پنجشنبه 22 مهر 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

سکوت يورگن هابرماس يا عدم اطلاع آرامش دوستدار، اکبر گنجی

اکبر گنجی
نامه‌ی ۳ سپتامبر ۲۰۱۰ آقای آرامش دوستدار به يورگن هابرماس چند مسأله‌ی متفاوت را در بر می‌گيرد. درباره‌ی همه‌ی آن مسائل می‌توان و بايد گفت‌وگو کرد. اما يک مسأله به‌طور ويژه نظر مرا جلب کرد

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


اکبر گنجی ـ ويژه خبرنامه گويا

آرامش دوستدار خطاب به هابرماس نوشته است:"هشت سال پس از سفر شما به تهران، دو پيشامد متفاوت و از نظر اهميت ناهمسان همديگر را در ذهن من تداعی و نظر من را به خود جلب کردند. پيشامد اولی بود که وقوف من را نسبت به دومی تشحيذ نمود. اولی سال گذشته روی داده بود. منظورم "شوريدن آرام" مردم در ايران است. اين شورش آرام به‌ صورت تظاهرات ميليون‌ها نفر از مردم اعم از دانشجو و کارگر، دانش آموز و کارمند اداره و هر طبقه‌ی ديگر، سه ماه تمام ادامه داشت تا سرانجام آن را حکومت با قهری بيرحمانه در برابر چشم جهانيان سرکوبيد. بيشماری به زندان افتادند، به قتل رسيدند، زير شکنجه جان دادند و از زن و مرد مورد تجاوز قرار گرفتند. و شما آقای پروفسور هابرماس سکوت کرديد".

"انصاف علمی" و فلسفه و روشنفکری حکم می کرد که آقای دوستدار به جای اين گونه بی پروا سخن گفتن، بنويسند: "تا حدی که من اطلاع دارم، شما سکوت کرده ايد".
يا دقيق تر:
"من نمی دانم که آيا هابرماس درباره ی "شوريدن آرام" چند ميليون مردم ايران و حوادث پس از آن سخن گفته است يا نه".
و باز هم دقيق تر و منصفانه تر: "آقای هابرماس، با توجه به عدم اطلاع من از موضع گيری شما درباره ی حوادث پس از انتخابات رياست جمهوری ۲۲ خرداد ۸۸ و سرکوب های پس از آن،اگر در اين زمينه در جايی سخن گفته يا چيزی نوشته ايد، لطفا لينک آن را برای من ارسال کنيد". نه آن که ابتدا سکوت هابرماس را بديهی بنماياند و سپس حکم صادر کند که: "اگر شما از آنان در تظاهراتی که به خاطر خواست‌های برحق‌شان می ‌کردند شخصا و رسما حمايت کرده بوديد، بر استيفای طبيعی حقوق آنان تاکيد می‌کرديد و آن را برحق می‌خوانديد...حتما تظاهرکنندگان اندکی کمتر احساس تنهايی می ‌کردند. و اين اندک می‌ توانست...برخی ديگر از همکاران شما در پی چنين نمونه‌ای پا در ميدان ياری گذارند".

اما حقيقت اين است که هابرماس سکوت نکرد و واکنش سريع او توانست "برخی ديگر از همکاران" وی را هم در سراسر جهان به "ميدان ياری" بياورد. ده روز پس از آن حوادث با هابرماس، چارلز تيلور، مارتا نسبام، نوآم چامسکی، ماريو وارگاس يوسا (برنده ی نوبل ادبی ۲۰۱۰) و... تماس گرفتم و متن نامه ای را جهت امضا برای آنها فرستادم. هابرماس به سرعت نامه را امضا کرد و برای من نوشت: "به دنبال صدها امضا نرو، بلکه نامه را با امضای ده- پانزده تن از سرآمدان روشنفکری جهان سريع منتشر کن تا زمان از دست نرود. ضمن آن که امضای تعداد محدودی از مهمترين متفکران جهان، موثرتر از صدها امضا خواهد بود که برخی از آنها شهرت جهانی ندارند".

