جمعه 10 دی 1389   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

از حسين شريعتمداری تا کِرم ميوه‌خوار، مجتبی واحدی

مجتبی واحدی
بخشی از دروغ‌گويی‌های حسين شريعتمداری در صداوسيما، از آن جهت اهميت داشت که نشان می‌داد بازجومسلکان، فقط برای قضاتِ بی‌اراده لاريجانی، دستور نمی‌نويسند بلکه رسانه‌هایِ مجيزگوی رهبری نيز منعکس‌کننده "دروغ"های بزرگی هستند که همان "شکنجه‌گرانِ بازجونما" می‌نويسند و دستور انتشار آن را صادر می‌نمايند

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


در ماههای اخير ، اين ادعا بارها توسط زندانيان سياسی مطرح شده که پيش از تشکيل دادگاه ، مفاد حکم قضايی و مدت زندانی شدن خويش را از بازجويان شنيده اند.البته با توجه به بسته بودن سيستم بازجويی و نيز به خاطر وجودمبانی غير استاندارد در محاکم ايران ، اثبات يا رد اين ادعا بسيار مشکل بوده و هست اگر چه تنظيم غير حقوقی « کيفر خواست ها » نشان می دهد که در پسِ احکام صادره ، اراده ای سياسی وجود دارد و قاضيان بينوا ، تنها انجام وظيفه کرده اند تا به نان ونوايی برسند.اما برخی اتفاقات را می توان عنايت الهی به زندانيان مظلومی دانست که برای اثبات ادعای خويش ، هيچ مدرکی در اختيار ندارند. اين اتفاقات ، همچنين افزايش هرروزه استيصال و انزوای کودتاگران - حتی در ميان طرفداران اوليه خود- را آشکار می سازد . جديدترين نمونه از اين اتفاقاتِ رسواگر ، مصاحبه چهارشنبه شب ِ نماينده رهبری در مؤسسه کيهان با سيمای ميلی ايران بود . او که هميشه تلاش می کند خود را يک پژوهشگر خُبره نشان دهد ، حدود دوساعت تريبون يک طرفه صدا و سيما را در اختيار داشت و در اين دوساعت ، دروغ های فراوان تحويل مردم داد اما بخشی از دروغگويی های او ، از آن جهت اهميت داشت که نشان می داد بازجو مسلکان ، فقط برای قضات ِ بی اراده لاريجانی ، دستور نمی نويسند بلکه رسانه هایِ مجيز گوی رهبری نيز منعکس کننده «دروغ»های بزرگی هستند که همان «شکنجه گرانِ بازجونما » می نويسند و دستور انتشار آن را صادر می نمايند . جملاتی که در پی می آيد بخشی از اظهارات حسين شريعتمداری در برنامه
« ديروز ، امروز ، فردا» می باشد که بدون هيچگونه دخل و تصرف از روی نوار برنامه پياده شده است :

{« ‫…‬وقتی جناب آقای خاتمی کانديدای رياست جمهوری شد همه مردم يادشان هست (مجری : برای سال ۸۴؟ شريعتمداری : نه! مجری :برای سال ۷۶؟ شريعتمداری : نخير . مجری : برای سال ۸۸؟ شريعتمداری :بله ) وقتی ايشان برای انتخابات سال ۸۸ کانديدای رياست جمهوری شد تمام گروههای اصلاح طلب از ايشان حمايت کردند .‌آقای موسوی هنوز اعلام کانديداتوری نکرده بود ( مجری : بهمن ۸۷؟ شريعتمداری : بله ) بسياری از گروههای اصلاح طلب ، خطاب به آقای موسوی می گفتند« زودتر تصميم بگير . اصلاً وقتی آقای خاتمی آمد ، شما چرا می آيی؟» ما همان موقع يک يادداشتی - در کيهان - داشتيم يک نکته ای داشتيم در آنجا اعلام کرده بوديم که کانديدای اصلی ، آقای خاتمی نيست. ( مجری : اين يادداشت در چه تاريخی بود ؟شريعتمداری : فکر می کنم بهمن يا اسفند ۸۷ . حدود دو روز بعد از تاريخی که اقای خاتمی ، کانديدا شد). خبر نگار نيويورکر از ما پُرسيد - معذرت می خواهم خبرنگار نيويورک تايمز- از ما پرسيد تماسی با کيهان گرفت . می گفت شما به چه دليل می گوييدايشان - خاتمی - نيست ؟ من گفتم به خاطر اينکه فرمولی که در نشست استنفورد مطرح شده، آن فرمول به اقای خاتمی نمی خورد.البته ما هم نمی دانستيم به چه کسی می خورد؟ نشست استنفورد ، نشستی است که يک سال قبل در دانشگاه استنفورد در امريکا برگزار شده ( مجری : سال ۸۶ ؟ شريعتمداری : بله ) خانم گيل لاپيداس که متخصص امور شوروی سابق قبل از فروپاشی هست وارد بحث می شود . خودش اعلام می کند اين گزارش را . گزارشی هست که يونايتد پرس می دهد البته فرانس پرس هم می دهد . خودش - خانم لاپيداس - اعلام می کند که « من وقتی وارد اجلاس شدم که مربوط به آينده ايران بود بسياری تعجب کردند. من وقتی پشت تريبون رفتم گفتم که به چه علت آمده ام . گفتم ما وضعيت ايران را مثل دوره گورباچف در شوروی سابق می دانيم و اقای خاتمی را گورباچف می دانيم . ما معتقد هستيم که ايران به گورباچف نياز ندارد بلکه نياز به يلتسين دارد » درست دو روز بعد ، روزنامه های زنجيره ای ، همين را مطرح می کنند ولی نمی گويند از کجاست . وقتی ما - در کيهان - يک يادداشتی داشتيم و گفتيم « اين حرف خانم گيل لاپيداس است که شما- روزنامه های زنجيره ای - به عنوان يادداشت از جانب خودتان نوشته ايد» روزنامه های زنجيره ای ، صدايشان در نيامد. مجری : چه روزنامه هايی ؟ شريعتمداری : صبح امروز ، يکی ديگر دقيقا يادم نيست خرداد بود يا نشاط. يکی از اين دو . مطالبش عينا هست !}

