گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
7 تیر» ششم تير، يادآور اولين حرکت اعتراضی مادران به کشتار خونين معترضين به نتيجه انتخابات است، اطلاعيه مادران پارک لاله21 اردیبهشت» فاجعه ديگری در زندان قرچک ورامين در شرف وقوع است، تا دير نشده آن را دريابيد! بيانيه مادران پارک لاله (عزادار) 18 اسفند» يورش نيروهای امنيتی در روز زن به تعدادی از مادران پارک لاله، فعالين حقوق بشر و دمکراسی 14 اسفند» اعلام تجمع ۱۷ اسفند در تهران، حاميان مادران پارک لاله - ايران 12 اسفند» اطلاعيه مشترک مادران پارک لاله در ايران و چند شهر جهان به مناسبت روز جهانی زن
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! مادران پارک لاله (مادران عزادار ايران*) خواستار رسيدگی فوری به وضعيت اسف بار درون زندان های جمهوری اسلامی هستنداخبار بسيار تکان دهنده ای که گهگاه از داخل زندانهای جمهوری اسلامی به بيرون راه می يابد حاکی از فجايع انسانی بی شماری است که هر روز در داخل بسياری از زندانهای کوچک و بزرگ اين سرزمين اززندانهای معروف تا اسارتگاههای کمتر شناخته شده و دور افتاده آن روی می نمايد، به طوری که هيچ انسان آزاده ای نمی تواند در مقابل آن سکوت اختيار کند. بنا به بسياری گفته ها و نوشته ها ی برجا مانده از درون زندانها اعدامهای ساختگی، تجاوز جنسی ، کشيدن ناخن، ، فرو بردن سر زندانی در کاسه توالت، تهاجم سگ های وحشی، شکنجه بستگان در مقابل چشم زندانی ، خوراندن داروهای روان گردان تا حد زندگی گياهی، بازجويی های طولانی با بدنی برهنه ، تحقير های جنسی، شلاق، محروميت از خواب، حبس در قفس های تنگ، سلولهای های انفرادی طولانی مدت، تهديد، تطميع و دروغ از شکنجه های جسمی و روحی متداول در حکومت جمهوری اسلامی در طول سالهاست. اما شکنجه زندانيان سياسی برای وادار کردن آنان به اعترافاتی ساختگی، تنها بخشی از اين جنايات است ، حال آنکه آنچه شبانه روز در بسياری از اين "ندامتگاهها" بر زندانيان عادی و سياسی از زن و مرد تا پير و نوجوان، می گذرد خود جريانی است به نهايت تآسف بار و بدور از شأ ن انسانی . افشاگری های زند انيان سياسی، از جمله نامه های برخی از زندانيان که بخشی از آنها به بيرون راه يافته است خبر ازعمق فجايعی دارد که درزندان های جمهوری اسلامی به وفور رخ می دهد . نامه هايی که اين زندانيان با ازخود گذشتگی تمام تلاش می کنند آنها را حتی به قيمت جان خود به ا طلاع انسان هايی درآن سوی ديوارها برسانند، با اين کوره اميد که شايد گوشی برای شنيدن و دستی برای ياری بيابند. دومين نامه تکان دهنده مهدی محموديان ** روزنامه نگار زندانی در حا لی منتشر ميشود که وی همچنان تاوان نخستين نامه افشا گرانه خود را از فجايع بازداشتگاه کهريزک پس می دهد و در پی نامه دوم نيز به حبس انفرادی محکوم و بدنبال اعتصاب غذای خشک راهی بيمارستان شد . کهريزک يکی از بازداشتگاه هايی بود که خصوصاً از بازداشت شدگان تظاهرات خيابانی تابستان ۱۳۸۸ طی مدت کوتاهی چندين قربانی گرفت. گر چه حکومت جمهوری اسلامی تلاش کرد تا با تعطيل اين بازداشتگاه و ظاهرا ً با مجازات چند تن از عاملان پايين دست اين جنايات پرونده اين رسوايی را در دادگاههايی غير علنی ببندد ، اما فجايعی بزرگتر از کهريزک هر روزه هزاران زندانی عادی و سياسی را در بسياری از زندانهای جمهوری