شنبه 20 اسفند 1390   صفحه اول | درباره ما | گویا


گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

تعطیلی تلویزیون رسا؛ شکست دوم، محمدرضا یزدان پناه

rasatv.jpg
اعلام تعطیلی تلویزیون رسا پس از شرکت سید محمد خاتمی در انتخابات دوره نهم مجلس که شکست مدیریت اصلاح طلبانه دوم خردادی بر بخش سیاسی جنبش سبز به شمار می آید، شکست همین مدیریت در بخش رسانه ای جنبش سبز نیز محسوب می شود.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


ویژه خبرنامه گویا

yazdanfree@gmail.com

تلویزیون رسا "تا اطلاع ثانوی" تعطیل شد. این "اطلاع ثانوی" معمولا هیچ وقت مشخص نمی شود که دقیقا چه زمانی است اما به هر حال عبارت مناسبی است برای احاله دادن مخاطب به زمانی نامشخص تا امکان هرگونه تغییر احتمالی در آینده با توجه به تغییرات احتمالی در شرایط کماکان وجود داشته باشد.

نکته جالب توجه درباره خبر توقف پخش برنامه های تلویزیون رسا این بود که مسئولان این تلویزیون حتی از تایید و اعلام رسمی این خبر خودداری کرده اند و خبر تعطیلی رسا توسط سایت جرس که نزدیک ترین رسانه اینترنتی به دیدگاه های گردانندگان رسا است، اعلام شده است.

حتی سایت اینترنتی تلویزیون رسا نیز هیچ خبر یا اطلاعیه ای درباره توقف فعالیت آن منتشر نکرده است تا مشخص نباشد تلویزیونی که یکی از اهدافش را "شفاف سازی اطلاع رسانی حکومت و پاسخگو کردن آن در برابر عملکرد و تصمیماش" عنوان کرده بود، به چه دلیل تعطیل شده است.

تنها منبع در این خصوص، همان خبر کوتاه و مبهم سایت جرس است که آنهم به نقل از "منابع خبری" نامشخص، دلیل تعطیلی رسا را "مشکلات مالی" عنوان کرده که به "ناتوانی در پرداخت هزینه آنتن ماهواره ای" و در نتیجه ناتوانی در پخش برنامه های آن منجر شد.

تاسیس و آغاز به کار تلویزیون رسا (رسانه سبز ایران) در فضای خبری و سیاسی ایران، اتفاق مهمی بود. خبر تاسیس تلویزیونی که قرار بود و وعده داده بود دیدگاه های متنوع و مختلف درون یکی از بزرگترین جنبش های اجتماعی – اعتراضی یکصد سال اخیر ایران را نمایندگی کند، با استقبال طرفداران جنبش سبز روبرو شد؛ همانگونه که واکنش تند رسانه های نزدیک به حکومت را به دنبال داشت.

مدتی پس از آغاز به کار این شبکه اما دیگر خبری از آن هیاهوی نخستین نبود. ضعف مفرط در برنامه سازی، کیفیت نازل بخش های خبری که صرفا به روخوانی اخبار سایت های سبز می پرداختند، استفاده نکردن از نیروهای حرفه ای، پایین بودن کیفیت تصاویر و به طور کلی در نظر نگرفتن معیارهای ضروری حرفه ای و مدرن بین المللی برای راه اندازی و ادامه کار یک تلویزیون ماهواره ای، باعث شد تا در حضور غول های رسانه ای رقیب مانند تلویزیون های فارسی بی بی سی و صدای آمریکا، رسا جای چندانی در خانه مخاطبان ایرانی پیدا نکند.

آمار دقیقی از بینندگان تلویزیون رسا به خصوص در داخل کشور در دست نیست اما به نظر نمی آید که خود مسئولان این تلویزیون نیز اعتقاد داشته باشند که در جذب مخاطب حتی به طور نسبی موفق بوده باشند.

این شکست اما تنها دلایل حرفه ای نداشت. تلویزیون رسا بر خلاف وعده اولیه گردانندگانش، هرگز نتوانست در بر گیرنده و منعکس کننده تمام دیدگاه ها و افکار درون جنبش سبز باشد. این تلویزیون صرفا بازتاب دهنده اخبار و مواضع آن بخش از جنبش سبز بود که در نمایی کلی، بخش اصلاح طلب آن را نمایندگی می کردند.