اما من تا ۲۰ مرداد ۸۸ به جمع آوری امضا ادامه داده و سرانجام نامه را با ۲۶۵ امضا، به دفتر دبيرکل سازمان ملل تحويل داده و در ۲۱ مرداد ۸۸ آن را در همه ی وبسايت ها- از جمله گويانيوز- منتشر کردم.

روزنامه های خارجی و وبسايت های انگليسی زبان هم گزارش هايی از آن نامه منتشر کردند.به عنوان نمونه به دو مورد زير توجه کنيد:http://www.guardian.co.uk/commentisfree/2009/aug/12/iran-ban-ki-moon-protest (Guardian)
http://bostonreview.net/BR34.5/ganji.php (Boston Review)

قطعاً امضای هابرماس در "پای در ميدان ياری گذاردن" ديگر متفکران نامی جهان موثر بود.

در اينجا متن کامل نامه و کليه ی امضاها آورده می شود تا روشن شود که حکم آقای دوستدار کاذب (غير منطبق با واقع) است.

اما يک نکته ی مهم ديگر را هم نبايد فراموش کرد.هابرماس در دانشگاه های سراسر جهان سخنرانی می کند. من نمی دانم، شايد آقای دوستدار بداند، احتمال دارد که در همين سخنرانی ها- يا ديدارها و گفت و گوها- او درباره ی آن رويدادها سخن گفته باشد. شايد از موقعيت جهانی خود استفاده کرده تا از راه هايی به رژيم حاکم بر ايران برای رعايت حقوق بشر فشار وارد آورد. از "عدم اطلاع" چگونه می توان "سکوت" را استنتاج کرد؟ کما اين که هابرماس، در زمان کوفی عنان هم نامه ی ديگری را خطاب به دبيرکل سازمان ملل متحد، به همراه ۳۰۰ تن از برجسته ترين روشنفکران جهان امضا کرد. در آن نامه هم به شدت به نقض سيستماتيک حقوق بشر در ايران اعتراض شده بود.

راستش من نگران شدم مبادا آقای دوستدار نامه ای به ماريو بارگاس يوسا بنويسد که چرا به ترجمه ی رمان هايت به زبان فارسی اعتراض نکرده ای؟ چرا اجازه داده ای جنگ آخرالزمان را به فارسی ترجمه کنند؟ چه نسبتی بين شرايط پروی رمان های تو و ايران برقرار است؟ پيرمرد مقدس جنگ آخرالزمان تو کجا و پيرمرد مقدس ما کجا؟ اصلاً مگر ما با دين خويی ای که داريم قادر به فهم اين گونه رمان ها هستيم؟ مگر تو نمی دانی که ما يک مشت آدم مدعی روشنفکری و فيلسوفی داريم که هيچ چيز نمی فهمند؟ مگر تو نمی دانی که ما خود را موظف می دانيم تا به متفکران جهان حالی کنيم که همه ی اهل قلم ما در حال بازسازی نادانی اند؟از همه ی اينها مهمتر،چرا به جای دريافت نوبل ادبيات به سرکوب مردم ايران اعتراض نکرده ای؟

لذا بهتر ديدم به اطلاع ايشان برسانم هر دو نامه ی قبلی را يوسا امضا کرده است.

