جمعه 19 اسفند 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

ما سرگرم خاتمی هستیم حکومت مشغول "ایران فروشی"، مجتبی واحدی

مجتبی واحدی
هیچ نشانه ای وجود ندارد که ثابت کند کشورهای عرب عضو شورای همکاری خلیج فارس، نسبت به سالهای قبل که قطعنامه های ضد ایرانی صادر می کردند در موقعیت ضعیف تری قرار داشته باشند. پس علت حذف بند مربوط به «ادعای امارات نسبت به سه جزیره ایرانی» را باید در همان خبر غیر رسمی جویا شد گه هفته گذشته در شبکه های مجازی و رسانه های مخالف حکومت ایران منتشرشد

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


ويژه خبرنامه گويا

درچهل و هشت ساعت نخستین پس از دوازدهم اسفند ماه، در مورد حضور سیدمحمد خاتمی در نمایش انتخابات، به اندازه  کافی سخن گفته شد و می رفت که این سوژه، به بایگانی سپرده شود اما برخی افراد که ظاهراً از طرفداران رئیس جمهور پیشین ایران تلقی می شوند به بهانه توجیه و تفسیر حرکت اخیر او،  تا کنون از بسته شدن این پرونده مشکوک جلوگیری کرده اند. در ابتدا به نظر می رسید انگیزه اصلی از طرح مکرر و البته همراه با تحقیر این حضور توسط  سخن گویان جمهوری اسلامی، سر گرم سازی اپوزیسیون به این ماجرا و  غفلت از رسوایی بزرگی بود که  به دلیل تحریم گسترده انتخابات، نصیب حکومت شده است. اما  ظاهراً این هدیه غیر مترقبه، در عرصه های دیگر نیز برای حکومت، دستاوردها و نتایجی داشته است که البته، به دلیل  فاصله عمیق میان حکومت و مردم، معمولاًآنچه که سران نظام را منتفع می سازد برای ملت و کشور ایران جز خسارت، چیزی به همراه ندارد. چهار روز قبل و در حالی که بحث بر سر شرکت خاتمی در انتخابات، هم در صدر  رسانه های دروغ پرداز حکومتی قرار داشت  و هم نحله های مختلف اپوزیسیون را به خود مشغول کرده بود خبری ظاهراً کوتاه  به عنوانی خبرمحرمانه در برخی شبکه های مجازی منتشر شد. موضوع  این خبر،  عقب نشینی سران نظام جمهوری اسلامی در موضوع جزایر سه گانه برای کاهش فشار ها برخود بود. اگرچه  اغلب شبکه های مجازی، به سرعت تحت تأثیر این خبر قرار گرفتند اما آنگونه که انتظار می رفت تحلیل های  مناسب سیاسی و واکنش های همراه با آگاهی رسانی دقیق پیرامون آن، در اختیار افکار عمومی قرار نگرفت. این در حالی است که اکنون این موضوع تنها به هشدار برخی رسانه های معارض و منتقد، محدود نیست بلکه اندکی تأمل در اخبار رسمی، صحت نگرانی ها و دغدغه ها در این موضوع را آشکارمی سازد.

