یکشنبه 6 تیر 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

شش ماه بلاتکليفی حشمت‌الله طبرزدی در گفت‌وگو با علی طبرزدی، هرانا

خبرگزاری هرانا - مهندس حشمت الله طبرزدی، فعال سياسی هفتم دی ماه ۱۳۸۸ و پس از حوادث ۶ دی ماه(عاشورا) در تهران بازداشت شد و پس از نقل و انتقال های فراوان کماکان در بازداشت موقت به سر می برد.

اين در حاليست که در طی اين مدت تنها يک بار قرار موقت بازداشت وی تمديد شده است.

در آستانه ی ششمين ماه از بازداشت مهندس طبرزدی، گزارشگر هرانا با علی طبرزدی فرزند ايشان، به گفتگو نشسته است.

متن اين گفتگو را در زير می خوانيد:

هرانا: آقای طبرزدی اتهامات پدر شما از سوی مسئولان چه مواردی عنوان شده است؟



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ايشان اکنون شش ماه است که در بازداشت به سر می برد اما اطلاع دقيقی از پرونده و اتهام وی در دست نيست.

هرانا: خانم ستوده، يکی از وکلای آقای طبرزدی چندی پيش از برگزاری دادگاهی جهت رسيدگی به اتهامات موکلش خبر داده بود که در آن اتهامات ايشان فعاليت تبليغی عليه نظام، اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم عليه امنيت کشور، توهين به رييس جمهور و اخلال در نظم و آسايش عمومی و مواردی از اين دست عنوان شده بود. در مورد اتهامات ايشان کمی بيش تر توضيح دهيد.
بله، نوزدهم خردادماه جلسه ی غيرعلنی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب و به رياست قاضی پيرعباسی برگزار شد و جالب اينجا بود که مصداق اتهامات مطرح شده برای شخص قاضی نيز تعجب برانگيز بود. مثلا در پرونده ی پدر من اتهامی تحت عنوان تخريب اموال عمومی وجود داشت که کاملا خلاف واقعيت بود و يا اينکه برای شرکت در تجمعات تبليغاتی انجام داده که سبب تحريک مردم می شده، در حالی که پدر در ايام انتخابات و پس از آن فعالين سياسی خاصی نداشتند و تنها بر سر مواضع قبلی خود استوار بودند.

هرانا: يعنی قرار است بر اساس همين جلسه ای که موارد اتهامی برای خود قاضی نيز مبهم بوده رای صادر شود؟
نه، قاضی به دليل اينکه از تحولات پرونده اطلاع درستی نداشت مجبور شد رسيدگی پرونده را به جلسه ی ديگری موکول کند. در اين پرونده راستش وزارت اطلاعات نقش پر رنگی را ايفا می کند و تمامی موراد اتهامی نيز از سوی ايشان در پرونده آمده است. آن ها حتی از قاضی خواسته بودند که اشد مجازات (اعدام را!) برای طبرزدی در نظر بگيرند.

هرانا: طی اين شش ماه پدر شما در بازداشت موقت به سر برده اند؟
بله، اما تنها يکبار قرار بازداشت ايشان تاکنون تمديد شده است و اين امر حتی اعتراض قاضی پرونده را نيز در پی داشت چرا که بر اساس گفته ی وی متهم حداقل هر دو ماه يکبار بايستی قرار بازداشتش تمديد شود؛ همين مسئله غيرقانونی بودن بازداشت و نگهداری ايشان را تاييد می کند.

هرانا: شرايط بازجويی وی به چه ترتيب بوده است؟
بازجويی ها که با توهين و ضرب و شتم همراه بوده و اين موارد در بازداشت های قبلی پدرم بی سابقه بوده. بعد از بازجويی هم حدود يک هفته وی را در جايی سرد و تاريک نگه داشتند که مشخص نيست کدام سلول و در کدام بند بوده.