دبير کل محترم سازمان ملل متحد
جناب آقای بان کی مون

انتخابات در نظام جمهوری اسلامی به دلايل گوناگون آزاد، رقابتی و منصفانه نيست و هرگز به انتقال واقعی قدرت در ساختار سياسی ايران نمی انجامد، زيرا: مطابق اصل ۱۱۰ قانون اساسی ايران، اکثريت قدرت و اختيارات در دست رهبر و نهادهای تحت امر اوست. و مطابق اصل ۵۷ قانون اساسی قوای سه گانه، يعنی قوه مجريه، قوه مقننه، قوه قضائيه، "زير نظر ولايت مطلقه امر و امامت امت"(رهبر) قرار دارد. مردم ايران فقط در سه حوزه، يعنی رياست جمهوری، مجلس شورای اسلامی، و شورای شهر، حقّ رأی دادن دارند. اما در همين سه حوزه هم حتّی اگر نمايندگان مردم در انتخاباتی رقابتی و منصفانه برگزيده شوند، باز هم نمی توانند نقش مهّمی در تغيير و اصلاح امور کشور داشته باشند، زيرا نهادهای انتصابی که مستقيماً تحت نظارت رهبر جمهوری اسلامی عمل می کنند، يعنی شورای نگهبان،مجمع تشخيص مصلحت نظام، و شورای عالی انقلاب فرهنگی، می توانند سدّ راه نهادهای انتخابی شوند، و اقدامات اصلاحی آن نهادها را خنثی کنند.

نکته مهم آن است که اختيارات واقعی رهبر در مقام عمل حتّی از اختيارات قانونی او در متن قانون اساسی هم بيشتر است، زيرا مطابق اصل ۹۸ قانون اساسی ايران، تفسير قانون اساسی با شورای نگهبان است که خود منصوب رهبر است. شورای نگهبان اختيارات رهبر را به آنچه در متن قانون اساسی آمده است محدود نمی داند، و مدعی است که دايره ی اختيارات رهبرجمهوری اسلامی هيچ محدوديتی ندارد.

انتخابات ايران در چارچوب اين محدوديتهای تنگ برگزار می شود. تازه در اين چارچوب تنگ مخالفان سياسی حق کانديدا شدن ندارند، و فقط کسانی می توانند کانديدا شوند که به اسلام، قانون اساسی، و ولايت مطلقه فقيه اعتقاد و التزام عملی دارند. شورای نگهبان در انتخابات مجلس کنونی حدود ۲۰۰۰ تن از داوطلبانی واجد شرايط را رد صلاحيت کرد و به آنان اجازه ی شرکت در انتخابات را نداد.

در انتخابات اخير رياست جمهوری نيز شورای نگهبان صلاحيت ۴۷۱ نفر را رد کرد و فقط صلاحيت چهار تن را که طی سه دهه ی گذشته از مسئولان اصلی نظام جمهوری اسلامی بوده اند، تأييد کرد. و از ميان اين چهار تن، رهبر جمهوری اسلامی در نماز جمعه ۱۹ ژوئن در تهران، صريحاً اذعان کرد که نظرات او به يکی از کانديداها، يعنی محمود احمدی نژاد، نزديکتر است. انتخابات روز ۱۲ ژوئن ۲۰۰۹ با مشارکت ۸۰ درصد مردم ايران و در همين چارچوب رقابتی تنگ و از پيش گزينش شده برگزار شد. اما متأسفانه همين آزادی محدود نيز در انتخابات اخير عملاً ناديده گرفته شد، و محمود احمدی نژاد رسماً برنده ی اين انتخابات اعلام گرديد.

اکثريت مردم ايران اعتقاد دارند که رأی آنها در اين انتخابات خوانده نشده است. مردم ايران در سراسر کشور در اعتراض به اين تخلفات انتخاباتی که نقض آشکار حق آنها در تعيين سرنوشتشان است به شيوه ای بسيار مسالمت آميز دست به اعتراضهای گسترده و آرام زده اند. متأسفانه دولت جمهوری اسلامی در رويارويی با اين اعتراضات آرام و متمدنانه با خشونت به سرکوب گسترده ی مردم اقدام کرده است، و در اين ميان شماری از مردم بيگناه، و خصوصاً دانشجويان دانشگاههای سراسر ايران را توسط نيروهای نظامی و شبه نظامی خود به خاک و خون کشيده است، شمار زيادی از فعالان سياسی و مدنی را در سراسر ايران به نحو غيرقانونی بازداشت کرده است، و همزمان تمام شبکه های ارتباطی کشور را مختل کرده، و فعاليت خبرنگاران و ناظران بی طرف بين المللی را در ايران بشدّت محدود ساخته است ما روشنفکران، فعالان سياسی و مدافعان حقوق و آزادی های دموکراتيک از جنابعالی درخواست می کنيم اعتراض گسترده ی مردم ايران را مورد توجه قرار دهيد و نسبت به احقاق حقوق قانونی و دموکراتيک آنها اقدامات عاجل زير را به عمل آوريد:

