چهارشنبه 12 مرداد 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

درسی که آقای خاتمی و اصلاح‌طلبان بايد از آمنه بياموزند، احمد سعيدی

صحبت از انتقام نيست اما بخشش هم آن‌گونه که ديديم رسم و رسومی دارد. اگر قرار هم هست که بخششی صورت بگيرد، اولأ بايد حقوق ضايع‌شده مردم و فعالين و مبارزان سياسی به رسميت شناخته شود، بابت تجاوزهايی که به حقوق مردم شده شفاف‌سازی شود و بابت آن‌ها از مردم دل‌جويی و عذرخواهی شود و دومأ راه‌کارها (اگر موجود است!) و تضمين‌هايی برای زدودن ريشه‌های ظلم و جنايت در ساختار حکومت پيدا شود و در نهايت و از همه مهم‌تر اين‌که افکار عمومی نسبت به پی‌گيری اين موضوعات قانع شود. روند جاری حکومت به‌هيچ عنوان سراغی از حرکت به اين سمت ندارد

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


رفتار ستودنی آمنه بهرامی اين روزها نقل هر مجلسی شده است و به جامعه ای که مدتها درگير و تاب جلوه هايی از خشونت های متعدد سياسی و اجتماعی شده بود، اندکی انرژی و حيات بخشيده است. اکنون هر کسی از ظن خود همراه آمنه شده است: يکی از جنبه های حقوقی قضيه، ديگری از جنبه های اجتماعی آن و بعضی هم از جنبه های سياسی. نمونه متاخر آن، پيام جناب آقای خاتمی است که با کلامی شيوا، پس از ستايش رفتار بزگوارانه آمنه، اصحاب قدرت را پند داده است که انسانيت را شيوه تصميم سازی و رفتار سياسی خود نمايند و پرسيده است که: " آيا در عرصه زندگی سياسی و اجتماعی نيز نمی توان از آمنه آموخت و بحران را با آرامش و تنش را با احترام به يکديگر و پاس داشت حق و حرمت انسان و دوری از غرور – بخصوص آنان که قدرت بيشتری دارند – سودا کرد؟"

هر چند که پيام اصلی حرکت آمنه کوتاه آمدن از قصاص فردی ظالم بوده است که به او ستمی آشکار نموده و معادل سازی عناصر داستان آمنه و پيدا نمودن دوگانی برای جايگاهی که حاکميت کودتايی ايران در آن قرار بگيرد به نحوی که بتوان همچون آقای خاتمی اقتدارگرايان را مخاطب پيام داستان آمنه قرار داد کمی مبهم و سوال برانگيز است اما اگر از اين موضوع بگذريم و صرفا پيام ثانويه اين داستان را مورد تاکيد قرار دهيم، آنگاه قاعدتا می توان در تاييد لزوم پاسداشت کرامت انسانها در رفتارهای سياسی و اجتماعی همگان و بخصوص حاکميت ستم پيشه ايران به عنوان امری بديهی با آقای خاتمی همراه شد.

