شنبه 12 آذر 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

رامین مهمانپرست: دولت انگلیس تاوان رفتار نامناسبش با مردم ما را در طول سال‌های اخیر می‌دهد، ایلنا

رامین مهمان‌پرست سخنگوی وزارت خارجه چهره سرشناس این روزهای فضای سیاسی کشورمان است. اتفاقات مربوط به سفارت انگلیس در ایران و تبعات آن، تحولات اخیر منطقه، اتهامات اخیر غرب علیه کشورمان در مورد ترور سفیر عربستان، گزارش آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، قطعنامه حقوق بشر و... از مواردی ‌است که در روزهای اخیر بارها سخنگوی وزارت خارجه کشورمان را به واکنش واداشته ‌است.

از همین رو خبرگزاری ایلنا از رامین مهمان‌پرست دعوت کرد تا در یک گفت‌وگوی مفصل به سوالات موجود در این زمینه‌ها پاسخ دهد. سخنگوی وزارت خارجه با حضور در ایلنا و بازدید از بخش‌ها مختلف خبرگزاری ایلنا به سوالات خبرنگاران پاسخ داد که متن کامل آن در پی می‌آید:

*** به عنوان اولین سوال نظرتان را راجع به تحولات اخیر پیش آمده در روابط ایران و انگلیس می‌خواستم بپرسم و اینکه واکنش ایران نسبت به اخراج دیپلمات‌های ایرانی از لندن چه خواهد بود؟

براساس مصوبه اخیر مجلس شورای اسلامی سفیر انگلیس باید ایران را ترک می‌کرد و دولت انگلیس هم احساس کرد که حالت تحقیر‌آمیزی برای آنها پیش آمده است و برای اینکه بتوانند این مسئله را تحت‌الشعاع قرار دهند با یک اقدام شتاب‌زده تلاش کردند که دیپلمات‌های ما را اخراج کنند.

در مورد واکنش ایران نسبت به این اقدام انگلیس باید بگویم اگر قرار باشد در مورد رابطه با انگلیس تصمیمی گرفته شود حتما تصمیمی گرفته خواهد شد که در آن منافع کشور تامین شود.

دولت انگلیس تلاش می‌کند که مسئله بین ما و آن‌ها را به سایر کشور‌های اروپایی تعمیم دهد، البته ما به کشور‌های اروپایی اعلام کرده‌ایم که روابط خود را با ما به دلیل مسائلی که با انگلیس داریم دچار مشکل نکنند چون دولت انگلیس تاوان رفتار نامناسبش با مردم ما را در طول سال‌های اخیر می‌دهد.


***در پروژه اتهام آمریکا به ایران مبنی بر ادعای ترور سفیر عربستان توسط ایران از نظر وزارت خارجه چه ابعادی نشان دهنده جعلی بودن این سناریو است؟ و پیامد طراحی این سناریو علیه ایران چیست؟


اگر بخواهیم علت این ادعای جعلی و میزان اعتبار آن را بسنجیم باید سیاست خارجی آمریکا در طی سال های گذشته را مرور کنیم، چرا که این مساله نقطه‌ای است در سیاست خارجی آمریکا و حادثه‌ای است در یک مقطع زمانی. آمریکایی‌ها در زمان جمهوری خواه‌هان بحث‌های نظامی را مطرح‌می کردند و فکر‌می کردند که ‌می‌توانند به بهانه‌های مختلف روی منطقه حساس خاورمیانه دست بگذارند و حضورشان را تثبیت کنند.

در ایامی که جرج بوش رییس جمهور آمریکا بود به بهانه ۱۱ سپتامبر به افغانستان لشکرکشی کرد و تحت ادعای اینکه صدام سلاح‌های کشتار جمعی دارد وارد عراق شدند، در واقع طرح جدیدی را برای خاورمیانه در نظر داشتند. با پیگیری اخبار آن زمان متوجه می‌شوید که امریکایی‌ها تنها اخبار مربوط به خاورمیانه جدید مورد نظر خود را دنبال ‌می‌کردند و در این بین مساله سازش فلسطین و رژیم صهیونیستی خیلی برجسته بود.