اسلامی با مرگ تدريجی روبرو ساخته است. مهدی محموديان در دومين نامه خود از زندان رجايی شهر به گوشه ای از وضعيت اسفبار زندانيان اشاره کرده ضمن افشای بسياری شکنجه گری های وحشيانه، شرايط غير انسانی حاکم در اين زندانها را توصيف می کند. فعاليت گسترده باند های مواد مخدر، سهل الوصول بودن اين مواد و گسترش روز افزون اعتياد، در کنار تجاوز های جنسی بسيار متداول و خريد و فروش افراد برای سوء استفاده های جنسی، منجر به شيوع وحشتناک بيماريهای ايدز و هپاتيت در ميان زندانيان شده است . سيد ضياء نبوی دانشجوی محروم از تحصيل نيز که به ده سال حبس در تبعيد محکوم شده است در دوران اسارت خود در زندان کارون اهواز از شرايط اسفبار حاکم بر اين زندان خبر ميدهد. در اين محل که بيش از سه برابر ظرفيت ، زندانی در آن گنجانده شده يک سوم زندانيان در سالن روی کف زمين می خوابند و يک سوم آنان درتابستان و زمستان در حياطی تنگ شب را به روز ميرسانند که به هنگام بارندگی ناچار به حمام و توالت نيز پناه می برند. رقت بار تر آنکه بدنبال هر بارندگی شديد فاضلاب نيز از کف حياط که محل زندگی شبانه روزی آنان است بيرون زده زندانيان ناچارند با نشستن فاضلاب در همان بوی تعفن، همجوار با سوسکها و موشها در همان محل بخورند، بخوابند و "زندگی" کنند. و همه اينها در فضايی روی ميدهد که در ساعات "هواخوری" در هر يک متر مربع آن سه زندانی در هم می لولند و سيگار می کشند . " در ضمن سقف هواخوری نيز توسط ميله گرد و تير آهن هايی که به صورت مشبک به هم جوش داده شده پوشانده شده است که نتيجه مستقيم آن محدود شدن تبادل هوا با محيط اطراف و گرم شدن مضاعف هوا در گرمای جهنمی تابستان اهواز است، به گونه ای که حياط زندان به مانند کوره پزخانه داغ می شود... از سويی اين سقف مشبک لذت نگريستن به آسمان را که از معدود لذت های يک زندانی است سلب می کند و احساس حيوانی وحشی که در يک قفس نگهداری می شود را به زندانی ميدهد همچنين نامه افشاگرانه ۹زندانی سياسی - عقيدتی زن که اخيراً برای مدتی به زندان قرچک در بيابانی دور افتاده در ورامين منتقل شده بودند نيز ما را با حقايق بسيار وحشتناکی از وضعيت درون اين زندان آشنا می کند. گرچه اين زندانيان سياسی هم اکنون به زندان های ديگری منتقل شده اند اما تصور اينکه هنوز زنان و دختران نوجوانی در اين شرايط غير انسانی به سر می برند بسيار دردناک است. دراين مرغداری قديمی که بعنوان زندان مورد استفاده قرار می گيرد چندين برابر ظرفيت ،زندانی گنجانيده شده است که نه تنها با باتوم و کتک و کشيدن ناخن تنبيه ميشوند بلکه در وضعيت اسف بار بهداشتی بدون وجود سيستم تهويه هوا ، همچنان با گرسنگی و عدم امنيت جانی، روبرو هستند در بخشی از اين نامه آمده است: " زندان قرچک ورامين شامل هفت سوله هر کدام به ظرفيت چند ده نفر است. در حاليکه بيش از ۲۰۰ زندانی درهريک نگهداری می شوند. عدم وجود کوچک ترين سيستم برای تهويه هوا و وضعيت اسف بار بهداشتی چنان است که بوی فاضلاب و شدت گازهای ناشی از آن برای بسياری از زندانيان ناراحتی های تنفسی جدی به وجود آورده است. دو سرويس بهداشتی برای بيش از ۲۰۰ نفر و دو اتاقک حمام برای همين تعداد از زندانيان در نظر گرفته شده. محدوديت های به وجود آمده به خاطر سرويس های بهداشتی، عملا باعث شده است تا بسياری از زندانيان از محيط سوله و مابين تخت ها به عنوان “سرويس بهداشتی” استفاده کنند.