ابراز نگرانی عمادالدين باقی از روند اعمال مجازات اعدام، جرس
هدی يگانه - جرس: عمادالدين باقی با ابراز نگرانی از روند اعمال مجازات اعدام بر اين باور است که مجازات های ديگر را می توان جايگزين مجازات مرگ کرد. او حق حيات را از حقوق پايه بشر می داند.از نظر باقی نبايد چرخه خشونت به دوری بی پايان بدل شود.
نظرات عمادالدين باقی است که اين بار از زبان فاطمه کمالی همسرش شنيده می شود.
او از يک سو نگران سلامت همسرش است و حداقل حقوق وی بعنوان يک زندانی سياسی در بند ۳۵۰ اوين و از سوی ديگر از دغدغه های باقی می گويد از روند اعدام های اخير. از نگرانی هايش، اشکی که در چشمانش حلقه زده و حتی شيشه های مات کابين زندان اوين هم نمی توانند آن را پنهان کنند. گويی خبر بد خودش را می رساند، ديوارهای بلند و سلولهای تنگ اوين هم نتوانستند مانع از انتشار اخبار تلخ اعدام ها باشد و خبرش بسرعت در ميان زندانيان منتشر می شود. و بغض باقی است که شکسته می شود. از اين همه بی عدالتی و ظلم و اينکه اين بار حتی توان همراهی با خانواده های اعدام شدگان را ندارد. از اينکه از پشت ديوارهای سرد و بی روح اوين نمی تواند کاری برای توقف اين روند انجام دهد.
باقی سه دهه است که به تحقيق و تاليف در موضوعات حقوق بشری، تاريخی، دينی و سياسی می پردازد و دهها جلد کتاب و صدها مقاله در اين باره ازاو چاپ شده است. هرچند در سال های اخير از انتشار کتاب های تازه و تجديد چاپ کتاب های قبلی باقی جلوگيری شده است اما برخی از تحقيقات او در کشورهای اسلامی و عربی، مانند مصر، لبنان و افغانستان منتشر شده است.
پژوهش های حقوق بشری باقی درباره مجازات اعدام و بخصوص اعدام کودکان در سال های گذشته مورد توجه محافل علمی قرار گرفته است.
باقی همچنين موسس و اولين رئيس انجمن دفاع از حقوق زندانيان بود که به عنوان يک نهاد مدنی تلاش های بسياری درباره حقوق زندانيان انجام داد. اما پس از حوادث سال ۸۸ دفتر آن پلمپ و از فعاليت های آن جلوگيری شد. زندان اخير باقی به علت فعاليت های او در مقام رئيس همين انجمن غير دولتی است که به گفته ناظران فعاليت های غير سياسی و حقوق بشری آن منجر به اعاده حقوق بسياری از زندانيان سياسی و غير سياسی و کمک به خانواده های آن ها شد. فعاليت هايی که نياز به تقدير داشت نه مجازات زندان.
عمادالدين باقی نويسنده، پژوهنده و فعال حقوق بشر، طی دهه اخير سه بار ديگر و در مجموع ۴ و نيم سال را در حبس سپری کرده است. بار اول به عنوان روزنامه نگار و سردبير روزنامه های اصلاح طلب پس از توقيف گسترده مطبوعات در سال ۱۳۷۹ به مدت ۳ سال زندانی شد. بار دوم در سال ۱۳۸۶ به همان اتهامات مطبوعاتی يک سال را در زندان گذراند و بار سوم، پس از انتشار مصاحبه با مرحوم آيت الله منتظری از طريق تلوزيون فارسی بی بی سی به مدت ۶ ماه بازداشت شد. پرونده اين مصاحبه در دادگاه بدوی به صدور رای ۶ سال حبس برای باقی منتهی شد که هنوز در مرحله تجديد نظر قرار دارد.
عمادالدين باقی در دوران بازداشت خود در زندان به خصوص در دوره دوم بازداشتش در سال ۸۶ به علت شرايط بد نگهداری دچار عارضه تنفسی شد که با تشخيص خود مقامات قضايی چند نوبت در بيمارستان های تحت نظر آن ها بستری شد. پزشکان مورد تاييد اين مقامات اعلام کرده بودند که هرگونه نگهداری باقی در محيط های بسته بخصوص زندان منجر به تشديد بيماری وی خواهد شد. باقی از درد ديسک کمر هم رنج می برد که در سلول های انفرادی اين بيماری شدت گرفته بود.
با فاطمه کمالی در مورد آخرين وضعيت اين زندانی سياسی که به جرم دفاع از حقوق انسانها ماههاست در بند خودخواهی و کبر قدرتمندان گرفتار آمده، به گفت و گو نشستيم. آنچه در پی می آيد ماحصل اين گفت و گوست.