با روی کار آمدن اوباما نه تنها تغییری در سیاست‌ها ایجاد نشد بلکه‌‌‌ همان روش گذشته با‌‌‌ همان شدت دنبال شد، اما شکل گیری موج بیداری اسلامی، سیاستمداران امریکایی را شوکه کرد. اینکه مردم به صحنه بیایند و موج بیداری اسلامی به حدی گسترده شود که موجب برکناری حکومت‌ها شود در سیاست امریکا تاثیر منفی گذاشت. این یک شکست خیلی بزرگ است آمریکایی‌ها خیلی تلاش کردند جلوی این حرکت را بگیرند، اما نتوانستند و وقتی که دیدند موفق نمی‌شوند تلاش کردند که انحراف ایجاد کنند. به این ترتیب مدت‌ها تبلیغ کردند که این موج وارد ایران و کشورهای دیگر خواهد شد و جلوی بهار عربی را نمی‌شود گرفت.


***یعنی تلاش کردند در ایران نیز این موج را ایجاد کنند؟

بله - درباره ایران هم تلاش کردند تا نشان دهند که یک حرکتی در داخل مردم به وجود ‌می‌آید و حتی تلاش کردند موجی را به صورت تصنعی شکل بدهند، اگر یادتان باشد در ۲۵ بهمن ماه سعی کردند تحریک کنند و افرادی را به صحنه بیاورند تا کم‌کم افرادی به این‌ها بپیوندند و این مسایل را بزرگ نمایی کنند و این موج مصنوعی تبدیل به موج فراگیر شود و بگویند بیداری اسلامی وارد ایران و برخی کشورهای دیگر منطقه که حامی خط مقاومت بودند شده اما این هم به نتیجه نرسید. کشور ما کشوری است که در طی این ۳۲ سال نشان داده است که از یک بلوغ بالایی برخوردار شده و مردم در صحنه‌های مختلف رای‌هایی دارند که مورد توجه خیلی‌ها بوده و به افراد مختلف با گرایش‌های مختلف نیز رای داده‌اند پس اینکه نقشه آمریکایی‌ها در مورد کشور ما عملی نشد برایشان گران تمام شد.

***درباره علل تهمت ترور سفیر عربستان توضیح دهید؟

با ایجاد جنبش وال استریت و اعتراضات گسترده مردم آمریکا، این کشور وضعیت خوبی را ندارد و دوران پر از بحرانی را طی ‌می‌کند و به هر دری ‌می زند تا یک راه فراری پیدا کند و به نظرشان رسیده که با تغییر صحنه و ایجاد موضوعات جدید این مساله میسر است و برای اینکه بتوانند در سیاست‌هایشان به اهداف خود برسند یکی از راه‌های جدی‌ می‌تواند اختلاف و درگیری بین کشورهای منطقه باشد.

اگر این درگیری بین ۲ کشور عربی راه‌ بیفتد حواس‌ها درگیر بحران جدید ‌می‌شود یا اینکه نیروهای منطقه در این استحکاکی که شکل گرفته توان کمتری خواهند داشت ولی از نظر آن‌ها اگر این درگیری بین ایران و یکی از کشورهای منطقه باشد فواید بیشتری دارد زیرا ‌می توانند القا کنند که درگیری در منطقه بین ایران و اعراب است و چون ایران شیعه است و اعراب سنی هستند پس درگیری بین شیعه سنی است.

هر کدام از این ۲ طرح اگر عملی شود ممکن است روی مردم منطقه تاثیر بگذارد و روی این فکر کردند که حتی اگر ادعایی بکنند که خیلی هم پایه و اساس جدی نداشته باشد و تبلیغات سنگینی بکنند روی افکار عمومی تاثیر گذار خواهد بود. یعنی آنها ‌می‌خواهند فکر مردم ساده و عادی جوامع را تحت تاثیر قرار بدهند تا اقدامات عکس العملی در بین کشور‌ها به وجود بیاید.

اما ما فکر‌می کنیم که با یافته‌ها و طراحی‌های آمریکا کاملا آشنا هستیم و هم اینکه مردم منطقه در طی سال‌های اخیر تغییر کرده‌اند بیدار شده‌اند و متوجه خیلی از این فتنه‌ها خواهند شد. ما نباید اجازه دهیم بین کشورهای منطقه اختلاف و فاصله ایجاد شود. البته این ادعا اینقدر مضحک بوده که در داخل خود آمریکا هم باور نمی‌کنند یعنی خیلی از تحلیل گر‌ها اشاره ‌می‌کنند که رفتار کشوری مانند ایران با توجه به سابقه‌اش متناسب با ادعای آمریکا نیست و نوع ادعایی که مطرح شده است از نظر حقوقی ادعای سبکی است.