هرانا: بر اساس شنيده های من پدر شما در طی اين مدت بارها جابه جا شده است؛ در اين باره کمی بيش تر توضيح می دهيد؟
بله، ايشان را تنها در زندان اوين ۳ بار به بندهای مختلف منتقل کردند؛ از زمان بازداشت به مدت يک ماه و نيم در بند ۲۴۰ (انفرادی) نگهداری می شد پس از آن مدت کوتاهی به بند ۲۰۹ فرستاده شد و پس از آن نيز به بند ۳۵۰ کارگری منتقل شد. بعد از اعدام های نوزده اردی بهشت نيز به دليل هيچ گونه دليل موجهی به زندان کچوبی منتقل شد اکنون هم که بيش از يک ماه است به زندان رجايی شهر کرج تبعيد شده است.

هرانا: شرايط نگهداری مهندس طبرزدی در زندان رجايی شهر کرج چگونه است؟
شرايط که به هيچ عنوان مساعد نيست و از زمانی که اين تبعيد صورت گرفته محدوديت های اعمال شده نيز بيش تر شده. از کيفيت پايين غذا گرفته تا محدوديت های ملاقاتی و نگهداری ايشان در حسينيه زندان.

هرانا: منظورتان از اين محدوديت های ملاقات چيست؟
ببينيد در زندان رجايی شهر ملاقات ها اينگونه است که يک هفته خانم ها و يک هفته آقايان می توانند با زندانيان ملاقات کنند و موقع ملاقات نيز ماموران رفتار درستی با ما ندارند. با اينکه ما خانواده ی يک زندانی سياسی هر بار که به ملاقات می رويم آن ها به طور کامل ما را تفتيش بدنی می کنند. اين عمل تا جايی است که حتی داخل کفش های ما نيز جستجو می شود!

هرانا: اين عمل چه دليلی دارد و آيا در اوين هم اوضاع به همين منوال بود؟
خب در زندان رجايی شهر به دليل نگهداری بسياری از زندانيان عادی و ورود مواد مخدر از طريق ملاقات های زندانيان عادی تا اين حد حساسيت هست اما خب بايد يک تفاوتی بين خانواده ی زندانی سياسی و عادی در اين بين بگذارند.
در زندان اوين ملاقات به شکل کابينی بود و البته چنين برخورد هايی صورت نمی گرفت چرا که همه ی زندانيان سياسی بودند هرچند که آنجا هم محدوديت های خاص خودش را داشت و مثلا ما از صبح که برای ملاقات به اوين مراجعه می کرديم حداقل ۳ ساعت بايستی منتظر می مانديم.

هرانا: وضع پدرتان از لحاظ جسمانی چگونه است؟
فکر می کنم يک ماه پيش بود که ايشان دچار يک سرماخوردگی ساده شدند اما به دليل کمبود امکانات بهداشتی و عدم رسيدگی پزشکی، بهبود يک سرما خوردگی ساده لااقل يک ماه به طول انجاميد و ايشان را از لحاظ جسمانی بسيار ضعيف کرد.

هرانا: آيا مسئولين در رابطه با آزادی يا تبديل قرار بازداشت موقت، به شما داده اند؟
نه، کماکان هيچ قول و حرفی در اين رابطه بيان نمی شود و ايشان در بلاتکلفی کامل به سر می برند. البته دفعات قبل که ايشان بازداشت شدند نيز اوضاع به همين شکل بود که ما را در بلاتکليفی کامل نگه می داشتند اما خب دفعات قبل تبعيد و مسائلی از اين دست در ميان نبود.

هرانا: نکته ی خاص ديگری هست که به آن اشاره ای نشده باشد و لزومی به بيان آن بدانيد؟
حرف خاصی نيست اما باز هم تاکيد می کنم که بلاتکليفی پدرم پس از شش ماه و تبعيد وی کاملا غير قانونی است و ما دليلی برای تبعيد ايشان به زندان رجايی شهر نمی بينيم...

با تشکر از وقتی که در اختيار ما قرار داديد...


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016