سه شنبه 18 بهمن 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

خواهر سعيد ملک پور: سعيد دوباره برای اعتراف تلويزيونی تحت فشار قرار گرفته است، کمپين بين المللی حقوق بشر

خواهر سعيد ملک پور، زندانی که حکم اعدامش توسط ديوان عالی کشور در تاريخ ۱۰ بهمن ماه تاييد شده است از آخرين وضعيت برادر محکوم به اعدامش به کمپين بين اللملی حقوق بشر در ايران گفت:« آخرين خبری که از برادرم دارم اين است که در دو هفته اخير و پس از تاييد حکم اعدامش او را دو مرتبه مجبور کرده اند برای اعتراف جلوی دوربين تلويزيون برود که خوشبختانه او نپذيرفته است. حتی او را تهديد کرده اند که خواهرش يعنی من را دستگير می کنند، به او گفته اند که جلو تلويزيون بگو پشيمانی و ما کمکت می کنيم. »



تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 


خواهر سعيد ملک پور با اظهار نگرانی از اينکه برادرش مجددا در دو هفته اخير تحت فشار برای اعتراف تلويزيونی بوده است، گفت:« همين که در دو هفته اخير او را برای مصاحبه تلويزيونی تحت فشار قرار دادند نشان می دهد که هيچ مدرکی ديگری برای توجيه حکم اعدامش ندارند جز اعتراف های خودش. می خواهند به اين طريق حقانيت خودشان را تاييد کنند. سعيد بی گناه است. او نخبه دانشگاه شريف بوده، رتبه ۲۳ رشته متالوژی اين رشته را کسب کرده است. آنها برای اثبات چيزی که نمی دانم چيست می خواهند سعيد و امثال او را قربانی کنند. نمی دانم چه بگويم، اصلا درک نمی کنم . سعيد قربانی بازی سياسی شده است.»

مطلب مرتبط: حکم اعدام سعيد ملک پور غير عادلانه است و بايد متوقف شود (بيانيه کمپين)

مريم ملک پور با اعتراض به تاييد حکم اعدام برادرش به کمپين گفت که هنوز هيچکدام از نقض ها و ايرادات پرونده برادرش که از سوی ديوان عالی کشور گرفته شده بود، برطرف نشده است:«ديوان عالی کشور پس از صدور حکم اعدام از سوی دادگاه بدوی دو نقض به پرونده وارد کرد، يکی از نقض هايش اين بود که سعيد گفته است تحت فشار روحی و جسمی مجبور به اعتراف برعليه خودش شده است و بايد ثابت شود. ديگر اينکه ديوان عالی کشور خواستار ورود کارشناس رسمی دادگستری بر اين پرونده شده بود، خود سعيد هم جداگانه بارها از طريق وکلايش درخواست کارشناس رسمی دادگستری داده بود اما در جلسه ای که پس از نقض های ديوان عالی کشور مجددا برگزار شد به جای کارشناس دادگستری، بازجويان سعيد آمده بودند. بازجويانی که خودشان اين پرونده را درست کرده اند و مسلما بی طرف نيستند. هيچگاه هم سعيد را به پزشکی قانونی نفرستادند. سعيد فکش در رفته و جمجمه اش شکسته است. بقيه شکنجه ها که ديگر پس از سه سال و چند ماه زندان زندان آثارش از بين رفته است وگرنه که در ماه های اول خيلی وحشتناک بود. ولی کاملا فک در رفته و جمجمه شکسته اش قابل ديدن است. »

سعيد ملک پور، ۳۶ ساله در سال ۱۳۸۷ به قصد ديدار از پدر بيمارش به ايران آمد و توسط نيروهای امنيتی بازداشت شد. پس از آن اين زندانی در اسفند سال ۱۳۸۸ در تلويزيونی دولتی ايران ظاهر شد و به اتهامات وارده بر خود اعتراف کرد. او در مهرماه ۱۳۸۹ به اتهام “توهين به مقدسات اسلامی” که ادعا می شود به دليل مديريت شبکۀ وبسايت های پورنوگرافيک بوده است در از سوی دادگاه بدوی به اعدام محکوم شد. اما ديوان عالی کشور اين حکم را در آبانماه سال ۱۳۹۰ نقض کرد و پروندۀ وی را به دليل نقص تحقيق و شهادت های نامکفی به دادگاه انقلاب پس داد تا نقايص قضايی آن را برطرف کند. با اين حال حکم اعدام او در تاريخ ۱۰ بهمن ماه از سوی ديوان عالی کشور تاييد شد.

