جمعه 14 مرداد 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

پاک کردن ''قیر'' به روش غیرمنطقی! بورگان نظامی نرج‌آباد

borghan.jpg
نظام جمهوری اسلامی سال‌هاست که با ''کج‌سلیقگی‌ها، سوءرفتارها و کژفهمی‌ها''اش در زمینه‌های گوناگون، زندگی ایرانیان را دشوار ساخته و به کرامت انسانی ایشان تعدی کرده‌است ... ادامه اقتدار سیاسی چنین نظام ناکارآمدی، تنها با استیلا بر مخالفان و معترضان به وسیله جنایات سیاسی ''سازمان‌دهی‌شده'' ممکن بوده‌است. پاک کردن این ''قیر سیاه'' با تحریف تاریخ و کوچک شمردن این جنایات میسر نخواهد شد. سلب امکان دست‌یازی نظام به جنایت برای تداوم قدرت سیاسی، تنها راه منطقی پاک کردن این ''قیر سیاه'' و مهیاساختن امکان زندگی باکرامت برای مردم ایران است.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


چه تفاوتی میان کشته‌شدن ندا‌ آقاسلطان و روح‌الله داداشی وجود دارد؟ چه چیزی جنایات سیاسی را از جنایات عادی متفاوت می‌سازد؟ پاسخ به این قبیل سوالات ابعاد مختلفی دارد، اما معمولا اهداف آمران و نتایج حاصله از آنها، جنایات سیاسی را از جنایات غیرسیاسی منفک می‌سازد: کسب و بقایای قدرت سیاسی از طریق استیلا بر مخالفان و معترضان.

در سخنرانی خصوصی که با تاخیر یک‌ساله از میرحسین موسوی نقل شده، وی از قول سید‌علی خامنه‌ای در مورد اعدام‌های سال‌ ۶۷ می‌گوید:''این اعدام‌ها مثل قیری است که بر سر نظام می‌ریزد و همه را سیاه می‌کند.'' اما در جمع‌بندی اعلام می‌کند:''اعدام‌های آن سال بیش از آن‌که حالت سازمان‌دهی شده و سازمانی داشته باشد، نتیجه یک سری کج‌سلیقگی‌ها و سوءرفتارها و کژفهمی‌ها بوده است. ولی متاسفانه ما امروز شاهد یک‌سری جنایت‌ها و حق‌کشی‌ها هستیم که به صورت سازمان‌دهی شده، آگاهانه و با اهداف مشخص و امنیتی صورت می‌گیرد و این بسیار خطرناک‌تر و فاجعه‌آفرین‌تر از حادثه سال ۶۷ است.''(۱)

جدای از واژگون‌نمایی‌های تاریخی صورت گرفته در روایت میرحسین موسوی(۲)، و فارغ از هرگونه تلاش برای تعیین مسئولان این جنایات، آنچه که برای شرایط سیاسی فعلی و آینده جنبش دموکراسی‌خواهی ایرانیان اهمیت دارد، درک نسبت جنایات صورت گرفته در سال ۶۷ (اعدام‌ زندانیان محاکمه‌شده) با جنایات سالهای ۷۷-۷۸ (قتل‌های زنجیره‌ای-حمله به کوی دانشگاه) و فجایع سالهای ۸۸-۸۹ (کشتارخیابانی-شکنجه و اعدام زندانیان سیاسی) است. دقت در شرایط این دوره‌ها روشن می‌سازد که در پی تحولات سیاسی-اجتماعی صورت گرفته در این سه دوره، بقایای نظام جمهوری اسلامی در قالب فعلی، بدون دست‌زدن به جنایات سیاسی تقریبا ناممکن بوده‌است. به بیان سیدعلی خامنه‌ای، این برخوردها حکومت را ''واکسینه کرد'' و نظام ''را بر ضد ميكروبهاى سياسى و اجتماعى ‏اى كه ميتواند اثر بگذارد، مجهز كرد''.(۳)

