احمدی‌نژاد: برخی روی کلمه ايرانی حساسيت نشان می‌دهند، ايسنا

مراکز علمی و حوزه‌ها خود را از قالب‌های موجود نجات دهند

رييس‌جمهور گفت: برخی روی کلمه ايرانی حساسيت نشان می‌دهند و تصور می‌کنند که منظور قوم‌گرايی و ناسيوناليستی است، به طور مطلق اين طور نيست و ما به دنبال برنامه ريزی اسلامی و ايرانی هستيم.

به گزارش خبرنگار سياسی خبرگزاری دانشجويان ايران(ايسنا)، دکتر محمود احمدی‌نژاد در مراسم افتتاحيه همايش ملی جنگ نرم که در تالار علامه امينی دانشگاه تهران برگزار شده بود، با بيان اين‌که جنگ نرم يا تقابل نرم را در سه سطح عمومی می‌توان مرور کنيم، گفت: يک احساس عمومی اين است که نظام سلطه در تمام عرصه‌ها در موضع تهاجم قرار دارد و در سطوح گوناگون با انديشه‌ها و ملت‌ها درگير است. سطح اول سطح نظری، سطح دوم سطح برنامه و سطح سوم سطح عمليات است. بدون نظريه تنظيم برنامه منسجم و هدفمند تقريبا غيرممکن است و بدون يک برنامه منسجم انجام يک عمليات منسجم ناممکن است.

رييس‌جمهور خطاب به حضار با بيان اين‌که ببينيد غربی‌ها چه کرده‌اند و می‌کنند، گفت: آن‌ها در سطح نظريه کار را راحت کرده‌اند و يک تعريف ساده و تقريبا همه کس فهم از انسان ارائه داده‌اند، يک تعريف از جامعه و يک تعريف غايت انسان و جامعه. آنها انسان را چه تعريف کرده‌اند آنها انسان را در محدوده ۷۰ الی ۸۰ سال تعريف کرده‌اند و اصل را بر اصالت تمايلات انسانی و لذت حداکثری قرار داده‌اند و روابط بين انسان‌ها در واقع براساس تنازع برای بقا است و جامعه‌ هدف يک جامعه ليبرال و حاکميت يک دموکراسی ليبرال است و در واقع آنها با اين تعاريف تکليف خود را روشن کرده‌اند و براساس اين انديشه و مبانی ادبيات وسيعی را توليد کرده و می‌کنند و اين بستر همه طراحی‌های بعدی است و بر اساس اين مبنا برنامه اقتصادی، اجتماعی، سياسی و فرهنگی را تنظيم کرده‌اند. براساس اين جهان‌بينی و فلسفه اين برنامه‌ها را تعريف و تنظيم کرده‌اند و بعد از آن اقدام به عمليات کرده‌اند.

رييس‌جمهور گفت: برخی از مطالبی که امروز مطرح می‌شود سطح سوم است ما عمليات دشمن را مدنظر قرار می‌دهيم و با عمليات دشمن می‌خواهيم مقابله کنيم در حالی که ما با هر سه سطح مواجه هستيم اگر در سطح اول حرف روشن و پيام دقيقی برای جامعه بشری نداشته باشيم و يا از نظريه‌ها و تئوری‌های غنی و قابل پذيرش برای ملت‌ها برخوردار نباشيم و برنامه‌ريزی مناسبی نداشته باشيم در برخورد با سطح اول و دوم راه به جايی نمی‌بريم. حتما بايد در نقطه مقابل يک نظريه روشن و دقيقی نشان دهيم و يک برنامه مبتنی بر آن نظريه روشن و قوی طراحی کنيم و متناسب با آن برنامه عمليات کنيم.

احمدی‌نژاد ادامه داد: اگر تصور کنيم در بستر تئوری‌ها و انديشه مادی ما می‌توانيم برنامه غيرمادی و عمليات غيرمادی عليه سلطه‌گران داشته باشيم اين يک اشتباه بزرگ است. آنها مبانی را تعريف کرده‌اند و براساس آن اقتصاد، جامعه شناسی و ديپلماسی را طراحی و پيش بردند و در واقع اقتصاد و سياستی که حاکم است مبتنی بر نظريه‌های آنهاست و ما بايد در نقطه مقابل مبانی خود را تعريف و مشخص کنيم.

رييس‌جمهور گفت: يک نکته را بگويم گرچه تلخ است ولی بايد بپذيريم که در طراز آن وارد ميدان شويم. امروز تقريبا تمام دانشگاه‌ها و مراکز علمی مديران و برنامه‌ريزان چيزی را مصرف می‌کنند که در آنجا توليد شده است و هنوز غرب مرکز توليد انديشه است و حتی در کشور ما بسياری از توليدات آنها مصرف می‌شود بايد يک جابجايی و تحولی رخ دهد و البته من اميدوار و مطمئن هستم که اين اتفاق می‌افتد.

