چهارشنبه 18 آبان 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

"با باد دويديم و به جايی نرسيديم ..."، فرشته جمشيدی

" براساسِ حکايتی مشهور ، يک افسر آلمانی که در جريان جنگ جهانی دوم از کارگاه پيکاسو در پاريس ديدن می کرد وقتی نگاهش به تابلوی گورنيکا افتاد از " آشوب " نوگرايانه ای که در اين نقاشی مشهود بود يکّه خورد و از پيکاسو پرسيد : " اين کار شماست ؟ " پيکاسو آرام جواب داد : " نه کار شماست ".



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


وقتی ملاحظات فرهنگی و اخلاقی و اجتماعی و بشردوستانه کم اهمیّت تر از ملاحظات سياسی و اقتصادیِ قدرت مداران است ، اين مصيبتِ فرهنگی و اجتماعی را - انگار - پايانی نيست !

وقتی رسانه ها ما را با بحران های بشری ، که مدام در سراسر جهان در حال وقوع و پيدايش است ، بمباران می کنند و سربسته و اشاره وار وانمود می کنند که آزادی يک سرباز اسرائيلی ، هزاران بار ارزشمند تر از آزادیِ-١٢٠٠ - زندانی فلسطينی ست ، ما را به تحیّر زايی " خشونت " وا می دارد !

تجربه ی اخير در ليبی و قتل قذافی و پنجاه نفر از هوادارانش با دست های بسته و در اسارت، يکی از شديدترين اشکال خشونت، در جنبش های انقلابی دنيای معاصر است ، که شاهد آن بوده ايم .

قربانيان خشونت - با يک احساس فوريت دروغين - چهره ی کريه ی حذف "خشونت" با "خشونتی" ديگر را در انظار جهانيان به نمايش گذاشتند و عجب اينکه انگار قتل ديکتاتور با ضرب و شتم و با شکنجه های اخلاقی و روحی و روانیِ جوامع بشری همراه و عجين گشت !

پاشيدن بذر کينه و نفرت و عمل مذموم انتقام بيرحمانه ، خبر و نشان از آفتی بزرگ و گسترده بر شکوفه های بهار عربی دارد.

چنانچه مسير و روند حرکت مبارزه با خشونت ، چه از نوع خفيف و يا شديد آن بدين منوال پيش رود ديری نخواهد پاييد که برگ های خزان زده ی پاييزی و لاجرم سرمای سوزان و يخبندان زمستانی بر جامعه ی مدنی نوپا سايه افکند و چشم انداز نامناسب و ناخوشايندی از جوشش ها و حرکت ها و خيزش هايی که برای نيل به استقلال و آزادی و عدالت بوده اند در پيش رو بگذارد و پيآمدهای ناشی از آن تنها به دستاورد هايی مقطعی - هر چند ارزشمند - منجر خواهد شد.

اميد که چنين نشود و همچنان هم نباشد که سيکل معيوب وتکراری تاريخ استبداد و ديکتاتوری در منطقه ادامه يابد و جريانات به سمتی نرود که مردم تحت ستم و اميدوار منطقه دچار یأس و نوميدی شوند و اعتماد به نفس خويش را در راه برون رفت از معضلات و مشکلات اجتماعی از دست بدهند و هر نوع تلاش و فداکاری و جانفشانی را بی ثمر و هر دستاوردی را با تمام هزينه هايش ناپايدار بدانند و تمامی مسير ها را در راه اعتلای کشورشان صعب العبور و ناهموار و و بی فرجام و نهايتاً بيراهه و تحقق اهداف را دست نيافتنی بيابند .

آنگاه نتيجه ی طبيعی مسير طی شده اين چينن خواهد شد که در ندامت و افسوس گذشته ی بی افتخارشان بنشينند و رهبران و سازکارهای خودکامگان را بر آنچه که نصيب شان می شود ترجيح بدهند و از آن همه حماسه های شورانگيز ، درسی به جز ترويج تقدير گرايی و تقديس خشونت و تن دادن به وضع موجود فرا نگيرند .

و شگفتا از مشابهت های نتايج حيرت انگيز و قابل تأمّل همه ی آرمان گرايان و خيال پردازان و واقعيت گريزانی که مبنای تحوّل و تغيير جامعه ی خود را برلنگرِ لرزان شور انقلابی بنا می کنند و نه بر پايه های مستحکم دَکلِ تجربياتِ بشری .

و در آن زمان است که سوگمندانه زمزمه خواهند کرد :
" با باد دويديم و به جايی نرسيديم " .

فرشته جمشيدی


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016