دوشنبه 31 خرداد 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

بيانيه جبهه مشارکت در سالگرد بازداشت محسن ميردامادی، نوروز

برای دبيرکل سرافرازمان، پس از يک سال بازداشت

نوروز: جبهه مشارکت ايران اسلامی با صدور بيانيه ای در سالگرد دستگيری دبيرکل اين حزب به قدردانی از تلاش های دکتر محسن ميردامادی و بيان مختصری از سوابق وی پرداخته است.
متن کامل اين بيانيه به گزارش پايگاه اطلاع رسانی نوروز به شرح زير است:



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


يک سال از بازداشت غير قانونی دبير کل سرافراز جبهه مشارکت ايران اسلامی گذشت.
گذری کوتاه به زندگی پر بار و شرافتمندانه دکتر محسن ميردامادی نشانگر شخصيتی است که بيش از هر زمان ديگر ايران عزيز ما به او احساس نياز می کند.
فرزند برومند خانواده ای متدين و مبارز که رسم ايستادن بر پای خود را خوب به او آموختند و جان او را با شهد ايمان آميختند.
از زمانی که خود را شناخت مبارزه با فساد و استبداد را تجربه کرد و در کنار بزرگان علم و دين ، اصالت اسلامی و ملی خود را بارور ساخت.
ورود به يکی از معتبرترين دانشگاههای کشور فرصتی بود تا در کنار علم آموزی ، مبارزه با استبداد و وابستگی را در سطحی بالاتر تجربه کند و گوهر وجودی خود را به صورت يکی از رهبران جنبش دانشجويی متجلی سازد و يکی از تاثير گذارترين و ماندگارترين تشکل دانشجويان مسلمان، دفتر تحکيم وحدت، را بنيان نهد تا دانشجويان با حفظ هويت خود در مقابله همزمان با تحجر و دين زدايی و استبداد و استعمار، پايگاه خلل ناپذيری داشته باشند. نقش بارز او در تسخير لانه جاسوسی نشانه روحيه وطن پرستی و آرمانخواهی او در مبارزه با دخالت بيگانگان در سرنوشت داخلی کشور است.
محسن ميردامادی در بخشی از حيات سياسی خود دراوج جنگ تجميلی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دين خود را در دفاع از ميهن ادا کرد و سپس با قبول مسئوليت استانداری خوزستان در عين اداره شايسته اين استان در خط اول دفاع مقدس، نمونه ای از تعامل و همزيستی ايرانيان از هر نژاد و زبان را به نمايش گذاشت.
با خاتمه جنگ و رحلت امام ، محسن ميردامادی به وادی علم برگشت و در اين عرصه تيز استعداد شگرف خود را با اخذ مدرک دکترا از يکی از معتبرترين دانشگاههای جهان "کمبريج" نشان داد و پس از پايان تحصيل بدون لحظه ای درنگ و عليرغم امکان استخدام در مراکز علمی معتبر جهان برای خدمت به ميهن به ايران بازگشت تا هنوز هم با بهانه گيريهای گزينشی نتواند در جايگاه علمی بايسته خود قرار گيرد.
بازگشت به ايران در حالی بود که افق سياسی کشور دور نمای روشنی برای پيروان امام ترسيم نمی کرد اما به برکت جنبش کم نظير دوم خرداد با دور انديشی در راهی قدم نهاد که سر فصل جديدی در عرصه سياست گشود که نسلهای تحول خواه، ساليان سال از آثار پر برکت آن بهره مند خواهند شد. تاسيس بزرگترين و فراگير ترين حزب در تاريخ جمهوری اسلامی امروز آبشخور همه کسانی است که می خواهند سياست ورزی را در سخت ترين شرايط تجربه کنند و برای اولين بار پس از مشروطيت با روشهای مدنی و مسالمت آميز و با نفی خشونت، ديو استبداد را به بند کنند.
در دوران چهار ساله مجلس ششم، محسن ميردامادی بخشی ديگر از نبوغ خود را نشان داد آن زمان که به عنوان سياستمداری کار کشته و موفق در عرصه سياست داخلی و خارجی خوش درخشيد.
او عليرغم اينکه در مديريت و کاردانی، و در دانش و تجربه ،و در اخلاص و ايمان کم نظير يا بی نظير بود بی هيچ ادعا و توفعی تمام هم خود را مصروف تثبيت راه امام نمود که سخت آماج هجوم بی امان عافيت طلبان قرار گرفته بود.او بی هيچ ترديدی بقای امام و آرمان او را در روند اصلاحات و بسط تجربه مردمسالاری می دانست و حزب را پايگاه همه کسانی می خواست که حاضر بودند برای استقلال و آزادی و پيشرفت کشور فداکاری کنند و اصلاحات را تنها بديل اقتدارگرايی و انحصار طلبی می دانند.
آری، اينک چنين انسان ارزشمندی در زندان جمهوری اسلامی است و اسير دست کودتاگرانی که کمترين بهره ای از اين فضائل پيش گفته ندارند و شايد همين حس کمبود در آنها است که سبب می شود تا به گمان خود بخواهند با تحقير افاضل ملت آتش حسادت خود را خاموش کنند. اما متقلبان دروغگو بدانند با زندانی کردن امثال دکتر مير دامادی کارنامه پر بار(!) خود را تکميل می کنند و به همه ثابت می کنند که اسلام و انقلاب و امامی که ميرداماديها از آن دم می زنند مکتب مبارزه با دروغ و تقلب و فساد وکودتا و استبداد و ناکارآمدی است و ميرداماديها را چه باک که در اين راه همانقدر صبور و بردبار باشند که در مبارزه بی امان خود عليه نفاق و کفر و دنيا زدگی بی تاب بودند.
امروز او و دوستان او تاوان حمايت بی چون و چرای خود از اسلام ناب محمدی را می پردازند. امروز او و يارانش به خاطر آنکه در برابر انحراف ايستادند محبوس شده اند. امروز او و همراهان او به خاطر دفاع از آرمانهای امام و شهدا که ميزان را رای ملت می دانستند اسير شده اند و اين خود نشانه ان است که نگرانی امام از افتادن انقلاب به دست نااهلان در حال وقوع است. اما اين ظلم فاحش در حق دکتر ميردامادی و صدها انسان مثل اوهر گز نخواهد توانست ايمان آنها را در حقانيت مرامشان سست کند و در اراده آنها برای پيمودن اين راه دشوار خللی ايجاد کند.
وجود دکتر مير دامادی چه در زندان و چه در جامعه ،چراغی است فرا روی جوانان ما و به آنها می آموزد که نبايد به خاطر سوء رفتار اقليتی کژ انديش و قدرت طلب ارزشهای والايی که اين ملت به خاطر آنها انقلاب کردند ناچيز شمرده شود. ميردامادی تبلور اميد برای اين نسل است که می خواهند با صبوری و ايستادگی ثابت کنند که باز هم چون هميشه تاريخ مظلومان بر ستمگران پيروز خواهند شد اگر جز حق نگويند و چز حق نپويند.

و سيعلم الذين ظلموا ای منقلب ينقلبون
جبهه مشارکت ايران اسلامی
۳۰/۳/۸۹


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016