سه شنبه 9 اسفند 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
بخوانید!
پرخواننده ترین ها

جایزه اسکار، ف.م. سخن و ابراهیم نبوی، بهروز راوی

بهروز راوی
در این شکی نیست که هر انسانی و هر نویسنده ای حق دارد که نظر خود را بیان کند. خوانندگان هم حق دارند که نظر خود را داشته باشند. هیچ نوشته ای تمام حقیقت نیست. کاملا سیاه و یا کاملا سپید نیست. من خود، به عنوان یک خواننده ، پس از خواندن مقاله ف.م.سخن از این که نویسنده ای این اتفاق را از زاویه ای متفاوت به بحث میگذرد و کنجکاوی خواننده را برمی انگیزد، خوشحال بودم. در همین حال، با تمامی محتوای ان توافق نداشتم

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


ویژه خبرنامه گویا

فیلم «جدایی نادر از سیمین» به کارگردانی اصغر فرهادی در مراسم اسکار امسال برنده جایزه بهترین فیلم خارجی‌ زبان شد. این موفقیت سینمای ایران هدیه ای شادی آفرین به مردم ایران بود. در اینجا قصد باز نویسی جزییات واکنشهای گوناگون به این پیروزی - که اکثرا مثبت بوده اند - را ندارم. این واکنشها را میتوانید در نوشته آرش بهمنی در سایت روز ان لاین بخوانید. در اینجا تنها به واکنش دو روزنامه نگار ایرانی (ف.م.سخن و ابراهیم نبوی) به دریافت جایزه اسکاراشاره ای خواهم داشت.

ف.م.سخن در نوشته ای که در گویا چاپ شد ضمن تبريک به اصغر آقا (فرهادی) و اسکاری که به نام ايران ثبت شد، از زاویه ای دیگر به این پیروزی نگاه کرد و به وی توصیه نمود که "اصغرآقا! مراقب باشيد از آن بالا پايين نيفتيد." ف.م.سخن از جمله نوشت "در مراسم اسکار، از ايران و مردم ايران نام برده شد و اين جای شکر دارد. خوشحالی هم حق ما و مردم ايران است".

ف.م.سخن در جای دیگر نوشته خود خطاب به فرهادی مینویسد "حکومت شما را دائم هُل خواهد داد. يا بايد اين طرفی شويد يا آن طرفی. سعی کنيد در وسط بمانيد ولی اگر قرار بر افتادن تان است سعی کنيد به طرف ملت بيفتيد" و ادامه میدهد "شما هم در عرصه ی هنر سعی کنيد در اوج بمانيد و باعث اميدواری مردم شويد. شادی های جايزه گرفتن موقت است و اين اميدواری هاست که پايدار است. مبادا مردم را با سقوط تان نااميد کنيد."

ف.م.سخن در پایان دريافت اسکار را به فرهاد ی مجدداً تبريک می گويد و برای وی بهترين ها را آرزو می کند

نگاه ف.م. سخن نگاهی مثبت و اظهار خوشحالی از این اتفاق است در عین حال، توصیه ای دوستانه به اصغر فرهادی که "اگر قرار بر افتادن تان است سعی کنيد به طرف ملت بيفتيد". به نظر میرسد، انتشار این مقاله ناشی از این اعتقاد ف.م.سخن است که " نويسنده، مثل مردم نيست که فقط شادی را ببيند و گمان کند دوران ناملايمات به سر آمده است و ريشه ی بدبختی ها کنده شده است" چرا که " نويسنده اگر نويسنده است بايد هم با موقع وَ هم بی موقع بنويسد". (نقل قولها برگرفته شده از نوشته ف.م.سخن است).

در واکنشی دیگر، ابراهیم نبوی طنز نویس دیگر ایرانی در یادداشت روزانه خود در روز آنلاین مینویسد که به هنگام دریافت جایزه فرهادی "بال بال می زده است و کلی خوشحال بوده است."

ابراهیم نبوی در عین حال ابراز این خوشحالی، با اشاره به مقاله ف.م.سخن خطاب به وی مینویسد: " واقعا که! حرف زدن را بلد نیستید، حرف نزدن را که بلدید. آدمی که سی سال است اصلا نمی داند سینمای ایران چه خبر است، همین طوری نصایح اخلاقی برای چه باید صادر کند؟ که چی؟ ... حالا شما می خواهی چه بگوئی؟ حتما باید وسط هر مهمانی با شورت قرمز آدم باید برقصد که دیده بشود؟ حالا یک هفته دیده نشو. نمی میری که!"

ابراهیم نبوی در قسمت دیگر این مقاله مینویسد: " به نظرم باید آدم یک کمی در شرایط مهمانی بزرگ حواس به آت و آشغالی که می خورد باشد."

در این شکی نیست که هر انسانی و هر نویسنده ای حق دارد که نظر خود را بیان کند. خوانندگان هم حق دارند که نظر خود را داشته باشند. هیچ نوشته ای تمام حقیقت نیست. کاملا سیاه و یا کاملا سپید نیست. من خود، به عنوان یک خواننده ، پس از خواندن مقاله ف.م.سخن از این که نویسنده ای این اتفاق را از زاویه ای متفاوت به بحث میگذرد و کنجکاوی خواننده را برمی انگیزد، خوشحال بودم. در همین حال، با تمامی محتوای ان توافق نداشتم. خطاب کردن فرهادی به عنوان " "اصغرآقا! و انتخاب تیتر مقاله را نمیپسندم. این یک مقاله طنزنبود که چنین عنوانی برای ان انتخاب شود.

اما مقاله ابراهیم نبوی و آنگونه که وی آنرا به پایان میبرد، شوربختانه همان "از آن بالا به پائین افتادن" است. ادبیات استفاده شده مقاله ابراهیم نبوی در سطح ادبیات کیهان و خبرگزاری فارس است. همان ها که به تحریف سخنان اصغر فرهادی بر آمدند و آنرا به دشمنی غرب و برنامه هسته‌ای ایران میان غرب و ایران ربط دادند. نوشته ف.م.سخن هیچگاه شایستگی فیلم را به زیر سوال نمیبرد. ابراهیم نبوی با نوشتن این که " آدمی که سی سال است اصلا نمی داند سینمای ایران چه خبر است، همین طوری نصایح اخلاقی برای چه باید صادر کند؟ " به تحریف آشکارپیام موجود در نوشته ف.م.سخن دست میزند که بیشتر نشان از یک دشمنی (شخصی؟) با ف.م.سخن دارد تا بازگویی حقیقت. چرا که ف.م.سخن تاکید کرده است که :" آن‌چه می نويسم تخطئه و کم ارزش نشان دادن جايزه ای که نصيب سينما و مردم ايران شد نيست"... و" قصد من در اين‌جا ارزيابی کار [اصغر فرهادی] نيست و پسند خودم را هم دخالت نمی دهم."

پایان بردن یک یادداشت کوتاه کار سختی است.اما اینبار از خود ابراهیم نبوی عزیز کمک میگیرم و این نوشتار را با نوشته خود وی پایان میبرم هر چند که اینگونه ادبیات را نمیپسندم. ای کاش ابراهیم نبوی نصیحت خود را گوش میکرد آنجا که خطاب به ف.م سخن مینویسد: " حتما باید وسط هر مهمانی با شورت قرمز آدم باید برقصد که دیده بشود؟ حالا یک هفته دیده نشو. نمی میری که!"

آرزو کنیم هیچ روزنامه نگار یا نویسنده ای کیفیت کار خود را فدای کمیت و هر روز نوشتن نکند.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016