رييس‌جمهور با تاکيد بر اينکه ما بايد يک تعريف روشن از انسان و غايت جامعه ارائه دهيم، گفت: ما بايد مشخص کنيم که انسان به کجا بايد برسد. آنها تعريف کردند که نقطه کمال انسان جايی است که از حداکثر تمايلات مادی‌اش ارضا شود و از آن استفاده کند. مزاحمی برای آن نباشد و امنيت داشته باشد. تعريف ما از انسان چيست.

وی تاکيد کرد: بايد مراکز علمی، حوزوی و دانشگاه‌های ما يک تعريف روشن و همه فهم از انسان ارائه کنند و اجمال آن اين است که ما انسان را يک موجود در حال حرکت و کمال‌جو می‌شناسيم. انسان را تجلی خداوند و خليفه خداوند، ‌انسان را واجد اسمای الهی و صفات الهی می‌شناسيم ماموريت انسان در زمين را فقط ارضای تمايلات خودش نمی‌شناسيم. ماموريت انسان حرکت به سمت کمال و خدايی شدن است. انسان خليفةالله است. رابطه انسان‌ها براساس عشق، ‌محبت، ايثار و فداکاری بايد باشد. در مسير کمال کسی مزاحم ديگری نيست و همه يار هم هستند کمال انسانی از مسير خدمت به ديگران و برداشتن موانع از مسير کمال ديگران و از مسير تلاش برای برپايی سعادت، عدالت و امنيت در جامعه می‌گذرد.

احمدی‌نژاد ادامه داد: جامعه‌ای که ما در انتظار آن هستيم يک جامعه متعالی است، جامعه‌ای است که در آن آحاد مردم احساس مسووليت می‌کنند، کرامت و حرمت انسانی محفوظ است، ارامش حقيقی برقرار است و تک تک انسان‌ها می‌توانند خدايی باشند. جامعه‌ای که در واقع رودخانه زلالی است که به سمت کمال و انسانيت جاری است.

رييس‌جمهور افزود: اگر بخواهيم بخش اول را خلاصه کنيم بايد بگوييم ما به دنبال انسان طراز جامعه مهدوی هستيم ما به دنبال جامعه مهدوی هستيم و بايد آن را به جامعه جهانی معرفی کنيم. ما اگر بخواهيم حرفی برای گفتن داشته باشيم و برای اينکه بتوانيم رقابت کنيم، بايد جامعه جهانی و انسان جهانی را معرفی کنيم.

رييس‌جمهور در بخش ديگری از صحبت‌های خود اظهار کرد: در سطح دوم آنها برنامه‌ريزی توسعه را معرفی کردند و امروز در کشور ما نيز برخی از صاحب‌نظران به دنبال ادبيات توسعه و برنامه‌ريزی توسعه هستند آيا برنامه‌ريزی توسعه ما را به نقطه مطلوب می‌رساند؟ اين جزو محالات است. حتی اگر قبول کنيم که خود آنها از اين برنامه‌ها پيروی کرده‌اند و مبنای عمل قرار داده‌اند بايد بگوييم اين برنامه‌ها مبتنی بر تئوری‌های آنها است و در نقطه مقابل نظام انديشه و فکری ماست.

رييس‌جمهور گفت: بعد از تبيين تئوری‌های خودمان بايد به دنبال برنامه‌ريزی مبتنی بر اين تئوری‌ها باشيم به نظر من برنامه‌ريزی ايرانی و اسلامی يک عبارت و عنوان جامعی است. ما بايد به دنبال برنامه‌ريزی ايرانی و اسلامی باشيم. اگر تئوری‌ها را خوب طراحی کنيم اما برنامه‌ريزی مناسب صورت نگيرد باز هم در معرض آسيب هستيم.

رييس‌جمهور گفت: ‌اينجا می‌خواهم تاکيدی روی کلمه ايرانی کنم، برخی روی کلمه ايرانی حساسيت نشان می‌دهند و تصور می‌کنند که منظور قوم‌گرايی و ناسيوناليستی است، به طور مطلق اين طور نيست. ما به دنبال برنامه ريزی اسلامی و ايرانی و برنامه‌ريزی که مبتنی بر نظام انديشه ايرانی و اسلامی و توانمندی ايرانی و اسلامی باشد هستيم. دريافت ايران از اسلام برای ما مبنای عمل است. دريافت‌های فراوانی از اسلام در دنيا در حال حاضر مطرح است. آيا ما در دنيا يک دريافت از اسلام داريم؟ نه. يک برداشت واحد از اسلام می‌شود؟ نه. برداشتی از اسلام برای ما مبنای عمل است که ايرانی است، البته نه ايران به معنای يک قوم.

