پنجشنبه 29 دی 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

برهنگی گلشيفته فراهانی و سکوت‌های ناگزير، ف. م. سخن

گلشيفته فراهانی
نويسندگان آزاد، بايد همواره در دو جبهه مبارزه کنند. جبهه اشخاص سوپرمدرن و سوپرنوگرا و سوپرآزاد که می‌خواهند دهان هر چه مرتجع و عقب‌مانده و سنت‌گراست خرد کنند و آنان را وادار به تسليم و سکوت نمايند، و جبهه سوپراخلاقيان و سوپرمذهبيان و سوپرغيرتيان، که برهنگی زن و مرد را به هر شکل و صورتی گناه می‌دانند و گناه‌کار را لايق نابودی. آنان که سکوت می‌کنند و ترجيح می‌دهند بعد از آسياب افتادن آب‌ها لب به سخن بگشايند، بايد سکوت ناگزيرشان را بشکنند

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


ف. م. سخن - ویژه خبرنامه گویا

عکس و فيلم برهنه‌ی گلشيفته فراهانی در چند روز گذشته در صدر موضوعات مورد بحث وب‌گردان و وب‌نويسان بوده است. عده ای موافق و عده ای مخالف عريان شدن گلشيفته بوده اند و عده ای نيز از بيان نظر خود خودداری کرده اند. هنرشناسان حتما در خوب و بد اين برهنگی نکته ها خواهند گفت؛ عکاسان درباره ی زيبايی های بدن او که به تصوير کشيده شده، و شاعران در باره ی شعری که بر روی فيلم برهنه ی گلشيفته گذاشته شده سخن ها خواهند راند. وب نويسانِ تندرو ی خارج نشين در مزايای آزادی بدن از قيد لباس خطابه ها خواهند خواند و مخالفان را به باد انتقاد و تمسخر خواهند گرفت و آنان را به عقب ماندگی و اسلام زدگی و نفهميدن مدرنيسم متهم خواهند کرد. تحليل‌گران اجتماعی، جمع شدن هزاران کامنت پيرامون اين موضوع را در صفحه ی فيس بوک گلشيفته به فال نيک خواهند گرفت و آن را معدنی عظيم برای تحقيقات جامعه شناسانه خواهند دانست...

در اين سو اما، عده ای مخالفت شان را بر پايه ناموس و غيرت و اخلاق اظهار خواهند کرد. گلشيفته را به انواع آلودگی ها متهم خواهند کرد. رگ های غيرت اين گروه بيرون خواهد زد. فرياد وا اسلاما و وا شريعتا به هوا خواهد خاست. خانواده ی گلشيفته را تحت فشار قرار خواهند داد. آن ها را وادار به اعتراف و اقرار و توبه و اِنابه خواهند کرد. اعضای خانواده گلشيفته، خود در ناباوری و حيرت به بدن لخت دخترشان در صفحات وب خواهند نگريست و به هر طريق ممکن اين تصاوير را انکار خواهند کرد. دستگاه امنيت حکومت چرخ دنده های زنگ زده اش با اين تصوير و فيلم روغن خواهد خورد و بخش فرهنگی امنيت خانه ی مبارکه به سرکردگی اشخاصی چون فرج الله سلحشور به تئوری بافی های خود مبنی بر فاحشه بودن هنرپيشه های زن سينمای ايران و فساد محيط فيلم‌سازی مثال واقعی برهنگی گلشيفته ی فراهانی را اضافه خواهند کرد و آن را چون پتکی بر سر مخالفان نظر خود خواهند کوبيد...

اما... اما هستند در اين ميان کسانی که نه جزو اين گروه اند و نه جزو گروه "مثلا" مدرنيست سرکوب‌گر اول. عده ای شايد اندک، و بيش‌تر ساکت و ناظر، که درستی و نادرستی برهنه شدن گلشيفته را مطلق نمی بينند و در بيان شان، نه تائيد مطلق هست، نه نفی مطلق. شايد برخی از اين گروه گرايش نفی شان بيش‌تر باشد، و برخی ديگر گرايش تائيدشان...

آن چه در اين ميان مهم است، ترسی ست که اين گروه سوم از هياهو و جنجال و تهمت زنی ها و تمسخرهای دسته سوپر مدرن اول، و نيز از سوءاستفاده ها و هوچی گری ها و به نفع خود کردن های گروه بدانديشِ متعصب دوم پيدا می کنند و سکوت را به اظهار نظر ترجيح می دهند. برهنه شدن گلشيفته هيچ فايده ای نداشته باشد، اين فايده را دارد که اکثريت گروه اول را، به خودشان نشان خواهد داد و رفتار مستبدانه شان را که ظاهری دمکراتيک دارد و به انواع و اقسام شعارهای نوگرايانه و مدرن آغشته است آشکار خواهد ساخت. اين که به سادگی هر مخالفتی را در کتگوری ناموس و غيرت و اخلاق بگنجانيم و جرئت حرف زدن را از مخالفانی که نه از موضع ناموس و غيرت و اخلاق بل که به هزار و يک دليل ديگر با برهنه شدن گلشيفته مخالفت می کنند بگيريم، و به تمام اين ها رنگ زيبای طرفداری از آزادی و دمکراسی و حق انسان ها برای انجام هر عمل بزنيم، اين آشکارسازیِ رفتارِ مستبدانه یِ ذاتی، بزرگ ترين حُسن برهنه شدن گلشيفته ی فراهانی است.

نويسندگان آزاد، بايد همواره در دو جبهه مبارزه کنند. جبهه اشخاص سوپرمدرن و سوپر نوگرا و سوپر آزاد که می خواهند دهان هر چه مرتجع و عقب مانده و سنت گراست خرد کنند و آنان را وادار به تسليم و سکوت نمايند، و جبهه سوپر اخلاقيان و سوپر مذهبيان و سوپر غيرتيان، که برهنگی زن و مرد را به هر شکل و صورتی گناه می دانند و گناه کار را لايق نابودی. آنان که سکوت می کنند و ترجيح می دهند بعد از آسياب افتادن آب ها لب به سخن بگشايند، بايد سکوت ناگزير شان را بشکنند و بتوانند در دشوارترين شرايط، جرئت بيان نظر و عقيده ی خودشان را داشته باشند. تنها با ايستادگی در مقابل سرکوب سوپرمدرن هاست که می توان اميدوار بود، ايران بعد از خروج از چنگال متعصبان مرتجع، دوباره به دامن استبداد، و اين بار استبداد مدرن نيفتد...

Copyright: gooya.com 2016