شنبه 26 شهریور 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

محاکمه پروين مخترع و بی خبری از کوهيار گودرزی، جرس

درحالی که بيش از چهل و پنج روز از دستگيری کوهيار گودرزی می گذرد تاکنون هيچ يک از دستگاه های امنيتی و قضايی مسئوليت بازداشت وی را به عهده نگرفته اند و مسئولان زندان اوين از پاسخ به بستگان اين فعال حقوق بشر سر باز می زنند. اين در حالی است که جلسه محاکمه پروين مخترع مادر کوهيار نيز برگزار شده است.

اتهام او مصاحبه با رسانه های بيگانه و توهين به مقام رهبری و شهداست. وی در حالی در زندان مرکزی کرمان با زندانيان عادی نگهداری می شود که از امکان تماس تلفنی محروم است و خواهران و مادر وی نيز تنها با تصميم مسئولان می توانند با وی ملاقات کنند.

يکی از نزديکان پروين مخترع با اشاره به اينکه وی هم اکنون در زندان مرکزی کرمان در بازداشت موقت است، در خصوص آخرين وضعيت وی به جرس می گويد: “دادگاهی برای خانم مخترع برگزار کردند و حدود بيست روز ديگر مشخص خواهد شد چه حکمی برای مادر کوهيار صادر خواهد شد. الان هم خانواده اش هر زمانی که خود آقايان اطلاع دهند می توانند با وی ملاقات کنند.”

چندی پيش خانم مخترع در ملاقات با خواهر و مادر خود گفته بود: “درحالی که در حمام بودم چهار لباس شخصی از ديوار وارد منزل شدند و به به وی گفته اند که بايد لباس بپوشد و با آنها برود. آنها به مادر کوهيار گفته اند که پسرش هم بازداشت شده و در اوين است. ماموران گفته اند تو را هم می گيريم که ديگر مصاحبه نکنی و پسرت را آزاد نکنی.”

اين فرد نزديک به پروين مخترع در پاسخ به اين سئوال که در دادگاهی که برای خانم مخترع برگزار شده آيا وکيل ايشان حضور داشته، می گويد: “خير، متاسفانه وکيلی در اين دادگاه نبوده است. اتهاماتی هم که به ايشان زده اند مصاحبه با رسانه های بيگانه و توهين به مقام رهبری و شهدا و اتهامات از اين دست بوده؛ اين در حالی است که اين اتهامات واهی بوده و خانم مخترع هيچ توهينی نکرده اند و فقط در خصوص وضعيت کوهيار، پسرش اطلاع رسانی می کرده است.”



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


اين منبع نزديک به پروين مخترع با اشاره به ممنوع التلفن شدن خانم مخترع، ادامه می دهد: “خانم مخترع ممنوع المکالمه شده است. يکی از خواهرهای خانم مخترع حدود يک هفته پيش با ايشان ملاقات کابينی داشته که در اين ملاقات مادر کوهيار بشدت نسبت به وضع نامعلوم فرزندش ابراز نگرانی کرده است؛ ايشان می خواسته هرچه زودتر آزاد شود تا در خصوص وضعيت فرزندش پيگيری کند. زيرا فقط خانم مخترع می تواند کارهای پسرش را پيگيری کند و او تنها فاميل درجه يک کوهيار محسوب می شود. به ساير اقوام از جمله خواهر خانم مخترع هم پاسخ نمی دهند و می گويند شما فاميل درجه يک محسوب نمی شويد و جواب سر بالا می دهند. مادربزرگ کوهيار هم به علت کهولت سن نمی تواند دنبال پيگيری وضعيت نوه اش باشد. بازداشت خانم مخترع هم به همين علت بوده است تا نتواند در خصوص وضعيت کوهيار پيگيری و اطلاع رسانی کند. زيرا خانم مخترع دقيقا يک روز پس از بازداشت کوهيار دستگير شده، آن هم زمانی که مشغول استحمام بوده است و به شکل غيرقانونی از ديوار بالا آمده اند و ايشان را دستگير و با خود بردند. با بازداشت خانم مخترع و زندانی کردن او می خواهند کوهيار ديگر نتواند از زندان بيرون بيايد و کسی نباشد که بتواند کارهای او را پيگيری کند و در سکوت خبری هر بلايی می خواهند بر سرش بياورند.”

اين منبع نزديک به خانواده مخترع در خصوص وضعيت “نامعلوم” و “نگران کننده” کوهيار می گويد: “نهم مرداد ماه کوهيار را به همراه دو دوست ديگرش دستگير کردند. يکی از دو دوستش به نام بهنام گنجی بعد از آزادی خودکشی کرد، و از دوست ديگر کوهيار که با آنها بازداشت شده هم هيچ خبری نيست. از آن زمان هم کوهيار به هيچيک از اقوام و دوستان تلفن نزده و وضعيتش کاملا نامشخص است؛ حتی هيچ کس از محل و شرايط نگهداری اش اطلاعی ندارد. در پيگيرهايی که اقوام انجام داده اند و در مراجعاتشان به دادستانی و هر جايی که به ذهنشان می رسيده، هيچ پاسخی به آنها داده نمی شود و اصلا مشخص نيست چه نهادی کوهيار را بازداشت کرده و اين بسيار نگران کننده است.”