به دليل نبود حتی يک شير آب جداگانه زندانيان برای شستشوی لباس و ظروف خود نيز بايد از همين حمام و سرويس بهداشتی استفاده کنند. روزانه به اصطلاح “سه وعده” غذايی در سلف سرويس اين زندان ارائه می شود...که در هفته گذشته به دليل کمبود جيره غذايی، چندين بار وعده نامبرده به بسياری از زندانيان نرسيد. وعده مذکور نيز اغلب دو قرص نان خشک و يک سيب زمينی، و يا مقدار بسيار اندکی ماکارونی را شامل می شود. از آنجا که بسياری از زندانيان کم سن و سال حتی زير ۱۸ سال نيز در اين زندان نگهداری می شوند، به وضوح می توان مشکل سوءتغذيه جدی را در ميان بسياری از زندانيان مشاهده کرد....،بدنبال کمبود غذا ، درگيری های زيادی نيز برسر آن به وجود می آيد. تا جايی که غذاخوری زندان از جانب زندانيان به طعنه “کتک خوری” ناميده می شود.." آنچه از زندانهای شيراز نيز گهگاه به گوش ميرسد اوضاع اين زندانها را بسيار نگران کننده توصيف می کند. از جمله مرگ مشکوک رضا محمدی از فعالين سياسی در زندان شيراز که پس از مدت ها بی خبری خانواده علت مرگ او "زمين افتادن در حمام" گزارش می شود در حاليکه عليرغم درخواست های مکرر خانواده نه تنها از تحويل جسد او خود داری می شود بلکه اطلاعات شيراز با بازداشت برادر رضا محمدی و گرفتن تعهد از خانواده وی آنها را تحت فشار قرار ميدهند که به هيچ عنوان نبايد خبری در اين مورد پخش شود و باز ميشنويم از زندان سنندج در کردستان که چگونه بازجويان وزارت اطلاعات و پاسدارها فشارها، اذيت و آزارها و تحقيرها را بر عليه زندانيان سياسی زندان سنندج به حد طاقت فرسايی رسانده گارد زندان بصورت متناوب به سلولهای زندانيان سياسی يورش ميبرند آنها را مورد ضرب و جرح و توهين قرار ميدهند و حداقل وسايل شخصی زندانيان را تخريب کرده و يا با خود ميبرند. اخباری که از زندان وکيل آباد مشهد نيز ميرسد نه تنها از اعدام های گسترده و گروهی روز افزون ، بلکه از گوشه ای از شرايط غير انسانی حاکم بر اين زندان نيز پرده بر ميدارد .سيد هاشم خواستار ،که نماينده معلمان در کانون صنفی فرهنگيان بوده است و هم اکنون در اين زندان سر می برد ،در نامه ای به رييس قوه قضاييه کشور جزيياتی را در خصوص وضعيت اسف بار اين زندان مطرح کرده است. در اين نامه آمده است که هم اکنون بيش از چهار برابر ظرفيت، زندانيان در شرايطی دوران محکوميت خود را می گذارنند که از کمترين امکانات اوليه زندگی محروم هستند. اين زندانی عقيدتی وضعيت زندان وکيل آباد مشهد را با « ارودگاه های مرگ هيتلر» مقايسه کرده است. بطور کلی تراکم جمعيت ، عدم رعايت اصل تفکيک مجرمين، نبود امنيت ، فقدان شديد امکانات بهداشتی ، عدم دسترسی به خدمات درمانی، عدم وجود و يا قطع غير قانونی امکانات ارتباطی مانند روزنامه، راديو، وحق تلفن و ملاقات.... همگی نه تنها حاکی از عدم رعايت موازين آيين نامه اجرايی سازمان زندانها که زير پا نهادن ابتدايی ترين حقوق انسانی به شمار رفته خود بخش بسيار کوچکی از موارد بيشمار نقض حقوق بشر در اين کشور را تشکيل ميدهد. چگونه می توان شاهد بود که بهترين فرزندان ما در چنين شرايط هولناکی شبانه روز خود را به سر می کنند و خاموش ماند . اما اينک عمق فاجعه بسيار وحشتناک تر از اين است که تنها برای آزادی فرزندانمان و ديگر