۱- تشکيل يک کميته ی بين المللی حقيقت ياب به منظور بررسی فرآيند رأی گيری، شمارش آرا و اعلام نتايج موارد تقلب و دستکاری در آرای مردم.
۲- اعمال فشار به دولت ايران جهت ابطال انتخابات تقلبی و برگزاری انتخابات آزاد،رقابتی و منصفانه زير نظر سازمان ملل متحد.
۳- اعمال فشار به دولت ايران جهت آزادی کليه زندانيان اعتراض های اخير.
۴- اعمال فشار به دولت ايران جهت رفع توقيف از رسانه های تعطيل شده در روزهای اخير، و به رسميت شناختن حق مردم ايران در زمينه ی آزادی اظهار نظر و اعتراض مسالمت آميز به نتايج انتخابات اخير.
۵- اعمال فشار به دولت ايران جهت ممانعت از هرگونه سرکوب و اعمال خشونت عليه مردم ايران.
۶- به رسميت نشناختن دولت کودتايی احمدی نژاد و عدم همکاری با آن از سوی تمامی دولت ها و مجامع بين المللی.

تاريخ انتشار:
۲۱ مرداد ۱۳۸۸ برابر با ۱۲ اگوست ۲۰۰۹

امضا کنندگان:
۱. Akbar Ganji, journalist
۲. Jürgen Habermas (J.W.Goethe Universitaet, Frankfurt)
۳. Noam Chomsky, MIT
۴. Charles Taylor, McGill University
۵. Martha Nussbaum, University of Chicago
۶. Jose Ramos-Horta, (Recipient of the Nobel Peace Prize, ۱۹۹۶)
۷. Orhan Pamuk, (Recipient of the Nobel Prize for Literature, ۲۰۰۶)
۸. Nadine Gordimer, (Recipient of the Nobel Prize for Literature, ۱۹۹۱)
۹. Mario Vargas Llosa (Novelist, Peru)
۱۰. Robert Bellah, UC-Berkeley
۱۱. Seyla Benhabib, Yale University
۱۲. Cornel West, Princeton University
۱۳. Hilary Putnam, Harvard University
۱۴. Benjamin Barber, Senior Fellow, Demos
۱۵. Craig Calhoun, Social Science Research Council
۱۶. Howard Zinn, Boston University
۱۷. John Esposito, Georgetown University
۱۸. Michael Walzer, Princeton University
۱۹. Adam Michnik, essayist, Poland
۲۰. Ahmad Rashid, journalist, Pakistan
۲۱. Talal Asad, City University of New York
۲۲. Jose Casanova, Georgetown University
۲۳. Joel Rogers, UW-Madison
۲۴. Todd Gitlin, Columbia University
۲۵. Ira Katznelson, Columbia University
۲۶. Nancy Fraser, New School University
۲۷. Marshall Berman, City University of New York
۲۸. Joshua Cohen, Stanford University
۲۹. Philip Pettit, Princeton University
۳۰. Jane Mansbridge, Harvard University
۳۱. Richard J. Bernstein, New School University
۳۲. Jean-Francois Julliard, Secretary General, Reporters Without Borders
۳۳. Frank Cunningham, University of Toronto, FRSC
۳۴. Nancy L. Rosenblum, Harvard University
۳۵. Stanley Aronowitz, Graduate Center, City University of New York
۳۶. Ashis Nandy, Center for Developing Studies, India
۳۷. Nasr Hamed Abu Zayd, University of Humanistics
۳۸. David Held, London School of Economics
۳۹. Steven Pinker, Harvard University
۴۰. Jerome Kagan, Harvard University
۴۱. Rebecca Newberger Goldstein, Harvard University
۴۲. Adam Habib, University of Johannesburg
۴۳. Gayatri Reddy, University of Illinois at Chicago
۴۴. Ian Buruma, Bard College
۴۵. Saskia Sassen, Columbia University
۴۶. Ariel Dorfman, Duke University
۴۷. Michael Berube, Pennsylvania State University
۴۸. Steven Lukes, New York University
۴۹. Mary H. Kaldor, London School of Economics
۵۰. John Keane, University of Westminster