در پایان جنگ هشت‌ساله و در شرایطی که زیرساخت‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور کاملا مستهلک گشته بود، بسیاری از زندان‌های سراسر کشور مملو از زندانیان سیاسی بود. دوره محکومیت بیشتر این زندانیان، که بسیاری‌شان تحصیل‌کرده و بین ۲۰ تا ۴۰ سال سن داشتند، پایان یافته و یا رو به پایان بود. با توجه به اتمام ''شرایط اضطراری'' جنگ و شکنندگی سیاسی ناشی از ''نوشیدن جام زهر''، نظام جمهوری‌اسلامی نه توانایی سیاسی برای در حبس نگه‌داشتن زندانیان محکومیت‌گذرانده را داشت و نه از اقتدار سیاسی لازم برخوردار بود تا بتواند آزادبودن هزاران زندانی سیاسی سابق را هضم کند؛ آن‌هم زندانیانی را که سال‌ها در شرایط اسفناک محبوس بود‌ه‌اند. تدبیر ولی‌فقیه بر''خشم و کینه انقلابی'' و ''نابودی سریع دشمنان اسلام'' تعلق گرفت. بدین ترتیب در حدود چهارهزار زندانی سیاسی که دوران محکومیت‌شان را طی کرده‌بودند و یا در حال طی کردن بودند، محروم از بدیهی‌ترین حقوق دادرسی از جمله حق دسترسی به وکیل، در طی چند هفته ''به صورت سازمان‌دهی شده، آگاهانه و با اهداف مشخص و امنیتی'' اعدام شدند. جنازه این اعدام شدگان به خانواده‌هایشان بازگردانده نشد. محل دفن ایشان هرگز به صورت رسمی مشخص نگشت و مراقبت‌های امنیتی مانع از برگزاری مراسم بزرگداشت از سوی اکثر خانواده‌های این قربانیان شد. زندانیانی که جان سالم بدر برده بودند، طی چند ماه به تدریج از زندان آزاد شده و تحت مراقبت‌های امنیتی در خارج از زندان قرار گرفتند. بسیاری از ایشان به ناچار از کشور گریختند. بدین‌ صورت نظام نه تنها مساله زندانیان سیاسی را به صورت ''سازمان‌دهی‌شده''‌ای حل کرد، بلکه استیلایش بر مخالفان و معترضان را با ایجاد فضای دهشتناک ناشی از این قتل‌عام گسترده سیاسی تداوم بخشید. نیروهای خارج‌نظام هرگز چالشی برای قدرت سیاسی در ''دوران سازندگی'' ایجاد نکردند. واضح است که بر خلاف ادعای میرحسین موسوی، اهداف آمران و نتایج مترتب بر این جنایات، هیچ نشانی از ''گژفهمی'' نسبت به سازوکار قدرت سیاسی ندارد. بلکه روشن‌گر فهم دقیق دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی نسبت به خطر حضور فعال هزاران زندانی سیاسی سابق در جامعه است. زندانیانی که با وجود سبعانه‌ترین برخوردها بر مواضع‌شان پافشاری کرده‌بودند. بی‌شک ولی‌فقیه هرگز نظام را در معرض خطر چنین ''میکروب‌های سیاسی'' قرار نمی‌داد.

سید علی خامنه‌ای، در مقایسه با سیدروح‌الله خمینی، زمامداری نرم‌خوتر و پرحوصله‌تر است. با وجود افزایش جمعیت کشور، وی تاکنون اجازه نداده تا تعداد زندانیان سیاسی رسمی در زندان‌ها حتی به هزارنفر برسد. دستگاه امنیتی تحت امر او معمولا ترجیح ‌داده تا با کنترل امنیتی فعالان سیاسی غیرهمسو در شرایط ''نه آزادی-نه زندانی'' و قتل مخالفان به صورت غیررسمی، اقتدار سیاسی نظام را حفظ کند. این استراتژی سیدعلی ‌‌خامنه‌ای ضمن ایجاد فضای رعب‌ووحشت، از جنایات افتضاح‌باری نظیر اعدام‌های ۶۷ جلوگیری کرده‌است. با این وجود اقتدار سیاسی وی نیز لااقل دوبار به صورت جدی از سوی مخالفان به چالش کشیده شده است. در هر دوبار نیز جنایات سیاسی بقایای قدرت مطلقه وی را ممکن ساخته است. چالش (بالقوه) اقتدار سیاسی نظام از سوی روشنفکران (دگراندیش) و دانشجویان، در فضای ایجادشده پس از نتایج غافل‌گیرکننده انتخابات ۷۶، با قتل‌های زنجیره‌ای و حمله به کوی دانشگاه پاسخ داده شد، تا جنایات سیاسی و فضای رعب ناشی از آن، استیلا بر مخالفان و بقای قدرت سیاسی را به ارمغان آورد. ده سال بعد که حضور میلیونی معترضان رای ولی‌فقیه به سلامت انتخابات ۸۸ را به چالش کشید، کشتار خیابانی تظاهرکنندگان به همراه شکنجه و اعدام بازداشت‌شدگان، باردیگر استیلا بر رقبا و بقای قدرت سیاسی را ممکن ساخت.

