رمزگشايی از "مرگ بر روسيه" دو سال قبل جريان فتنه در ناآرامیهای امروز مسکو، سابقه و مأموريت سفير امريکا در روسيه چيست، رجانيوز
رفتار رسانههای ايرانی متمايل به جريان فتنه در قبال حواشی انتخابات روسيه، ناخواسته پرده از راز نهفته در شعارهايی مانند "نه غزه؛ نه لبنان؛ جانم فدای ايران"، "مرگ بر روسيه" و "مرگ بر چين" اين جريان در ايام فتنه ۸۸ را بر ملا کرد تا روشن شود که سر دادن و پيگيری اين شعارها در ايام فتنه نه به دليل احقاق حقوق ملت ايران که با هدف پيگيری منافع ملی امريکا در ايران و مقابله با رقيبان جهانی امريکا از سوی ياران داخلی شيطان بزرگ بوده است.
به گزارش رجانيوز، در شرايطی که پس از اعلام کانديداتوری رسمی ولاديمير پوتين سياستمدار ضد غرب روس، به عنوان نامزد انتخابات آينده رياست جمهوری از سوی حزب روسيه واحد (قدرتمندترين حزب روسيه) اين حزب در انتخابات دومای روسيه با اختلاف معناداری نسبت به رقبای خود پيروز شد تا تحليلگران از چرخش قريب الوقوع روسيه به سياستهای ضد امريکايی دوران پوتين در ماههای آينده خبر دهند.
اما همه چيز به اين راحتی به پايان نرسيد، چنانکه سفير جديد امريکا که پيش از انتخاب برای سفارت در مسکو، مسئول اداره انقلابهای رنگی در سازمان اطلاعات مرکزی امريکا (سيا) بود، محور حرکت اعتراضی شد که بلافاصله با آب و تاب تمام در رسانههای غربی با عنوان "اعتراض به تقلب در انتخابات" مشمول تحليلهای و گزارشهای مختلف خبرنگاران غربی در رسانههای جهانی شد. اين در حالی بود که مدودوف رئيس جمهور روسيه، امکان تخلف در انتخابات دومای روسيه را تاييد کرد ولی بدليل زياد بودن فاصله آرای حزب پيروز و ساير احزاب رقيب، فرضيه تقلب در انتخابات فرضيهای چندان قابل قبول برای مانور تبليغاتی به نظر نمیرسيد.
در اين شرايط بود که در کنار شبکههای اجتماعی به عنوان ابزار جديد امريکا برای انقلاب رنگی، وزير خارجه امريکا نيز به ميدان آمد و در اظهاراتی دولت روسيه را متهم به تقلب در انتخابات کرد. هيلاری کلينتون وزير امور خارجه امريکا در نشست ۵۶ عضو شورای همکاری اروپا در ليتوانی گفت: «رای دهندگان روسی شايسته آن هستند تا با دقت به تقلب های انتخاباتی رسيدگی کنند و بايد صدای آنها شنيده شود و رای هايشان هم شمرده شود و اين به معنی آن است که آنها شايسته هستند تا در انتخاباتی شفاف، آزاد و با رهبرانی که در برابر آنها مسئول هستند شرکت کنند.»
بلافاصله پس از ادعای وزير امور خارجه امريکا رسانههای داخلی متمايل به فتنه به کمک کلينتون آمدند تا بلندگوی سخنان و پيگير منافع دولت وی در ايران باشند. به نحوی که روزنامه شرق در صفحه نخست خود و در حالی که معترضان روس مدعی تخلف در انتخابات بودند نوشت: « مسکو ناآرام شد؛ اعتراض به تقلب پوتين در انتخابات» تا به اين ترتيب روشن شود که اين جريان ماموريت پيگيری منافع ملی امريکا در داخل کشور را به خوبی دنبال می کند.
