پنجشنبه 20 خرداد 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

زهرا رهنورد: حاکميت فعلی در پی براندازی جمهوری اسلامی است، کلمه

دولت از مسئله هسته ای سوء استفاده می کند . در ظاهر شعارهای تند می دهد و در باطن سازش می کند . و به دنبال معامله با دولت های ديگر است . آن هم به دليل عدم مشروعيتی که دارد . بنابراين تلاش می کند اگر در ايران نا مشروع است ، در سطح بين المللی با دادن امتيازاتی به دولت های مختلف ، برای خود مشروعيت کسب کند . اما تا ملتی با دولت خود هماهنگ نباشد ، آن دولت در هيچ کجای جهان وجهه ای نخواهد داشت . اميدوارم تحقق ايران پيروز و دموکرات را هر چه زودتر به ملت ايران و جهانيان مژده دهيم.

زهرا رهنورد تصريح کرد که همه مايلند که گره مشکلات فعلی را باز کنند اما حاکميت در پی خشونت است . در پی سرکوب و دستگيری مردم و معترضين هستند . گويا نمی خواهند مشکلات را حل کنند . فکر می کنم حاکميت فعلی با عملکرد بدی که دارد در پی براندازی جمهوری اسلامی است. چيزی که نه مردم و نه کروبی و موسوی و من به دنبال آن هستيم.

آنچه در زير می خوانيد متن مصاحبه زهرا رهنورد با روزنامه ايتاليايی رپوبليکا (La Repubblica) است که در ادوار نيوز منتشر شد.

دکتر زهرا رهنورد ، نقاش و مجسمه ساز و استاد دانشگاه که به اعتقاد بسياری از فعالان سياسی و اجتماعی از سالها دور چهره ای مشهور در عرصه فرهنگ ،هنر و سياست بوده است در بخش پيشين اين مصاحبه وقتی در برابر اين پرسش قرار گرفت که آيا از دفاع همسرش از او در مناظره انتخاباتی با محمود احمدی نژاد راضی بوده است يا نه؟



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


بارها از زنان ايرانی پوزش خواست .مهندس موسوی در برابر حمله های تند رقيب انتخاباتی اش در باره همسرش (زهرا رهنورد) او را روشنفکرترين زن ايران لقب داده بود .خانم رهنورد در اين باره می گويد :”کلام آقای موسوی يک حرف نمادين بود.شايد مرا نمونه ای از همه زنان ايرانی تلقی کرد.چون او احترام زيادی برای زنان قائل است.”
هر وقت کسی از رهنورد در باره همسرش موسوی سوالی می پرسد، پاسخ می دهد: من اول رهنورد هستم سپس همسر موسوی.

خانم رهنورد در ماه های گذشته، تحت فشار دائم، بر شما و همسرتان چه گذشت و چگونه اين دوره را زندگی کرديد؟
به مدت يک سال مردم ايران زير انواع و اقسام فشارها به سر می برند . زيرا فقط پرسيده بودند که رای شان کجاست ؟ اين پرسش می توانست از طرف حاکميت بطور قانونی و مسالمت آميز پاسخ داده شود . اما حاکميت فعلی در برابر اين سوال ساده و دموکراتيک استبدای ترين رفتار را انجام داد و مردم سوال کننده را دستگير و زندانی کرد ، به روی آنها اتش اسلحه گشود. امروز مطالبات مردم ايران آزاد ی، دموکراسی ، قانون گرايی و انتخابات آزاد است . اين خواسته ها بسيار گسترده تر از اعتراضات اوليه است . پس طبيعی است وقتی مردم ما در چنين شرايط سختی به سر می برند ، من و موسوی و کروبی وآقای خاتمی و خانواده های ما، هر يک زير ضربات فيزيکی يا اتهامات و شوک هايی متعدد قرار بگيريم .

در يک چنين روزهائی، تقريباً يکسال پيش، اطمينان به پيروزی در انتخابات داشتيد: با نگاه به اين گذشته، چه احساسی نسبت به آن دوران داريد؟ آيا احساس غضب می کنيد؟ احساس تسليم؟ احساس اميد؟ يا احساس اندوه؟
جنبش سبز ايران در پی سعادت و رفاه مردم است . اين در حالی است که حاکميت فعلی روز به روز بيشتر از گذشته موجب فقر و مکنت مردم و تهديد آزادی های اساسی شده است . انتخابات گذشته فرصت بسيار خوبی بود که از مردم ايران گرفته شد و اين مايه تاسف است .