۵۱. Mark Lilla, Columbia University
۵۲. Stephen Lewis, McMaster University (Canada)
۵۳. Anne Norton, University of Pennsylvania
۵۴. Hent de Vries (Johns Hopkins University)
۵۵. Tom Farer, University of Denver
۵۶. Veena Das, Johns Hopkins University
۵۷. Corey Brettschneider, Brown University
۵۸. Udo Schuklenk, Queen University
۵۹. Lucas Swaine, Dartmouth College
۶۰. Jonathan Rosenbaum, Film Critic
۶۱. Claus Offe, Hertie School of Governance, Berlin
۶۲. Genevieve Fuji Johnson, Simon Fraser University
۶۳. Alice Amsden, MIT
۶۴. Thomas Keenan, Bard College
۶۵. Hussein Banai, Brown University
۶۶. Stephen Eric Bronner, Rutgers University
۶۷. Mary Ann Tetreault, Trinity University
۶۸. Rabbi Michael Lerner, Tikkun Magazine
۶۹. Martin Shaw, University of Sussex
۷۰. William R. Roff, Columbia University
۷۱. Joanne Rappaport, Georgetown University
۷۲. David Goldfischer, University of Denver
۷۳. Arthur Danto, Columbia University
۷۴. Nubar Hovsepian, Chapman College
۷۵. Ann Elizabeth Mayer, University of Pennsylvania
۷۶. Beverley Milton-Edwards, Queens University
۷۷. Andrew Arato, New School University
۷۸. Anthony Chase, Occidental College
۷۹. Dale Eickelman, Dartmouth College
۸۰. Roger Hamburg, Indiana University
۸۱. William Shepard, University of Cantebury
۸۲. Delphine Abadie, University of Montreal
۸۳. Laury Braco, University of Montreal
۸۴. Kamran Matin, University of Sussex
۸۵. Christian Nadeau, University of Montreal
۸۶. Christine Straehle, University of Montreal
۸۷. Veronica Ponce, Marianopolis College
۸۸. Joseph Levine, University of Massachusetts
۸۹. John Sanbonmatsu, Worcester Polytechnic Institute
۹۰. Massimo Rosati, University of Rome ‘Tor Vergata’
۹۱. Hasan Jashari, SEE University
۹۲. Mujeeb Khan, UC Berkeley
۹۳. Margaret Scott, New York University
۹۴. Joy Tong Kooi Chin, National University of Singapore
۹۵. Susan Moeller, University of Maryland
۹۶. Avideh Mayville, American University
۹۷. Alistair M. Macleod, Queen’s University
۹۸. Carol Gould, Temple University
۹۹. Louise Antony, University of Massachusetts
۱۰۰. Delfina Serrano, ILC, CCHS-High Council for Scientific Research, Madrid
۱۰۱. Dr. Peter Admirand, The Irish School of Ecumenics, Trinity College Dublin
۱۰۲. Laura Santos, University of Minho, Portugal
۱۰۳. Kwadwo Appiagyei-Atua, University of Ghana
۱۰۴. Martin Blanchard, Université de Montréal
۱۰۵. Patrick Turmel, Universite de Laval.
۱۰۶. Elizabeth Shackman Hurd, Northwestern University
۱۰۷. Chung Ryoa, University of Montreal
۱۰۸. Awad Halabi, Wright State University
۱۰۹. David Schweickart, Loyola University Chicago
۱۱۰. Norman Birnbaum, Georgetown University
۱۱۱. David Ingram, Loyola University
۱۱۲. Fazal Khan, University of Georgia School of Law
۱۱۳. Madhavi Sunder, University of California, Davis
۱۱۴. Sophie-Jan Arrien, Univesity of Laval
۱۱۵. José Portela, Instituto Politecnico de Viana do Castelo, Portugal
۱۱۶. Lise Sedrez, California State University, Long Beach