اين در حالی است که اين رسانه در روزهای بعد با انتشار ويژهنامه و مطالب مفصل، خط تقلب و آشوب در روسيه را دنبال کرد و اين تيترها تنها بخشی از مطالب پر حجمی است که نشريات متمايل به جريان فتنه در حمايت از منافع ملی امريکا و عمليات روانی عليه رقيب سنتیاش روسيه، در ايران و با حجم گستردهای منتشر کردند: «دستور تحقيق وتفحص از انتخابات روسيه »، «سايه سياه اتهامی که میماند»، « روبان سفيد؛ ما انتخابات سالم میخواهيم»، «بزرگترين تظاهرات روسيه از زمان فروپاشی شوروی»، «معترضان به تقلب انتخاباتی در ميدان پيروزی اردو میزنند؛ التحرير مسکو»، «گورباچف: انتخابات تقلبی را باطل کنيد»، «اضطراب «پوتين»، «نگاهی به انتخابات پارلمانی روسيه و بحرانهای پيش رو؛راه دشوار پوتين؛ از دوما تا کرملين»، «دورنمای انتخابات رياستجمهوری»، «عضو اپوزيسيون از شرايط روسيه امروز میگويد؛ استالينيسم بهتر است يا پوتينيسم»، «طبقه نومانکلاتوراهای سابق، ثروتمندان امروزی؛ نوکيسههای روسی»، «از سوسياليسم تا گنگستريسم؛ هبوط اقتصادی روسيه».
پيگيری منافع امريکا در خاورميانه در قالب شعار «مرگ بر روسيه» و «نه غزه، نه لبنان جانم فدای ايران»
اهتمام جريان متمايل به فتنه در پيگيری جدی منافع ملی امريکا در موضوع انتخابات دومای روسيه، از سوی ديگر رازهای نهفته در پس شعارهای اين جريان در ايام فتنه همچون شعار «مرگ بر روسيه»، «نه غزه، نه لبنان جانم فدای ايران» و «مرگ بر چين» را بر ملا ساخت به نحوی که مشخص شد اين جريان در قالب آشوبهای سال ۸۸ نه تنها به دنبال پيگيری منافع ملی امريکا در داخل ايران بلکه به دنبال پيگيری اين منافع در سطح منطقه خاورميانه و حتی سطح قدرتهای جهانی است.
اينها شعارهايی بود که خيلی زود منشأ تحريک و سازماندهی آشوب بزرگی را که ۸ ماه کشور را به خود مشغول کرده بود مشخص کرد. شعارهايی که مشخص میکرد اين حرکت بيش از آنکه به دنبال حقوق مردم ايران باشد، به دنبال منافع طرف غربی در مناسبات کلان منطقهای و بين المللی است.
اما اين شعار زمانی به رسانهها کشيده شد که هاشمی رفسنجانی در آخرين نماز جمعهای که امامت آن را بر عهده داشت و در حالی که بسياری از اصحاب فتنه برای شنيدن خطبههای وی برای اولين بار در اطراف نماز جمعه تهران تجمع کرده بودند، با اشاره به اعتراضهای ايغورها در کشور چين و برخورد اين کشور با اعتراضها!، به کشور چين حمله کرد تا در ميان نگاه حيرت زده نمازگزاران نمازجمعه تهران، پياده نظام فتنه، شعار «مرگ بر چين!» و به دنبال آن، شعار «مرگ بر روسيه» را سر دهند و همه متعجب از اين باشند که راز انتخاب اين دو کشور برای دشمنی چيست و چرا کشور ديگری در آسيا ، اروپا و يا افريقا، برای ياران فتنه سبز در جايگاه دشمن قرار نگرفته است.
اين روند در روز قدس که به عنوان نماد انزجار مسلمانان از اسرائيل تبديل شده است، نيز به شکل ديگری دنبال شد، چنانکه در اين تظاهرات و در مقابل چشمان بهت زده مردمی که با تعجب اصحاب فتنه را تماشا میکردند، با سر دادن شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ايران» به حمايت از اسرائيل و تخطئه مردم فلسطين پرداختند و اين در حالی بود که اين ياران فتنه در ۱۳ آبان يعنی روز «مرگ بر امريکا» برای ايرانیها ترجيح دادند شعار «مرگ بر روسيه » از سوی آنها شنيده شود تا به نوشته «کريستين ساينس مانيتور» «در حالی که آمريکا مدت هاست به عنوان «شيطان بزرگ» در ايران شناخته می شود، در اين روز ايالات متحده برای مدتی کوتاه از ايفای نقش شيطان بزرگ رهايی يافت و در عوض، معترضان عصبانيت خود را معطوف به شماری از رقبای جهانی آمريکا کردند.» و اين همه راز نهفته در شعارهايی چون «مرگ بر روسيه»، «مرگ بر چين» و «نه غزه نه لبنان» ياران فتنه بود؛ معطوف کردن عصبانيت ايرانیها به رقبای جهانی امريکا هر چند برای مدتی اندک.