شما و همسرتان بصورت دائم در شرائط تحديد بسر می بريد. آيا ترس داريد؟ خود را در خطر حس می کنيد؟ هرگز فکر کرده ايد که کشورتان را ترک کنيد؟
هرگز به ترک ايران نيانديشيده ام . البته من ، پيش از انقلاب ايران ، به دليل انسداد سياسی و سرکوب های رژيم شاه در آمريکا بودم و فعاليت خارج از کشور را به همراه همسرم در آنجا و از طريق فعاليت در انجمن های اسلامی دانشجويان ايران در آمريکا و اروپا پيگيری می کرديم . اما امروز ما از يک فرد ساده به يک افراد شاخص و موثر تبديل شده ايم . سرنوشت ما بيش از گذشته به ملت ايران و آينده آن گره خورده است . ايران جايی است که من آن را برای زندگی و مرگ خودم انتخاب کرده ام . تا خدا چه بخواهد .اما در مورد ترس : هرگز در زندگی خود از هيچ فرد ويا نظامی نترسيده ام . انگاه که به مسئوليت های خودم به عنوان يک انسان آزادی خواه عمل نکرده باشم من فقط از خدا می ترسم . موسوی هم در مقايسه با گذشته با شجاعت و جرئت بيشتری صحبت وعمل می کند و هرگز از آرمان هايش کوتاه نخواهد آمد .

احتمالاً تظاهرات خيابانی، بيش از آنکه از سوی اغلب اشخاص پيش بينی می شد و انتظار ميرفت، به پيش رفت. همسر شما يک شخص “فنی و متخصص بود”، که به يک رهبر محبوب و پرجذبه تبديل شد… آيا اين پيشروی و پيش رفت بيش از آنی بود که خود ايشان انتظار داشت؟ آيا شما خود را به دست اين جريان در حال حرکت سپرديد و يا آگاهانه انتظارات ملت را دريافتيد؟
در جريان انتخابات دهم رياست جمهری ايران و در سال گذشته ، هم من و هم موسوی و هم ملت ايران انتظاراتی داشتيم . همه خواهان بهبود اوضاع کشور و تغييرات اساسی بوديم . احترام به آزادی های فردی ، عدم دخالت در زندگی زنان و مردان اين سرزمين ، ازادی و دموکراسی و قانون گرايی .اين ها بخشی از خواسته ها و آرزوهای ملتمان بود . اعتراضات و کنش مردم و ما بر يکديگر تاثير متقابل داشته است . اما اين يک واقعيت است که مردم از ما جلوتر هستند و ما را با خود به سوی آرمان های شان می برند . وقتی حاکميت حاضر نشد به اين پرسش طبيعی مردم ايران که ” رای من کجاست ” ، پاسخ دهد و به جای پاسخ قانونی و مدنی ، زندان و گلوله را به مردم ايران نشان داد ، در اين حالت و به طور طبيعی هر مخالف شاخصی می توانست به يک شخصيت مقبول و يا محبوب تبديل شود . موسوی هم يکی از اين شخصيت ها ست که با اقبال مردم روبرو شد .

آيا درحال حاضر گفتگوئی با دولت در جريان است؟ آيا در حال حاضر کوششی برای بازگشودن (گره) و حل شرايط ايجاد شده در جريان است؟
همه مايلند که گره مشکلات فعلی را باز کنند . اما حاکميت در پی خشونت است . در پی سرکوب و دستگيری مردم و معترضين هستند . گويا نمی خواهند مشکلات را حل کنند . فکر می کنم حاکميت فعلی با عملکرد بدی که دارد در پی براندازی جمهوری اسلامی است . چيزی که نه مردم و نه کروبی و موسوی و من به دنبال آن هستيم . در نتيجه گفتگويی نمی تواند در جريان باشد .
تاکيد می کنم که جنبش سبز يک جنبش اصلاح طلب، نرم و ضد خشونت است .۲۲ ،۲۵ و ۳۰ خرداد سه تاريخ مهم و بزرگ درجنبش سبز مردم ايران است و حضور ميليونی مردم در خيابان دراين روزها بشارت پيروزی اين جنبش در اينده بود.

چه پيامی مايليد از سوی جنبش سبز به جهانيان بدهيد؟ جامعه جهانی چه کاری می تواند انجام دهد و چه عملی را نبايد انجام دهد؟
جنبش سبز و مطالبات مردم کاملا ملی، ايرانی و مردمی و درون جوش است . به هيچ جريان بيرون از ايران وابسته نيست و از آن خط و الهام نمی گيرد. اما افکار مترقی جهان به طور طبيعی بايد مدافع حقوق ملت ها باشد و ازادی خواهی را در هر کجای جهان که باشد ، حمايت کند. افکارعمومی جهان بايد مواظب باشد که دولت های شان در معامله با دولت ايران، آزاديخواهان ايران را حمايت کنند. اما در نهايت مردم ايران بايد خودشان مشکلاتشان را حل کنند .