سناریوی طراحی شده خیلی ساده است آنقدر که صدای خیلی‌ها را در آورده است، اگر آمریکایی‌ها یک ادعایی کنند که در افکار عمومی پذیرفته نشود از اعتبارشان هزینه‌ می‌کنند و این گونه اقدامات به رفتار یک ابر قدرت نمی‌خورد. کشوری که ادعا می‌کند ‌می‌خواهد دنیا را اداره کند باید رفتارش وزین و با سیاست باشد اما آشفتگی و بهم ریختگی در سیاست خارجی آمریکا آن‌ها را مجبور کرده دست به این اقدام بزنند و چنین ادعایی بکنند.

***اقداماتی که تاکنون در خصوص رفع این اتهامات انجام شده است چیست؟

تا الان نتیجه اقدامات و پیگیری‌هایی که در سیاست خارجی کشور داشته‌ایم به این سمت بوده که اجازه ندهیم درگیری بین ما و کشور‌های منطقه ایجاد کنند تا آن‌ها نتوانند به اهداف خود نزدیک شوند. طراحی آمریکایی‌ها این است که سعی کنند این ادعا‌ها را به صورت واقعی جلوه دهند، هم افکار عمومی را تحت تاثیر قرار بدهند و هم به دولت‌ها فشار بیاورند تا آن‌ها اقدامی را دنبال کنند که موید ادعای آن‌ها باشد.

سعی کرده‌ایم برای دولت مردان تبیین کنیم که فتنه اصلی کدام است و پشت صحنه این ادعا‌ها چه چیزی نهفته است. با رایزنی‌ها رفتار کلی سیاسی و موضع‌گیری‌ها تلاش کرده‌ایم اتفاق جدیدی نیافتد تا با کمک کشور‌های همسایه بتوانیم منطقه را آرام و با ثبات نگه داریم که البته خود به خود این موج به سمتی پیش خواهد رفت که جایی برای آمریکایی‌ها نخواهد ماند.

***اما برخی معتقدند واکنش وزارت خارجه در مقابل رفتار عربستان و نامه به شورای امنیت منفعلانه بوده است؟

سوال این است که واکنش فعالانه کدام است. سیاست خارجی چه کار کند که موضع مفعلانه تلقی نشود بلکه موضع تهاجمی باشد؟ آیا موضع‌گیری که این‌ها می‌خواهند به نفع کشور است یا به ضررش؟


***آمریکا با چه هدفی اقدام به این کار کرده است؟

فکر ‌می‌کنیم بیشتر از اینکه بخواهند یک فضای حقوقی را در این باره دنبال کنند ‌می‌خواهند در یک فضای جنگ نرم روی افکار عمومی تاثیر بگذارند و تنها امیدشان این است که از جهات مختلف فشارهایی را بر کشور وارد کنند که منجر به نارضایتی اجتماعی شود. امریکا قصد داشت به بهانه اینکه دولت جمهوری اسلامی ایران پشت اقدامات تروریستی است در شورای امنیت تحریم‌های دیگری را علیه ایران اعمال کند و درباره بحث هسته‌ای ایران به آمانو فشار آوردند که گزارش را بر مبنای خواسته آن‌ها تنظیم کند که این هم بهانه دیگری برای فشار علیه ایران باشد.

همچنین در کنارش مباحث حقوق بشر را مطرح کردند و در ‌‌‌نهایت نتیجه همه این‌ها تحریم‌های بیشتر در زمانی است که به انتخابات نزدیک ‌می شویم. هدف دیگر آمریکا در این برنامه چند دسته کردن مردم است تا سیاست‌هایشان دنبال شود. مردم باید هوشیار باشند و با درایت این چند دستگی‌ها را کنار گذاشته و هم مسوولین و هم مردم اجازه ندهند چنین طرح‌هایی پیاده شود.

