سه شنبه 18 خرداد 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

"نقشه راه کودتاچيان": کنترل دريای سبز با جنگ ساحلی سرخ! بابک داد

بابک داد
از ديدگاه مقامات جمهوری اسلامی، گزينه "ماجراجويی در غزه" باعث می‌شود گزينه "بحران داخلی" کنترل شود. و در زير اين دو پوسته، امتيازدهی به غرب و قبول همه شرايط شورای امنيت انجام می‌شود تا از صدور قطع‌نامه جديد جلوگيری شود. آن‌ها پيش‌بينی کرده‌اند با سوختن دو کشتی و قربانی‌شدن تعدادی از ايرانيان اعزامی به غزه، دو امکان پيروزی برای حکومت به‌دست می‌آيد: اول سرکوب جنبش سبز و دوم ماله‌کشی بر پذيرش شرايط جهانيان در پرونده هسته‌ای. شايد به دست‌آورد سوم هم چشم طمع دارند: "پرچم‌داری مجدد جهان اسلام در رويارويی با اسرائيل"

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ديشب (دوشنبه)، مصاحبه خبرنگار اعزامی کانال يک تلويزيون فرانسه با محمود احمدی نژاد از اين شبکه پخش شد. در اين مصاحبه سی دقيقه ای، نکاتی بيان شد که شايد بتوان جزئيات "نقشه راه" کودتاچيان را برای عبور از گردنه سالروز کودتای ۲۲ خرداد از "خلال" آن درک کرد. اين مطلب تلاش دارد نقشه تدارکاتی کودتاچيان برای عبور از اين گردنه صعب العبور را بررسی نمايد. بر اساس محتوای گفته های احمدی نژاد و برخی اخبار اين روزها، شايد کشورمان در روزهای آينده آبستن اتفاقاتی باشد و اگر قضايا بر طبق نقشه کودتاچيان جلو بروند، ممکن است روزهای تلخی در انتظار جنبش مردمی ايران باشد. هرچند هوشياری ما می تواند شکستی ديگر را برای "حکومت کودتايی" رقم بزند.
احمدی نژاد در اين گفتگو ابتدا خواهان بازگشت شهروندان فعلی اسرائيلی به کشورهای مبداء شد؛ کشورهايی که دهه ها قبل از آن آمده اند. وی سپس با ابراز همدردی با مردم غزه، از موج کمکهايی سخن گفت که به زودی به سوی اين ناحيه اعزام می شوند و تلاش کرد ايران را شريک اصلی و حتی بالاتر، رهبر کمک رسانی به مردم فلسطين و غزه معرفی نمايد. او درباره انتخابات سال قبل هم دفاعيات هميشگی اش را از کودتا تکرار کرد و از جمله مدعی شد:"هيچکس بخاطر شرکت در تظاهرات، در زندانهای ايران نيست! و مردم معترض آزادانه به انتقاد و اعتراض پرداخته اند".
اکنون بايد وضعيت جمهوری اسلامی ايران را از منظره های داخلی و خارجی ارزيابی کنيم و ببينيم حکومت برای هفته پر تنشی که در پيش رو دارد، ممکن است چه نقشه هايی تدارک ديده باشد؟
در عرصه داخلی:
۱- مراسم سالگرد ۱۴ خرداد و سخنرانی آقای خامنه ای و تشبيه کردن سران جنبش به "طلحه و زبير" و تهديد غيرمستقيم آنها به "اعدام"، زمينه های بازداشت و يا محاکمه "انقلابی" آقايان موسوی و کروبی و سرکوب مردم را فراهم کرده است.
۲- حمله سازماندهی شده به نوه بينانگذار جمهوری اسلامی و تلاش برای حذف وی و حتی تغيير نام نوه آيت الله خمينی به "سيدحسن مصطفوی" و ايجاد يک نوه تازه برای امام با طراحی شعار "نواده روح الله، سيدحسن نصرالله" به اين منظور صورت گرفت که اعلام شود نظام با هيچکس، حتی با بازماندگان بنيانگذار بر سر قدرت بنای مسامحه و تعارف ندارد. برخلاف برخی تبليغات که "روبوسی" رهبر با سيدحسن خمينی را "تفقد رهبری" دانتسه اند، سخنان امروز آقای خامنه ای در جمع نمايندگان مجلس و "تشکر ويژه از مردم حاضر در مراسم سالگرد" نشان می دهد رهبری دقيقا" در جريان اهانت به نوه امام بوده و امروز با تشکر از همان مردم به نوعی اقدام آنان را تأييد کرد.