مسئولان و تصمیم گیران رسا، خود اصلاح طلبانی هستند که تمام سابقه و هویت آنها در مفاهیمی مانند خط امام، مردم سالاری دینی، اسلام رحمانی و دیگر کلیدواژه های جریان اصلاح طلبی دینی با محوریت سیاسی فردی به نام سید محمد خاتمی، تعریف می شود.

این دیدگاه با شدت و قدرت در تار و پود تلویزیون رسا اعمال شد. گردانندگان این تلویزیون در توجیه دیدگاه و عملکرد خود می گفتند که مبنای پیش گرفتن این روش، مفاد و اصول سندی است که تحت عنوان "منشور جنبش سبز" به امضای میرحسین موسوی و مهدی کروبی رسیده است.

منتقدان آنها اما همواره می گفتند که میرحسین موسوی و مهدی کروبی چه در بحث و چه در عمل، نگاهی وسیع، همه جانبه و کلان به جنبش سبز داشتند و بر مبنای این نگاه، بسیاری از ایرانیان در سرتاسر جهان، با دیدگاه های متفاوت و گاه متضاد جزو جنبش سبز محسوب می شوند.

چنین نگاهی به هیچ وجه نمایی در تلویزیون رسا نیافت. شاید بتوان برنامه "نقد و نظر" این تلویزیون را تنها برنامه آن دانست که با حدود نیم ساعت پخش در هفته، تلاش می کرد تا طیف وسیع تری از دیدگاه ها و نظرات در درون و حتی بیرون از جنبش سبز را پوشش دهد و جالب اینکه این برنامه پربیننده ترین برنامه رسا بود.

بی توجهی به سبک های زندگی متفاوت به خصوص برای جوانان و طبقه متوسط غیر مذهبی یا کمتر مذهبی ایران، یکی دیگر از اشکالات اساسی "رسانه سبز ایران" در راه برقراری ارتباط و جذب مخاطب بود.

تعدد برنامه های دینی و مذهبی، انعکاس مطلق نگاه های جریان به اصطلاح روشنفکری دینی و مسائل دیگری مانند حجاب شرعی مجریان تلویزیون، همه و همه حاکی از توجه صرف گردانندگان این تلویزیون به سبک زندگی دینی و مذهبی و بی توجهی مطلق به سبک های متفاوت زندگی ایرانی بود.

به نظر می آید در این زمینه خاص حتی صدا و سیمای حکومتی جمهوری اسلامی هم عملکرد بهتری از تلویزیون جنبش سبز داشته است.

وجود چنین مسائلی، انتقادات و اعتراضات زیادی را در بین بسیاری از هواداران جنبش سبز به دنبال داشت که تغییر نکردن آنها تا روز آخر فعالیت این شبکه تلویزیونی، نشاندهنده اصرار گردانندگان رسا بر نگاه و عملکرد اولیه خود حتی به قیمت زمین خوردن این رسانه با اهمیت بود.

تعدادی از منتقدان سبز رسانه سبز به این دلیل، اکنون از تعطیلی تلویزیون رسا ابراز خوشحالی می کنند اما از هر زاویه ای که به این مسئله نگاه شود، به نظر می آید که توقف فعالیت این شبکه در کلیت به نفع جنبش سبز نباشد.

رسا در نهایت بخشی از اخبار مربوط به زندانیان سیاسی، رهبران در حصر جنبش و اخبار مشابهی را که تلویزیون های رقیبی مانند بی بی سی فارسی و صدای آمریکا به دلایل متعدد از کنار آنها می گذرند، در اختیار مخاطب در داخل ایران قرار می داد و اگرچه این کار با کیفیت ضعیف و ضعف های متعدد انجام می شد اما می شد.

از نظر رسانه ای نیز بی شک تعطیلی هر رسانه برای اصحاب خبر، اتفاقی متاثرکننده و دردناک است که به انسداد بیش از پیش جریان آزاد اطلاعات کمک خواهد کرد.

اعلام تعطیلی تلویزیون رسا پس از شرکت سید محمد خاتمی در انتخابات دوره نهم مجلس که شکست مدیریت اصلاح طلبانه دوم خردادی بر بخش سیاسی جنبش سبز به شمار می آید، شکست همین مدیریت در بخش رسانه ای جنبش سبز نیز محسوب می شود.


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 



















Copyright: gooya.com 2016