اما سوالی که ايجاد می شود اين است که رفتار آمنه برای آقای خاتمی و اصلاح طلبان چه درسی داشت؟ بياييد يک بار آنچه بر آمنه گذشت را مرور کنيم. نزديک به هفت سال پيش، فردی که خود را فراتر از قانون و انسانيت تعريف کرده بود، بر حق انتخاب آمنه چشم پوشيد و وقتی که رای مخالف آمنه را ديد خارج از همه چهارچوب ها بر چهره اش اسيد پاشيد تا بدين ترتيب حالا که آمنه او را انتخاب نکرده است برای هميشه حق انتخاب را از آمنه سلب نمايد. اين ظلمی که بر آمنه رفت می توانست او را بشکند اما آمنه ايستاد و تسليم نشد. او به دنبال حقش بود! او به دنبال مجازات فرد شروری بود که زندگی را برای همه سالهای زندگی اش تيره کرده بود. آمنه مسير بسيار دشورای را تا ستاندن حق و حقوقش پيمود. گاه حتی در اين بين به جای آنکه از او دفاع شود، فشار اجتماعی و روانی به سمت سرزنش ضمنی حق طلبی اش پيش می رفت و او را که خواستار قصاص فرد خاطی بود، در تنگنا قرار می داد. آمنه می توانست هفت سال پيش وقتی که خسته شده بود کلامش را در لابلای الفظ زيبا بپيچد و بگويد: "اگر در اين مدت به فرد اسيدپاش که در زندان بوده، ظلم شده، ايشان به نفع آينده از آن چشم بپوشد و من هم متقابلا از اينکه مورد ظلمی واقع شده ام و اسيد بر چهره ام پاشيده شده و حق انتخابم سلب گرديده می گذرم تا آن وقت همه به سمت آينده ای بهتر قدم برداريم." اما او چنين نکرد. ايستاد تا حقش به رسميت شناخته شود. در پی انتقامجويی نبود و انديشه اش صلاح و خير بود اما حاضر هم نبود که حقش را پيش از به رسميت شناخته شدن واگذار نمايد. تازه حتی حالا که حقش به رسميت شناخته شده، تنها حاضر شده است مشروط به شرايطی از آن بگذرد. در تعيين اين شرايط او به دنبال اين است که اولا هزينه ای که بر او تحميل شده است را از فرد خاطی و حکومتی که اين فرد خاطی در آن پرورش يافته است طلب کند. ثانيا به دنبال شرايطی است که بتواند تضمينی پيدا کند که فرد خاطی دوباره به گونه ای به جامعه برنگردد تا شرارت هايش را از سر بگيرد. او می توانست در همان سالهای نخست بدون اينکه حقش را به رسميت شناخته باشند، خود را فريب دهد و بدون آنکه امکان دستيابی به حقش را داشته باشد بگويد که لذتی که در بخشش هست در انتقام نيست. اما در واقع آن روز اگر او را می بخشيد، از ضعف و ناتوانی و عدم امکان حصول حقش بود. ولی اکنون و پس از به رسميت شناخته شدن حقش، او می تواند لذت بخشش را بچشد چرا که امروز نه از سر ضعف، بلکه فقط به خاطر انسانيت بخشيده است. حرکت او آنقدر تاثيرگذار بود که در همه بخش های جامعه تحرک و نشاط ايجاد کرده است. حتی اين قابليت و پتانسيل را ايجاد کرده است که بر بستر اوضاع اجتماعی که رقم خورده، مطالباتی چون برابری حقوق زنان در بحث ديه و مسايل مشابه در سطح عمومی جامعه مطرح شود.

حالا برگرديم به عرصه سياسی کشور و رفتار آمنه را مقايسه کنيم با رفتار سياسی که سالهای متمادی به نام اصلاح طلبی تبليغ و تبيين می شد. اگر به خاطر بياوريم درست در روزهای آغازين دولت اصلاحات، بحث برنامه کارناوال عصر عاشورا که با همکاری و هماهنگی نهادهای امنيتی و صدا و سيما برای تخريب خاتمی و حاميانش ساخته شده بود پس لز رسوايی اوليه با تصميم آقای خاتمی مسکوت گذاشته شد. دکتر پورنجاتی که خود از چهره های شاخص اصلاح طلبان بود در مصاحبه ای با روزنامه اعتماد درباره مسکوت گذاشتن پرونده کارناوال عصر عاشورا و همچنين پرونده نوارسازان می گويد: "من در آن دوره قائم مقام سازمان صدا و سيما بودم و از بسياری نمايشنامه های پس پرده خبر داشتم اما به هر حال آقای خاتمی آمد و آن پرونده ها را مسکوت گذاشت. البته بعضاً اين ديدگاه هم مطرح بود که آقای خاتمی حق نداشت از حق خود- که حق جامعه بود- بگذرد اما مشی مداراگونه و اصلاح طلبانه او اينچنين حکم می کرد." حالا اما بايد از آقای پورنجاتی و حتی از خود آقای خاتمی پرسيد که آيا مسکوت گذاشتن آن پرونده ها و گذشتن از حق شخصی و حق جامعه، هنوز هم می تواند به نام اصلاح طلبی توجيه شود؟ آيا اگر آن روز رفتار شوم دستگاه پليد تبليغاتی حکومت برای ساخت برنامه هايی در جهت تخريب مخالفان رسوا شده بود، امروز دست حکومت برای ساخت برنامه ها و سناريوهايی به مراتب سياه تر و پليدتر بسته تر نبود؟ و البته اين داستان در سرتاسر روزهای حيات دولت اصلاحات ادامه پيدا کرد و بعدها به ليست اين پرونده ها موارد ديگری با ابعادی به مراتب بزرگتر هم افزوده شد، مواردی چون پرونده کوی دانشگاه، پرونده قتل های زنجيره ای، پرونده تخلفات مکرر انتخاباتی و پرونده فساد های مالی و .... حالا مقايسه کنيم رفتار آمنه را با رفتار سياسی طيف اصلاح طلبان و باز هم برگرديم به پرسشی که در طليعه اين بحث مطرح کرده بوديم که رفتار آمنه چه درسهايی برای اصلاح طلبان و آقای خاتمی می تواند به همراه داشته باشد؟

