پدر ميرحسين موسوی درگذشت؛ نامه فرزندان موسوی در اين رابطه، تحول سبز

پدری که در آرزوی ديدار فرزند، ديده از جهان فرو بست

۱۰ فروردين ۱۳۹۰ حاج مير اسماعيل موسوی پدر مير حسين موسوی دارفانی را وداع گفت. پدر ميرحسين موسوی به گفته پدر شهيدان علی و ابراهيم موسوی پس از حصر و بازداشت خانگی ميرحسين مدام سراغ فرزند خود را می گرفت، مقارن ظهر امروز به ملکوت اعلی پيوست.

یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلَی رَبِّکِ رَاضِیَةً

مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبَادِی وَادْخُلِی جَنَّتِی

تحول سبز: حاج مير اسماعيل موسوی پدر مير حسين موسوی دارفانی را وداع گفت.

پدر ميرحسين موسوی به گفته پدر شهيدان علی و ابراهيم موسوی پس از حصر و بازداشت خانگی ميرحسين مدام سراغ فرزند خود را می گرفت چرا که پيش از آن به صورت منظم با ايشان ملاقات داشت، مقارن ظهر امروز به ملکوت اعلی پيوست.

ميرحسين در تمام بيش از ۴۵ روزی که در حصر و بازداشت خانگی به سر می برد تنها يکبار آن هم در شرايط زننده امنيتی با حضور انبوهی از ماموران امنيتی در داخل خانه ميراسماعيل موسوی و سه مامور امنيتی مرد و يک مامور زن برای خانم رهنورد و با حضور در اتاق پدر پير ميرحسين توانست ايشان را ملاقات کند. به طوری که پدر ميرحسين نيز متوجه غير عادی بودن اين مساله شده بود.

به همين مناسبت فرزندان آقای موسوی اطلاعيه ای صادر کردند. به گزارش کلمه متن کامل اطلاعيه به شرح زير است:

بسم الله الرحمن الرحيم

انالله و انا عليه راجعون

حاج مير اسماعيل موسوی پدر بزرگمان، پدر مير حسين موسوی در آرزوی ديدار فرزند، ديده از جهان فرو بست.

پدر ميرحسين موسوی امروز ظهر در منزل خود دار فانی را وداع گفت و به رحمت خدا پيوست. وی در آرزوی ديدار فرزند خود اين چهل و پنج روز را در حالتی شبيه احتضار می گذراند و هر روز سراغ ميرحسين را از همسر خود می گرفت.

فرزندان ميرحسين موسوی و بقيه اقوام وی به خاطر کهولت سن او در جواب سوال های مداومش، در مورد نبود ميرحسين موسوی که هر هفته به ديدار پدر می رفت و هر روز تلفنی جويای حال پدر خود بود می گفتند که پدرمان به مسافرت رفته است و به زودی بر می گردد و گاهی برای رفع دلتنگی های پدربزرگ پير يکی از پسران ديگرش از جانب مير حسين موسوی حالش را می پرسيد. احوال پرسی ای که با سکوت دردمندانه و معنا دار او روبرو می شد.

مردی که خانه پاکش باغ روييدن پاکترين و خالص ترين فرزندان اين خاک و بوم شد و سفره پاک و پر از روزی حلالش و عبادتهای شب و روزش سالهای سال بهشتی زمينی را پديد آورده بود که جان و دل در باغ آسمانيش آرام می يافت. مردی که ستون معنوی خانواده خود بود.

اکنون با کوله باری از درد و حرمان با داغ نوه های گلگون کفنش، ابراهيم شهيد دوران پر افتخار دفاع مقدس و علی شهيد راه سبز و هميشه پيروز آزادی، دو برادر به خون خفته يکی در صحرای کربلايی جبهه ها و ديگری در عاشورای سرخ تهران و نيز در هجران و اندوه فرزند و عروسش که به ناحق و به جفا و تنها برای فرياد حق طلبی و آزادی خواهی اسير ظالمان گشته اند، دار فانی را وداع گفت.

دل پاکش با صبر و رضايت عجيبی که هميشه چهره نورانيش را مصفا می نمود، آرام گرفت. او ايوب خانواده بود. و پدرمان نيز ايوبی و راستی، از او فراگرفته بود ، که البته اجر مومنان و آنها که تنها گفتند لا و حاضر نشدند بنده غير خدا شوند با خداوند متعال است و هو ارحم الراحمين.

دلهره ای از رنج مدام روزگارمان نيست که می دانيم مردان پاک خدا را هجرت از جهان خاکی به دنيای باقی سعادتيست و رها شدن از بند قفس آرزويی طولانی.

می دانيم که راست قامتان جاودانه تاريخ خواهند بود. شگفت است تاريخ که مدام تکرار می شود. اندوه هجران پدر و فرزند رسم روزگار است که در طول تاريخ يوسف از يعقوب جدا کرده است و همان زمانه هم يوسف ها از چاه به بيرون کشيده است و موسی ها به دامان خانواده برگردانده است. اميد که سياهی و تاريکی رنگ ببازد و گلباغ کشور، سبز و آباد گردد.

پدر بزرگ مهربان و مظلوممان را به خدا می سپاريم و اميدواريم در کنار آنها که دوستشان می داشت و در کنار انبيا و اوليای و در جوار قرب و رحمت الهی آرام گيرد که وعده الهی حق است.

و قضی بينهم باالحق و قيل الحمد لله رب العالمين

دختران ميرحسين موسوی

قابل ذکر است که به علت نسبت دور خانوادگی رهبری با مير اسماعيل موسوی خامنه، پدر ميرحسين، و نيز جايگاه خاص مرحوم در خامنه ، در دوران انقلاب، آقای خامنه ای مدتی در خانه ايشان پناه داشتند و در همين خانه که پدر آقای موسوی در فقدان پسرش جان سپرد زندگی می کرد.