گفتوگو نباشد، یا خشونت جای آن میآید یا فریبکاری، مصطفی ملکیانما فقط با گفتوگو میتوانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مسالهای از سه راه رفع میشود، یکی گفتوگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفتوگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را میگیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]
خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
1 شهریور» انتخابات مجلس نیز باید به میل خامنه ای برگزار گردد! ناصر مستشار28 مرداد» علائم اولیه تنها گذاشتن سوریه از جانب ایران! ناصر مستشار 23 مرداد» چگونه می توانیم از شر حکومت اسلامی خلاص شویم؟ ناصر مستشار 19 مرداد» آينده اقتصاد نظامی به کجا می انجامد؟ ناصر مستشار 14 مرداد» آسوده بخوابید که درکشورهیچ بن بستی نیست! ناصر مستشار
بخوانید!
9 بهمن » جزییات بیشتری از جلسه شورایعالی امنیت ملی برای بررسی دلایل درگذشت آیتالله هاشمی
9 بهمن » چه کسی دستور پلمپ دفاتر مشاوران آیتالله هاشمی رفسنجانی را صادر کرد؟
پرخواننده ترین ها
» دلیل کینه جویی های رهبری نسبت به خاتمی چیست؟
» 'دارندگان گرین کارت هم مشمول ممنوعیت سفر به آمریکا میشوند' » فرهادی بزودی تصمیماش را برای حضور در مراسم اسکار اعلام میکند » گیتار و آواز گلشیفته فراهانی همراه با رقص بهروز وثوقی » چگونگی انفجار ساختمان پلاسکو را بهتر بشناسیم » گزارشهایی از "دیپورت" مسافران ایرانی در فرودگاههای آمریکا پس از دستور ترامپ » مشاور رفسنجانی: عکس هاشمی را دستکاری کردهاند » تصویری: مانکن های پلاسکو! » تصویری: سرمای 35 درجه زیر صفر در مسکو! علیه خامنه ای و در مسیر حاکمیت مردم متحد شویم! ناصر مستشاربه لحاظ تاریخی ،هرم واقعی قدرت در ایران همواره در اختیار قادر مطلق در اختیار شاه ویا مشاوران دینی او بوده است!توشیح گران فرامین و احکام حکومتی قدرت سیاسی و پس از آن چه در عرصه قضائیه ، مقننه ،مجریه و شارع قوانین مذهبی به امر و توصیه روحانیون اما توسط شاه بوده است. اینک قدرت شاه و روحانی در قاموس ولی فقیه گرد آمده است.روحانیون با شرکت در کودتای 28 مرداد ،عملا شاه را تنها و بی یار و یاور از جانب رجال سیاسی و تاریخی به انزوا کشاندند تا در موقع مناسب اورا سرنگون سازند.قیام ارتجاعی 1342 به شکست انجامید اما پس از پانزده سال انقلاب اسلامی به یاری روحانیون شتافت تا آنها رابه قدرت بلاانتزاع در ایران برساند! آیا ارقام زیر اتفاقی است؟ مرگ 1218 نفر بر اثر سوءمصرف مواد مخدر! موافقت مقام معظم رهبری با عفو و تخفیف مجازات 1218 نفر از محکومان! احمدی نژاد با وجود همه جاه طلبی خود، بدون انجام یک کودتای نظامی هرگز نمی توانست قادر شود که در رژیم ولایت فقیه جایگزینی بهتری جز ءخامنه ای برای این نقش جایگاهی پیدا کند. اما خامنه ایی با فرمایشی کردن نقش رییس جمهور با اشاره ایی قادر است که هر رییس جمهوری را به یک مترسک تبدیل نماید. حاکمیت مردم ایران با تغییر احمدی نژاد و جایگزینی رهبران مبارزی مانند موسوی و یا کروبی میسر نخواهد شد اما تغییر خامنه ای فروپاشی رژیم را در پی خواهد داشت. خامنه ای با تعیین تکلیف برای رییس جمهور تقلبی خودش اعلام کرده است که نه تنها برای اکثریت مردم که به موسوی رای داده بودند حقی قایل نیست بلکه برای آن اقلیتی که به احمدی نژاد رای داده بودند نیز هیچ احترامی نمی گذارد. واقعییت این است که خامنه ای امروز پس ازسیطره بر اصلاح گرایان با فرمان دادن به رِیس جمهور تقلبی خودش بر حکومت مطلقه ولایت فقیه خود صحه می گذارد. مطرح کردن فتنه جدید توسط چاکران خامنه ای چیزی جز پافشاری بر حکومت مطلقه ولایت فقیه نیست. خلیفه در ایران حاکم است و رییس جمهور و رای مردم تنها یک نمایش تلخ است. اگر احمدی نژاد برنده واقعی انتخابات و رییس جمهورمنتخب مردم ایران است پس حکم خامنه ای و سخن گفتن از فتنه او به چه معنایی می باشد. اختلاف در میان سران جمهوری اسلامی همیشه وجود داشته است. سی و چند سال است که این افراد برسر حکومت با یکدیگر اختلاف دارند. اما تمامی این جریانات هر آنگاه که