قطعا روزهای آينده روزهای سخت و دشواری خواهد بود و اين درس ها می تواند چراغ راهنمای روزهای سخت آينده جنبش سبز باشد. اگر قرار است مطالبات بخشی از مردم را دنبال کنيم و اگر قرار است هزينه سنگينی که مردم و فعالين سياسی و اجتماعی در همه سالهای اخير پرداخت کرده اند را پشتوانه عمل سياسی خود قرار دهيم، بايد به خاطر داشته باشيم که حقوقی که در سالهای گذشته از مردم ضايع شده است بايد به شيوه ای احقاق شود که رضايت و اقناع جامعه را به همراه بياورد نه اينکه به سمتی برويم که جز سرخوردگی مردم و ريزش بدنه همراهان دستاورد ديگری به همراه نداشته باشد. صحبت از انتقام نيست اما بخشش هم آنگونه که ديديم رسم و رسومی دارد. اگر قرار هم هست که بخششی صورت بگيرد، اولا بايد حقوق ضايع شده مردم و فعالين و مبارزان سياسی به رسميت شناخته شود، بابت تجاوزهايی که به حقوق مردم شده شفاف سازی شود و بابت آنها از مردم دلجويی و عذرخواهی شود و دوما راهکارها (اگر موجود است!) و تضمين هايی برای زدودن ريشه های ظلم و جنايت در ساختار حکومت پيدا شود و در نهايت و از همه مهمتر اينکه افکار عمومی نسبت به پيگيری اين موضوعات قانع شود. روند جاری حکومت به هيچ عنوان سراغی از حرکت به اين سمت ندارد و ساختار فعلی حکومت به نحوی است که قدرت مطلقه فراقانونی حاکمان اصولا امکان هر گونه حرکتی برای احقاق حقوق مردم را سلب نموده است و روز به روز بر حجم سرکوب ها و ظلم ها افزوده است. نه تنها هيچ تلاشی در جهت احقاق حقوق تضييع شده مردم صورت نمی گيرد، بلکه بصورت روزافزون بر شمار زندانيان سياسی و عقيدتی افزوده می شود و حتی احکام صادره قبلی را هم هر گاه که نياز باشد سنگينتر می کنند. در اين شرايط چه جای طرح بحث بخشش است؟ خوب است کمی از آمنه درس بگيريم.

پی نوشت: اين مقاله در دفاع از حق قصاص نيست و اگر در جايی از تلاش آمنه برای حصول اين حق دفاع ضمنی شده است، به اين سبب بوده است که اين حق ناچارا به واسطه قوانين کشور به ايشان تعلق می گيرد و از طرف ديگر، حتی اگر در مورد قصاص بتوان مواردی را مورد بحث قرار داد، در مورد حق طلب مجازات برای کسی که ظلمی به ايشان وارد نموده است نمی توان تشکيک نمود.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016