کسانی که اخبار مربوط به  جزایر سه گانه ایرانی را تعقیب می کنند می دانند هرگاه  سران کشورهای عضو شورای همکاری (خلیج فارس) یا وزرای خارجه این کشور ها  نشستی بر گزار کرده اند  موضوع جزایر و پشتیبانی از ادعای گزاف امارات عربی متحده نسبت به آن،از موضوعات ثابت برای ایشان بوده و در قطعنامه های  پایانی آن نشست ها نیز، همواره بند تکراری   برای حمایت از ادعاهای امارات وجود داشته است. حتی در روز دوازدهم آذر ماه سال هزار و سیصد و هشتاد وشش سال که محمود احمدی نژاد در نشست سران شورای همکاری در دوحه پایتخت قطر شرکت کرد سران عرب حاضر در جلسه، در بیانیه پایانی خویش به صورت واضح و آشکاراز ادعای مالکیت امارات بر جزایر تنب  بزرگ و کوچک و ابو موسی حمایت کردند که موجب انتقادات شدید از احمدی نژاد در داخل کشورشد. اما برای نخستین بار از سال هزار و نهصد و هشتاد و یک میلادی - زمان تشکیل شورای همکاری خلیج فارس - در نشست  چندی قبل شورا که درریاض  بر گزار شد موضوع جزایر در دستور کار قرار نگرفت. این تغییر عمده  در حالی  در محتوای قطعنامه های شورای همکاری  اتفاق  افتاد که نه  تنها از مجموع انگیزه های کشورهای عربی برای مخالفت با جمهوری اسلامی  کاسته نشده، بلکه قرار گرفتن مقامات بلند پایه  حکومت ایران در کنار حاکم سوریه، انگیزه های جدیدی در میان سران عرب  برای نشان دادن مخالفت  با نظام جمهوری اسلامی ایجاد کرده است. شاخ و شانه کشیدن  رسانه های حکومتی در برابر سران عربستان و برخی کشورهای دیگر منطقه هم در این میان مزید بر علت شده است. در عرصه بین المللی  هم   با اطمینان می توان گفت که ایران، ضعیف ترین موقعیت خود در سال های اخیر را سپری می کند. از سوی دیگر، هیچ نشانه ای وجود ندارد که ثابت کند کشورهای عرب عضو شورای همکاری خلیج فارس، نسبت به سالهای قبل که قطعنامه های ضد ایرانی صادر می کردند در موقعیت ضعیف تری قرار داشته باشند. پس علت حذف بند مربوط به «ادعای امارات نسبت به سه جزیره ایرانی» را باید در همان خبر غیر رسمی جویا شد گه هفته گذشته در شبکه های مجازی و رسانه های مخالف حکومت ایران  منتشرشد  و قرائن و شواهدی از آن در خبری که در روزنامه کیهان روز سیزدهم دی ماه جاری چاپ شد قابل مشاهده بود: «منابع عربي در خصوص علت مطرح نشدن قضيه جزاير سه گانه در اين بيانيه گفتند، حذف اين قضيه از بيانيه بنا به خواست مقامات اماراتي بوده است، چرا كه آنها رايزني با ايرانيها را براي دستيابي به راه حلي در اين خصوص آغاز كرده اند.»

آنچه نگرانی  ها در این مورد را افزایش می دهد سفر از پیش اعلام نشده وزیر خارجه امارات به تهران بود که  چند روز قبل انجام شد و با شادمانی زاید الوصف فرزند شیخ زاید به پایان رسید. همین شیخ، کمتر از شش ماه قبل در مجمع عمومی سازمان ملل نطقی بسیار شدید اللحن علیه ایران ایراد کردو پس از آن هم ایران را از حیث اشغالگری، بدتر از اسرائیل نامید. جدید ترین اظهار نظر وزیر خارجه امارات قبل از سفر هفته  گذشته خود به تهران، تأکید او بر «همکاری امارات و امریکا برای جلوگیری از بسته شدن تنگه هرمز توسط  ایران» بود اما در اوج انتشار اخبار غیر رسمی در خصوص «کوتاه آمدن سران جمهوری اسلامی  در موضرع جزایر» زاده شیخ زاید  ناگهان به ایران آمد و درپایان سفر چند ساعته خود در برابر خبرنگاران اظهار داشت:«اعتقاد دارم كه هرگونه پيشرفت ايران در كل منطقه تاثير خواهد داشت، چرا كه در اين كشور فرهنگ و تمدن از گذشته تاكنون ساري و جاري و متصل بوده است.».

حقیقت آنست که نه به امانت داری مقانات جمهوری اسلامی در این زمینه اعتمادی هست و نه رسانه های وابسته به حکومت، اجازه دارند حتی گوشه ای از واقعیات مربوط به آنچه هم اکنون بین مقامات جمهوری اسلامی و شیوخ امارات می گذرد را افشا کنند. رسانه هاو فعالان سیاسی منتقد هم که به شدت مشغول « سوژه خاتمی » هستند. در نتیجه، نه تنها رسوایی نظام  در انتخابات را فراموش شده  بلکه نا خودآگاه، فضای امنی برای حکومت فراهم گردیده تا در کنار آتش زدن به منابع زیر زمینی کشور از طریق انعقاد قرار دادهای خائنانه نفتی  (به منظور جلب حمایت روسیه و چین)،  در مورد جزایر سه گانه  ایرانی هم هر گونه که می  خواهند، ایران فروشی کنند.

دوستان! اقدام خاتمی نیاز به بررسی بیشتر ندارد. شاید او  در حال تشکیل جبهه ای جدید از کسانی است که ادعای جنبش سبز در خصوص «غیر قابل اعتماد بودن حکومت برای برگزاری انتخابات آزاد»  را باور ندارند. پس بهتر است او را آزاد بگذاریم که آنچه را به صلاح خویش، یارانش و نظام جمهوری اسلامی می داند انجام دهد. رها کردن این سوژه، وقت و انرژی کافی  را به کمپین کسانی که نگران «ایران فروشی های رایج» در نظام جمهوری اسلامی هستند  باز خواهد گرداند. ایا کسی تردید دارد که این موضوع، صدها برابر مهم تر از بحث شرکت خاتمی در انتخاباتی است که رسوا بودن آن برای حکومت هم آشکار است؟ 


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016