زندانيان سياسی -عقيدتی طلب دادرسی کنيم . آنچه در بسياری زندانهای جمهوری اسلامی می گذرد به نابودی کشاندن شرافت انسانی است که وظيفه هر انسان آزاده ای است در مقابل آن بايستد. مادران پارک لاله (مادران عزادار ايران) و حاميان شان ضمن پای فشاری بر تمامی خواستهای برحق هميشگی خود و آزادی فوری و بدون قيد و شرط تمامی زندانيان سياسی- عقيدتی، خواستار آنند که تا تحقق اين امر امنيت آنان حفظ شده، تمامی حقوق ايشان و ديگر زندانيان عادی در ايام حبس مطابق موازين زندانها رعايت، و زندانهای بدور از استانداردهای پذيرفته شده جهانی تعطيل شود . در اين راه نيز همصدا با خانواده های زندانيان از تمامی مردم آزاده و نهادهای جهانی مدافع حقوق بشر تقاضا دارند تا ضمن حمايت از اين خواستها حکومت جمهوری اسلامی را ملزم به رعايت تعهدات بين المللی خود در زمينه رعايت حقوق بشر برای شهروندان خود بنمايد خواستار تعطيلی فوری کليه زندانهای غير قانونی و فاقد استاندارد، فراهم آوردن امکانات بهداشتی و رفاهی مناسب (با در نظر گرفتن نيازهای ويژه زنان و فرزندان آنها)، اجرای اصل تفکيک مجرمين و در نهايت رعايت کليه حقوق اوليه همه زندانيان- چه زندانيان سياسی، چه غير سياسی- شدند. مادران پارک لاله (مادران عزادار ايران) رونوشت به: کميساريای عالی حقوق بشر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مادران پارک لاله،(مادران عزادار ايران) مادران جانباختگانی هستند که در طی دوران حکومت جمهوری*اسلامی، فرزندانشان به دلايل گرايشات سياسی- عقيدتی توسط حکومت شکنجه ، زندان و اعدام شده اند، و يا در تظاهرات خيابانی توسط عمال دولتی به قتل رسيده اند. آنان با وجود بر دوش کشيدن بار سنگين غم خود، نه تنها خواهان محاکمه عادلانه آمران و عاملان شکنجه، قتل و اعدام فرزندان خود هستند ، بلکه کشتارهای قومی و دينی ، قصاص،سنگسار و شکنجه و تجاوز در زندانها و گرفتن اعترافهای اجباری دروغين را به شدت محکوم کرده خواهان آزادی فوری و بی قيد و شرط همه زندانيان سياسی - عقيدتی و لغو قانون اعدام می باشند . نظر به شرايط خفقان حاکم در ايران حاميان آنان در خارج از کشور نيز وظيفه خود می دانند صدای دادخواهی اين مادران را در سطح جهان منعکس نمايند. پارک لاله نخستين ميعادگاه مادرانی بود که بدنبال به خون کشيده شدن تظاهرات اعتراضی به نتايج انتخابات تيرماه سال ۱۳۸۸ گرد هم آمدند. **مهدی محموديان هم اکنون در زندان رجايی شهر به سر می برد، وی در مدت بازداشت دچار عفونت ريوی شده و نيمی از ريه اش به طور کامل از بين رفته است، در اين حال بدليل شکنجه ها و فشار روحی در زندان، محموديان دچار بيماری صرع نيز شده است که در طول مدت بازداشت بارها از هوش رفته است و مسئولان بی توجه به وضعيت جسمی وی هستند ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نامه مهدی محموديان از زندان رجايی شهر نوشته شده در شهريور ماه سال۱۳۸۹ . منتشر شده در ارديبهشت ۱۳۹۰ نامه تکان دهنده زندانی سياسی ضيا نبوی در مورد شرايط هولناک زندان متن کامل نامه ۹ زندانی سياسی زن در قرچک ورامين نامه هاشم خواستار از زندان وکيل آبادمشهد نامه شيرين علم هولی زندانی سياسی اعدام شده/ شکنجه های وارد شده بر او مرگ های مشکوک در زندانها شرايط طاقت فرسا و غير انسانی در زندان سنندج Copyright: gooya.com 2016
|