مريم ملک پور با اظهار اينکه دادگاه هيچ مدرکی بر عليه برادرش ندارد جز اعتراف های خودش که تحت فشار گرفته شده اند، به کمپين بين اللملی حقوق بشر در ايران گفت:« او فقط نرم افزاری برای اشتراک تصوير را طراحی کرده و به صورت آنلاين فروخته است. حتی اسمش را نيز در پايين نرم افزار نوشته است، اين نرم افزار می توانست به هر منظوری مثلا برای انتشار عکس های مذهبی مورد استفاده قرار بگيرد اما اين برنامه در سايت های غيراخلاقی مورد استفاده قرار گرفت. حالا آقايان مديريت سايت های غير اخلاقی و همه چيز را به گردن سعيد انداخته اند و هيچ مدرکی جز اعتراف های خود سعيد ندارند که اين اعتراف ها نيز هيچ وجاهت قانونی ندارد چون همه اعتراف ها تحت فشار بوده است. حتی به گفته يکی از وکلای پرونده خود رييس ديوان عالی کشور گفته بوده تاييد اين حکم ناعادلانه است که اما بالاخره تاييد شد.»

مريم ملک پور در خصوص شکنجه های برادرش گفت:« وقتی او بازداشت شد يکسال در انفرادی بود، در اين يکسال ما او را سه، چهار بار بيشتر ملاقات نکرديم حتی ماه ها با او ارتباط تلفنی نداشتيم و نمی دانستيم که او اصلا مرده است يا زنده . بعدها او گفت که تهديدش کرده بودند که اگر اعتراف نکند برای خانواده اش مشکل به وجود می آورند و او بالاخره برای اينکه از زير اين فشارها راحت شود مجبور به اعتراف شده است. در اولين ملاقات با همسرش به او گفته بود که آنها از او ۲۵ ساعت فيلم گرفته اند. سعيد بعد از بازجويی هايش در تمام دادگاه هايش گفت که تحت فشار اعتراف کرده است و ديوان عالی کشور هم به اين دليل و دليل ديگری که گفتم حکم را بار اول نقض کرده بود و برای تحقيقات بيشتر پس فرستاده بود.»

خواهر سعيد ملک پور با اشاره به نقض های آشکاری که برادرش در اعتراف تلويزيونيش گفته و تلويزيون دولتی ايران نيز بارها در سه سال بازداشت او پخش کرده است، گفت: « قبل از اينکه او به دادگاه برود و جرمش مشخص شود او را در تلويزيون نشان دادند که دارد بر عليه خودش اعتراف می کند، يعنی قبل از تشکيل دادگاه او داشت بر عليه خودش اعتراف می کرد. اما اعتراف هايش اصلا با عقل جور در نمی آمد. مثلا در آن برنامه گفت که من نرم افزاری تهيه کرده ام که اگر کامپيوتر خاموش باشد از طريق وب کم نصب شده روی کامپيوتر می توان محيط اتاق هر کسی را ديد. آخر چنين چيزی با عقل جور در نمی آيد، هيچ دانش آموخته رشته کامپيوتری اين حرف را قبول نمی کند. چطور می شود چنين نرم افزاری ساخت. چنين چيزی را سعيد جلوی تلويزيون می گفت که مشخص بود دروغ است و او تحت فشار اين ها را دارد می گويد. آنها حتی فکر نکرده بودند که چه چيزی را به سعيد بدهند که بخواند، حتی به سناريوی خود هم فکر نکرده بودند. »

خواهر سعيد ملک پور در خصوص آخرين ملاقات با برادرش و وضعيت جسمی و روحی او گفت:« سعيد به مانند بقيه زندانيان به صورت هفتگی ملاقات ندارد. متاسفانه سعيد تا به حال از هيچکدام از حقوق قانونيش برخوردار نبوده است اين که ديگر چيزی نيست. به او هر وقت که دلشان بخواهد ملاقات می دهند. آخرين بار يکماه پيش او را ديديم. خوشبختانه وضعيت روحيش خوب است . مدتی پش دچار سنگ کليه شده بود که با تقاضايش برای رفتن به دکتری خارج از زندان موافقت نشد و من برايش دارو تهيه کردم و به زندان بردم که مصرف کرد و خوشبختانه الان خوب است. اما نمی دانم چرا او را به از اين همه مدت به بند عمومی منتقل نمی کنند لابد می خواهند اذيتش کنند و تحت فشار او را بگذارند. او همچنان در بند ۲۰۹ زندان اوين است. »

مريم ملک پور در خصوص آخرين پيگيری های وکلای برادرش پس از تاييد حکم گفت:«متاسفانه هيچ جواب مشخصی به ما نمی دهند. وکلايش تلاششان را می کنند اما به وکلايش و من جواب روشنی تا به حال نداده اند. من خيلی به دفتر دادستانی رفتم و تقاضای ملاقات دادم، بارها از طرف خودم و مادرم به دادستانی نامه نوشتم اما يکبار هم به من جواب ندادند.»


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016