ظاهرا نياز به توضيح نيست . نماينده دروغگوی رهبری در کيهان ، به خيال خود فرمول نوشته شده توسط برخی تئوری پردازان امريکايی برای انتخابات سال ۸۸ را تشريح می کند . او برای اثبات اين ادعا ، از کانديداتوری خاتمی و مخالفت فرمول نويسان امريکايی با آن سخن می گويد تا نشان دهد انصراف خاتمی و کانديداتوری موسوی ، بخشی از فرمول امريکايی بوده است . برای مستند سازی اين دروغ ، شريعتمداری ناچار می شود متن سخنرانی خانم لاپيداس در کنفرانس استنفورد در سال ۸۶ که در آستانه انتخابات سال ۸۸ در روزنامه های زنجيره ای منتشر شده است را ياد آوری کند . او برای اثبات ادعای خود ، از درج اين سخنان در روزنامه های « صبح امروز » و « خرداد » يا « فتح‌ » خبر می دهد؛ همان روزنامه هايی که يکی ديگر از ياران کودتا - سعيد مرتضوی - آنها را در سالهای ۷۸ و۷۹ توقيف کرده است !
البته ، شريعتمداری اگر دروغ نگويد بايد تعجب کرد اما اينکه رسانه اصلی کودتا، امروز ناچار می شود تريبون خود را به مدت دو ساعت در اختيار انسان نمای دروغگويی مانند شريعتمداری قرار دهد و دروغ هايی تا اين حد مفتضح و مبتذل را منتشر نمايد، علت اصلی آن، خودداری انسان های خردمند و آينده نگر از حضور در رسانه های عمومی و اعلام حمايت از جناياتی است که تحت عنوان سرکوب فتنه ، صورت می گيرد. حضور مدير بيمار کيهان در صدا وسيما و دروغگويی های او که به بهانه سالگرد نهم دی ماه صورت گرفت ، خاطره ناتوانی کودتاگران در تعيين يک سخنران نسبتاً محترم برای مراسم نهم ديماه سال گذشته در تهران را زنده کرد . برگزار کنندگان راهپيمايی نهم دی ماه ، نهايتا ناچار شدند امام جمعه بی ادب مشهد را به تهران بياورند و او نيز با توصيف منتقدان دولت به « بزغاله » و « گوساله» ، ميزان منطق و ادبِ سخنگويان نظام را به نمايش گذاشت . بعد از راهپيمايی حکومتی نهم ديماه ۸۸ نيز سران کودتا نتوانستند حتی هم زبانی و همدلی بسياری از اصولگرايان را برای آنچه که اعلام انزجار از فتنه گران ناميده می شد جلب نمايند. اين احساس کمبود ها يک روز در قالب دروغگويی رسوا کننده حسين شريعتمداری متجلی می شود و روز ديگر در ذوق زدگی از اهدای پايان نامه «مطالعه تراکم و پراکنش جمعيت مراحل نارس کرم ميوه خوار گوجه فرنگی و نحوه ارتباط آن با زنبورهای پارازی توئيت» برای زدن تودهنی به سران فتنه*
اين نمونه ها و دهها اقدام انفعالی حکومت در يک سال گذشته ، از يک سو استيصال کودتاگران شکنجه گر را به نمايش می گذارد و از سوی ديگر ، معترضان و مخالفان دولت را به حقانيت راه خويش و آينده روشن جنبش فراگير مردمی اميدوار می سازد .برخی سران کشور هم اگر توفيق عبرت گيری داشته باشند به کيفيت « رويش » ها در اردوگاه خويش و « ريزش » ها از جمع حاميان خود پی خواهند بُرد.

*پی نويس
‫-----------‬
دفتر خبرگزاری مهر در استان گلستان روز بيست وششم آذر ماه ، خبر زير را مخابره کرد

‫پايان نامه دانشجوی گلستانی به رهبر انقلاب اهداء شد
‫گرگان - خبرگزاری مهر: دانشجوی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبيعی گرگان پايان نامه خود را به ساحت مقدس امام راحل و مقام معظم رهبری اهداء کرد.‬
به گزارش خبرنگار مهر در گرگان، هدی شعبانی پور دانشجوی کارشناسی ارشد رشته حشره شناسی اين دانشگاه، پايان نامه خود را با موضوع مطالعه تراکم و پراکنش جمعيت مراحل نارس کرم ميوه خوار گوجه فرنگی و نحوه ارتباط آن با زنبورهای پارازی توئيت در منطقه گرگان را به ساحت مقدس امام راحل ومقام معظم رهبری تقديم کرد.
وی هدف از اين اقدام زيبا را دفاع از ولايت فقيه در برابر عوامل فتنه اعلام کرد. مهدی شعبانی پور فرزند جانباز و دانشجوی بسيجی نخبه در سال ۱۳۸۷ است.

گلستان حدود ۳۰ هزار دانشجو در رشته های مختلف دارد.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016