اين در حالی بود که روزنامه مذکور با اشاره به باور قاطبه مردم ايران نسبت به شيطنتهای امريکا در قبال ايران نوشت: «آمريکا نبايد خيلی اميدوار باشد که جای اين کشور با ساير کشورها به عنوان دشمن درجه يک مردم ايران عوض شود.»
در انتخابات روسيه چه اتفاقاتی افتاده است؟
روز يکشنبه چهار دسامبر ۲۰۱۱ ششمين دوره انتخابات دومای روسيه با شرکت حدود نيمی از ۱۰۸ ميليون نفر واجد شرايط رأی برای انتخاب نمايندگان ۴۵۰ کرسی مجلس روسيه به اجرا در آمد. در اين انتخابات که با حضور روسای کميسيونهای انتخاباتی بيش از ۲۰ کشور جهان، ۷۰۰ ناظر خارجی و نيم ميليون ناظر روس، برگزار شد، برای نخستين بار، هر هفت حزب سياسی کشور شامل "روسيه واحد"، "کمونيست"، "ليبرالدموکرات"، "روسيه عادل"، "يابلوکو"، "راستگرا" و "ميهنپرستان" در انتخابات حضور داشتهاند.
اما آنچه بيشتر موجب جنجال در حاشيه اين انتخابات شد، نتايجی بود که از سوی دولت روسيه به عنوان نتايج انتخابات اعلام شد چنانکه در کنار رای نزديک به ۵۰ درصدی حزب روسيه واحد، کسب رقم ۴۹/۱۹ درصد آرا توسط حزب کمونيست با کسب رياست گنادی زوگانوف بيشترين رايی بود که يک حزب غير از حزب روسيه واحد موفق به کسب آن شد. و اين در حالی بود که احزاب ديگر توفيق چندانی در اين انتخابات نداشتند چنانکه حزب روسيه عادل کسب ۸۵/۱۲ درصد آرا، حزب ليبرال دموکرات کسب ۹۵/۱۱ درصد آراء، حزب يابلوکو ۵۹/۲ درصد، حزب ميهنپرستان روسيه ۰۳/۱ درصد و حزب راستگرا ۵۳/۰ درصد آراء را به خود اختصاص دادند. آراء ممتنع نيز ۸/۲۳ درصد آراء را تشکيل داد.
پس از اعلام اين نتايج، اعتراضات به آنچه تقلب در انتخابات خوانده میشد با تجمعاتی چند هزار نفره در مسکو وسن پترزبورگ و دستگيری بيش از دويست نفر توسط پليس آغاز شد. اما به تدريج و با فراخوان شبکههای اجتماعی نظير توئيتر و فيس بوک، دامنه اين اعتراضات گسترش يافت به نحوی که معترضان موفق شدند تظاهراتی ۲۵ هزار نفر را در مسکو و در اعتراض به نتايج انتخابات سامان دهند.
اما ظاهرا جرقه اين رويداد همچون اتفاقات پيش آمده حول انتخابات ايران، با اعلام نتايج انتخابات در روسيه روشن نشد چنانکه اطلاق "انقلاب برفی" به اين انقلاب و انتخاب روبان سفيد به عنوان نماد اين حرکت اعتراضی همچون نماد سبز در ايران، نارنجی در اوکراين و... از ماهها پيش و در رسانههای نزديک به معترضان غربگرا در نظر گرفته شده بود.
آرسن روازوف، که در صفحه فيس بوک خود درباره "انقلابی برفی" نوشته، می گويد: "ايده روبان سفيد از مدتی قبل مطرح شده بود."او از مردم مسکو خواست که روبانهای سفيد را به کيف دستی، دست و يقه لباس خود ببندند. اين در حالی است که وبلاگ "بلايالنتا" (روبان سفيد) که از ۹ اکتبر راه اندازی شده پيشنهاد کرده بود که همه مخالفان انتخابات پارلمانی روسيه شروع به استفاده از اين نماد کنند.
در همين حال، برخی منابع روس از پرداخت رشوه توسط دولت و سفير امريکا به "سازمان امنيت و همکاری اروپا" که يکی از ناظران بين المللی انتخابات روسيه بود خبر دادهاند و اين در حالی است که گزارشهای اين سازمان مبنی بر تقلب در انتخابات از اصلیترين مستندات معترضان اين روزها در روسيه به شما میرود.