۳- تهديد معترضان و مخالفان به شدت عمل بيشتر و "يکسره کردن کار مخالفان توسط مردم" صدور دستور ضمنی رهبری برای اقدامات بظاهر خودسرانه بعدی بسيجيان بر عليه سران جنبش سبز است. تلقی حکومت از "مردم" بر کسی پوشيده نيست. آنها به بسيجيانی که در صفوف اول نمازجمعه برای هتاکی به سيدحسن خمينی و سران جنبش سبز گماشته بودند، لقب "مردم خودجوش" می دهند. و اينک رهبر تهديد کرده ممکن است همين مردم خودجوش، کار "سران فتنه" را يکسره نمايند. اين می تواند مقدمه هر اقدامی از جمله ترور سران جنبش، حصر خانگی ايشان و يا حمله و تعرضات جدی تر را باشد.
۴- هنوز به تقاضای سران جنبش سبز برای راهپيمايی مردمی جوابی داده نشده و احتمال صدور مجوز از طرف دولتی که با کودتا بر سر کار آمده، کاملا" منتفی است. در مقابل احتمال قطعی می رود يک تظاهرات سازمانی ديگر در حمايت از "سرکوب فتنه ۸۸" در هفته آينده برگزار شود تا مجددا" موج ميليونی حاميان ولايت به رخ مخالفان کشيده شود.
در عرصه جهانی:
۱- قطعنامه تحريمی شديدی بر عليه حکومت ايران در شرف تصويب در شورای امنيت سازمان ملل است. حکومت ايران هر کاری برای به تعويق انداختن صدور اين قطعنامه خواهد کرد. از يک ماجراجويی در خاورميانه گرفته تا بازی های روانی ديگر.يکی از اين بازيهای خطرناک، ماجراجويی در سواحل غزه است. اما با توجيهی که ممکن است در نظر اول ديده نشود؛ پوشش سرکوب داخلی و پوشش همزمان معامله های پنهانی ايران با غرب!
۲- در ماجرای حمله اسرائيل به کشتی های کمک رسانی به غزه، ايران تلاش کرد با ژست "حمايت از مردم مظلوم فلسطين"، در ارسال مجدد غذا و دارو به غزه با کمپين ناوگان آزادی همکاری کند. ولی مسئولان جهانی اين کمپين، جمهوری اسلامی را از همراهی منع کردند و کمکهای ايران را نپذيرفتند زيرا به نيات بشردوستانه مسئولان جمهوری اسلامی اعتمادی ندارند.
۳- اسرائيل بعد از حمله به کشتی کمک رسان، تقريبا" در همه افکار عمومی جهانيان محکوم واقع شد. اما سران اسرائيلی تنها با يک دليل توانستند از حجم فشارها بر خود بکاهند و لااقل دليل بخشی از اقدام خود را توجيه نمايند:"ايران". بنيامين نتانياهو اعلام کرد احتمال حمل ستيزه جويان و اسلحه های ايرانی در کشتی ها بود و به همين دليل به آن کشتی حمله شد!
۴- حيثيت سياسی حکومت ايران حتی نزد کشورهای مسلمان به پايين ترين حد خود رسيده است. بعد از کودتای سال قبل و بخصوص بعد از افشای تجاوزهای جنسی به پسران و دختران زندانی در کهريزک، حباب تقدس جمهوری اسلامی فرو شکست و کشورهای مسلمان اعتمادی به جمهوری اسلامی به عنوان يک حکومت اسلامی حقيقی ندارند. اکنون فرصت مناسبی فرا رسيده تا حکومت اسلامی آن حيثيت از دست رفته را با ژست کمک به ملت فلسطين بازيابی و احيا کند و در صف اول کمک به مردم غزه در نقش انقلابی و اسلامی خود فرو برود. با اينکه دست رد کمپين بين المللی کمک به مردم غزه اين فرصت را از حکومت ايران گرفت، اما اکنون جمهوری اسلامی قصد دارد با اعزام دو کشتی و يک هواپيما به غزه، رأسا" اقدام کند. اين کار، يک تير با دو نشان است:"ماجراجويی در خاورميانه و سرکوب داخلی همزمان". همپوشانی خبری اين دو اتفاق، ممکن است هم از حجم فشارهای جهانی بر رژيم ايران بخاطر سرکوب داخلی معترضان کمی بکاهد و هم در پرونده هسته ای، برای ايران تأثير داشته باشد. هرچند ماجراجويی ايران، اين خطر بزرگ را برای حکومت دارد که جامعه جهانی، تعرض ايران به آبهای اسرائيل را با جواب محکم تری پاسخ بگويد. جوابی که شايد مقامات ايران تصوری از شدت آن ندارند.
۵- به هر حال نخستين ستاد اعزام برای شکستن حصر غزه در ايران تشکيل شده و اعلام کرده نمايندگان ملت ايران را در ناوگان‌های صلح آتی اعزام خواهد کرد. بر اساس اين خبر قرار شده دو کشتی، يکی حامل کمک های مردمی و ديگری حامل امدادگران برای کمک به مردم مظلوم غزه ارسال شوند. مدير امور بين الملل جمعيت هلال احمر ايران گفته: "اين کمک های بشر دوستانه بيشتر شامل مواد غذايی، اقلام دارويی و لوازم پزشکی است. و افزوده:" داوطلبانی که قصد عزيمت به غزه و کمک به مردم مظلوم فلسطين اشغالی را دارند می توانند با مراجعه به پايگاه اطلاع رسانی هلال احمر، نام نويسی کنند".
