ما برنامه نظامی ـ سياسیِ اسرائيل عليه تماميت و موجويت ايران را به شدّت محکوم می کنيم، بيانيه سازمان های جبهه ملی ايران در اروپا

هر روز و هر هفته که می گذرد ملت ايران شاهد تحريکات جديدی از طرف اسرائيل و عوامل رنگارنگ آن در سراسر جهان برای عملی ساختن يک حمله ی فاجعه آميز به کشور ايران است.
در حالی که هرکس می داند که جمهوری اسلامی حتی قادر به اداره ی ساده ترين امور کشور ما هم نيست، رهبران سياسی اسرائيل و عوامل آنان رجزخوانی های ماجراجويانه دولت جمهوری اسلامی عليه اسرائيل در سالهای گذشته را بهانه قرار داده می خواهند چنين وانمود کنند که همه ی اعمال ضد ايرانی رژيم تهران، نه خلاف مصالح حياتی ملت ايران و متوجه نابودی کشورما، بلکه فقط و فقط معطوف به از ميان بردن برنامه ريزی شده ی اسرائيل است.
در واقع اين ادعای بی پايه ی اسرائيل، جز سخنان غيرمسئولانه ی دولت رجز خوان، اما ناتوان و بی لياقت احمدی نژاد عليه آن، که در سال های پيش بيان شده، هيچ مبنا و مستندی نداشته و ندارد.

در حالی که اسرائيل خود تنها قدرت هسته ای منطقه بشمار می رود، وقتی سران آن برای به کرسی نشاندن ادعای خود درباره ی نيات تهران عليه موجوديت اسرائيل به پيگيری تکنولوژی هسته ای در ايران استناد می کنند، هرکس درمی يابد که اين دليل آنان بهانه ای بيش نيست؛ چه آنکه با چنين دستاويزی به متهم ساختن ديگری به طرح نابودی خود و سعی در بسيج افکار مردم جهان و دولت های غربی اشتغال دارد در واقع اسرائيل است. بدين ترتيب است که طرح اسرائيلی امحاء کشور ايران از نقشه ی جهان، از راه برپا کردن يک جنگ داخلی در ايران و تجزيه ی کشور ما سالهاست که به کمک انواع دروغ ها، تبليغات و وسائل ديگر دنبال می شود.
از يک طرف کوشش اسرائيل متوجه اعمال فشار به دولت پرزيدنت اوباما از طريق گروه های فشار آمريکايی هوادارِ اسرائيل و نومحافظه کاران آمريکايی، برای کشاندن اين دولت به راه پشتيبانی از نقشه های نظامی ماجراجويانه ی خودعليه خاک ايران و در صورت امکان سوق ايالات متحده به درگيری در نتايج شوم حمله های ارتش آن به ايران است. رخنه ی ديرينه ی سازمان جاسوسی موساد در دستگاه های ضد جاسوسی ايالات متحده ی آمريکا، بويژه در سی آی اِ يکی ديگر از افزار های اسرائيل برای پيشبرد اين سياست خود در کشور آمريکاست.
از طرف ديگر، دستگاه های سری اسرائيل ساليان درازاست که به سختی به دستچين کردن گروه هايی از ميان ايرانيان آواره ی گمراه و مشتی از مدعيان ايرانيت و دموکرات نمايان خارج از کشور، برای دست آموز کردن آنان به منظور اجرای برنامه های شوم خود، اشتغال دارند.
کشوری که هريک از خانواده های آن از يک گوشه ی جهان به فلسطين آمده اند تا اسرائيل را به وجود آورند، به اين بسنده نکرده، برای پيشبرد هدف خود می کوشد تا به کمک تبليغات عوامل ايرانی خود واقعيت تاريخی ايران سه هزارساله و ملت آن را در انظار ايرانيان مشکوک جلوه دهد.
چنين است که اسرائيل می کوشد تا ملت ايران را که طی بيست و پنج قرن آغوش آن ايمن ترين پناه اعقاب واقعی بنی اسرائيل بوده با تبليغات زهراگينی که در دهان عده ی معدودی ايرانی دست آموز خود گذاشته، و با روش های پروپاگاند سيستم های توتاليتر، درميان ايرانيان و مردم جهان ترويج می کند، درهويت اصيل خود دچار ترديد سازد؛ و هدف سرويس های ويژه ی اسرائيل از اين کار جز اين نيست که ايرانيان راعليه يکديگر برانگيزد تا در صورت ريختن بمب های ارتش خود بر فراز خاک ايران ستون پنجمی آماده و ورزيده برای به راه انداختن جنگ خانگی ميان ايرانيان، دست بکار شود.