***مناسب‌ترین پاسخی که در این زمان می‌توان به سیاست‌های امریکا داد چیست؟

مهم‌ترین پاسخ به این طرح و توطئه این است که مردم پرشور به صحنه بیایند، در انتخابات شرکت کنند و نشان دهند که به کشورشان علاقه دارند و با یک انتخابات سراسری و پرشور همه این‌ها برطرف‌ می‌شود.


***با عربستان در جریان بحرین با مشکل مواجه شدیم و مساله ترور با وجود مشکلات قبلی منجر شد که وزیر خارجه عربستان موضع گیری صریحی نسبت به ایران داشته باشد و نامه‌ای تهیه شد که به شورای امنیت ارسال گردید. با توجه به این مسائل در خصوص سفر آقای صالحی به عربستان در زمان فوت ولیعهد عربستان چه توضیحی دارد؟

هدف اصلی امریکا این است که بین ایران و کشورهای منطقه اختلاف ایجاد کند پس باید طراحی بزرگ‌تر را بشناسیم و اقدامی انجام بدهیم که این اقدام خنثی شود. اینکه وقتی مقامی فوت ‌می‌کند هیاتی اعزام ‌می‌شود مرسوم است. در دوران جنگ تحمیلی که عراق توسط صدام جنایت‌های زیادی را در کشور ما انجام داد روابط کمتر بود اما سفارت‌ها پابرجا بودند و ارتباط و ملاقات انجام‌ می‌شد پس در عرف دیپلماتیک این چیز‌ها مرسوم است.

***این سوال مطرح شده که در زمان دخالت عربستان در قبال بحرین ما روش تهاجمی را نسبت به عربستان اتخاذ کرده بودیم، آیا وقتی مساله ترور مطرح شد از مواضع خود کوتاه آمدیم؟

نه این گونه نیست باید به این توجه داشت برخی از اتفاقات که ظرف ۲ سال اخیر در منطقه افتاد با این انگیزه بود که مردم یا مسوولین از روی احساسات حرکتی را انجام بدهند که درگیری ایران با منطقه افزایش پیدا کند. ما باید با درایت به مسایل نگاه کنیم و این گونه عنوان کنیم که اگر روش انفعالی ما نسبت به مسایل روش نادرستی است پس دشمنان ما باید از اشتباهات دیپلماتیک ما خوشحال شوند یا ایران در روابط خود ضعیف شود.


***آیا در۴ سال گذشته در سیاست خارجه قوی‌تر بوده‌اید؟

قطعاً.

***کشور‌ها با صدور بیانیه شورای ملی یک کشور را به رسمیت ‌می‌شناسند، شورای ملی مانند یک دولت است ولی ما در مقابل لیبی آخرین کشور بودیم به چه دلیل بود؟

در سیاست خارجی هر اقدامی صورت می‌گیرد بیان نمی‌شود، در مورد لیبی وقتی شورای انتقالی فعالیت می‌کرد، ما با رهبرانشان ارتباط داشتیم ولی صلاح نبود بیان شود و نکته مهم‌تر این است که مردم کشورهای منطقه خواسته‌هایی دارند که به محض تسلط بر کشور خواسته‌های خود را بیان می‌کنند، برای اینکه بدانید کشور ما با مردم منطقه بیشتر همراهی می‌کند یا کشورهای دیگر بهتر است بدانید که کدام کشور حاضر است بیشتر پای شعارهای مردم بیایستد.

کشورهای دیگر تا مقطعی با مردم همراه می‌شوند و بعد عنوان می‌کنند حالا به آنچه ما می‌گوییم عمل کنید. یکی از کشورهای همسایه ما که تحرک سیاست خارجی‌شان قابل توجه بود مقامات خود را به مصر می‌فرستند و می‌گوید ما پیشنهاد می‌کنیم شما حکومت لاییک داشته باشید مردم مصر می‌پذیرند؟

اگر شما می‌خواهید همراه مردم باشید باید تا انتهایش بیایستید و اگر هزینه‌هایی هم داشت بدهید. فکر نمی‌کنم در کشورهای منطقه کسی به جز جمهوری اسلامی ایران با مردم باشد و پای شعارهای مردم هزینه بدهد. ملاک توفیق سیاست خارجی این نیست که با دولت‌ها در ظاهر ارتباط داشته باشیم یا خیر. مثل اینکه ما با اروپا ارتباط داشته باشیم و زمانی که بحث حقوق مردم مطرح می‌شود، مانند مسئله هسته‌ای، آن‌ها به ما بگویند اگر می‌خواهید این رابطه ادامه داشته باشد فعالیت هسته‌ای خود را متوقف کنید.