۱۱۷. Kurt Jacobs, University of Massachusetts, Boston
۱۱۸. Dominic Martin, University of Montreal
۱۱۹. Devdatt Dubhashi, Chalmers University
۱۲۰. Charles Butterworth, University of Maryland
۱۲۱. B. Chandrasekaran, Ohio State University
۱۲۲. Sohrab Behdad, Denison University
۱۲۳. Nissim Mannathukkaren, Dalhousie University
۱۲۴. Henrik Jeldtoft Jensen, Imperial College London
۱۲۵. Marilena di Mucchianico, London School of Economics
۱۲۶. Joana Baguenier, University of Minho, Portugal
۱۲۷. William A. Graham, Harvard University
۱۲۸. Catherine Lu, McGill University
۱۲۹. Mariano Torcal, Universidad Pompeu Fabra in Barcelona
۱۳۰. Daniel Brumberg, Georgetown University
۱۳۱. José Portela, Instituto Politecnico de Viana do Castelo, Portugal
۱۳۲. Kathleen Howard Sutherland, Bowling Green State University
۱۳۳. Jesse Lemisch, City University of New York
۱۳۴. Stephen Zunes, University of San Francisco
۱۳۵. Pauline Artemenko, University of Sorbonne
۱۳۶. Michael Urban, University of California, Santa Cruz
۱۳۷. Thomas Scanlon, Harvard University
۱۳۸. Matthew Evangilista, Cornell University
۱۳۹. Arien Mack, New School University
۱۴۰. Brendan Simms, Cambridge University
۱۴۱. Alan Bundy, University of Edinburgh
۱۴۲. Jeroen Gunning, University of Aberystwyth
۱۴۳. Wai Chee Dimock, Yale University
۱۴۴. Kathy Kelly, Voices for Creative Nonviolence
۱۴۵. Lewis Gropp, editor Qantara.de
۱۴۶. Andrei Codescu, Louisiana State University
۱۴۷. Leslie Sklair, London School of Economics and Political Science
۱۴۸. Simon Critchley, New School University
۱۴۹. Dr. Byron Miller, University of Calgary, Canada
۱۵۰. Dr. Liza McCoy, University of Calgary, Canada
۱۵۱. Dr. Tom Langford, University of Calgary, Canada
۱۵۲. Dr. Gillian Ranson, University of Calgary, Canada
۱۵۳. Timur Kuran, Duke University
۱۵۴. Astrid M. O’Brien, Fordham University
۱۵۵. Susan Buck-Morss, Cornell University
۱۵۶. Leslie Miller, University of Calgary
۱۵۷. Martin Beck Matuštík, Arizona State University
۱۵۸. Claudio Lomnitz, Columbia University
۱۵۹. Danny Postel, writer
۱۶۰. Sandra Bartky, University of Illinois at Chicago
۱۶۱. David Burrell, University of Notre Dame
۱۶۲. Baber Johansen, Harvard University
۱۶۳. Micheline Ishay, University of Denver
۱۶۴. Ronald F. Thiemann, Harvard University
۱۶۵. John Owens, University of Westminster
۱۶۶. Ronald Beiner, University of Toronto
۱۶۷. Andrew Norris, University of California, Santa Barbara
۱۶۸. Jenny White, Boston University
۱۶۹. Thomas McCarthy, Northwestern University
۱۷۰. Ophelia Benson, Butterflies and Wheels
۱۷۱. Richard Tapper, University of London
۱۷۲. Michael Perry, Emory Law School
۱۷۳. Volker Kaul, University of Salerno, Italy
۱۷۴. Andrew Murphy, Rutgers University
۱۷۵. Anne McClintock, University of Wisconsin, Madison
۱۷۶. Rob Nixon, University of Wisconsin, Madison

در همين زمينه:
[نامه‌ سرگشاده‌ آرامش دوستدار به يورگن هابرماس]


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016