دادن انديشه ديني نه با تقليد از بيگانگان يا تقليد از گذشتگان است و نه با تعصب و جمود نسبت دارد، شرط قطعي آن آزادي است و اينکه فکر سياسي و دولتي در اين مورد نشود.»

وي با بيان اينکه «ما نيازمند دو نقد تمدن و تفکر غرب و نيز نقد سنت فکري خودمان هستيم»، اظهار داشت:« آيا انچه به نام اسلام مطرح مي‌شود عين حقيقتي است که خداوند بر پيامبرش نازل فرموده است و براي بشر مي‌خواسته است؟اگر نيست چگونه مي‌توان اصل را از پيرايه‌ها و لايه‌هائي که به هر حال بشري است و زمان و مکان در آن موثر است جدا کرد؟»

رئيس بنياد باران همچنين گفت:« بايد شجاعت نقد و نو آوري بخصوص در حوزه‌هاي ما تقويت شود و چنانکه گفتم شرط آن آزادي و پرهيز از جمود و ظاهر پرستي در همه عرصه‌هاست.»

سيد محمد خاتمي افزود:« راهکار ما نفي مطلق علوم انساني و علوم جديد و برخورد با کساني که صاحب تخصص در اين حوزه‌ها هستند نيست، بلکه آنها هم بايد بتوانند مسائل را مطرح کنند تا به فکر منسجم و پخته مناسبي برسيم.»

رئيس دولت اصلاحات تاکيد کرد:« اين امر يک کار رسمي اداري نيست، افکار و انديشه (و حتي توهمات) از اين راه حذف نمي‌شود، بلکه سبب مي‌شود که سئوالات جوانان ما بيشتر شود و طبعا با وضعيتي که ارتباطات در جهان امروز دارد جوان مي‌کوشد تا پاسخ خود را از جاي ديگر بگيرد.»

خاتمي سپس تصريح کرد:« امتياز شهيد بزرگوارآيت الله مطهري شجاعت در طرح سئوالات و مسائل بود و همانگونه که گفتند اتفاقا ايشان معتقد بود که بايد از صاحب‌نظران مكتب هاي ديگر که به آن مکاتب معتقدند و آنها را خوب مي‌شناسند، بخواهيم بيايند مطالب خود را بيان کنند، به هر حال بحث روي مباني علوم انساني جديد بحث درست و راه گشا است.»

خاتمي همچنين با اشاره به وضعيت کنوني جامعه و مطالبي که حضار به آن اشاره کردند، اظهار داشت:« در جامعه ما اعتراضاتي وجود دارد که با انکار يا برخورد نامناسب با آنها حل نمي شود و ناديده انگاشتن يا نسبت هاي ناروا به معترضان دادن به معني نبودن اعتراض نيست.»

رئيس بنياد باران يادآور شد:« اصلاحات تاييد کننده حرکت مدني در جامعه است و قانون اساسي ما هم انتقاد و اعتراض را به رسميت شناخته است و حکومت هم بايد صد در صد در چارچوب قانون و ضوابط حرکت و عمل کند و اعتراض را مساوي با براندازي و فتنه نداند.»

وي همچنين گفت:«عبور از فضاي امنيتي و ورود به فضاي آزاد طبق موازين انقلاب اسلامي و قانون اساسي، رفع محدوديت از جريان‌ها، احزاب و تشکل‌ها و رسانه‌ها، انديشيدن تمهيدات لازم براي انتخابات مطلوب و خوب در آينده است.»

رئيس جمهور سابق کشورمان با بيان اينکه «وضعيت کشور در جهات مختلف خوب نيست»، اظهار داشت:« با شعار، مشکل حل نمي‌شود و لازمه رفع مشکلات اولا تن دادن همه به قانون اساسي است و بهره‌گيري از همه نيروها، استعدادها و امکانات براي حل مشکلات است.»

خاتمي خاطر نشان کرد:« اسلام، انقلاب و ايران عزيزند، مردم نيز صاحب حق و حرمت هستند، بايد دلها به هم نزديک شود تا انشالله همه بتوانيم به سوي حل مشکلات اساسي کشور و خدمت به انقلاب و مردم حرکت کنيم.»

وي همچنين با اشاره سخنان برخي شرکت‌کنندگان در نقد وضعيت کنوني و ذکر نام برخي از افراد بازداشت شده، تعداد کساني که در بازداشت به سر مي‌برند را زياد دانست و از آنچه آن را برخوردهاي برخلاف ضوابط قانون اساسي وآيين دادرسي مي‌خواند، انتقاد كرد.

خاتمي تصريح کرد:«متاسفانه ادامه اين فضا در کشور باعث آن مي‌شود تا فضا براي کساني باز شود که نه ما آنها را مي‌پسنديم و نه قابل محاسبه است که چه خواهند کرد و اولين زيان‌کار در اين ميان نظام جمهوري اسلامي است که هزينه سنگيني نيز براي ان پرداخته شده‌است.»

خاتمي گفت:« اگر تذکري داده مي‌شود براي حفظ نظام در مسير درست و بازگشت از راه‌هاي غلطي است که طي مي شود.»


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016