ما می‌گوییم رابطه‌ای که قرار باشد در آن از منافع ملی خود چشم پوشی کنیم چه فایده‌ای دارد؟ روابط با کشور‌ها باید به ما کمک کند تا منافع ملی خود را حفظ کنیم. ما یک کشور قدرتمند و مستقل هستیم و می‌خواهیم مستقل باشیم وقتی فعالیت هسته‌ای را متوقف کنیم و با شما ارتباط داشته باشیم خوب است؟ آیا این یعنی ما در سیاست خارجی موفق بودیم؟

***نه اما می‌توانیم مثل ترکیه طوری رفتار کنیم که برنامه هسته‌ای خود را داشته باشیم و این همه هجمه در اطرافمان نباشد؟

آیا آن کشور‌ها را با ویژگی‌شان می‌شناسید اگر تمام فشارهای آمریکا روی ایران به این دلیل بود که ما عضو ناتو شویم و اگر قرار باشد مانند ترکیه عضویت ناتو را بپذیریم و با اسرائیل رابطه داشته باشیم و اقدامات هماهنگ با آن‌ها را انجام بدهیم که کسی با ما کاری ندارد و غرب هم همین را می‌خواهد. در اصول سیاست خارجی چیزهایی هست که برای آمریکا و اسرائیل قابل هضم نیست ما می‌گوییم در منطقه نباید ظلم وجود داشته باشد رژیم صهیونیستی منطقه فلسطین را غصب کرده است.

به چه دلیلی جوانان ما نباید اجازه داشته باشند در رشته‌هایی که فناوری پیچیده دارد درس بخوانند؟ آن‌ها می‌گویند که می‌ترسیم سلاح کشتار جمعی تولید کنید. این مباحث سال‌هاست مطرح می‌شود و ۳۰ سال است که ما را تحریم می‌کنند حتی قطعات هواپیمایی مسافربری به ما نمی‌دهید این قطعات که ربطی به سلاح کشتار جمعی ندارد.

سال گذشته می‌خواستند فشار‌ها را به کشور ما زیاد کنند و دلیلش اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها بود و به این نتیجه رسیده بودند که تحریم‌های فلج کننده را علیه ایران ایجاد کنند، بعد اجرای طرح هدفمندی نیز فشار روی مردم می‌آورد و یک نارضایتی اجتماعی ایجاد می‌شود و به بهانه نارضایتی همه چیز را به هم ربط می‌دهند و اهداف خود را پیش می‌برند. که این کار انجام نشد اما‌‌‌ همان موقع که می‌گفتند تحریم فلج کننده یکی از مهم‌ترین اقدامات‌شان تحریم بنزین بود. از اقدام طرف مقابل باید تشخیص داد که به دنبال چیست؟ بنزینی که صرف مردم عادی می‌شود چه خطری می‌تواند برای امنیت بین الملل داشته باشد؟

طرف مقابل سیاست مستقل کشورتان را نمی‌خواهد و برایش سوال است که چرا ما حکومت اسلامی داریم و شعار نه شرقی و نه غربی سر می‌دهیم.

یک عده فکرمی کنند که ما داریم سر سختی می‌کنیم و اگر کوتاه بیاییم همه چیز خوب پیش می‌رود، اما اگر به خواسته آن‌ها عمل کنیم خواسته‌های دیگرشان را مطرح می‌کنند. مثل مسئله حقوق بشر، فرض کنید که به مسئله حقوق بشرشان هم عمل کنیم، خواستار تصحیح دموکراسی در کشور می‌شوند و پله پله حرکت می‌کنند و زمانی راضی می‌شوند که دست از همه چیز بردارید و شبیه آن‌ها شوید نه یک چیز متفاوت پس آن‌ها با استقلال کشور مخالف‌اند اگر قرار باشد که در ادامه طرح با هم درگیر باشیم بهتر است در همین ابتدا باج به کسی ندهیم.