لطفا در مورد آخرين وضعيت آقای باقی توضيح دهيد.
باقی در بند ۳۵۰ زندان اوين محبوس است، بندی که متاسفانه زندانيان آن از حقوق اوليه ای مانند ارتباط مستمر با خانواده محروم هستند و ملاقات حضوری که بايد به طور طبيعی به زندانيان ماهی يک بار داده شود از بسياری از آنان دريغ می شود و اگر به کسانی به ندرت ملاقات حضوری داده شود بايد به دادستانی مراجعه کرده و نامه نگاری کنند و منتظر پاسخ نامه شوند. جای تعجب است که با حقوق زندانی به عنوان امتياز برخورد می شود. در حال حاضر راه ارتباطی ما با باقی همين ملاقات هفتگی کابينی ۲۰ دقيقه ای و از پشت شيشه دو جداره و با گوشی تلفن است.
با توجه به حساسيت ها و تلاش های باقی درباره لغو مجازات اعدام، واکنش او در برابر اعدام های اخير چگونه بود؟
اتفاقا ملاقات دو هفته اخير ما تحت تاثير همين فضا بود . باقی و ديگر زندانيان در ماههای اخير در کنار برخی از اين زندانيان بودند و اين اتفاق باعث ناراحتی اعضاء بند شده بود. باقی که در هفته های گذشته نيز از شنيدن اخبار اعدام ناراحت بود در ملاقات های اخير ابراز نگرانی شديدی از ادامه اين روند داشت. برايمان باور کردنی نبود که او در اين رابطه چنان متاثر بود که در ملاقات گذشته مان وقتی داشت در اين باره صحبت می کرد ناخودآگاه بغضش که در گلو مانده بود ترکيد و لحظه ای گريست.اما سريع سعی کرد فضا را برای ما عادی کند. تا به حال، من و فرزندانم در طول حدود ۵ سال زندانی که او تحمل کرده است هرگز هرگز اشک او را نديده بوديم و با شنيدن اخبار اعدام ، تصوير او از پشت شيشه های مات کابين ملاقات برايمان تداعی می شود. او به دليل اينکه نمی تواند برای جلوگيری از اين مجازات ها کاری کند متاثر بود. باقی روحيه بسيار مقاومی دارد و سخت ترين شرايط زندان را تحمل کرده است و آسيب های بسياری هم به او وارد شده است اما هميشه بيشتر نگرانی اش در زندان نسبت به وضعيت ديگران بوده و نسبت به جان افراد هم حساسيت زائدالوصفی دارد. او در ملاقات ها با اينکه همواره تلاش می کند مشکلات موجود در زندان را برای دلمشغولی ما طرح نکند و فضای ملاقات کوتاه را برای ما شاد کند و ما همواره از او روحيه می گيريم اما در ملاقات های اخير، ما متوجه عمق تاثرش شديم به دليل اينکه او به عنوان فردی که به صورت علمی و عملی درباره حق حيات کار کرده است، برايش دشوار است که اينگونه پشت هم اخبار اعدام را بشنود و دست هايش بيشتر از هميشه بسته باشد.
با توجه به شناختی که از ايشان داريد، ريشه ها و پايه های نظر آقای باقی درباره مجازات اعدام چيست؟
باقی به عنوان يک جامعه شناس و فعال حقوق بشر که دغدغه دينی دارد، مجازات های ديگر را جايگزين مجازات مرگ می داند. او حق حيات را از حقوق پايه بشر و حتی حقوق اسلامی می داند و با توجه به نقصان ذاتی که در هر انسان برای قضاوت وجود دارد و احتمال خطا و اشتباه از انسان غير معصوم در قضاوت، معتقد است نبايد از حداکثر مجازات استفاده کرد و به راحتی حکم داد چراکه در صورت اشتباه در مجازات امکان بازگشت وجود ندارد. به اعتقاد باقی حتی خداوند هم در قرآن مجيد قصاص را مايه حيات دانسته است و گذشت را بر مجازات و مجازات های جايگزين را بر مجازات مرگ ترجيح می دهد. باقی درباره انسان ها فراتر از اعتقاد آنها داوری می کند و به عنوان يکی از شاگردان مکتب آيت الله منتظری معتقد است انسان ها از آن جهت که انسان هستند (نه اينکه مسلمان يا خودی هستند) دارای حقوقی هستند که نبايد ناديده گرفته شوند. او معتقد است حتی مخالفان هم دارای حقوق هستند نه اينکه الزاما بر حق باشند اما حقوق دارند و کتابی هم با همين عنوان «حقوق مخالفان» نوشته است. باقی می گفت به اين جمله ولتر معتقدم که « من ممکن است حتی با کلمه ای از حرف تو موافق نباشم اما حاضرم جانم را بدهم تا حرفت رابزنی». باقی در اين راه از آموزه های دينی بهره بسيار برده. امام علی(ع) به دست خوارج به شهادت رسيد اما تا آن ها دست به اسلحه نبردند با آن ها نجنگيد و وقتی هم جنگيد حقوق آن ها را به عنوان متهم يا مجرم پايمال نکرد و حتی نسبت به قاتل خود حقوق او را رعايت کرد. باقی نه فقط درباره زندانيان سياسی که در مورد زندانيان عادی هم معتقد به مجازات جايگزين است چراکه نابسامانی های اجتماعی را بيش از انحراف های فکری يا اشتباهات فردی عامل وقوع جرم می داند و فرد را معلول می داند نه علت.
