گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
در همين زمينه
10 مهر» تحمل سه ماه انفرادی برای محو آثار شکنجه دو زندانی سياسی، هرانا1 مهر» مختار هوشمند، نقاش و فعال فرهنگی مريوان، به شانزده سال زندان، محکوم شد، هرانا 29 شهریور» زهرا بهرامی تحت فشار شديد برای اعتراف به نگهداری و فروش مواد مخدر در دادگاه است، فعالين حقوق بشر و دمکراسی 29 شهریور» نياز پروين جوادزاده به درمان بيرون از زندان و بیتوجهی مسئولين قضايی، هرانا 28 شهریور» مخالفت با آزادی مشروط سه زندانی سقزی، محاکمه يک شهروند سقزی در دادگاه انقلاب، موکريان
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! اعتراض ۲۲۰ تن از فعالان سياسی و اجتماعی به نقض حقوق قانونی و حياتی زندانيان سياسی، ميزان خبرميزان: جمعی از کنشگران سياسی و اجتماعی ايران در بيانيه به نقض حقوق قانونی و حياتی زندانيان سياسی اعتراض کردند. به گزارش «ميزان خبر» اين بيانيه که به امضای ۲۲۰ تن از فعالان سياسی و اجتماعی رسيده است، با تصريح اين نکته که «دهها نفر از فرهيختگان سياسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ايران به دليل اعتراض به مشی و تصميمسازیهای مغاير منافع ملی دولت دهم و مراجع رسمی همسو با رييس دولت، در زندان به سر میبرند»، با بررسی شرايط زندانها و نقض آيين نامه ی زندانها و قوانين کشوری «محبوس نمودن جمعی از دلسوزترين فرزندان ايران در چنين زندانهايی ظلمی آشکار و خطايی جبران ناپذير و از مصاديق بارز آسيبرسانی به سرمايههای عظيم انسانی اين سرزمين» تلقی کردند و خواستار «پيگرد قضايی عاملان و آمران واقعی نقض حقوق قانونی ملت ايران و آزادی تمامی زندانيان عقيدتی و سياسی و باز کردن فضای سياسی کشور» شدند. متن اين بيانيه به شرح زير است: به نام خدا اعتراض و اعتصاب غذای جمعی از زندانيان سياسی در هفتههای اخير و واکنش غيرمسوولانه برخی مسوولان سازمان زندانها و قوه قضائيه به آنها يکی از مهمترين جلوههای وضعيت وخيم فضای سياسی کشور در کل و زندانها به طور اخص و نقض مسلم حقوق اوليه نخبگان ايران بود که اين روزها در زندان اسيرند. امروزه دهها نفر از فرهيختگان سياسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ايران به دليل اعتراض به مشی و تصميمسازیهای مغاير منافع ملی دولت دهم و مراجع رسمی همسو با رييس دولت، در زندان به سر میبرند و در شرايطی که زندانهای ايران بنا به تصريح مسوولان فاقد امکانات و استانداردهای اوليه از نظر سرانه فضا و امکانات است، محبوس نمودن جمعی از دلسوزترين فرزندان ايران در چنين زندانهايی ظلمی آشکار و خطايی جبران ناپذير و از مصاديق بارز آسيبرسانی به سرمايههای عظيم انسانی اين سرزمين محسوب میشود. با تاسف بايد اذعان داشت که در طول يک سال گذشته، در نتيجه بیتوجهی مسوولان قضايی، حقوق قانونی و "حق حيات" زندانيان سياسی که تنها به اتهام طرح پرسش " رای من کجاست؟ " محبوس گشتهاند، در حدی گسترده و به نحوی کمسابقه و به صورت مستمر مورد نقض قرار گرفته و منجر به بروز نگرانی جدی از وضعيت سلامت جسمی و روانی اين زندانيان آرمانگرا در افکار عمومی ملت ايران و جهانيان شده است. برخی از زندانيان بازداشت شده از بيش از يکسال گذشته تاکنون از مرخصی محروم و از اين حق قانونی منطبق بر فصل سوم آييننامه اجرايی سازمان زندانها بیبهره بودهاند و حتی برخی مسوولان قضايی و مقامات سازمان زندانها ابايی ندارند که صراحتاً بر نقض اين حق تاکيد کرده و رسماً اعلام دارند که بهرهمندی زندانيان سياسی از مرخصی و يا آزادی مشروط، منوط به ابراز ندامت، استرداد شکايت و عدم اعتراض به دولت و در نهايت، اخذ موافقت نهادهای امنيتی میباشد و در صورت موافقت با مرخصی معدودی از زندانيان سياسی از آنان وثيقهای درخواست میشود که تا ۲۰ برابر بهای تامينی است که از مجرمان جرايم عمومی مانند کلاهبرداران و سارقان اخذ میشود. جمعی از زندانيان سياسی به صورت تنبيهی به زندان رجايی شهر منتقل شدهاند، جايی که هيچ تفکيکی مابين قاتلان، جانيان و روزنامهنگاران وجود ندارد و حال آن که اولاً وفق اصول و قواعد معتبر کيفری، اعمال هرگونه تنبيه بر مجرمان سياسی ممنوع بوده و دوم آن که انتقال زندانيان تنها بايد منطبق با مقررات موجود در فصل چهارم آييننامه ياد شده به عمل آيد و بديهی است که مقامات زندان بايد استدلال و توجيه