برای اینکه بتوانیم از حقوق خود دفاع کنیم باید هزینه بدهیم زیرا استقلال کشور‌ها در منطقه، به معنای کم شدن وابستگی به آمریکا و اسرائیل است و نمی‌توانند آن را تحمل کنند پس برای دفاع از کشور آرمان‌ها و اصول کشور باید هزینه بدهیم.

آمریکا فکر می‌کرد در طی ۳۲ سال گذشته با تحریم‌های اعمال شده، ایران دیگر قادر به ادامه حیات نیست یا آنقدر عقب مانده و دچار بحران می‌شود که کشورهای دیگر از تفکر استقلال واهمه داشته باشند و هر چه تلاش کردند که کشورهای منطقه الگو نداشته باشند نتوانستند و کشور ما چه بخواهند چه نخواهند الگویی برای مردم است.

ادعا نمی‌کنم که کشورهای منطقه عین الگوی حکومتی ما را دنبال می‌کنند، اما مقاومت مردم ما برایشان الگو شده است و می‌گویند می‌شود که کشوری از استقلال خود دفاع کند فشار‌ها را تحمل کند و پیشرفت هم داشته باشد. اگر قرار باشد یک رابطه ما را محدود کند ما آن رابطه را نمی‌خواهیم هر کشوری می‌خواهد با ما رابطه داشته باشد باید حقوق ما را محترم بشمارد و به ملت ما احترام بگذارد و فکر می‌کنیم که نسبت به خیلی از کشورهای دیگر پیشرفت‌های قابل توجهی داشتیم و موقعیت کنونی ما با ۳۲ سال گذشته قابل مقایسه نیست.



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


***در خصوص خنثی کردن پروژه ایران هراسی و تخریب چهره کشورمان چه کار می‌توان کرد؟

تصویری که تلاش می‌شود از کشور ما نشان داده شود بخشی از جنگ نرم است تا کسانی که کشور ما از نزدیک ندیده‌اند از ایران بترسند، ما معتقدیم باید رفت و آمد‌ها بیشتر باشد اما با مردم کشورهای دیگر اما این به معنای این نیست که ما رابطه با دولت‌ها را دوست نداریم. اما اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسیم با آمریکا به این دلیل که حس می‌کنیم می‌خواهند سیاست‌های خود را تحمیل کنند و مردم‌ ما را به چشم برابر نگاه نمی‌کنند ایجاد ارتباط نمی‌کنیم زیرا به نفع کشورمان نیست.

در این مورد فرقی نمی‌کند که در دولت چه طیفی روی کار باشد. بحث منافع ملی است در کشور ما مردم از نظام خود حمایت می‌کنند و نظام هم سلسله مراتبی دارد و اگر احساس کنند اقدامی منافع ملی‌مان را تامین می‌کند انجام می‌دهند، اما اگر احساس کنند کاری که انجام می‌شود محروم کردن مردم است اقدامی صورت نمی‌گیرد.

در دوران اصلاح طلب‌ها آمریکایی‌ها شعار می‌دادند از فعالیت هسته‌ای نگرانیم آیا در دولت هفتم و هشتم مذاکرات انجام نشد؟ و بیانیه صادر نشد؟ ما فعالیت هسته‌ای متوقف کرده و پروتکل الحاقی را امضا کردیم و اجازه برای بازدید نیز داده شد اما هر قدمی که برداشتیم بد‌تر کردند.

***نظرتان در خصوص نامه‌نگاري‌هاي دولت نهم به سران برخي كشورها چيست؟

در صحبت‌ها و نامه نگاری‌ها اشاره به این بود که اگر روابط بر اساس احترام به حقوق ملت‌ها باشد و از موضع برابر، مذاکره اشکال ندارد. غرب باید بپذیرد که ملت ایران ملت بزرگی است و حقوقی دارد که باید به آن احترام گذاشت. ما به دنبال قطع رابطه با کشور‌ها نیستیم با هر کشوری که حقوقمان را محترم بشمارد رابطمان را توسعه می‌دهیم، اینکه نامه نگاری‌ها به صورت علنی منتشر می‌شد به این دلیل بود که همه بدانند ما با کسی خصومتی نداریم و خواستار احترام هستیم و استقلال داریم.