او ابراز تاسف کرد از اينکه اخبار اعدام ها مکرر شنيده می شود اما گويی تبديل به يک امر عادی شده است و توجه درخور نسبت به اين اقدامات وجود ندارد. باقی نسبت به اعدام فرد يا افراد يا اعضای گروهی خاص سخن نمی گويد بلکه حتی اعدام يک قاچاقچی هم او را ناراحت می کند و می گويد با اعدام افراد مثلا معضل قاچاق يا معضل های اجتماعی رفع نمی شود و علت ها را بايد جست و در معلول متوقف نشد و بايد مجازات های جايگزين را تعريف کرد.با در نظر گرفتن مجازات های ديگر مانند حبس و حتی حبس ابد،احتمال جبران خطا در قضاوت وجود دارد و اگر در قضاوت هم خطايی نباشد مجازات های جايگزين مجازات های سبکی نيستند.در واقع، مخالفت او با مجازات اعدام به معنای مخالفت با مجازات کسانی که در دادگاه صالح مجرم شناخته شده اند نيست. از نظر او نبايد چرخه خشونت به دوری بی پايان بدل شود.
لطفا کمی هم در مورد آثار و کارهای آقای باقی که درباره اعدام منتشر شده توضيح دهيد.
سال ۷۹ هم يکی از اتهامات او که در دادگاه رسيدگی شد بحث اعدام و قصاص بود که دفاعياتش در غالب يک کتاب منتشر شد. مقالات ديگری هم داشته که در روزنامه های وقت به چاپ رسيده اما متاسفانه در تقريبا ۶ سال گذشته اجازه انتشار کتاب هايش در زمينه های ديگر هم مطلقا داده نشده و دو جلد کتاب او در زمينه حق حيات به زبان عربی ترجمه شده است و بسيار مورد توجه قرار گرفته و چون در ايران اجازه انتشار نداشته، نسخه هايی از آن به مقامات و مسوولين امر ارسال شده است. او و همکارانش در انجمن دفاع از حقوق زندانيان به جز رسيدگی به مسايل حقوقی مربوط به زندانيان و خانواده هايشان به طور عملی هم برای زندانيان در معرض اعدام از طريق تماس با دستگاه قضايی اقدام می کردند و به دليل حساسيت او بر اين موضوع، انجمن ديگری نيز به نام پاسداران حق حيات شکل گرفت که در مراحل مقدماتی اقدامات موثری در جهت جلب رضايت برای افراد محکوم به قصاص انجام داد.و باقی متاسف است از اينکه نه کار علمی و نه عملی در اين زمينه و نه افکار عمومی داخلی و بين المللی و نه تبعات سياسی و بين المللی آن ، هيچيک مانع از توقف اين روند نمی شود. در واقع دغدغه دفاع از حقوق انسان ، حقيقت دين و مصلحت کشور است که سبب تلاش و تاثر امثال باقی می شود.
در حال حاضر با توجه به محدوديتهای فراوان اعمال شده در بند ۳۵۰، وی اوقات خود را در زندان چگونه می گذرانند؟
دادن کتاب به سختی انجام می شد اما اخيرا می گويند دادن کتاب به زندانيان بند ۳۵۰ ممنوع شده است و اين مشکل بزرگی است. چاره ای جز مطالعه همان معدود کتبی که در دسترس شان است نيست. دو روز از روزهای هفته را هم او و بسياری از هم بنديانش روزه می گيرند. متاسفانه بند ۳۵۰ با اينکه بند عمومی است اما فضای سنگينی بر آن حاکم است.اما در هر حال آن ها مشغول گذراندن دوره های محکوميت خود هستند. گرچه ما و آن ها به احکام صادر شده معترضيم اما آن ها همچنان تحمل حبس می کنند و ما نيز دوری از آن ها و سختی هايی که نبودن شان برای خانواده به همراه دارد تحمل می کنيم.
با سپاس از وقتی که در اختيار جرس قرار داديد.