موضوع اين توطئه ی دهها ساله کوشش عليه تماميت و موجوديت ايران است که مهمترين طراح، بلکه دنبال کننده ی منحصر به فرد آن اسرائيل و دستگاه های جاسوسی آنند. برپايی پی درپی کنفرانس های رنگارنگ در گوشه و کنار غرب و از سالها پيش به اين طرف، که به بهانه ی کوشش برای ساختن دولت جانشين برای ايران، هميشه با مشارکت گروهک هايی که با پشتيبانی مالی و دخالت مستقيم سرويس های بيگانه برگذار می شود، و شرکت کنندگان درآنها بدون اينکه حتی يک ورقه ی راًی به نمايندگی از طرف ايرانيان هيچ منطقه ی ايران در دست داشته باشند، مسئله ی کاذب حقوق به اصطلاح "مليت" های ايران را در بوق و کرنای تبليغاتی شرم آور فرياد می کشند، يکی از وسائل اين توطئه است.
با پی بردن هرچه بيشتر مردم ايران به عدم شايستگی جمهوری اسلامی برای اداره ی کشوِرما و نفرت روزافزون ايرانيان از اين نظام، و با توجه به اسباب چينی های اسرائيل که در بالا يادآوری کرديم، امروز اسرائيل، به خطا، زمينه را برای وارد کردن ضربه ی نهايی به موجوديت ايران به قدر کافی آماده می پندارد.
اما رهبران اسرائيل در اين محاسبه ی خود سخت دراشتباه اند. اگر ملت ايران امروز نسبت به همه ی دوران های تاريخ طولانی خود در بدترين وضع به سرمی برد، اما به دليل اصالت خود، و ريشه های بسيارعميقی که در فرهنگ ديرين و پرمايه ی خويش دارد، اسرائيل چند ده ساله با همه ی ظواهر قدرتی که از آن بهره مند است و با همه ی پشتيبانی های دولت های قدرتمند جهان از آن، به علت خصلت غاصبانه، متجاوزانه و بويژه نامتجانس خود، در صورت برپا کردن يک نبرد حياتی و مماتی عليه ملت کهنسال ايران، به طرف بازنده تبديل خواهد شد، ضمن اينکه چنين عمل جنايتکارانه ای، با برپايی حتمی يک جنگ خان و مان سوز، به يقين آثار ويرانگر و هولناکی برای همه ی کشورهای منطقه و جهان بدنبال خواهد داشت.
زمامداران اسرائيل بايد بفهمند که مسئله ی جمهوری اسلامی مسئله ی ملت ايران است و برخلاف پندار آنان اين ملت برای حل اين معضل ملی خويش از توانايی و لياقت لازم برخوردارست و به قدرت های خارجی اجازه ی تعيين تکليف برای خود را نمی دهد.
اسرائيل که با در پيش گرفتن سياستی عاقلانه، يعنی دست کشيدن از زيادت طلبی های گذشته و حال خود، در روز بازگشت دموکراسی صدسال پيش بنياد شده ی ايرانی به کشور ما، می تواند به داوری عادلانه ی ايرانيان در مشکلات آن با ملت فلسطين که جز حسن نيت کشور ما نسبت به هر دو طرف معنای ديگری نمی تواند داشته باشد، با ادامه ی دشمنی تجاوزطلبانه و نامعقول کنونی خود با ملت ايران که هيچگاه کمترين خصومتی با پيروان آيين يهود نداشته است، و در صورت بر پا کردن يک جنگ عليه ايران که هر نامی بر آن بگذارد ما آن را جنگ عليه ملت خود می دانيم، امکان يک آينده ی روشن را به احتمال يک تراژدی تاريخی دوجانبه تبديل خواهد کرد.
از آنجا که در ميان مسئولان اسرائيل چندان گوش شنوايی ديده نمی شود، ما پيروان قديمی دکتر محمد مصدق که با هيچکس دشمنی نداريم وظيفه ی خود می دانيم که مردم اسرائيل و در پيشاپيش آنان فرهيختگان، صلح دوستان و روزنامه نگاران آنان را مورد خطاب قرار داده از آنان بخواهيم که اين ندای صلح خواهی ما را با دقت تمام بشنوند و با تمام نيرو به گوش هموطنان خود برسانند تا شايد با دست به دست دادن همه ی عوامل صلح و انسانيت در همه جا از يک فاجعه ی تاريخی با پيامد های غير قابل محاسبه ی آن پيشگيری شود.

سازمان های جبهه ملی ايران در اروپا
دکتر علی راسخ افشارـ دکتر پرويز داورپناه ـ علی شاکری زند ـ مهندس مهدی مقدس زاده

شنبه ۲۹ بهمن ۱٣۹۰ - ۱٨ فوريه ۲۰۱۲