در بحث هسته‌ای سه نکته وجود دارد که مهمترین آن از بین بردن سلاح‌های هسته‌ای است و کشورهایی که به ما فشار می‌آورند خودشان بیشترین ذخایر سلاح‌های هسته‌ای را دارند. دومین نکته اشاعه پیدا نکردن سلاح هسته‌ای است در حالی که خود این‌ها رژیم صهیونیستی را مسلح کرده‌اند.

نکته سوم مربوط به این است که کشورهایی که می‌خواهند از فناوری هسته‌ای استفاده کنند همه باید به آن‌ها کمک کنند دو نکته اول را که نباید انجام می‌دادند عملی کردند و کاری که باید انجام می‌دادند عملی نشد. قواعد عالمانه‌ای بر دنیا حاکم نیست اگر زور داشته باشی می‌توانی کار کنی و حقوق بشر ارزش ندارد.

در برهه‌ای از زمان می‌شود مردم را با شعار‌ها ساکت کرد اما زمانی آن‌ها خسته می‌شوند و مردم احساس می‌کنند اختیار خود را به دست کسانی داده‌اند که در آن اقلیت کمی به رفاه رسیده‌اند و بقیه تحت فشار هستند. جریان وال استریت و شعار ۹۹درصد گویای همین جریان است. دنیا باید جایی باشد که هر کشور مستقل عمل کند.

کشور ما نفت دارد اما این انرژی پایان پذیر است و بهترین انرژی جایگزین انرژی هسته‌ای است، اگر قرار باشد که کشور‌ها این انرژی را داشته باشند دیگر کسی محتاج کشورهای غربی نخواهد بود. راکتور تحقیقاتی تهران را خود آمریکایی‌ها درست کردند اگرلازم نبود چرا ایجاد شد اگر درست کردید و خودتان ادعا کردید که به درد مسایل پزشکی می‌خورد و سوختش را تامین می‌کردید چرا این حرف را نمی‌زنید؟

از داخل راکتور تحقیقاتی تهران که موشک درست نمی‌شود چرا از مسایلی که حتی با جان انسان ارتباط دارد، به عنوان اهرم سیاسی استفاده می‌کنید؟

***چند وقت پیش کلینتون بحث مذاکرات مستقیم یا غیر مستقیم را مطرح کرد فکر می‌کنید دلیل این مساله چیست؟

آمریکا در سیاست خارجی خود دچار تناقض شده است اینکه یک کشوری بخواهد با کشور دیگر رابطه برقرار کند رفتاری می‌کند که نشان دهنده حسن نیت و پشیمانی از رفتار گذشته باشد. آمریکا در حال حاضر این برایش مهم است که با ایجاد یک مسئله جدید حواس مردم داخل آمریکا را به سمت دیگر منحرف کند مانند ۱۱ سپتامبر که عنوان کردند که امنیت و رفاه شما تحت خطراست.

بحث امنیت مسئله‌ای است که مردم در غرب به آن حساس هستند، بحث اسلام گریزی و اسلام ستیزی مطرح شد و عنوان کردند همه مسلمانان تروریست هستند تا مردم را مجاب کنند. در بحث ترور هم که خودشان بحث ترور دولتی را دنبال می‌کنند و از صهیونیست‌ها هم که این کار را انجام می‌دهند حمایت می‌کنند آمریکا هم در داخل و سیاست خارجی‌اش دچار مشکل شده و تمام تلاششان این است که سناریوی مطرح شده درباره ایران و منطقه عملیاتی شود.

***چه شرایطی از سوی کشورهای غربی اگر مطرح شود این روابط شکل می‌گیرد؟

مسیرشان اشتباه است و حرکت در این مسیر فاصله ایران را از آن‌ها بیشتر می‌کند. زمانی رابطه برقراری می‌شود که آمریکا نشان بدهد واقعا از رفتار خود پشیمان است.

***تصمیم در این رابطه با دولت است یا با نظام؟

دولت بخشی از نظام است. ما یک نظام هستیم که براساس قانون اساسی سلسله مراتبی را دنبال می‌کنیم و ما نباید فکر کنیم که جدا از بخش‌های مختلف نظام برخی از افراد خودشان نظراتی را بیان می‌کنند و دنبال می‌کنند.