در عين حال، ولاديمير پوتين، نخست وزير روسيه، آمريکا را متهم کرده است که عامل بروز نا آرامی ها و اعتراضات پس از انتخابات پارلمانی اخير در آن کشور بوده است. پوتين در واکنش به سخنان هيلاری کلينتون گفت: هيلاری کلينتون، وزير خارجه آمريکا با جو سازی به بعضی از فعالان مخالف خط داده است و بعد هم آنها فعاليت خود را آغاز کرده اند.
نخست وزير روسيه افزود که هيلاری کلينتون با انتقاد از انتخابات اخير در روسيه، مخالفانِ کرملين را به اعتراض تشويق کرده است.ولاديمير پوتين همچنين هشدار داد که با کسانی که برای اعمال نفوذ در صحنه سياسی روسيه خود را در خدمت دولت های خارجی قرار می دهند، برخورد خواهد شد. وی گفت : "اين غير قابل قبول است که پول منابع خارجی به داخل روند انتخابات تزريق شود. ما بايد به فکر راه هايی برای دفاع از حق حاکميت خود و جلوگيری از مداخله خارجی باشيم".
آمريکا از شوروی بدتر، شوروی از آمريکا بدتر و انگليس از هر دو بدتر
«آمريکا از شوروی بدتر، شوروی از آمريکا بدتر و انگليس از هر دو بدتر» اين جمله را براحتی میتوان در صفحات اوليه صحيفه نور يافت (صحيفه نور، جلد ۱، صفحه ۱۰۵) و اين مبنای روشی است که حضرت امام (ره) برای سياست خارجی انقلاب اسلامی ترسيم کردند. «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» مبنای رويکرد استقلال طلبانهای بود که جمهوری اسلامی پس از پيروزی انقلاب در عرصه سياست خارجی خود دنبال کرد و بر همين اساس تلاش کرد بدون اتکا به هر يک از طرفها غربی و يا شرقی به راه خود ادامه دهد. و اين در حالی بود که همراهی بلوک شرق و غرب در اقدام عليه ملت ايران همچون همراهی با صدام حسين در راه اندازی جنگ هشت ساله عليه ايران قابل چشم پوشی نيست.
اين در حالی است که پس از فروپاشی شوروی، روسيه که تلاش کرد بر خلاف امريکا، خود را به ايران نزديک کند، نتوانست خود را به عنوان دوستی قابل اعتماد برای ايران نشان دهد.
همراهی روسيه با غرب در تصويب چهار قطعنامه ناعادلانه عليه برنامه هسته ای ايران در شورای امنيت سازمان ملل متحد، معامله با امريکا بر سر ايران در سالهای اخير، تأخير چند ساله در راه اندازی نيروگاه اتمی بوشهر، تحويل ندادن سيستم پدافندی اس ـ ۳۰۰ به ايران با وجود دريافت هزينه آن و بسياری از اقدامات ديگر روسيه در قبال ايران، باعث شده است تا مردم ايران از روسيه نيز ذهنيت قابل اعتمادی در اذهان خود نداشته باشند.
اما آنچه اين روزها از سوی حاميان داخلی فتنه در قبال روسيه پيگيری میشود، نه در جهت مطالبات ملت ايران از اين کشور که در جهت به چالش کشيدن رويکردهايی از روسيه است که در اين برهه زمانی با رويکردهای جمهوری اسلامی در منطقه و جهان همخوانی دارد، چنانکه در مواردی همچون مساله هستهای ايران، تحريم، قطعنامهها و... که مواضع اختلافی ايران و روسيه است، جريان متمايل به فتنه، رويکردی نزديک به روسيه داشته و در اين زمينهها انتقادی به روسيه وارد نمیداند.
در حقيقت آنچه در حال اتفاق افتادن است، نه پيگيری منافع ملت ايران در قبال کشور روسيه که مطالبه منافع امريکا در قبال روسيه، آنهم از زبان روشنفکران و رسانههای روشنفکری وطنی است. امری که شواهد آن از شعارهای روزهای فتنه تا برخورد اين روزهای اين جريان با ماجرای انتخابات روسيه به خوبی قابل مشاهده و رويت است.