نظام دچار خطر جدی شده ، دست به سازش به یکدیگر داده تا نظام را حفظ نمایند. از همین رو مشکل مردم با قهر و آشتی احمدی نژاد حل نخواهد شد. مشکل نمایشی بودن انتخابات و فرمایشی بودن مقامات و مدیران در نظام ولایت فقیه است. متاسفانه مردم ما بار دیگر یک فرصت تاریخی را بخاطر سیاست های غلط آرامش گرایی و اصلاح طلبی از دست دادند. دو سال مبارزه خاموش و سرکوب خشن, بسیاری از مردم را دچار دلسردیی (کوتاه مدت) کرده است و هر روز که بیشتر می گذرد امید مردم به سرنگونی رژیم با سیاست های آرامش گرایانه کمتر می شود. با وجود انکه امروز بسیاری از جوانان هنوز حاضرند که برای مبارزه به خیابان ها امده و رژیم را به چالش بکشند اما سیاست های غلط آرامش گرایان بجای جذب بیشتر مردم بسیاری را دچار دلسردی نموده است. دو سال پیش میلیون ها ایرانی به دعوت اصلاح گرایان به خیابان ها آمدند. اما امروز پس از دو سال بسیاری از مردم دیگر حاضر نیستند که برای راهپیمایی به خیابان ها قدم بگذارند. حتی جمعیت 25 بهمن در مقایسه با دو سال پیش قابل مقایسه نبود. نمی توان و نباید از مردم انتظار داشت که بدون امید به پیروزی و یا حتی شعار سرنگونی در شرایط سرکوب و خفقان در تونل تاریک ولایت فقیه برای سالهای سال دست به تظاهرات زده و زندگی خود و فرزندان خود را دچار مخاطره نمایند. ادامه مبارزه نیازمند روشنایی در پایان راه است. سیاست غلط اصلاح گرایان و آرامش گرایان به شکست سیاسی این افراد و از دست دادن فرصتی تاریخی دیگری منجر شد. امروز در پی این شکست سیاسی برخی از اصلاح گرایان با دل بستن به اینکه خامنه ای و یا احمدی نژاد و یا حتی رفسنجانی حاکمیت نظام خود را بخاطر سیطره بر رقیب فدای حق حاکمیت مردم می نمایند و تاکید براینکه تغییر ریاست جمهور فرمایشی .یا تشکیل مجلس شورای اسلامی تازه می تواند به بهبود اوضاع کمک کند بیش از خود فریبی به عوام فریبی اقدام می کنند. با وجود آنکه شرایط جدید ایجاد شده در ایران از یکسو ممکن است معادلات سیاسی را در جهت نزدیکی میان خامنه ایی و اصلاح گرایان مهیا سازد، اما چنین نزدیکی نه تنها به معنای پیروزی مردم بلکه مردم فریبی و قدمی در جهت سیطره بیشتر استبداد خواهد بود. مشکل اصلی نظام ولایت فقیه و نهادهای پاسدار ان نظیر شورای نگهبان و شخص ولی فقیه یعنی خامنه ایی است. تجربه دوران هاشمی – خاتمی گواه آن است که قراردادن و یا خلع افراد در پست هایی نظیر ریاست جمهوری و ریاست خبرگان به حاکمیت مردم نخواهد انجامید. جابجایی افراد در این رژیم بیش از هر چیز به فریب مردم و سیطره بیش از پیش استبداد منجر خواهد شد. در شرایط کنونی بجای امیدن بستن به تغییر احمدی نژاد باید مردم را از خطر سازش میان اصلاح گرایان و خامنه ایی آگاه نمود. ما باید شعار احترام به حق رای و حاکمیت مردم را جایگزین امید بستن به قهر و آشتی احمدی نژاد و یا حتی بعضی از اصلاح گرایان نماییم. پیروزی جنبش هر چند دچار درنگ شده اما قطعی است. مردم ایران باز هم به خیابان ها خواهند امد و رژیم را سرنگون خواهند ساخت. اما این امر نیازمند امید به پیروزی, پیش گیری سیاستی مناسب و زمان کافی برای بدست آوردن روحیه مبارزه می باشد. با وجود انکه نباید فرصت های تاریخی را از دست بدهیم اما نمی توان و نباید برای مبارزه رویاروی با رژیم دچار عجله گردیده و با جان جوانان خود بازی نماییم. بجای دلسرد شدن از پیروزی جنبش و حمایت از خامنه ایی علیه احمدی نژاد, باید شعار حق حاکمیت مردم و سرنگونی خامنه ایی را به سخن اول و اخر پذیرفت و ضمن اشاعه این مهم در میان مردم از هر گونه فرصتی برای تحقق آن بهره گرفت. سوریه و لیبی می تواند چشم انداز روشنی برای مردم ایران باشد.مردم لیبی با یاری ناتو به پیروزی رسیدند .اما حکومت اسلامی زیرکانه خود را در پیروزی سهیم می داند و به مردم لیبی تبریک ارسال نموده است.در هنگام سرنگونی صدام حسین توسط امریکا و مردم نیز ،رهبران اسلامی ایران ـبابت پیروزی به مردم عراق شاد باش فرستادند. اما کیست که نداند ،آنها چه نابخرادانه عملا به امریکا نیز تبریک ارسال کردند! Copyright: gooya.com 2016
|