سه شنبه 10 خرداد 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

به ياد سحابی؛ عشقی که داشت و رنجی که برد! علی کشتگر

عزت‌الله سحابی
در نظام سفله‌پرور و چاپلوس‌سالار ولايت فقيه سهم سياست‌مدار وارسته‌ای چون سحابی که ۶۰ سال برای آزادی و سربلندی ايران تلاش ورزيد و هرگز برای خود چيزی نخواست، رنج زندان و درد آرزوها و اميدهای برباد رفته بود. به‌عنوان يک آزادی‌خواه دين‌باور به اين رسيده بود که جدايی دين و دولت هم لازمه‌ی بقای دين است و هم شرط نهادينه کردن جمهوری و حفظ کشور

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


علی کشتگر - ویژه خبرنامه گویه

با مهندس عزت اله سحابی از نخستين روزهای پس از انقلاب، زمانی که در شورای انقلاب بود آشنا شدم. سياستمدارجوانی که ساليانی از عمر خود را در زندان های رژيم پيشين گذرانده بود و حالا حس می کرد به آنچه آرزو می کرده رسيده و يا بسيار نزديک است.

به جمهوری اسلامی و رهبری آيت اله خمينی و آينده ايران در نظام جديد اميدوار بود. در آن زمان گمان می کرد می شود نظام دينی را با جمهوريت همراه کرد... اما تحولات تلخ نخستين سالهای پس از انقلاب اميدها و آرزوهای او را درباره نظام جديد کمرنگ کرد.

او که پيش از انقلاب "مصدقی" بود، دوباره پس از آن روزهای داغ و فريبنده انقلاب هنگامی که از توهم استقرار جمهوری در نظام ولايت فقيه فاصله گرفت، بيش از پيش به صحت و اهميت راه و روشهای دکتر مصدق برای پيشرفت ايران پای فشرد.

مهندس سحابی با همان روش متين و آرامی که ويژگی جدايی ناپذير شخصيت او بود، در برابر انحرافات نظام جديد لب به سخن گشود و هزينه آن را با زندان و تحمل رنج و مشقت های فراوان در نظام جديد پرداخت کرد. چنان که سلامت او در جريان سالها فشار و رنج زندان از دست رفت.

آخرين بار پس از کنفرانس برلين در پاريس بخت ديدار او داشتم. ماجرای اين ديدار خود حکايتی از شخصيت وارسته و صميمی او است. يکسال پيش از آن، مهندس سحابی در سخنانی که در روزنامه های اصلاح طلب داخل کشور به چاپ رسيد در مصاحبه ای گفته بود که "ما مثل خارج نشين ها نيستيم." و من که مثل بسياری ديگر از اين عبارت او برآشفته شده بودم در يادداشتی که اگر اشتباه نکنم در ايران امروز به چاپ رسيد با آزردگی خاطر اين شيوه بيان مهندس را به باد نقد گرفته بودم. مهندس سحابی با توضيح و تصحيح خود نقطه پايان بر آن سوء تفاهم گذاشته بود. با اين همه وقتی فهميد برای ديدار او به منزل دوست و ميزبانش دکتر مهدی ممکن می روم با صميميت و فروتنی اصرار کرد که او برای عذرخواهی مجدد نسبت به رنجشی که پديد آمده دوست دارد خود بيايد. گفتم وظيفه اين دوست ...نگذاشت حرفم را تمام کنم گفت خودت را برای پذيرايی امشب آماده کن که با دوستان می آيم...

در آن ديدار به ياد ماندنی مهندس را نسبت به ايران فردا خوشبين ديدم. و او در اين خوشبينی بيش از هرچيز به آگاهی نسل جوان تکيه داشت. می گفت به زودی همه شما می توانيد به ايران بياييد. مهندس سحابی هرچند هنوز و شايد هم تا به آخر بر التزام به قانون اساسی تاکيد داشت اما ديگر ذره ای به امکان وجود جمهوريت در نظام دينی باور نداشت و بعنوان يک آزادی خواه دين باور به اين رسيده بود که جدايی دين و دولت هم لازمه بقای دين است و هم شرط لازم برای نهادينه کردن جمهوری و حفظ کشور. و من به گوش خود اين سخن را از او شنيدم.او اما هنوز در آن زمان برآن بود که قانون اساسی هم ظرفيت اصلاح خود و هم ظرفيت اصلاح نظام حاکم را دارد و می شود گام به گام جمهوری اسلامی را متحول کرد.

هنگام بازگشت او به ايران، گفتم به اميد ديدار.
گفت به اميد ديدار در ايران. پرسيدم کی؟ گفت به زودی شايد هم همين امسال.

دوران خاتمی بود و مهندس فکر نمی کرد پس از بازگشت به ايران دوباره راهی زندان شود، آنهم زندان با آن همه اهانت ها و شکنجه های روحی! اين زندان آخری سلامت مهندس سحابی را به کلی از او گرفت. پس از زندان تقريبا هميشه بيمار بود. در نظام سفله پرور و چاپلوس سالار ولايت فقيه سهم سياستمدار وارسته ای چون سحابی که شصت سال برای آزادی و سربلندی ايران تلاش ورزيد وهرگز برای خود چيزی نخواست رنج زندان و درد آرزوها و اميدهای برباد رفته بود! از مرگ گريزی نيست. اما به جرات می توان گفت که سحابی بی آن همه درد، رنج زندان و آزارهای روحی سالها زنده می ماند و چه بسا که آزادی ايران را که اين همه به آن عشق می ورزيد، می ديد. شعار نيست اگر بگويم که نسل جديد ايران، نسل سبز، سحابی را در قلب خود زنده نگهميدارد و از صداقت و پاکباختگی او الهام می گيرد. سحابی و امثال او در دل همه دوستداران صداقت و صميميت و همه عاشقان آزادی و سربلندی ايران زنده می ماند. زنده در دل ايران و ايرانيان. "هرگز نميرد آن که دلش زنده شد به عشق!" به خانواده و دوستان و دوستداران زنده ياد مهندس عزت اله سحابی تسليت می گويم. ياد سحابی هميشه زنده خواهد بود.

سه شنبه ۱۰ خرداد ماه ۱۳۹۰
علی کشتگر


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016