متناسب با اين تصميم را ابراز دارند. ماده ۱۹۱ آييننامه يادشده حق نامهنگاری به خانواده و مقامات قضايی برای زندانيانی که ممنوعالملاقات نيستند را به رسميت شناخته و حال آن که تا کنون زندانيان سياسی از اين حق برخوردار نبودهاند و متاسفانه گزارشات رسيده از وضعيت زندانيان سياسی حکايت از آن دارد که استاندارد غذايی و بهداشتی مندرج در مواد ۹۱ و فصل دوم آييننامه ياد شده هرگز رعايت نمیشود. جامعه ايران و افکار عمومی جهانيان انتظار دارد مسوولان قوه قضائيه برای يکبار هم که شده، وضعيت زندانيان سياسی را بررسی نمايند تا مشخص شود چه تعداد از بازداشت شدگان يکساله اخير، تحصيلات عاليه و يا تجربه مديريت و خدمات ارزشمندی در سطوح کلان کشور دارند ؟ آيا محبوس نگهداشتن اين افراد با زندانيانی که با جرايم قتل، تجاوز ، سرقت و مواد مخدر به زندان افتادهاند، در راستای اصول کرامت انسانی و منافع ملی قرار دارد؟ در بند زنان زندان اوين بحران عظيمتری وجود دارد و زندانيان عقيدتی و سياسی زن در اين بند که آن را " بند متادون" می نامند حتی از بسياری از حقوق و امکانات ساير بخشهای زندان نيز بی بهرهاند. فقدان رسيدگی پزشکی و آيين نامههای عجيب و غريب ممنوعيت تجويز داروهايی نظير اسيد فوليک که به دلايل پزشکی حتی در مدارس دخترانه نيز به صورت عمومی توزيع میشود و حتی جلوگيری از توزيع اين داروها در داروخانه زندان و ممانعت تهيه اين داروها توسط خانوادههای زندانيان با هزينه شخصی آنها نيز عملاً موجب ترديدهای جدی در مورد اهداف مسوولان قوه قضائيه از اعمال اين محدوديتها شده است. آييننامههای ملاقات زندانيان به صورت کاملاً سليقهای اعمال میشود. تبصره ۱ ماده ۱۸۲ آييننامه مذکور تصريح دارد که برنامه ملاقات بايد به گونهای تنظيم شود که هر زندانی حداقل هفتهای يک بار ملاقات داشته باشد و مدت آن کمتر از ۲۰ دقيقه نباشد و حال آن که طبق اخبار رسيده از خانوادههای زندانيان سياسی، اولاً در موارد متعددی که هماکنون نيز استمرار دارد، در زندان رجايی شهر هر هفته نيمی از خانواده ها از ملاقات با عزيزانشان محرومند و ملاقاتهای هفتگی بند ۲۰۹ اوين نيز بدون هيچ دليلی به دوهفته يکبار کاهش پيدا کرده و به دفعات ديده شده است که يک زندانی بدون نظر و تصميم مقام قضايی و تنها به تشخيص رييس بند و يا کارشناس امنيتی مربوطه که قاعدتاً ضابط قضايی بوده و بر اساس قانون، از حق سلب ملاقاتهای زندانيان برخوردار نيست، به يک باره و بدون هيچ علتی از ملاقات محروم شده است. خبر تاسفآور ديگری که در روزهای اخير منتشر شده است حکايت از آن دارد که مقامات شبه قضايی زندان اوين رسماً اعلام کردهاند که قصد دارند بند ۳۵۰ اوين را به بازداشتگاه موقت امنيتی تبديل کرده و بدين طريق در کنار بند ۲۰۹ فضای امنيتی حاکم بر زندان اوين و امکانگستردهتر نقض حقوق زندانيان سياسی را افزايش دهند و حال آن که اين کار خلاف آشکار مقررات حاکم در خصوص زندانها تلقی میشود. امضا کنندگان ذيل اين بيانيه از باب فريضه امر به معروف ونهی از منکر به مسوولان قوه قضائيه يادآوری میکنند که زندانيان سياسی عموما از سرمايههای اجتماعی و ملی کشور هستند که در برابر منکراتی که در اداره جامعه میديدند سکوت را جايز ندانسته و بسياری از آنها فقط به اتهام اظهار نظر در شکل نهی از منکر کلامی و يا قلمی از حاکمان به زندان افتادهاند . هرگونه بی توجهی نسبت به حقوق قانونی و سلامت آنان، افزون بر نقض اصول ۲۰، ۲۳، ۲۴، ۲۶، ۲۷، ۳۲، و ۳۶، ۳۸ و ۳۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ايران و برخورداری از عناوين مجرمانه موضوع مواد ۵۷۰، ۵۷۲، ۵۷۵، ۵۷۸ و ۵۷۹ قانون مجازات اسلامی لطمات جبران ناپذيری برای اين ملک و ملت و همچنين برای نظام سياسی کشور در پی خواهد داشت و هنوز هم سنجيدهترين کار در فرصت باقیمانده برای اصلاح امور اين است که حاکميت و قوه قضاييه به عنوان مسوول احيای حقوق عامه و گسترش عدالت و آزادیهای مشروع و نظارت بر حسن اجرای قوانين، ضمن پيگرد قضايی عاملان و آمران واقعی نقض حقوق قانونی ملت ايران و آزادی تمامی زندانيان عقيدتی و سياسی و باز کردن فضای سياسی کشور، خود را از نصايح مشفقانه و مشاوره دلسوزانه کسانی که دغدغهای جز خدمت به ايران عزيز و تقويت مبانی اخلاقی و باورهای انسانی مردم ندارند بهرهمند سازد. ۲۷ شهريور ۱۳۸۹
Copyright: gooya.com 2016
|