نظام جمهوری اسلامی سال‌هاست که با ''کج‌سلیقگی‌ها، سوءرفتارها و کژفهمی‌ها''اش در زمینه‌های گوناگون، زندگی ایرانیان را دشوار ساخته و به کرامت انسانی ایشان تعدی کرده‌است: از ادامه بی‌مورد جنگ گرفته تا حمایت از تروریسم در خاورمیانه و حتی آفریقا و آمریکای لاتین؛ از ماجراجویی‌های هسته‌ای و انزوای بین‌المللی ناشی از آن گرفته تا برخورد خشن قضایی با جوانان به جرم آب‌بازی. ادامه اقتدار سیاسی چنین نظام ناکارآمدی، تنها با استیلا بر مخالفان و معترضان به وسیله جنایات سیاسی ''سازمان‌دهی‌شده'' ممکن بوده‌است. پاک کردن این ''قیر سیاه'' با تحریف تاریخ و کوچک شمردن این جنایات میسر نخواهد شد. سلب امکان دست‌یازی نظام به جنایت برای تداوم قدرت سیاسی، تنها راه منطقی پاک کردن این ''قیر سیاه'' و مهیاساختن امکان زندگی باکرامت برای مردم ایران است.

بی‌شک اختلاف با نظرات و مخالفت با عملکرد گذشته میرحسین موسوی به معنای عدم همراهی با ایستادگی استوارانه وی، زهرا رهنورد و باقی همراهان دربندمانده جنبش سبز نمی‌باشد. پافشاری ایشان بر حقوق اولیه تمامی مردم و پذیرش تکثر آرا و عقاید ایرانیان در دو سال گذشته، شایسته تقدیر و احترام زائدالوصفی است. در شرایط فعلی، شکست حصر میرحسین موسوی و همسرش از جمله گام‌های ضروری برای شکست استیلای سیاسی منبعث از ترس است و هر ایرانی آزادی‌خواهی کوشش برای این هدف را وظیفه خود می‌داند.

پانوشت‌ها:

(۱) http://www.khodnevis.org/index.php?news=13844

(۲) میرحسین موسوی مدعی است:''آن‌ها حکم امام را دست‌آویز قرار دادند و به جای مجازات مجرمان واقعی دست به یک تسویه حساب گسترده زدند که بسیاری از آنها مشمول حکم امام نمی‌شدند.'' تصریح پاسخ سید روح‌الله خمینی به استفسار سید عبدالکریم موسوی اردبیلی نمایانگر واقعیتی متفاوت است:

"بسمه تعالی

پدر بزرگوار حضرت امام مد ظله العالی چس از عرض سلام آیت الله موسوی اردبیلی در مورد حکم اخیر حضرتعالی در باره منافقین ابهاماتی داشتند که تلفنی در سه سوال مطرح کردند

۱) آیا این حکم مربوط است به آنهائی که در زندانها بوده اند و محاکمه شده اند و محکوم به اعدام گشته اند ولی تغییر موضع نداده اند و هنوز هم حکم در مورد آنها اجرا نشده است یا آنهائیکه حتی محاکمه هم نشده اند محکوم باعدامند

۲) آیا منافقینی که قبلا بزمان محدودی محکوم شده اند مقداری از زندانشان را هم کشیده اند ولی بر سر موضع نفاق می باشند محکوم باعدام می باشند

۳) در مورد رسیدگی به وضع منافقین آیا پرونده منافقینی که در شهرستان هائیکه خود استقلال قضائی دارند و تابع مرکز استان نیستند باید به مرکز استان ارسال گردند یا خود می توانند مستقلا اقدام کنند"

فرزند شما احمد"

پاسخ: "بسمه تعالی در تمام موارد فوق هر کس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حکمش اعدام است. سریعا دشمنان اسلام را نابود کنید. در صورت رسیدگی به وضع پرونده‌ها در هر صورت که حکم سریعتر اجرا گردد همان مورد نظر است".

روح الله الموسوی الخمینی

(تصویر دستخط: http://www.akbaralami.com/public/ContentBody.aspx?ContentID=3992 )

(۳) http://farsi.khamenei.ir/keyword-print?id=1691


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016