گفتنی است بهنام گنجی، دانشجوی ۲۲ ساله دانشگاه علمی کاربردی تهران و دوست نزديک کوهيار گودرزی که در روز نهم مرداد همراه کوهيار گودرزی و يکی ديگر از دوستانش در منزل شخصی اش در تهران توسط نيروهای لباس شخصی بازداشت شده بود بعد از آزادی از زندان اوين نيمه شب ۱۰ شهريور خودکشی کرد. اقدام به خودکشی بهنام گنجی بعد از مدت کوتاهی پس از آزادی اش از بند امنيتی زندان اوين در حالی صورت گرفت که وی سابقه هيچگونه افسردگی يا بيماری در دوران قبل از زندانش نداشت اما معلوم نيست چه اتفاقات ديگری در بازداشتگاه بر وی گذشته است.

اين منبع نزديک به خانواده کوهيار گودرزی و پروين مخترع، در پايان با تاکيد بر نگرانی اقوام خانم مخترع بيان می دارد: “مادربزرگ و خواهرها و ديگر اقوام خانم مخترع به شدت نگران و ناراحت وضعيت خانم مخترع و کوهيار هستند. تمام تلاش اقوام هم اين است تا بتوانيم خانم مخترع را از زندان رها کنيم و وکيل هم گرفته ايم که پيگيری کند؛ حالا منتظريم ببينيم چه می شود.”

کوهيار گودرزی، مدافع حقوق بشر و دانشجوی محروم از تحصيل ، آذرماه ۱۳۸۸هنگامی که همراه با جمعی از فعالان حقوق بشر جهت شرکت در مراسم تشييع مرحوم آيت الله منتظری عازم قم بود، دستگير شد. در تيرماه ۱۳۸۹ ، قاضی پيرعباسی در دادگاه انقلاب کوهيار گودرزی را به اتهام تبليغ عليه نظام به يکسال حبس محکوم نمود. کوهيار گودرزی نزديک به ده ماه در زندان اوين نگهداری شد و سپس در مهرماه ۱۳۸۹ به زندان رجائی شهر (گوهردشت کرج) منتقل گرديد. او بعد از يکسال حبس، آذرماه گذشته از زندان رجايی شهر کرج آزاد شد.

گفتنی است، کوهيار گودرزی، “برنده ی جايزه ملی مطبوعات آمريکا” در روزهای پايان دوران محکوميتش بار ديگر توسط بازجوی پرونده اش مورد بازجويی و تهديد قرار گرفته بود.

پروين مخترع يک ماه قبل از پايان دوران محکوميت فرزندش به جرس گفته بود: “کوهيار در مدت يک سالی که زندان بوده هميشه تحت فشار قرار داشته است. بچه های ما به اتهامات واهی در زندان هستند و تازه آنجا هم تحت شرايط بسيار نامناسب… بعد هم که چهار تا مادر زندانی سياسی می روند جلو دادستانی گارد ويژه فرستاده می شود. به هيچکدام از نامه های خانواده های زندانيان سياسی جواب داده نمی شود. من به خيلی جاها نامه نوشتم و مراجعه کردم اما “آنچه به جايی نرسد فرياد است.” بارها به من اعتراض شده که چرا با رسانه ها مصاحبه می کنم، خوب وقتی می بينم که با بچه هايمان اينگونه برخورد می شود و در حق آنها اجحاف می شود پس حرف هايمان را به کی بزنيم. من يک بار هم گفتم اصلا به روزنامه کيهان بگوييد بيايد با من مصاحبه کند.”

وی در اين گفتگو افزوده بود: “بچه های ما زندانی سياسی هستند حالا آنها هر چه که می خواهند آنها را خطاب کنند اغتشاشگر يا چيز ديگر، اما بچه های ما به جرم انديشيدن و نوشتن و عقيده شان در حبس و فشار هستند. بخدا فقط نگران مادر مجيد دری و ضيا نبوی و مادر بچه هايی هستم که زندانی طولانی دارند و يک روز هم مرخصی نرفته اند. ما اصلا نبايد زندانی داشته باشيم. يکی از شعارهای اساسی ما آن موقعی که دانش آموز و دانشجو بوديم و می خواستيم انقلاب کنيم اين بود که “زندانی سياسی آزاد بايد گردد”. حالا ببينيد چقدر زندانی سياسی داريم. اگرچه مسئولين می گويند اينها زندانی سياسی نيستند اغتشاشگر هستند. در آن زمان هم به ما که انقلاب کرديم همين لقب ها را می دادند. هميشه تاريخ تکرار می شود! اگر قرار باشد که دانشجويان ما فکر نکنند و انتقاد نکنند پس چه کسی انتقاد کند؟ چه جور بود که آن موقع مبارزه برای دانشجويانی که الان در حکومت کاره ای شده اند افتخار بوده است اما الان اگر دانشجويی حرفی بزند بايد در نطفه خفه بشود و اسمش بشود اغتشاشگر و ضد انقلاب و عناوينی که به ما و بچه های ما می دهند. ما اگر شرق زده و غرب زده بوديم و ايران را دوست نداشتيم که الان از ايران رفته بوديم. کوهيار با رتبه بالا وارد دانشگاه صنعتی شريف شد و از پانزده سالگی صاحب درجه و رتبه بود و امکانش هم بود که در دانشگاه های اروپا درس بخواند اما ما می خواستيم در ايران بمانيم و کوهيار از سنت ها و آداب و رسوم ايران دور نماند و به همين کشور خدمت کند. بچه های ما همه نخبه اند و بايد به آنها افتخار کنيم. من مطمئن هستم که به پشتوانه استقامت همين جوانان به حقوق اصلی خودمان دست خواهيم يافت.”


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016