***
به نظر می رسد کودتاچيان حکومتی قصد دارند برای "يکسره کرده فتنه سبز"، دست به اقدامی يکپارچه و پرهزينه و احتمالا" بدون برآورد دقيق از تبعات آن بزنند. برای تأمين عقبه رسانه ای اين اقدام، در دو هقته اخير برنامه های تلويزيونی فراوانی ساخته و نمايش داده اند که در آن آقای خامنه ای تنها وارث انقلاب معرفی می شود و هدف اين برنامه ها، ايجاد شور و هيجان عمومی برای يکسره کردن کار معترضان است. پوشش جناياتی که نقشه آن را برای روزهای آينده کشيده اند، تنها با يک جنگ روانی و خبرسازی ايذايی ممکن خواهد بود. برای همين بهترين اقدام حکومت در اين روزها، ژست کمک به مردم غزه و اعزام تعدادی زن و مرد با تظاهر به کمک رسانی به فلسطينان است. حکومتيان پيش بينی کرده اند اسرائيل نخواهد گذاشت اين کشتی سالم به سواحل غزه برسد و بالطبع يک جنگ محدود در آن منطقه در می گيرد و اخبار اين جنگ (که احتمالا" قربانيان بی دفاعی مثل زنان امدادرسان ايرانی ابعاد رقت انگيزی به آن اخبار خواهد داد) باعث می شوند تا اخبار داخلی سرکوبهای خشن معترضان و احتمالا" دستگيری سران جنبش سبز و مردم تحت تأثير قرار بگيرند و شنيده نشوند! ممکن است پيش بينی کرده باشند که اين درگيری ها در سواحل غزه، باعث می شود سران جنبش سبز موقتا" به توصيه های امنيتی حکومتيان گردن بگذارند و از تشديد بحران در داخل "ام القرای اسلام" که در حال جنگ با دشمنان است، پرهيز داده شوند.
از ديدگاه مقامات جمهوری اسلامی، گزينه "ماجراجويی در غزه" باعث می شود گزينه "بحران داخلی" کنترل شود. و در زير اين دو پوسته، امتيازدهی به غرب و قبول همه شرايط شورای امنيت انجام می شود تا از صدور قطعنامه جديد جلوگيری شود. آنها پيش بينی کرده اند با سوختن دو کشتی و قربانی شدن تعدادی از ايرانيان اعزامی به غزه، دو امکان پيروزی برای حکومت بدست می آيد: اول سرکوب جنبش سبز و دوم ماله کشی بر پذيرش شرايط جهانيان در پرونده هسته ای. شايد به دستآورد سوم هم چشم طمع دارند:" پرچمداری مجدد جهان اسلام در رويارويی با اسرائيل"
بنابراين در روزهای آينده سفرهای خارجی منوچهر متکی و مقامات هسته ای بيشتر خواهند شد و بعد از فروکش کردن اين اخبار داغ، حکومت اعلام خواهد کرد که "دنيا در مقابل ايران شکست خورد و نتوانست قطعنامه ای صادر کند!" اما در لايه های زيرين اين بازار مکاره، چه جوی ها که از خون جاری خواهد شد: در سواحل غزه و در ايران.
هوشياری و دقت، امروز بيشتر از هميشه لازم است. جنبشی که با خون بهترين فرزندان اين سرزمين به يک سالگی رسيده، اکنون در ميانه يک بازی چندضلعی کثيف قرار گرفته است. به همان ميزانی که هوشيار باشيم و مدبرانه عمل کنيم و متحد باقی بمانيم، می توانيم اين بازی را به سود خود تغيير دهيم. وگرنه سهم ما جز حسرت نخواهد بود. کودتاچيان می خواهند دريای سبز ما را با يک جنگ ساحلی سياه در غزه کنترل کنند! می توانند يا نه؟ بسته به همت ماست.
اين يادمان باشد که: اين مهم نيست که "کارهای بزرگی" برای جنبش بکنی، مهم اين است که کارهای کوچک را با " تعهد و عشقی بزرگ" انجام بدهی!

توضيح: برای عضويت در فيس بوک من لطفا" فقط به اين آدرس مراجعه کنيد.ظرفيت صفحه اول تکميل شده و در صفحه دوم عينا" مطالب صفحه اول منتشر می شوند.
http://www.facebook.com/profile.php?id=100000748698453&ref=search&sid=1000


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016