***منظور من این است که آیا دولت تنها اجرا کننده سیاست خارجی است؟

طبق قانون اساسی ارکان تصمیم گیر کشور مشخص شده است و خطوط سیاست خارجی توسط رکن‌هایی که تعریف شده ترسیم می‌شود. ارکان‌های مختلف در شورای عالی امنیت ملی وجود دارد و همه بخش‌ها اجرا کننده آن طرح است. هر چقدر سطح تصمیم گیری بالا‌تر باشد و موضوعات مطرح باشد جدیت افراد بیشتر است و در ‌‌‌نهایت به تایید مقام معظم رهبری می‌رسد.

نمی‌توانیم بگوییم دولت چیزی می‌گوید و نظام چیز دیگری دولت بخشی از نظام است و نظرات کار‌شناسی خود را بیان می‌کند. در شرایط عادی وزارت خارجه توسعه روابط با همه کشور‌ها را به جز رژیم صهیونیستی براساس منافع ملی در دستور کار دارد.

جایی ما در نظر می‌گیریم که اگر رابط در حد کار دار باشد بهتر است، در جای دیگر در حد وزیر و حتی در جایی سفیر را خارج می‌کنیم، پس تنظیم رابطه بر عهده وزارت خارجه است. اما در تصمیمات مهمی مانند رابطه با آمریکا همه مسئولین نظرات خود را عنوان می‌کنند و در ‌‌‌نهایت جمع بندی باید به تایید رهبری برسد.

*** در مورد گزارش اخیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در مورد فعالیت هسته‌ای ایران، چه اتفاقی افتاده است که آژانس این تصور را کرده که ما از توافقات خارج شده‌ایم و چنین گزارشی مطرح شد؟

در دوره قبلی آژانس درباره فعالیت هسته‌ای ایران ابهام داشت و ما عنوان کردیم که همه این ابعام‌ها را یک جا عنوان کنند. ابهامات در ۶ دسته عنوان شد و قرار شد طبق تفاهم ۲ طرف، هر گروه از ابهامات بررسی شود، دلایل و مدارک را به آژانس ارسال کنیم و اگر دیگر ابهامی نبود آژانس تایید کند و ابهامات از سوی آژانس رفع شد.

اما آمریکا عنوان کرد ادعایی شده که شما کار دیگری انجام می‌دهید و سعی کردند توافق اولیه را زیر سوال ببرند.

خواستار سند شدیم ولی سند ارائه نشد آخرین بحث با آمانو همین بود که اگر می‌خواهید اعتماد دو طرفه باشد و ما هم اعتماد کنیم شما باید بپذیرید که رسما اعلام کنید ابهامات گذشته برطرف شده و ابهامات جدید را اعلام کنید و تا زمانی‌که این عمل انجام نشود حاضر نیستیم به ادعای جدید رسیدگی کنیم.

***چه دلیلی برای همکاری با آژانس وجود دارد؟

بحث این است که آن‌ها بهانه‌ای در افکار عمومی برای عملیات نظامی نداشته باشند. غرب در تلاش برای این است که عنوان کند ایران با آژانس همکاری نمی‌کند پس فعالیت هسته‌ای دارد.

***آیا اگر فشار‌ها به رئیس جمهور سوریه بیشتر شود مواضع ما تغییر می‌کند؟

ما موضعمان در قبال کشور‌ها خواسته مردم است اگر اکثریت مردم خواستار تغییر باشند آن را قبول می‌کنیم. اگر اقلیت یک جامعه خواستار تحمیل نظر به اکثریت باشند این دیکتاتوری است در برخی از شهرهای سوریه درگیری است اما این به معنی مخالفت کل مردم سوریه نیست.

***چه کسانی از بی‌ثباتی در سوریه سود می‌برند؟

سوریه در کنار اسرائیل است و برای آن‌ها مهم است که برای اسرائیل راه فرار ایجاد می‌کنند. مصر دچار تحول شده و سیاست آمریکا و اسراییل به خطر افتاده و غرب فکرمی کنند تضعیف سوریه تضعیف و لطمه به خط مقاومت است. وقتی ملت خواسته‌ای داشته باشد باید حرفش پذیرفته شود. چیزی که در حال حاظر ملاک است نظر ملت هاست.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016