رييس‌جمهور افزود: برداشت ايرانی در حقيقت نزديک‌ترين به حقيقت است و ما با فهم ايرانی از اسلام برنامه‌ريزی‌های خود را تنظيم می‌کنيم و متناسب با توانمندی‌های خودمان بايد برنامه‌ها را طراحی کنيم. بيش از ۵۰ سال در کشور ما برنامه‌ريزی توسعه داشتيم. چندين سال قبل از انقلاب و همچنين بعد از انقلاب و اکنون در آستانه برنامه پنجم هستيم، ولی در هيچ يک از بخش‌های اجتماعی به نقطه‌ حداقلی آرامش نرسيديم و هرگز نخواهيم رسيد به خاطر اينکه اين برنامه‌ها مبتنی بر فرهنگ ايرانی و اسلامی از يک سو و از سوی ديگر مبتنی بر توانمندی‌های ايرانی نبوده است و اقتباسی بوده است.

رييس‌جمهور ادامه داد: بعد از تنظيم برنامه بايد سراغ عمليات برويم. آنها نيز بعد از برنامه‌ريزی سراغ عمليات رفتند و آن طور نيست که عمليات بدون برنامه بتواند اثرگذار باشد. يکی از اين عمليات‌ها داستان تاسيس رژيم صهيونيستی است، اول آنها انديشه خودشان را همگانی و متناسب با انديشه‌شان برنامه‌ريزی کردند، بعد طراحی کردند و رژيم صهيونيستی را ايجاد کردند. آنها خود را معيار حق و انديشه در عرصه جهانی مطرح کردند، اين گونه جا انداختند، برنامه سلطه جهانی را طراحی کردند و بعد عمليات. که عمليات آن تاسيس رژيم صهيونيستی است و عمليات‌های ديگری مثل ۱۱ سپتامبر، اشغال عراق، ‌افغانستان.

رييس‌جمهور با بيان اينکه ما بايد تئوری، برنامه‌ريزی و عمليات خود را داشته باشيم و اگر صرفا در بخش عمليات و يا برنامه درگير شويم به نتيجه نمی‌رسيم، تصريح کرد: ما بايد به جايی برسيم که ايران کانون تئوری‌ پردازی‌های فکری و انديشه‌ای و مرجع انديشمندان جهان باشد.

رييس‌جمهور با بيان اينکه ما در بخش‌هايی از علوم تجربی به مرجعيت‌هايی دست پيدا کرده‌ايم و اين خوب است، گفت: ولی با اينها نمی‌شود وارد جنگ در اين ميدان گسترده شد و تا زمانی که از لحاظ علوم انسانی و تئوری پردازی به مرجعيت جهانی نرسيم اين شرايط ادامه دارد.

وی ادامه داد: تنها تئوری که در حال حاضر در عرصه جهانی می‌تواند جايگزين شود انسان طراز جامعه مهدوی و در واقع جامعه مهدوی است و در واقع اين بهترين تئوری و تنها تئوری برای جايگزينی است و بايد در راستای معرفی آن تلاش کنيم.

رييس‌جمهور با بيان اينکه بايد بستر را عوض کنيم، گفت: بستر همان نگرش‌ها، ‌باورها و انديشه‌هاست و نبرد اصلی نبرد انديشه و توليد انديشه و جنبش نرم‌افزاری است. به نظر من ما نيازمند يک انقلاب رهايی بخش هستيم. بايد مراکز علمی، حوزه‌ها و دانشگاه‌يمان يک انقلاب کنند و خود را از قالب‌های موجود نجات دهند و آزاد کنند. حتی بايد خود را از برخی چارچوب‌ها و قالب‌ها به نام انديشه دينی و فقهی جدا کنند و به حقيقت دين برسند.

رييس‌جمهور گفت: بدون انديشه، معارف، عرفان و فلسفه محال است که در اين نبرد علمی بتوانيم موفق شويم.