در ماه های گذشته خبرهای بسيار از اعدام ها، تجاوزها، خشونت ها و به زندان انداختن ها داشتيم. عکس العمل شما در اين موارد چگونه بوده؟ آيا چيزی هست که مايل باشيد در اين زمينه بگوئيد؟
من به طور کلی با خشونت از طرف هرکس که باشد مخالفم . در ايران و در درون جنبش سبز گروه های مرجع مثل هنرمندان ،روزنامه نگاران ،فعالان حقوق بشر ، دانشگاهيان ، ورزشکاران ،و گروه های ديگری مثل جنبش معلمان ، کارگران ، دانشجويان و زنان وجود دارد .
همچنين در اطراف فلات مرکزی ايران اقوام و نژادها با زبان ها و اديان متفاوت زندگی می کنند که می تواند به يک فرصت خوب برای ايران تبديل شود . حاکميت می تواند اين ها را به يک فرصت خوب تبديل کند و همه را زير بال و پر خود بگيرد و وحدت ملی را در عين تکثر و احترام به حقوق فرهنگ ها و اقليت های نژادی و زبانی و قومی ، وحدت ملی را تقويت کند . آن وقت خواهيم ديد که هيچ حرکت خشنی از سوی هيچ گروه و زبان و مردمی اتفاق نمی افتد . از اين رو من با هر نوع خشونت از جمله اعدام مخالفم . اما مهمتر اين که روش های دادرسی منجر به اعدام شده است . برای من مهم است و فکر می کنم اين اعدام ها ، سياسی و فاقد وجاهت قانونی لازم و حقوقی بوده است .

اگر امروز بخواهيد پيش بينی ای انجام دهيد، بنظر شما اين زورآزمائی به کجا می کشد و چگونه ختم می شود؟
ملت قطعا پيروز خواهدشد . و به ارمان های خود خواهدرسيد . اما اين موقعيت مرهون پايداری و مقاومت مردم و هم چنين موجب ارتقاء سطح اطلاعات ، آگاهی و دانايی آنها خواهد بود . نهايتا حق هميشه پيروز است . حتی اگر زمان زيادی لازم داشته باشد .
دنيای مدرن ، استبداد و ديکتاتوری را بر نمی تابد . دنيای رسانه و اينترنت و ديجيتال و دنيای نظريه ها و انديشه ها ، خواهان دموکراسی و ازادی ملی و ازادی های فردی است و ايران هم بخشی از اين جهان است.

آيا هرگز فکر کرده ايد که تسليم شويد و از خيرش بگذريد؟
هرگز! چرا بايد چنين فکر شومی به سر من بزند . خودم را به خدا سپرده ام و اميدوارم تا آخرين قطره خونم را به پای ازادی و دموکراسی بريزم . تا خدا چه بخواهد .

شما سمبل زنانی هستيد که به ميدان آمده اند. چه چيزی مايليد در مورد نقش زنان در جنبش سبز بگوئيد؟
حاکميت فعلی ايران در اين ايام يک سال خير ، به سرکوب زنان پرداخته و اولين سرکوب را در حق خود من انجام داد . رييس دولت آنها در روند انتخابات در يک مناظره تلويزيونی با موسوی ، حمله را به من شروع کرد و شخصيت علمی و هنری من را زير سوال برد . اگر چه موجب ريشخند ملت به خودشان شد . زنان به طور جدی از پيش تاران جنبش سبز بوده اند. حاکميت هم به طور جدی زنان را سرکوب کرده است . اما اين سرکوب نقشی در عقب نشينی زنان نداشته است .
زنان ايران همواره در پی تحقق دو دسته مطالبات هستند: ۱- مطالبات ملی که تحقق آزادی ، دموکراسی ، قانون گرايی ، آزادی زندانيان سياسی و آزادی های فردی و شخصی در سطح خصوصی و عمومی و ۲- رفع تبعيض و اعاده حيثيت فرهنگی و حقوقی زنان ايران و تنظيم قوانين برابری خواه.
اما من بارها گفته ام تحقق دموکراسی بدون حضور زنان و بدون پاسخ مثبت به مطالبات زنان ممکن نيست .

آيا مسئله هسته ای بر شرائطی که بعد از انتخابات سال گذشته ايجاد گرديده تأثيری داشته و دارد؟
دولت از مسئله هسته ای سوء استفاده می کند . در ظاهر شعارهای تند می دهد و در باطن سازش می کند . و به دنبال معامله با دولت های ديگر است . آن هم به دليل عدم مشروعيتی که دارد . بنابراين تلاش می کند اگر در ايران نا مشروع است ، در سطح بين المللی با دادن امتيازاتی به دولت های مختلف ، برای خود مشروعيت کسب کند . اما تا ملتی با دولت خود هماهنگ نباشد ، آن دولت در هيچ کجای جهان وجهه ای نخواهد داشت . اميدوارم تحقق ايران پيروز و دموکرات را هر چه زودتر به ملت ايران و جهانيان مژده دهيم.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016