رييس‌جمهور در بخش ديگری از صحبت‌های خود گفت: به فضل الهی نظام سلطه به لحاظ استراتژيک و در سطح برنامه و اقدام به سرعت به يک بن‌بست نزديک می‌شود و آن تنور داغ که دائم نظريه، ‌تئوری و خلاقيت‌های جديد توليد می‌کرد در حال خاموش ‌شدن است. برنامه‌های اقتصادی و سياسی آنها دارد به بن‌بست می‌خورد، کارايی خود را از دست می‌دهد و آنها در سطح عمل نيز با بن بست مواجه هستند. در فلسطين و عراق و افغانستان می‌بينيد که با چه وضعی روبرو هستند. در عرصه اقتصاد و مديريت اجتماعی به بن‌بست رسيده‌اند يک جايگزين بيشتر ندارد و آن ملت که می‌تواند اين جايگزينی را آن طوری که مناسب است را معرفی و مديريت کند ملت ايران است آن هم به هزاران دليل که خودتان می‌دانيد. امروز ورود به اين صحنه فقط يک حرکت دفاعی آن هم فقط از ملت ايران نيست اگر ما تصميم بگيريم که فقط از ملت ايران دفاع کنيم و وارد عرصه جهانی نشويم موفق نمی‌شويم و بايد در عرصه بين‌المللی وارد شد و نظريه‌های اسلام و اسلام ايرانی را معرفی کنيم. اين موضوع کسی را ناراحت نمی‌کند البته ممکن است عده‌ای از قدرتمندان ناراحت شوند، ولی توده مردم می‌فهمند که آن فرهنگی که از ايران منتشر می‌شود به حقيقت نزديک‌تر است و کسی از آن ناراحت نمی‌شود.

وی گفت: ما بايد به جايی برسيم که روزانه انديشمندن دنيا منتظر شنيدن يک حرف جديد از ايران باشند و آن موقع است که اين معادله معکوس است و اين شدنی است. ذخيره‌ فرهنگی، توانمندی فرهنگی و برنامه‌ريزی ملت ما بی‌نظير است. توانمندی‌های ملت ايران بی‌نظير است و در هر عرصه‌ای که جوانان ما فارغ از مدل‌های سلطه عمل کرده‌اند موفق شده‌اند.

رييس‌جمهور خطاب به حضار گفت: اصل تقابل يعنی تقابل انديشه، فرهنگ و باورها را بايد در سه سطح تعريف کنيم سطح تئوری، برنامه و عملی. می‌توانيم يک الگوی مناسب را طراحی و به جهان معرفی کنيم. دنيا به شدت نيازمند الگوی جايگزين است و بسياری از انديشمندان و مديران به ناچار محصولات نظام سلطه را مصرف می‌کنند و جايگزينی وجود ندارد بايد دست به دست هم بدهيم و ايران را به عنوان يک الگوی متعالی از انديشه متعالی و برنامه انسانی و عملی انقلابی تبديل کنيم.

در پايان صحبت‌های رييس‌جمهور يکی از شرکت‌کنندگان در اين جلسه از رييس‌جهمور در مورد اسلام ايرانی پرسيد که رييس‌جمهور در پاسخ گفت: اسلام ايرانی همان اسلام ناب، اسلام امام و ولايت است. دريافت ايرانی از اسلام چيست؟ اکثريت ملت ايران اسلام را زود پذيرفته‌اند، البته جاهايی نيز بودند که دير پذيرفتند ولی اکثريت زود پذيرفتند و ملت ايران به لحاظ ظاهری پيشرفته‌تر از کسانی بود که آن‌ها را دعوت به اسلام می‌کرد و ملت ايران اسلامی که از اهل بيت(ع) آمد و اسلام ناب را پذيرفتند و شواهد آن فراوان است. در موقعی که حکومت اموی و عباسيان حاکم بود ايرانيان مترصد بر هم زدن وضع موجود بودند و تلاش برای ايجاد حکومت علوی می‌کردند و نهضت‌هايی شروع شد مثل علويان، طاهريان و در واقع مطالبه ملت ايران بود و در دوره صفوی اين فرصت ايجاد شد که اين نهضت سراسر ايران را در بر بگيرد و در واقع ملت ايران به دنبال اصل اسلام و اسلام ناب بوده است. وقتی می‌گوييم برداشت از اسلام ايرانی در واقع منظور اسلام نابی است که از طريق پيامبر(ص) و اهل بيت(ع) به ما رسيده است، اسلام امامت و ولايت است.

رييس‌جمهور در بخش ديگری از صحبت‌های خود گفت: عدالت و يگانه‌پرستی جهانی هستند اگر مرز جغرافيايی برای آن بگذاريم بازنده هستيم. انديشه‌های اسلام ناب جهانی هستند و ماموريت نيز جهانی است.

احمدی‌نژاد با اشاره به مخالفت و دشمنی‌های غربی‌ها با ملت ايران گفت: چرا آنها آنقدر با ما مخالف هستند به خاطر مسايل هسته‌يی، دروغ است به خاطر مسائل اقتصادی دروغ است، برای اين‌که آنها می‌دانند که ايران واجد يک توانمندی‌ و فرهنگی است که می‌تواند جهان را بگيرد، آنها از آن می‌ترسند.

رييس‌جمهور با اشاره به گرايش ملت‌ها به اسلام ناب گفت: اصل جمهوری اسلامی نيز بر مبنای برداشت ايران از اسلام است ايران يک کلمه جغرافيا و نژاد نيست ايران يک فرهنگ است.